نگاهی به مناسک عاشورا در سفرنامههای اروپاییان
ایسنا/اصفهان سفرنامهها حداقل به دو دلیل از لحاظ تاریخی و اجتماعی حائز اهمیت هستند، اولی اینکه به صورت عمومی نگاه بیرونی در فهم پدیدهها مهم است و دومین علت بهصورت خاص برای ایرانیان، فقدان تاریخنگاری اجتماعی در سنت تاریخنگاری ایرانی و اسلامی تا پیش از دوره معاصر است.
همین دلایل سبب شده نویسنده کتاب تراژدی جهان اسلام برای بررسی تاریخ مناسک عزاداری در ایران به سراغ سفرنامهها برود و آرای ۱۸۲ نفر از مستشرقان و سفرنامهنویسان اروپایی را در مورد مناسک عاشورایی ایرانیان گردآوری و بررسی کند.
این عبارات به یکی دیگر از سلسله نشستهای فصل سخن اشاره دارد که در کتابفروشی اردیبهشت جهاد دانشگاهی واحد اصفهان برگزار شد و در آن کتاب «تراژدی جهان اسلام» اثر محسن حسام مظاهری مورد بررسی و گفتوگو قرار گرفت.
محمدرضا رهبری، معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد اصفهان در ابتدای این نشست گفت: نویسنده کتاب تراژدی جهان اسلام، از پژوهشگران خوشفکری است که برای گشودن افقهای پنهان مانده، تلاش و مباحث روز را از نگاه پژوهشگرانه بررسی میکنند. نویسنده از اولین کسانی است که بهصورت علمی با موضوع پیادهروی اربعین مواجه شدند و مجموعه کتابهای مطالعات اجتماعی شیعه (سرو) را در نشر آرما منتشر میکنند که مجموعهای ارزشمند در موضوع خود شده است.
او با اشاره به اینکه کتاب «تراژدی جهان اسلام» در ۳ جلد منتشر شده است، افزود: در برخورد اول با این چند جلد کتاب که چند سالی است منتشر شده، به نظر میرسد که لزومی برای گزینش موضوعی مسائل از سفرنامهها وجود نداشته باشد و این کتاب از سری کتابسازیها باشد، ولی با مطالعه و بررسی دقیقتر، ضرورت پرداختن به مسئله کتاب با این نوع رویکرد، بیشتر احساس میشود.
در این نشست، محسنحسام مظاهری، پژوهشگر و نویسنده علوم اجتماعی شیعی نیز اظهار کرد: این کتاب بخشی از پروژه پژوهشی شخصی من در باب مطالعات اجتماعی مناسک مذهبی در ایران است. این پروژه، بین رشتهای است و بهصورت توأمان مطالعات تاریخی و جامعهشناختی را در خود جایداده است. تحقیق و نگارش این کتاب که در حدود ۵ سال به طول انجامید، بخش تاریخی این پروژه را حمل میکند.
او با بیان اینکه هر پژوهشگری در هر حوزهای از مسائل تاریخ اجتماعی ناگزیر است به سفرنامهها رجوع کند، افزود: دو دلیل برای اهمیت سفرنامههای اروپاییها در مطالعات تاریخی وجود دارد.
"این پروژه، بین رشتهای است و بهصورت توأمان مطالعات تاریخی و جامعهشناختی را در خود جایداده است"اولین دلیل این است که نگاه بیرونی در فهم پدیدهها دارای اهمیت است. جزئیات و ظرافتهای دقیق توسط ناظر بیرونی بهتر از کسانی که اعضای آن جامعه هستند، لمس و توصیف میشود. افراد داخل این جامعه به عللی چون باور، حجاب عادت و تکرار رویداد، کمتر آن را با جزئیات نقل کردهاند.
مظاهری سفرنامههای ایرانیان سفر کرده به اروپا را نیز حاوی جزئیات دقیقتر از رویدادها و فرهنگ اروپا دانست و تأکید کرد: برای مطالعات حیات اجتماعی اروپا نیز سفرنامههای ایرانیان مناسب است.
او علت اختصاصی اهمیت سفرنامههای اروپایی در مطالعات تاریخ اجتماعی ایران را عدم وجود تاریخنگاری اجتماعی در سنت تاریخنگاری ایرانی و اسلامی دانست و افزود: ما تا پیش از دوره معاصر و حوالی مشروطه در تاریخ اجتماعی بهعنوان یک شاخه از تاریخ که بر روابط مردم و مردم و ابعاد زندگی اجتماعی تمرکز دارد، را نداشتهایم. تاریخ ما، تاریخ رسمی بوده که در مورد برگزیدگان، اولیا و شخصیتهای دینی یا رجال سیاسی و شاهان و نخبگان هنری و علمی است و اساساً در این تاریخ، زندگی روزمره مردم معمولی موضوعیتی نداشته است.
این نویسنده کتاب، با بیان اینکه تاریخنگارانی که نگاه اجتماعی هم داشتهاند باز هم در عمل به امر اجتماعی توجه نکردهاند، اظهار کرد: برای مثال «ابن مسکویه» در کتاب «تجارب الامم» به تاریخ بهعنوان منبع عبرتآموزی نگاه کرده است. حتی در تاریخ ادیان، معجزات و وقایع پیش از طوفان نوح را قید نکرده است، زیرا معتقد بوده که برای عبرتگیری مفید و تکرارشونده نیستند.
او تنها مواردی که قابل تجربهاندوزی باشد را یاد کرده است. اما کتاب او هم باز تاریخ وقایع مهم است نه حیات اجتماعی.
مظاهری با اشاره به اینکه تنها از طریق تاریخهای محلی و تک گزارههایی را در لابهلای تاریخنگاریهای رسمی کلاسیک میتوانیم تاریخ اجتماعی را کشف کنیم، اضافه کرد: تحول اندیشهای و اهمیت یافتن انسان و روزمرگی او، منجر به ایجاد تاریخنگاری اجتماعی شد. از جایی به بعد انسان محوریت یافت و بعد از آن تاریخ اجتماعی اولویت پیدا کرد و در پی این تحول، رماننویسی و شرححالنویسی رواج یافت. بنابراین ناگزیر هستیم که به علت عدم وجود منابع فارسی و ایرانی، به سفرنامههای اروپایی رجوع کنیم.
او که معتقد است سفرنامهها و به ویژه سفرنامههای کلاسیک ذیل سنت شرقشناسی معنی پیدا میکنند، تأکید کرد: شرقشناسی در نظر «ادوارد سعید» به معنی دانشی است که با هدف توصیف و تعریف مردمان مشرق زمین توسط پدید آوردگان غربی شکل گرفته و دانشی بیطرف نیست و اهداف سیاسی، اجتماعی در آن وجود دارد و باید برای استناد به سفرنامهها این اهداف را در موقعیت همان دوران تاریخی کشورهای اروپایی شناسایی کرد.
این پژوهشگر مناسک شیعی، شرقشناسی را یک دانش معطوف به قدرت دانست و تصریح کرد: جهانگردانی که در اواخر قرن ۱۶، قرن ۱۷، ۱۸ و اوایل قرن ۱۹ به ایران و مشرق زمین سفر کردند، صرفاً جهانگردی هدف آنان نبوده است. ما نمیتوانیم بدون اطلاع دقیق از آن اهداف، متن سفرنامه را به درستی فهم کنیم.
این محقق و نویسنده ادامه داد: سفرنامه نویسان و مستشرقان، متهم به تولید ادبیاتی هستند که در موضع سفید پوستانی صاحب فناوری جدید و دارای دین برتر نوشته شدهاند و در حال مواجهه با دیگری خود که جهان شرق است، بودند.
"جزئیات و ظرافتهای دقیق توسط ناظر بیرونی بهتر از کسانی که اعضای آن جامعه هستند، لمس و توصیف میشود"این جهان شرق در نگاه اروپاییان، پر از منابع خام است و اینجاست که ما نمیتوانیم سفرنامهها را بدون پیشفرض و اغراض استعماری فهم کنیم.
او در خصوص مخاطب سفرنامههای اروپاییان گفت: ادبیات اغلب سفرنامههای اروپایی بهطور مشخص برای مخاطب خاصی که در اروپاست نوشته شده و نگاه جهان شمولی ندارد. بعضی مواقع بهطور مشخص مخاطب متون از ابتدا مقامات سیاسی هستند و حتی نام و نشان آنان نیز بهعنوان مخاطب این یادداشتها ذکر شده است.
مظاهری در خصوص نسل اول سفرنامه نویسان گفت: این سفرنامهها که از اواسط قرن ۱۶ تا اواخر قرن ۱۸ تألیف شدهاند، سفرنامههای کلاسیکی هستند و بسیار منابع مهم و مرجع و رفرنسی در اروپا به شمار میروند. همچنین الهامبخش و مورد رجوع نویسندگان و ادبا و فیلسوفان اروپایی هستند و زمینهساز تولید نظریات در حوزه علوم انسانی و فلسفه مثل نظریه «استبداد شرقی» شدهاند.
او پدیدآورندگان این آثار را بازرگانان و تجار، سفرای سیاسی و دیپلماتها، میسیونرها و مبلغان دینی مسیحی دانست و افزود: این نسل اول سفرنامهنویسی، ادبیات استعمارگرانه غلیظی دارند، دارای موضع خاص و سوگیری منفی هستند، داستانسرایی، اغراق و غلو در این منابع دیده میشود.
این فعال اجتماعی با اشاره به اینکه نسل اول سفرنامهها از ایران تصویری بدوی و هزار و یک شبی افسانهای ارائه دادهاند، اظهار کرد: در تصویرسازی این سفرنامههای هزار و یکشبی، شرق که دنیای ناشناختهای است که سرشار از رنگ و بو و عطر و طعم و غذاهای خوشمزه است و افراد در آن اهل عیش و شهوترانی هستند. همچنین وجوه فرهنگی جذابی دارند، ولی تعصبات وحشیگرانهای هم دارند و دارای روحیات بدوی هستند. سفرنامهها در این دوره، شرقیها را به بیان شخصی من «جذاب وحشی» دانستهاند.
سفرنامههای دوره صفوی از این دست هستند.
مظاهری با اشاره به اینکه سفرنامههای دوره قاجار تا قبل از مشروطه با سفرنامههای نسل اول متفاوت است، افزود: در این دوره از نظر زمانی تحولاتی رخ دادهاست. مناسبات جهان اروپایی تغییر یافته و روابط این دولتها با ایران نیز دچار تحول شده است. تحولات جهانی نیز سختی سفر را از بین برده و تعداد بیشتری از مسافران به ایران آمدهاند.
او در خصوص ویژگیهای نسل دوم سفرنامهنویسی اظهار کرد: تعدد گزارشهای سفرنامه نویسان رفرنس بودن آنها را به جهت تحولات جهانی کاهش داده و ادبیات این سفرنامهها به اندازه سابق چندان استعماری نیست. در این دوره دانشمندان با انگیزه باستانشناسی، گیاهشناسی، زمینشناسی و نظامیان با مأموریت تعلیم سپاه ایران، به ایران سفر کردهاند و سفرنامه نوشتهاند.
این پژوهشگر آیینهای اجتماعی شیعه، با اشاره به اینکه در دوران نسل دوم سفرنامهنویسی، در آستانه تبدیل شرقشناسی به مطالعات شرقی هستیم، اضافه کرد: تفاوت مطالعات شرقی با شرق این است که مطالعات شرقی حاوی ادبیات استعماری یا اهداف سیاسی نیستند و ارزشهای هنری و ادبی کشور شرقی به قدری با ارزش تلقی میشوند که بر آنها پژوهش شده و گردآوری میشوند. سفرنامه «فلاندن»، سفرنامه خانم «بل»، سفرنامه خانم «دیولافوا»، سفرنامه خانم «سرنا» و غیره از این دست هستند.
مظاهری پدید آمدن نسل سوم سفرنامه نویسی در ایران را مربوط به بعد از وقوع انقلاب مشروطه دانست و تصریح کرد: در این دوره تعاملات بین ایران و اروپا بسیار زیاد است و سفرنامهها منابع دانشافزایی نیستند.
"حتی در تاریخ ادیان، معجزات و وقایع پیش از طوفان نوح را قید نکرده است، زیرا معتقد بوده که برای عبرتگیری مفید و تکرارشونده نیستند"رشد فناوری موجب شده که عکسهایی از جامعه ایرانی ثبت شده و غلبه سفرنامهها شکسته شده است. همچنین زیست همجوار ایرانیان و اروپاییان، نگرشهای اروپاییان را تعدیل کرده است.
او در خصوص ویژگیهای نسل سوم سفرنامه نویسی، ادامه داد: اگر نسل اول سفرنامهنویسان، نمایندگان کمپانی هند شرقی بودند، این نسل سوم مربوط به مدرسه مطالعات شرقی و اروپایی و یک نهاد فرهنگی و مطالعاتی هستند. در این سفرنامهها شاهد کلیدواژههایی چون فرهنگ شرقی، فرهنگ ایرانی، فرهنگ اسلامی و فرهنگ شیعی هستیم و سفرنامهها نیز دیگر ژانر علمی ندارند، بلکه تبدیل ژانر ادبی و شرححالنگاری شدهاند.
این پژوهشگر با طرح این پرسش که «مواجه مطلوب و کم آسیب ما با سفرنامهها با توجه به آگاهی داشتن از اهداف نویسندگان آن، چیست؟» تصریح کرد: در مقدمه کتاب تراژدی جهان اسلام مدلی برای ارزشیابی سفرنامهها ارائه دادهام. باید بر اساس ویژگیهایی که هرکدام از سفرنامهنویسان داشتند، گزارشهای آنان را ارزیابی کرد.
مظاهری با تأکید بر اینکه باید میزان دانش و تخصص علمی سفرنامهنویس مورد توجه قرار گیرد، افزود: برخی از این سفرنامه نویسان فرهنگنامههایی پدید آوردهاند که برای ما بسیار مفید هستند. برخی از آنان ایرانشناس، اسلامشناس، زبانشناس و غیره بودهاند و منابع پژوهشی تألیف کردهاند.
او با بیان اینکه میزان تسلط به زبان فارسی شاخصه دوم ارزیابی سفرنامههاست، تصریح کرد: سفیر کبیر فرانسه در عراق با آخوند خراسانی و در ایران با دیگر مراجع و روحانیون با زبان فارسی گفتوگو کرده است.
«ادوارد براون» چند جلد تاریخ ادبیات ایران تدوین کرده و به زبان فارسی مسلط بوده است.
این فعال اجتماعی با اشاره به اهمیت اینکه سفرنامهنویسها متعلق به کدام کشور هستند، اظهار کرد: کشور محل تابعیت سفرنامه.نویس نیز شاخص سوم است که باید به آن توجه کرد. گزارشهای بریتانیاییها، فرانسویها و غیره ویژگیهای خاص خودشان را دارند. سفرنامهنویسهای آلمانیها که در آن دوره هنوز منافع استعماری در ایران نداشتند و متن بیطرفانهتری از ایران نوشتهاند.
مظاهری در مورد شاخص چهارم ارزیابی سفرنامهها گفت: مدت اقامت آنها در ایران نیز مهم است و شاخص بعدی است. برخی از سفرنامه نویسان، ۵۰ یا ۲۰ سال در ایران بودهاند و این زمان را صرف نگارش سفرنامه کردهاند. «شاردن» یکی از این سفرنامه نویسانی است که دوره طولانی در ایران سپری کرده است.
"از جایی به بعد انسان محوریت یافت و بعد از آن تاریخ اجتماعی اولویت پیدا کرد و در پی این تحول، رماننویسی و شرححالنویسی رواج یافت"برای ارجاع دادن باید به مدت اقامت فرد در ایران نیز توجه کرد.
او جنسیت را یکی دیگر از پارامترهایی دانست که در ارزشیابی سفرنامهها اثرگذار هستند و خاطرنشان کرد: در دوره قاجار سفرنامهنویسان زن نیز داشتهایم. این افراد بهصورت فردی یا به همراه همسران خود به ایران سفر کردهاند. با توجه به فرهنگ قالب مردانه در ایران، این زنان به مکانهایی راهیافتهاند که مردان اجازه ورود به آنجا را نداشتهاند و در منابع و سفرنامههای مردان ذکر نشدهاند. گزارشهایی از درون دربار و از مجالس زنانه در این دسته هستند.
این فعال اجتماعی و فرهنگی ادامه داد: تحصیلات و رشتههای تخصصی سفرنامهنویسان نیز ملاک است. برای مثال سفرنامه پزشک ناصرالدینشاه سرشار از نگاههای تحقیرآمیز است.
همچنین سفر به جغرافیاهای مختلف ایران نیز شاخصه دیگری برای ارزیابی سفرنامههاست که با انگیزههای علمی و سیاسی انجام شده است.
مظاهری افزود: خلقیات شخصی و سویهی سیاسی افراد نیز ملاک مهمی است که نباید از آنان چشمپوشی کرد. سفرنامه نویسان روسی تحقیقات بسیاری در مناطق شمالی داشتند که با اهدافی که مربوط به وصیتنامه پترکبیر است، همخوانی دارند.
او با بیان اینکه عاشورا در ادبیات مستشرقان بهمثابه تراژدی در نظر گرفته شده و در چندین منابع سفرنامهای این کلیدواژه ذکر شده است، اضافه کرد؛ جلد ۱ و ۲ کتاب تراژدی جهان اسلام، توصیفی و جلد سوم تحلیلی از نگاه سفرنامهنویسان و مستشرقین است.
این پژوهشگر که آرای ۱۸۲ نفر را در این کتاب گردآوری کرده است، تأکید کرد: برخی از سفرنامه نویسان به مشابهتهای مناسک شیعی و مسیحی اشاره کردهاند. برای مثال گفتهاند که تعزیه مشابه همان چیزی است که ما بهعنوان مصائب مسیح داریم. در نسل سوم ما شاهد مطالعات تطبیقی بین مناسک شیعی و خصوصاً عاشورا و مناسک مسیحی بهویژه در مذهب ارتدکس هستیم. در عینحال سوگیری در نسل اول با وجود این مناسک مشابه از بین نرفته است و ما پارادوکسی را شاهد هستیم.
مظاهری با بیان اینکه اروپاییان بهعنوان ناظر بیرونی، دغدغه ثبت وجوه ظاهری فرهنگ و رویدادهای ایران را داشتند و به احساسات معنوی در این مناسک نپرداختهاند، تصریح کرد: با این وجود بهعنوان مثال خانم بل که ۶ ماه ساکن ایران است، کاملاً همدلانه واقعه عاشورا را توصیف کرده است.
"همچنین وجوه فرهنگی جذابی دارند، ولی تعصبات وحشیگرانهای هم دارند و دارای روحیات بدوی هستند"برای مثال میگوید گریه و اشک ریختن در میان مردان انگلیسی بعید است اما مردان عزادار عاشورا این کار را میکنند. او در نهایت به این نتیجه میرسد که با پدیدهای مواجه است که توان فهم آن را ندارد.
او در پایان اظهار کرد: بیش از دیگر شهرها گزارشها و توصیفات عزاداری در شهرهای تهران و اصفهان در سفرنامهها آمده است که به دلیل پایتخت بودن این دو شهر در ادوار قاجار و صفوی است.
انتهای پیام
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران