آیت الله دستغیب: نظرم نسبت به آقای موسوی همان است که از گذشته بوده/ نمی‌دانم چگونه ناگهان امام زدایی شد

آیت الله دستغیب: نظرم نسبت به آقای موسوی همان است که از گذشته بوده/ نمى‌دانم چگونه ناگهان امام زدایى شد
کلمه
کلمه - ۳ شهریور ۱۳۹۲

چکیده :بنده همان نظر را که از گذشته به آقای موسوی داشتم، هنوز هم دارم. هستند کسانی که می‌توانند با پیغام دادن و واسطه قرار دادن دیگران موجبات آزادی ایشان را فراهم کنند. امیدواریم این افراد پا در میانی کنند و این کار مهم انجام شود و ایشان و همسرشان و جناب آقای کروبی و زندانیان سیاسی که بیشترشان دوستدار امام خمینی بوده‌اند آزاد شوند. نمی‌دانم چگونه ناگهان امام زدایی شد! انشاء الله که این گونه نباشد. ...

آیت الله دستغیب با اشاره به امام زدایی که در کشور انجام شده، می گوید: بنده همان نظر را که از گذشته به آقای موسوی داشتم، هنوز هم دارم.

"هستند کسانی که می‌توانند با پیغام دادن و واسطه قرار دادن دیگران موجبات آزادی ایشان را فراهم کنند"هستند کسانی که می‌توانند با پیغام دادن و واسطه قرار دادن دیگران موجبات آزادی ایشان را فراهم کنند. امیدواریم این افراد پا در میانی کنند و این کار مهم انجام شود و ایشان و همسرشان و جناب آقای کروبی و زندانیان سیاسی که بیشترشان دوستدار امام خمینی بوده‌اند آزاد شوند. نمی‌دانم چگونه ناگهان امام زدایی شد! انشاء الله که این گونه نباشد.

این مرجع تقلید همچنان ابراز امیدواری کرد که همه‌ی دوستان عزیز ما زبان و قدمشان خیر باشد و بتوانند با عمل خود دیگران را به راه راست هدایت کنند و اگر هم به جایی رسیدند، مراقب مظلومان باشند و به طور مستقیم یا با واسطه بتوانند از کسانی که بی‌جهت متهم و مورد تهمت واقع شده‌اند، اعاده حیثیت کنند.

وی هفته گذشته نیز در درس تفسیر قران خود گفته بود: بزرگان قم پا در میانی کنند تا آقای موسوی و همسرش و آقای کروبی و دیگر زندانیان سیاسی آزاد شوند. امروز موقعیت خوبی برای این کار وجود دارد و جو جامعه این آمادگی را دارد و هیچ مشکلی به وجود نمی آید، مخصوصآ که انتخابات هم در فضای خوبی برگزار شده است. حتّی احتمال تهدید و خطر بدگویی کردن از آقایانی که بخواهند پا در میانی کنند، بسیار اندک است.

آیت الله دستغیب که طی مدت حصر این حبس خانگی را غیرقانونی و غیرشرعی می داند گفته است: سخن ما پیش آقایان خریداری ندارد و روی ما را نمی گیرند، ولی هستند کسانی که آبرویی دارند و حرفشان خریدار دارد.

سخن گفتن ایشان باعث خوشحالی مردم می شود.

این مرجع تقلید چندی پیش نیز گفته بود: در میان بزرگان مملکت برخی هستند که هیچ مقام و مسؤلیتی ندارند، امّا حرفشان خریدار دارد. چرا این افراد به میدان نمی‌آیند و برای آزادی آقای موسوی و کروبی و زندانیان سیاسی کاری نمی‌کنند؟ چرا کار خوبی را که از دستشان بر می‌آید انجام نمی‌دهند و بر عکس، زخم زبان می‌زنند.

متن کامل این تفسیر به نقل از سایت مسجد قبا به شرح زیر است:

تفسیر سوره بقره ، آیات ۱۷۶ و ۱۷۸ ، یکشنبه ۱۳۹۲/۰۵/۲۷

بسم الله الرحمن الرحیم

ذلِکَ بِأنَّ اللهَ نَزَّلَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ وَ اِنَّ الَّذینَ اخْتَلَفُوا فِی الْکِتابِ لَفی شِقاقٍ بَعیدٍ(۱۷۶)
این به خاطر آن است که خداوند کتاب خود را به حق فرستاد و آنان که در این کتاب اختلاف کردند در دشمنی عمیقی قرار دارند.
یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصاصُ فِی الْقَتْلی الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الاُْنْثی بِالاُْنْثی فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أخیهِ شَیْءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أداءٌ اِلَیْهِ بِإحْسانٍ ذلِکَ تَخْفیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ رَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدی بَعْدَ ذلِکَ فَلَهُ عَذابٌ ألیمٌ(۱۷۸)
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! درباره کشتگان حکم قصاص بر شما مقرر شد؛ آزاد در مقابل آزاد و برده در مقابل برده و زن در مقابل زن. پس کسی که از سوی برادر مؤمن خود مورد عفو قرار گرفت، باید از روش پسندیده‌ای پیروی کند و خون‌بها را به شایستگی بپردازد. این حکم تخفیف و رحمتی از سوی پروردگارتان است.

"امیدواریم این افراد پا در میانی کنند و این کار مهم انجام شود و ایشان و همسرشان و جناب آقای کروبی و زندانیان سیاسی که بیشترشان دوستدار امام خمینی بوده‌اند آزاد شوند"پس از این هر کس تجاوز کند، عذاب دردناکی خواهد داشت.

ذلِکَ بِأنَّ اللهَ نَزَّلَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ؛ هر کس در مقابل کتاب آسمانی که خداوند به حق فرستاده بایستد، در مقابل حق ایستاده، بر فطرت و انسانیت خویش پا گذاشته است. چنین کسی قهرآ تبدیل به حیوان می‌شود. چون هر گناه صورت خاص خود را دارد، کسانی که مردم را از حقایق کتاب خدا و هدایت به سوی پروردگار باز می‌دارند، همچون اژدهایی می‌شوند که دهان گشوده، مردم را فرو می‌بلعد و هر چه می‌خورد سیر نمی‌شود.
کتاب خدا مطابق فطرت انسان است. هر کس بیشتر به آن اهمیّت بدهد و دستوراتش را به کار ببندد، به خدای تعالی نزدیک‌تر می‌شود و حجاب‌های میان خود و خدا را بر می‌دارد. خداوند متعال همراه همه است، لکن آرزوها و اعمال ما، ما را از او دور می‌سازد؛ «اِنَّکَ لا تَحتَجِبُ عَن خَلقِک الّا أن تَحجُبَهُمُ الاعمالُ دونَک.
کسانی چون رسول خدا صلّی الله‌علیه وآله و اهل بیت ایشان هیچ حجابی با خدای تعالی باقی نگذاشتند و جلوه‌ی حق شدند، امّا دیگران حق را رها کرده، به خود پرداختند و خود را بزرگ کردند.

هر کسی به شکلی دیگران را به خود می‌خواند؛ یکی با صورت زیبا؛ یکی با علم و صنعت؛ یکی با قدرت و شوکت و… هر چه شعاع اجتماعی شخص بیشتر می‌شود، بیشتر به خود دعوت می‌کند و می‌خواهد فقط خودش باشد و لاغیر. امّا آن که در راه خدا قرار گرفته، مردم را از خود دور و به خدا دعوت می‌کند؛ یعنی اجازه نمی‌دهد دیگران متوقف بر او شوند. این ویژگی کسانی است که به حضرات معصومین علیهم السلام نزدیک هستند.
آن که خدایی شده، خود را برای رساندن مردم به خدا فدا می‌کند، امّا دنیا طلبان، دیگران را فدای خود می‌کنند. شهدا راه وصال خدا را یافتند و خود را فدا کردند تا مردم را با او آشنا کنند.
وَ اِنَّ الَّذینَ اخْتَلَفُوا فِی الْکِتابِ؛ کسانی که در کتاب خدا اختلاف می‌کنند؛ بعضی را که به سودشان است می‌گیرند و بعضی را که برایشان ضرر دارد رها می‌کنند، یا از بعضی آیاتش زود می‌گذرند و مردم را نسبت به آن آگاه نمی‌سازند و بعضی دیگر را توضیح کامل نمی‌هند، اینان از خدای تعالی جدا هستند؛ لَفی شِقاقٍ بَعیدٍ
(أُولئِکَ یُنادَوْنَ مِنْ مَکانٍ بَعیدٍ)[۱]
«از جای دوری صدایشان می‌زنند.»
«شقاق» به معنای جدا شدن است. شخص مؤمن هر روز پرده‌های میان خود و خدا را پاره می‌کند و این افراد هر روز پرده‌ای بین خود و خدا می‌اندازند و از صف مؤمنین جدا می‌شوند.
این شقاق و دوری به این زودی از بین نمی‌رود و شاید هزاران و میلیون‌ها سال در عالم برزخ و قیامت طول بکشد تا با عفو و عنایت خدا، بر طرف شود و بالتبع هرگز آنان مانند مؤمنینی که در تمام عمر به سوی خدا حرکت کردند، نمی‌شوند.
یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا؛ این آیه خطاب به مؤمنین است؛ چراکه آیه درباره حکم قصاص است و کسانی که ایمان نیاورده‌اند، به لوازم ایمان؛ یعنی احکام دین تن نمی‌دهند لذا مورد خطاب احکام قرار نمی‌گیرند.
ارتباط آیه با آیه قبل این است که یکی از مصادیق «برّ» (نیکی) قصاص است.

"...آیت الله دستغیب با اشاره به امام زدایی که در کشور انجام شده، می گوید: بنده همان نظر را که از گذشته به آقای موسوی داشتم، هنوز هم دارم"قصاص یکی از احکام مسلم دین اسلام است که آیات متعددی درباره آن نازل شده و احکام و فروعات بسیاری درباره آن استخراج شده است.
کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصاصُ فِی الْقَتْلی؛ «کُتِبَ» یعنی به عنوان یک حکم واجب الاهی بر شما نوشته شده است. یعنی بر اولیای مقتول واجب است که یکی از این سه کار را درمورد قاتل انجام دهند؛ یا او را قصاص کنند، یا ببخشند و یا دیه بگیرند. پس قصاص، واجب تخییری است، نه تعیینی. واجب تعیینی مثل نماز است که بدل دیگری ندارد، امّا در واجب تخییری ملکف میان چند کار مخیر است: مثل کفاره روزه ماه رمضان.
الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الاُْنْثی بِالاُْنْثی؛ در زمان نزول قرآن، بازار برده فروشی رواج فراوانی داشت و اسلام گرچه به طور علنی با آن مخالفت نکرد، در عمل زمینه‌ی آزاد سازی بندگان را فراهم ساخت، علی الخصوص این کار را کفاره‌ی بعضی گناهان قرار داد. امروز عبد و کنیز در هیچ کجای عالم اسلام وجود ندارد و باب اختیار آن مسدود است، امّا احکام مربوط به آن هنوز در کتب فقهی بیان می‌شود تا قواعد احکام دیگر روشن شود و در واقع فقها از احکام مربوط به عبد، فروعات دیگری بیرون می‌کشند.
در شرع مقدس اسلام میان قتل و قصاص مرد و زن و برده، تفاوت وجود دارد و مرد در مقابل مرد، زن در مقابل زن و برده در مقابل برده قصاص می‌شود، که بعدا بیان خواهد شد.

خدای تعالی درباره قتل نفس در سوره مائده می‌فرماید :
(مَنْ قَتَلَ نَفْسآ بِغَیْرِ نَفْسٍ أوْ فَسادٍ فِی الاْرْضِ فَکَأنَّما قَتَلَ النّاسَ جَمیعآ وَ مَنْ أحْیاها فَکَأنَّما أحْیَا النّاسَ جَمیعآ)[۲]
«هر کس کسی را بدون این که نفسی را کشته باشد، بکشد، مانند این است که همه‌ی مردم را کشته و هر کس کسی را زندگی بخشد، مانند این است که همه‌ی مردم را زندگی بخشیده است.»
امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه می‌فرماید: هر کس کسی را از گمراهی به سوی هدایت برد، گویا او را زنده کرده و هر که او را از هدایت به گمراهی کشاند، گویا او را کشته است.[۳]
کسی که به راه خدا هدایت می‌شود، می‌تواند عامل هدایت دیگران هم بشود و کسی که به گمراهی می‌رود، سعی می‌کند دیگران را هم گمراه کند.

این آیه درباره رفتار هم صادق است؛ یعنی اگر کسی با رفتار خود مردم را از دین بیزار کند، مانند آن است که آنان را کشته؛ چراکه با این کار آنان را گمراه ساخته است.

فرض کنید شخصی با لباس روحانیت، در خیابان راه بیفتد و هر چه زن بدحجاب می‌بیند، با چوب بزند. این کار او چه اثری بر مردم می‌گذارد؟ قطعآ نه تنها کسی از این راه باحجاب نمی‌شود، بلکه مختصر ایمان و اندک حجاب خود را هم از دست می‌دهد. باید این کار را به صورت ریشه‌ای بررسی کرد. چرا در اوایل انقلاب همه‌ی زن‌ها باحجاب بودند و مردم شور و شوق فراوانی برای شرکت در مساجد و اقامه‌ی نماز داشتند و جوان‌های مؤمن و معتدل بسیار بیشتر از امروز بودند؟

ما از همین جا به طلاب و دوستان خود سفارش می‌کنیم که نسبت به خانواده خود مهربان و خوش رفتار باشند. دوستان مؤمن و طلبه‌ای که به این مسجد و حوزه وابسته‌اند، بیشتر مورد توجّه مردم هستند و گاه بعضی خانواده‌ها به خاطر همین وابستگی، دوست می‌دارند با آنها وصلت کنند و دختر به ایشان بدهند یا دختر از آنان بگیرند.

"هستند کسانی که می‌توانند با پیغام دادن و واسطه قرار دادن دیگران موجبات آزادی ایشان را فراهم کنند"اگر بدرفتاری از این دوستان دیده شود، آن خانواده از همه‌ی اصحاب مسجد و طلاب و بلکه از همه‌ی مؤمنین بیزار می‌شود.
بنابراین لازم است آستانه‌ی تحمل خود را خیلی بالا ببرید، یک غضب کردن گاه یک عمر پشیمانی به همراه دارد. ابتدا باید از خود شروع کنیم و چیزی را که می‌گوییم درباره خودمان به کار ببندیم. اگر از کسی ناخشنود شدیم و کینه‌اش را بر دل گرفتیم و حتّی در صورت عذرخواهی، او را نبخشیدیم، دیگر چه توقعی از بالا دستی‌ها و بزرگان کشور داریم؟

باید از خدا بخواهیم که در امتحانات حفظمان کند. امتحاناتی که باعث می‌شود باطن خود را بشناسیم خیلی خوب است و باید از خدا بخواهیم باطن ما را بهتر از ظاهرمان قرار دهد.
رحمت خدا به کسانی که همه چیز خود را فدای این انقلاب کردند و جان خود را دادند و رفتند. بعضی هم از قِبَل انقلاب به نان و نوایی رسیدند و رفتند.

هر دو گروه در محضر پروردگار حاضرند، امّا کدامشان در قیامت رو سفید خواهند بود؟
امیدواریم که همه‌ی دوستان عزیز ما زبان و قدمشان خیر باشد و بتوانند با عمل خود دیگران را به راه راست هدایت کنند و اگر هم به جایی رسیدند، مراقب مظلومان باشند و به طور مستقیم یا با واسطه بتوانند از کسانی که بی‌جهت متهم و مورد تهمت واقع شده‌اند، اعاده حیثیت کنند.

بنده همان نظر را که از گذشته به آقای موسوی داشتم، هنوز هم دارم. هستند کسانی که می‌توانند با پیغام دادن و واسطه قرار دادن دیگران موجبات آزادی ایشان را فراهم کنند. امیدواریم این افراد پا در میانی کنند و این کار مهم انجام شود و ایشان و همسرشان و جناب آقای کروبی و زندانیان سیاسی که بیشترشان دوستدار امام خمینی بوده‌اند آزاد شوند. نمی‌دانم چگونه ناگهان امام زدایی شد! انشاء الله که این گونه نباشد.

منابع خبر

اخبار مرتبط