سریال یاغی قسمت ۲ دوم Yaghi Serial Part ۲

پندار - ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۱

در ابتدای فیلم می‌بینیم که اکیپی با لباس شهرداری شبانه در حال بریدن آهن آلات در سطح شهر و گذاشتن آنها داخل کامیون هستند، پس از اعلام پر شدن کامیون در حالی‌که صدای آژیر پلیس را می‌شنویم ،در راه یکی از آنها ماجرایشان را در غالب شعر رپ بیان می‌کند، که در حال دزدیدن لوله و آهن آلات در سطح شهر بوده و اینها به علت مشکل مالی بوده و حلال است.t

پلیس به دنبالشان افتاده و پس از تعقیب و گریز در پیچ جاده تعدادی آهن از خاور پرت کرده و باعث تصادف پلیس می‌شوند.

در ادامه می‌بینیم که خاور به مکانی رفته و بار را تحویل می‌دهد که در آنجا در حال ذوب کردن آهن آلات هستند، رئیس اسی (امیر جعفری) است، تصمیم می‌گیرد به علت تعقیب و گریز مدتی این کار را کنار بگذارند.

صحنه فیلم به یکی از محله‌های پایین شهر می‌رود، شغل دیگر اسی انجام مسابقات و شرط‌بندی روی جاوید است.

جاوید به وکیل مراجعه می‌کند، برای گرفتن شناسنامه دادخواست داده است.

Yaghi Serial Part ۲

در ادامه به موسسه حمایت از کودکان کار مراجعه می‌کند و نامه‌ای برای درخواست شناسنامه می‌گیرد.

فیلم به صحنه عروسی می‌رود، جاوید در حال رقصیدن است، عروسی دوست دختر سابق جواد است، او مست کرده می‌رقصد، فندک کشیده و کتش آتش می‌گیرد.

جاوید برای ابرا گوی برفی خریده و دختر برای او گردنبندی با عکس و موی خود، آنها روی پل نشسته و اختلاط عاشقانه می‌کنند. ابرا می‌گوید مادرش چون جواد نیمسوز شده باز پسران محله را زیر سوال برده، جاوید می‌گوید پدر ابرا در آلمان کار می‌کند و عمویش معتادی بوده که خودکشی کرده، جوانان محله متفاوت هستند.

این را هم ببینید:  دانلود سریال جادوگر قسمت اول ۱ (دانلود قسمت ۱ جادوگر) نسخه کامل و با حجم رایگان

خواهر ناتنی جاوید در یک گروه موسیقی خیابانی ساز می‌زند. او و جاوید با هم زندگی می‌کنند در یک ساختمان سطح پایین و جاوید از قصدش برای تاتو کردن یاغی می‌گوید.

اسی از جاوید می‌خواهد در مسابقه کشتی ببازد تا با شرط‌بندی روی باختش پول قسط وکیل جور شود.

پارسا پیروزفر در نقش بهمن با ماشین شاسی بلند به محل مسابقه کشتی می‌رود، گویا به‌دنبال استعداد است. به گوش جاوید می‌رسد، می‌گوید استعداد بدون شناسنامه به کاری نمی‌آید.

جاوید با تاتو یاغی روی شانه وارد استیج کشتی خاکی می‌شود، نگاهش به بهمن می‌خورد، می‌خواهد خود را ثابت کند، چند امتیاز می‌گیرد، اسی را می‌بیند او پول می‌خواهد، باید انتخاب کند پیشرفت یا پول، پول را انتخاب می‌کند، او می‌بازد.

بیشتر ببینید:

دانلود سریال جادوگر قسمت اول ۱ (دانلود قسمت ۱ جادوگر) نسخه…

۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱

سریال جیران قسمت ۱۵ پانزدهم – دانلود

۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۱
قبلی بعدی

پس از مسابقه ناراحت است و به اسی می‌گوید بعد از گرفتن شناسنامه‌اش دیگر این کارها را نخواهد کرد.

روز بعد وکیل به جاوید می‌گوید عمه‌اش حاضر به انجام آزمایش DNA نیست، باید شاهدانی بیاورد که مشخص شود پدر و مادر او قبل و بعد از تولدش زندگی مشترک
داشته‌اند، چون صیغه نامه آنها در آتش‌سوزی سوخته است.

مشخص می‌شود کار اسی نقشه بوده تا مهدی به تیم ملی برود و از این طریق نیز پول بدست می‌آورد.

جاوید سراغ مداح، دوچرخه فروش، اسی، نانوا، میوه فروش محل می‌رود تا از آنها بخواهد برای شهادت به دادگاه بیایند و آنها نیز قبول می‌کنند.

این را هم ببینید:  سریال ساخت ایران فصل ۳ قسمت ۱۱ یازدهم

روز دادگاه می‌رسد، فقط اسی، نانوا و مداح می‌آیند. اسی سعی در منصرف کردن آن دو نفر دارد با ترساندن از خانواده پدری و قسم قرآن.

این تلاش‌ها را برای حفظ جاوید به عنوان نیروی کار می‌کند.

"اسی سعی در منصرف کردن آن دو نفر دارد با ترساندن از خانواده پدری و قسم قرآن.این تلاش‌ها را برای حفظ جاوید به عنوان نیروی کار می‌کند"آن دو منصرف شده و اسی در نقش حمایت کننده همراه جاوید می‌ماند.

او در دادگاه می‌گوید پدر جاوید معتاد بوده و به فکر گرفتن شناسنامه برای او نبوده است.

خواهر جاوید، عاطفه نیز می‌گوید پس از فوت پدرش مادرش صیغه پدر جاوید شده و پس از آتش سوزی و از بین رفتن مدارک موفق به اخذ شناسنامه برای او نشده‌اند.

قاضی می‌گوید بدلیل خانم بودن یکی از شهاد، باید از عمه جاوید بخواهند راضی به DNA شود و با درخواست وکیل برای نبش قبر پدر جاوید موافقت نمی‌کند.

جاوید و خواهرش برای دیدن عمه جاوید به مسجد می‌روند، او انکار می‌کند که جاوید برادرزاده‌اش باشد و می‌گوید اینها برای ارث و میراث است.

جاوید می‌گوید ارث نمی‌خواهد و تنها دردش شناسنامه‌است، پس از گریه و زاری و التماس جاوید و خواهرش، و تهدید به نبش قبر، خواهر محمود گنجی، پدر جاوید راضی به انجام آزمایش می‌شود.

پس از آزمایشگاه و انجام آزمایش، جاوید با دوست دخترش به شهر بازی می‌روند.

ابرا به مادرش می‌گوید کار شناسنامه جاوید تمام شده و پس از گرفتن شناسنامه می‌خواهد در موبایل فروشی کار کند.

مادرش می‌گوید پدرش پناهنده شده تا آنها زندگی بهتری داشته باشند، باید به آلمان بروند و او با یک آلمانی ازدواج کند‌.

برادر کوچکش به او می‌گوید ویزا آماده شده و ابرا به مادرش می‌گوید به هیچ عنوان به آلمان نخواهد رفت.

این را هم ببینید:  سریال ساخت ایران ۳ قسمت ۸ هشتم

منابع خبر

اخبار مرتبط

رادیو زمانه - ۲۵ فروردین ۱۴۰۱
باشگاه خبرنگاران - ۱۸ فروردین ۱۴۰۰
خبرگزاری میزان - ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰

دیگر اخبار این روز

باشگاه خبرنگاران - ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱
صدای آلمان - ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۱
خبرگزاری مهر - ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۱
خبرگزاری مهر - ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۱