Sedaghatsiz, S01E143
Sedaghatsiz Serial Part ۱۴۳
صبح وقتی درین از خواب بیدار میشود آسیه به او پیغام میدهد و با طعنه در مورد فیلم بوسۀ او و اونور یادآوری میکند. درین بهشدت عصبانی میشود. ولکان به رستوران میرود و با تلفن در حال صحبت با مشاور املاک است و چند زمین دیگر را برای خرید انتخاب میکند، سپس با مشاور مالی شرکت تماس میگیرد و درخواست انتقال پول میدهد.
درین در خانه با جیران تلفنی صحبت میکند و به او خبر میدهد که نیل و سرجون دعوا کردهاند و این بهترین فرصت برای جیران است. در بیمارستان مردی به نام سرکان را بخاطر سکته با آمبولانس میآورند.
" Sedaghatsiz Serial Part ۱۴۳ صبح وقتی درین از خواب بیدار میشود آسیه به او پیغام میدهد و با طعنه در مورد فیلم بوسۀ او و اونور یادآوری میکند"دریا به رستوران به دیدن ولکان میرود. ولکان در مورد بوسیدن آسیه و اینکه میخواهد دوباره با او باشد صحبت میکند. دریا او را بخاطر اینکه همچنان بین انتخاب درین و آسیه مانده و دنبال منافع زندگی درین و رفتن پیش آسیه است سرزنش میکند. ولکان به دریا میگوید از درین جدا میشود و نقشهای در سر دارد.
در بیمارستان آسیه به زنی که همراه سرکان است میگوید خطر رفع شده و بیمار در بخش است.
همان لحظه شانای زن سرکان به بیمارستان میرسد و با دیدن آن زن که معشوقۀ شوهرش بوده عصبانی میشود و با داد و فریاد میگوید این زن تمام پول خانوادهاش را بالا کشید و بخاطر او آنها پول مدرسه بچهشان هم ندارند. آن زن میگوید او و سرکان یکدیگر را دوست دارند و بهتر است شانای این را بپذیرد.
در مدرسه علی یاد صحنۀ بوسۀ آسیه و ولکان میافتد و کلافه میشود. ایپک از علی میخواهد که به بوفه بروند اما علی قبول نمیکند. ایپک دلخور میشود و همراه دمیر به بوفه میروند.
"ولکان به رستوران میرود و با تلفن در حال صحبت با مشاور املاک است و چند زمین دیگر را برای خرید انتخاب میکند، سپس با مشاور مالی شرکت تماس میگیرد و درخواست انتقال پول میدهد"مشاور مالی شرکت با درین تماس میگیرد و در مورد انتقال پول کلان به حساب ولکان میگوید. دریا به بیمارستان میرود و با دیدن شانای جامیخورد. او به اتاق آسیه میرود و میگوید شانای خواهر ناتنی اوست و دختر کسیست که پدرش با مادر او به مادر دریا خیانت کرد و آن زمان تمام پول و سرمایهشان را بخاطر مادر شانای از دست دادند.
گونول به شرکت میرود و از ولکان در مورد انتقال پول توضیح میخواهد. ولکان میگوید او چند ملک نامنقول برای شرکت خریده و به زودی قصد داشت این را در جلسه بگوید و سند آنها را به اسم شرکت بزند.
درین به رستوران سرجون میرود و به عمد مقابل نیل در مورد کلاسهای آمادگی زایمان و دوران بارداری و بهبود رابطۀ پدر و مادر بچه برای سلامت و تربیت بچه میگوید. نیل با طعنه به درین میگوید به زینب بهعنوان دخترش اهمیت نمیدهد.
دریا در بیمارستان به شانای میگوید حال شوهرش بهتر است. شانای به دریا میگوید او دو سال است که به تکیرداغ برگشته سپس از دریا میخواهد از او بخاطر مشکلات پدر و مادرشان دلخور نباشد. درین در رستوران اونور را میبیند.
"درین در خانه با جیران تلفنی صحبت میکند و به او خبر میدهد که نیل و سرجون دعوا کردهاند و این بهترین فرصت برای جیران است"او از اونور میخواهد تا با آسیه صحبت کند تا فیلم آنها را پاک کند. اونور که از درین عصبانیست میگوید اگر برایش مهم است از ولکان بخواهد که با آسیه صحبت کند. سپس بدون اعتنا به درین میرود. درین کلافه میشود. او هنگام رفتن در مورد اینکه ولکان شب قبل با سرجون بوده صحبت میکند.
سرجون تعجب میکند و چیزی به روی خودش نمیآورد. بعد از رفتن درین، سرجون با ولکان تماس میگیرد و از او میخواهد او را درگیر دروغهایش نکند. ولکان میگوید دزد به خانۀ آسیه آمده بود و برای همین مجبور شد دروغ بگوید.
سرجون بعد از قطع تماس به نیل خبر میدهد که دزد به خانۀ آسیه رفته بود. بعد از رفتن گونول از شرکت، ولکان با مشاور حقوقیاش تماس میگیرد و از او میخواهد همۀ املاکی که خریده بود را به اسم شرکت بزند.
"دریا او را بخاطر اینکه همچنان بین انتخاب درین و آسیه مانده و دنبال منافع زندگی درین و رفتن پیش آسیه است سرزنش میکند"او از مشاور میخواهد زمینهای دیگری هم برای او پیدا کند.
شب دریا در خانۀ آسیه است و آسیه در مورد اینکه میخواهد بهطریقی پولهایی که ولکان برای درین در زمان دوستی از حساب علی خرج کرده بود را پس بگیرد. دریا گردنبند جواهر را به آسیه پس میدهد و میگوید بهتر است پیش خودش باشد. علی این را میشنود و به آشپزخانه پیش آنها میرود. او به ماجرای آمدن دزد مشکوک میشود.
ولکان درین را به رستوران میبرد و برای او دسته گل میخرد و با او عاشقانه رفتار میکند. سپس شروع به مقدمهچینی میکند تا درین را قانع کند که آنها باید خانۀ جدا برای خودشان داشته باشند تا با هم راحت باشند و چیزی به اسم ولکان و بچهها باشد تا در آینده با سرجون به مشکل نخورند. درین قبول میکند.
ممنون از اینکه با من همراه بودید، خدانگهدار.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران