نگاه ملاقلیپور همیشه انسانگرا بوده است
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی موزه سینما، اکبر نبوی در ابتدای صحبتهای خود به تقسیمبندی آثار در سینمای ایران اشاره کرد و گفت: به صورت کلی سینما ایران دارای سه دسته فیلم است؛ فیلمهای دارای مخاطب خاص مثل آثار سهراب، شهیدثالث و عباس کیارستمی که به آن به اشتباه سینمای هنری گفته شد. دسته دوم فیلمهای عوامزده است که نقطه مقابل سینمای خاص قرار دارد و وجوه زیبایی شناسی و هنری ندارد. دسته سوم سینمای مردمگرا است که هم وجوه هنری و روایتگرا دارد و هم به نیاز مخاطب توجه میکند. این سینما برای مردم فیلم میسازد اما نه صرفاً بر اساس غریزه بلکه با فطرت مخاطب کار دارد. آثار افرادی مانند رسول ملاقلیپور در این دسته قرار دارد یعنی نه آنقدر سنگین است که مخاطب خاص داشته باشد و نه به مؤلفههای سینمایی و هنری، فرهنگی و سیاسی بیاعتنا بوده است.
نگاه ملاقلیپور همیشه انسانگرا بوده است
نبوی با بیان اینکه سینما با جامعه و جامعه با سینما همیشه با هم دیالکتیک دارند، افزود: این دیالکتیک، تعالیدهنده است و چنانچه به آن توجه نشود، سینمای عوامزده رونق میگیرد؛ آثار رسول ملاقلیپور با جامعه گفتوگو میکند.
"دسته دوم فیلمهای عوامزده است که نقطه مقابل سینمای خاص قرار دارد و وجوه زیبایی شناسی و هنری ندارد"زمانی فیلمساز میتواند با جامعه مخاطب دیالکتیک (گفتوگو) خوب و پیشبرنده داشته باشد که این گفتوگو در فرآیند سلوک هنری او و پیش قبل از ثبت روایت جلوی دوربین در درون هنرمند رقم خورده باشد.
این پژوهشگر با تاکید بر اینکه نگاه رسول ملاقلیپور در فیلمهایش انسانگرا بوده است، توضیح داد: ملاقلی پور در آثارش آنقدر در انسانگرایی جلو میرفت که گاهی ممکن است در اثر سوءتفاهم او را اومانیست در نظر بگیرند. اما او مطلقاً اینطور نیست و اتفاقاً در دایره معرفت توحیدی اوست که انسان جایگاه مرتفعی دارد. گاهی میگویند آثار او ضد جنگ است مثل فیلم «نجات یافتگان» که سالها توقیف بود و این اتهام را به او میزدند در حالیکه تمام آثار جنگی حاتمیکیا، احمد مرادپور، مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی و … هم ضد جنگ هستند.
تمام آثار ملاقلیپور ضد جنگ است
وی ادامه داد: اشعار شاعران بزرگی مثل قیصر امینپور، نقاشیها، تئاترها و موسیقیها در حوزه دفاع مقدس تماماً ضد جنگ هستند. چرا که اساساً دفاع یک ملت در برابر تجاوز، ماهیتاً ضد جنگ است. جنگ پدیده قابل تقدیسی نیست بلکه دفاع است که باید مقدس شمرده شود.
پس بله، تمام آثار ملاقلیپور ضد جنگ است اما مطلقاً ضد دفاع نیست. چون هیچ هنرمند با شرافتی، دفاع ملت خود را زیر سوال نمیبرد و کسانی که برخی از آثار رسول را ضد جنگ میدانند، تفاوت جنگ و دفاع را نمیدانند.
نبوی سینمای دفاع مقدس ایران را به سه دسته تقسیم کرد و گفت: سینمای دفاع مقدس به سه دسته اجتماعی، حماسی و انسانشناسانه تقسیم میشوند. به طور مثال فیلمهای «افق»، «عقابها، «کانیمانگا» و … سینمای حماسی، فیلمهای «قارچ سمی»، «آژانس شیشهای»، «باشو غریبه کوچک» و... سینمای اجتماعی است و سینمای انسانشناسانه که رسول ملاقلیپور پایهگذار آن است با فیلم «پرواز در شب» آغاز میشود. در این آثار چیزی که اهمیت دارد واکاوی جهان درونی انسان، ابعاد رازآمیز او و نوع مواجههاش با پدیده ضد زندگی و سختی به نام جنگ و روایت پیرامون این انسان و احوالات او است.
وی با بیان اینکه رسول ملاقلیپور از معدود فیلمسازانی است که دارای یک نگاه آرمانگرایانه بود و در عین حال به واقعیت هم توجه داشت.
"دسته سوم سینمای مردمگرا است که هم وجوه هنری و روایتگرا دارد و هم به نیاز مخاطب توجه میکند"او چون ذاتاً انسان کنشمندی بود، گاهی آنقدر در واقعگرایی شدت عمل به خرج میداد که بعضاً احساس میشد با یک آنارشیست مواجه هستیم. در حالیکه رسول به هیچ وجه آنارشیست نبود بلکه یک کنشمند بیقرار بود. در میان سینماگران ایرانی، مسعود کیمیایی هم انسان کنشمندی است و این کنشمندی در آثارش تجلی دارد. این ویژگی (آرمانگرایی و واقعبینی، دستاوردهای بسیاری را رقم زده و اگر نبود، فیلمهایی مثل «خسوف»، «مجنون»، «نسل سوخته»، «پناهنده» و «قارچ سمی» ساخته نمیشد. ما در این آثار با آدمهای حاشیه جامعه و طرد شده روبرو هستیم که تلخیهایی را روایت میکنند.
نبوی در ادامه گفت: هنر، ترجمه موقعیتهای انسانی و حاصل تجربه فردی هنرمند یا انسانهای دیگر است و اگر این ترجمه اتفاق نیفتد اثر هنری شکل نمیگیرد.
رسول ملاقلیپور جدای از آنکه بچه جنوب شهر بود و تلخیهای طبقه فرودست را کاملاً تجربه کرده بود، میگفت برای ساخت فیلم مجنون سه ماه با دستفروشهای خیابان انقلاب زندگی کرده است. او به دلیل حضورش در جنگ و تجربهاش میتواند تا این اندازه صریح و بیپروا از دفاع مقدس سخن بگوید.
زنان در آثار ملاقلیپور باشکوه و کنشمند هستند
وی با اشاره به نقش و حضور زنان در آثار ملاقلیپور بیان کرد: زنان در آثار رسول ملاقلیپور بسیار با شکوه و کنشمند هستند. این کنشمندی، در فیلم «هیوا» که یک غزل عاشقانه است، در «خسوف»، «پناهنده»، «نجات یافتگان»، «نسل سوخته» و «میم مثل مادر» دید، لمس و تجربه کرد.
کاراکتر هیوا و شخصیت او یک فصل و یک مقطع مهم از تاریخ کشور را نیز روایت میکند و یک واقعه را رقم میزند. در فیلم «نجات یافتگان» زن را در متن جنگ میبینیم و این اولین بار است که زنان و حضورشان در متن جنگ به تصویر کشیده میشود و در فیلم «پناهنده» هم به همین شکل است.
اکبر نبوی در ادامه صحبتهای خود سینمای رسول ملاقلیپور را به چهاردسته فیلمهای اجتماعی، دفاع مقدس که حماسی و انسانشناسانه است و ملودرام و آثار سیاسی (۲ فیلم) تقسیم کرد.
وی همچنین به دیگر آثار این کارگردان اشاره کرد و گفت: «نسل سوخته» یک فیلم اپیزودیک در سه قسمت است که قهرمان آن ستاره در دو موقعیت اجتماعی و فردی باز هم یک زن کنشگر است. ستاره مثل یک اکسیر حیات بخش در آن فضا و خانه است که عمارت را زنده میکند و در قسمت سوم میبینیم که نسل ستاره میخواهند حقشان را بگیرند.
وی با بیان اینکه در فیلم «سفر به چزابه» یک روایت نظربازانه داریم، افزود: این یک فیلم سوررئال و فرا واقعی است.
"این سینما برای مردم فیلم میسازد اما نه صرفاً بر اساس غریزه بلکه با فطرت مخاطب کار دارد"رسول ملاقلی پور میگفت شهید حسن شوکت پور این فیلم را برای من در حالت یک خواب هیبنوتیزمی روایت کرد و من آن را ساختم. او جامعه را با این فیلم به ۱۰ سال قبل برده و به ما یادآوری میکند که چه بر ما گذشته تا آنها را فراموش نکنیم.
این منتقد سینما درباره فیلم «مزرعه پدری» نیز توضیح داد: این فیلم جز آثار ضعیف دفاع مقدسی رسول ملاقلی پور است (درعین حال که چندین سکانس درخشان دارد که هر کدام ارزش یک فیلم را دارند) نمیدانم چرا اصرار داشت که مجدد به سوررئال بپردازد. حتی انتخاب بازیگران آن هم مناسب نبود. در فیلم «قارچ سمی» که یک فیلم اجتماعی و در عین حال به شدت سیاسیست، ما شاهد تحقق همان پیشبینیهایی هستیم که رسول در نجات یافتگان از زبان شهدایی که ازعالم معنا به عالم ماده برگشته بودند، روایت کرده بود.
نبوی با اشاره به فیلم «میم مثل مادر» و روایتهای خاص این اثر تصریح کرد: «میم مثل مادر» نشان داد رسول ملاقلی پور آنقدر بر سینما مسلط شده که میتواند با ساخت یک ملودرام محکم و خوشساخت، مخاطب را شگفتزده کند. ملودرام در سینمای ایران کم ساخته نشده، درباره مادر هم آثار بسیاری داریم اما با این وجود مگر چند فیلم داریم که مادر و مادرانگی را اینگونه روایت کند؟ در فیلم «میم مثل مادر» سپیده در متن جنگ حضور داشته و بعد هم مادرشدنش و نقص عضوی که فرزندش دارد و حالا رفتارهای مادر و پدر را میبینیم.
مادرانگی سپیده باعث میشود که آن کودک معلول، اینطور باشکوه در فیلم بدرخشد.
سعید (شخصیت کودک در فیلم میم مثل مادر) محصول دفاع این ملت است. در دفاعی که دربرابر تجاوز صورت گرفته، طبیعتاً آسیبهای به ملت مدافع وارد میشود، به همین دلیل است که سعید آسیب دیده اما هم صورت زیبایی دارد و هم سیرت زیبایی، زیرا دفاع زیبا است.
وی در ادامه صحبتهای خود بیان کرد: رسول ملاقلی پور میخواست بعد از فیلم «میم مثل مادر» یک فیلم درباره عاشورا بسازد که متأسفانه درگذشت به شدت زودهنگاماش این فرصت را از او و ما گرفت، این نشست به مدت سه ساعت باحضور
اعضا باشگاه مخاطبان موزه سینما و علاقمندان سینما در موزه سینما برگزار شد.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران