شناسنامهِ فتاح آماده کاندیداتوری در انتخابات ۱۴۰۰
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، «مستقیم به دوربین نگاه میکند و نامهایی را یکی بعد از دیگری مطرح می کند، از حدادعادل تا سیدمحمد خاتمی، از احمدی نژاد تا زاکانی، از کاخ مرمر تا املاک نیروهای مسلح»، ادعاهایی که جنجال به پا می کند و حالا یک علامت سوال بیشتر پیش روی تحلیلگران نیست؛ «پرویز فتاح برای پاستور ۱۴۰۰ خیز برداشته است؟»
دوست ۳۰ ساله احمدینژادمتولد ۱۳۴۰ است و آنطور که خودش میگوید از همان سال ۵۹ راهی جبهه میشود و با وجود آنکه دانشجو بوده تا پایان جنگ به دانشگاه باز نمیگردد؛ از همان دوران جوانی که وارد جهادسازندگی شد به نوعی قدم به عالم سیاست گذاشت اما هیچگاه تا امروز که در راس بنیاد مستضعفان نشسته است اسم «پرویز فتاح» بر سر زبانها نیفتاده بود.
>>>بیشتر بخوانید؛
پرویز فتاح: حدادعادل یا برای ملک ۲۰۰ میلیاردی اجاره روز بدهد یا تخلیه کند/حریف نیروهای مسلح نمی شویم/ملک ۱۸۰۰ متری در دست احمدی نژاد است
فتاح پس از پایان جنگ تحمیلی به نیروهای مسلح میپیوند و سپاه پاسداران، وزارت دفاع ، دانشگاه امام حسین (ع) و قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء(ص) از نهادهایی است که او سالهای متعددی را در آن گذراند تا اینکه محمود احمدینژاد در کارزار انتخاباتی ۸۴ پیروز میدان میشود؛ از همان سال دریچه دیگری به روی پرویز فتاح قره باغی باز میشود. او در آن سال از سوی احمدینژاد به عنوان وزیر نیرو به مجلس معرفی میشود و تا پایان دولت نهم در این سمت میماند؛ سالهایی که میتوان آن را آغاز ظهور و بروز سیاسی فتاح نامید.
وزیر اسبق نیرو که از احمدینژاد به عنوان دوست سیساله یاد میکند درباره حضورش در این وزارتخانه در مصاحبهای با روزنامه جام جم که سال ۸۸ منتشر شد میگوید: «ورود من به دولت خیلی عجیب بود هرچه فکر میکنم، میبینم هدایتی در واقعیت قضیه وجود داشت. من دوستی ۳۰ ساله با آقای احمدینژاد داشتم ولی ۶ ماه قبل از انتخابات، ایشان را اصلاً ندیده بودم. نکته عجیب این بود که ۲۰ روز پس از انتخابات و پیروزی آقای احمدینژاد که حتی آن موقع هم ایشان را ندیده بودم یکی از دوستان جبههای ما صبح آمد دفترم و گفت شما وزیر میشوید و من این موضوع را در خواب دیدم، اول صبح آمد این را گفت و رفت. ۱۰ روز بعد باز یکی از دوستان دیگر آمد و گفت، خانم من در یکی از شهرهای جنوبی طلبه است و صبح زنگزده و گفته به آقای فتاح بگویید من خواب دیدم ایشان وزیر میشوند.
"من دوستی ۳۰ ساله با آقای احمدینژاد داشتم ولی ۶ ماه قبل از انتخابات، ایشان را اصلاً ندیده بودم"این اتفاق چند بار افتاد. هفته آخری که قرار بود ایشان [احمدینژاد] فهرست وزرا را به مجلس بدهد (مردادماه) صبح با خانمم رفتیم فرودگاه، چون پسرم امیرحسین از طرف مدرسه به سفر عمره میرفت، ۷/۵ صبح برگشتم منزل که خانمم را برسانم، تلفن زنگ زد گفتند آقای رئیسجمهور با شما کار دارند، بعد گفتند، کجایید، چند بار زنگ زدیم نبودید، گفتند آب دستت است بگذار زمین بیا اینجا. منتظرم. گفتم خیر است انشاءالله. رفتم ریاست جمهوری، اولین بار در طول عمرم بود که آنجا میرفتم، از در عادی هم رفتیم.
هیچ کس ما را نمیشناخت. به هر کسی گفتم رئیسجمهور ما را میخواهد، یک ساعت ما را معطل کردند. خدا لطف کرد و بنده خدایی آنجا مرا شناخت و راهنماییام کرد و رفتیم خدمت آقای رئیسجمهوری. ایشان یک جمله گفت: دیروز جمعه عصر من لیست را بسته بودم، بعد گفتم یک بار دیگر نگاه کنم و امروز (شنبه) آن را بفرستم مجلس. دیدم جای شما خالی است.»
البته این رفاقت سیساله در روزهای آخر دولت نهم با چالش روبهرو میشود و احمدینژاد بعد از انتخابات پر حرف و حدیث ۸۸ ترجیح میدهد فرد دیگری را در این جایگاه معرفی کند.
بعد از پایان دوران وزارت، فتاح به دامان سپاه پاسداران بازمیگردد و دوباره به قرارگاه سازندگی میرود و جانشین احمد وحید دستجردی در بنیاد تعاون سپاه میشود و وحید دستجردی وزارت دفاع دولت دهم را بر عهده میگیرد.
"۱۰ روز بعد باز یکی از دوستان دیگر آمد و گفت، خانم من در یکی از شهرهای جنوبی طلبه است و صبح زنگزده و گفته به آقای فتاح بگویید من خواب دیدم ایشان وزیر میشوند"فتاح در رابطه با کار در بنیاد تعاون سپاه میگوید:«این بنیاد وظیفه تأمین مسکن کادر سپاه و بسیجیان و ایثارگران را در برنامه کاری خود دارد و یکی از مسکنسازان عمده کشور به شمار میرود و دارای ۲۴ شرکت است که کار اصلی آنها مسکنسازی است. ۳ موسسه مالی اعتباری انصار، ثامن و مهر را نیز در اختیار دارد که فعالیتهای قرضالحسنهای کاملاً اسلامی انجام میدهد. من دنبال این بودم که جایی باشم که هم ماهیت عمرانی داشته باشد و هم ماهیت خدمت رسانی. از طرف دیگر برای من خدمت به نیروهای ارزشی خیلی شیرین است.»
البته فتاح بار دیگر از سپاه جدا شد و در فروردین سال ۹۴ با حکم رهبری راهی ساختمان کمیته امداد امام خمینی(ره) شد؛ سمتی که بیش از هر زمان دیگری او را درگیر سیاست میکند. او در گفتوگویی که با برنامه دست خط داشت درباره قبول این سمت در کمیته امداد و شرط و شروطش میگوید: «من به آقای سردار جعفری گفتم من نمیخواهم بازنشسته شوم.
قبول کردند که با این لباس بروم. من الان شاغل هستم. وقتی میخواستم به کمیته امداد بیایم دفتر آقا من را خواستند و گفتند مطلبی ندارید؟ گفتم من یک شرط دارم. گفتم شرطم این است که من مامور بروم.» او درباره این شرطش میگوید: «دو هدف داشتم. یکی این که از امداد حقوق نگیرم و حقوقبگیر سپاه باشم.
"خدا لطف کرد و بنده خدایی آنجا مرا شناخت و راهنماییام کرد و رفتیم خدمت آقای رئیسجمهوری"دوم این که همان بسیجی بمانم. الان حقوق سپاه من بعد از ۳۸-۳۷ سال با مدرک فوق لیسانس ۸ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان ناخالص است که قدری کسری میخورد و من فکر میکنم حدود ۷ تومان خالص برای من باقی بماند.»
بازی انتخابات و گزینه روی میز جمناانتصاب فتاح به عنوان رئیس کمیته امداد بیش از هر زمان دیگری نام او را در فضای سیاسی برجسته کرد تا جایی که با نزدیک شدن فصل انتخابات، نام او هم در میان گزینههای احتمالی در دایره گمانهزنیها قرار میگرفت؛ البته این گمانه زنیها بدون عقبه و پشتوانه هم نبود چراکه او از یک سو از مقربان به جبهه پایداری و مورد حمایت آیتالله مصباح یزدی پدر معنوی این جریان محسوب میشد و از سوی دیگر طیف سنتی اصولگرایان یعنی جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم همواره نگاه خریدارانهای به او در ایام انتخابات داشتند؛ از آنجا که حضورش در کمیته امداد امام خمینی محبوبیتی برای او در میان اقشار ضعیف جامعه ایجاد کرده بود این نگاه ویژه چندان هم دور از انتظار نبود.
موضوع حضور او در جمع مشتریان ساختمان پاستور سه سال پیش در جریان دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری حسابی داغ شد و ماجرا آنقدر پیش رفت که نام پرویز فتاح در ردیف دوم جمنا (جبهه مردمی نیروهای انقلاب) که وظیفه وحدت اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ را به عهده داشت، قرار گرفت.
او در همان مقطع درباره انتخابش از سوی جمنا در برنامه «دست خط» میگوید: « ما از یک سال قبل مرتب میگفتیم قصد ورود نداریم. بعید است کسی خلاف این را از من شنیده باشد. در مصاحبه رسمی و فردی همین گفته را بیان کردم. از دولت و از چپ و راست نزد من آمدند و من گفتم نیستیم.
من این جمله را هم گفتم که خیالتان راحت من نمیآیم. همین را تیتر کردند. جمنا هم نسبت به بنده لطف داشتند. خیلی از این افراد از دوستان صمیمی ما بودند و هستند. از روی لطفی که داشتند اسم ما را اضافه کردند.
"ایشان یک جمله گفت: دیروز جمعه عصر من لیست را بسته بودم، بعد گفتم یک بار دیگر نگاه کنم و امروز (شنبه) آن را بفرستم مجلس"با من مشورتی نشده بود که اسم من جزو ده نفر باشد. رایگیری کردند و در همان جمع ۳-۲ هزار نفر من نفر دوم میشوم. چون نفر دوم شدم گفتند دیگر نمیشود ۵ نفر را حذف کرد. اگر ششم هفتم میشدم خودبخود حذف میشدم.»
شناسنامه به دست برای انتخابات ۱۴۰۰حالا دیگر پرویز فتاح یکسالی میشود که جایگزین سعیدی کیا شده و بر مسند ریاست بنیاد مستضعفین نشسته است؛ مسندی که در آن جنجالی و پرسروصدا ظاهر شده است.
اسفندماه بود که رئیس بنیاد مستضعفان در یک برنامه تلویزیونی حضور پیدا کرد اما همینکه مجری از او درباره عوارض آزاد راه تهران- شمال از او پرسید؛ « با توجه به میزان عوارضی که بنیاد مستضعفان برای آزادراه تهران شما در نظر گرفته است برای مستضعفان نیست برای پولدار هاست.»با لحنی ضربدار خطاب به مجری میگوید: « چه کسی گفته شما نماینده مردم هستید؟ شما فقط خبرنگار صداوسیما هستید و وظیفه دارید از من سوال کنید. افتخاری دارد رقم میخورد ولی شما دارید زحمات هزاران نفر را زیر سؤال میبرید» پاسخ و واکنشی که در فضای مجازی با واکنشهای زیادی رو به رو میشود.
چند ماه از جنجال اسفندماه، فتاح بار دیگر دربرابر دوربینهای صدا و سیما ظاهر میشود و اینبار به سبک و سیاق رفیق ۳۰ سالهاش از در «بگم بگم» سخنانش را شروع میکند.
او در این گفت و گو به همقطارانش از جمله همان رفیق سی ساله هم رحم نمیکند و انگشت اتهامش را به سمت همه نشانه میرود؛ اول از مدارس فرهنگ حدادعادل و ساختمان منطقه فرشته و زمین ۴۰۰ میلیاردی هروی شروع میکند؛ از تملکهای نیروهای مسلح میگوید و مجمع تشخیص مصلحت نظام و کاخ مرمر را هم از تیغ انتقادش در امان نمیگذارد؛ پای سید محمد خاتمی و ساختمان موسسه باران را هم وسط میکشد و از ساختمان معاونت زنان و انتقاد به مولاوردی و ابتکار سخن میگوید؛ صحبتهایی که بعد از چند ساعت با بیانیهها و جوابیههای مختلف رو به رو شد و افرادی که فتاح آنها را متهم کرده بود از اسنادی برای رد ادعاها سخن گفتند.
هرچند صحبتهای صریح رئیس بنیاد مستضعفین توجهات زیادی را به خود جلب کرد اما به نظر میرسد این جلب توجه چندان بیارتباط با انتخابات هشت ماه دیگر یعنی سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری نداشته باشد؛ هرچه باشد بر خلاف سه سال پیش که هربار صحبت از کاندیداتوری ریاست جمهوری سخن به میان میآمد، با قاطعیت آن را رد میکرد این روزها سکوت در این رابطه را بیشتر ترجیح میدهد و حالا بعد از گفت و گوی تلویزیونی شنبه شب او، به قول «صادق زیباکلام» میتوان گفت «پرویز فتاح شناسنامه به دست در انتخابات ۱۴۰۰ ثبت نام کرد»
باید دید مرد جنجالی این روزهای بنیاد مستضعفان اینبار هم از پایداری ها تا سنتی ها را کنار نام خود جمع خواهد کرد یا در بازار شلوغ و پرکاندیدای این روزهای اصولگرایان باید فعلا در صف کاندیداها بایستد.
۲۷۲۱۶
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران