بنز تختی و گردنبند علی دایی، خبر از دگرگونی ما می دهند!؟

کلمه - ۱۳ آبان ۱۳۹۹

چکیده :سارق بعد از اینکه فهمیده بود ماشین جهان پهلوان تختی رو دزدیده از کارش پشیمون شده و برای عذرخواهی همه چیز ماشین رو نو کرده بود. بعد که سوار ماشین شدیم، تختی گفت: عمو حیدر! بیا مبلغی که برای ماشین من خرج شده را به خیریه بدهیم. (دزدها هم دزدهای قدیم پهلوان هم پهلوان های...

علی اکبر حیدری

تختی یک ماشین بنز ۱۷۰ سبزرنگ داشت. همیشه برای تعمیر به تعمیرگاه نادر می‌آمد که مالکانش دو شریک بودند، علی و آوانس. مردمی که گرفتاری داشتند برای تختی نامه می نوشتند و به صاحبان این تعمیرگاه می دادند تا به دست تختی برسد.

یک روز در این تعمیرگاه نشسته بودیم که تختی بدون ماشین آمد.

"چکیده :سارق بعد از اینکه فهمیده بود ماشین جهان پهلوان تختی رو دزدیده از کارش پشیمون شده و برای عذرخواهی همه چیز ماشین رو نو کرده بود"گفتیم ماشین کو؟ آقا تختی گفت: دیشب ماشین را دزدیدند.

یک هفته بعد، در تعمیرگاه نادر بودیم که چند نامه به تختی دادند. پهلوان در حالی که یکی از نامه ها را میخواند، یک دفعه خنده‌ بلندی کرد و گفت:
نامه آقا دزده است! نوشته ماشینت مقابل شیر پاستوریزه پارک شده و شرمنده ام که ماشینت رو دزدیدم.
به همراه تختی به محلی که سارق گفته بود رفتیم. ماشین آنجا بود، تختی دور ماشین چرخید و گفت: لاستیک‌ها، تودوزی، ‌ضبط و همه چیز ماشین نو شده!

سارق بعد از اینکه فهمیده بود ماشین جهان پهلوان تختی رو دزدیده از کارش پشیمون شده و برای عذرخواهی همه چیز ماشین رو نو کرده بود. بعد که سوار ماشین شدیم، تختی گفت: عمو حیدر! بیا مبلغی که برای ماشین من خرج شده را به خیریه بدهیم. (دزدها هم دزدهای قدیم پهلوان هم پهلوان های قدیم)

خاطره علی اکبر حیدری، دوست جهان پهلوان تختی و دارنده نشان برنز المپیک ۱۹۶۴ توکیو

.

منابع خبر

اخبار مرتبط