قسمت هفتاد صداقت سیز
سریال صداقت سیز قسمت هفتاد 70Sedaghatsiz Serial Part ۷۰
آسیه به جلسه خیریه میرود. همۀ اعضا بجز گونول و درین آنجا هستند. نِوین با آسیه صحبت میکند و ضمن عذرخواهی بهخاطر بیرون کردن آسیه از طرف همه از آسیه میخواهد که دوباره به خیریه برگردد. آسیه با طعنه میگوید آنها در خیریه خود نتوانستند از یک زن حمایت کنند. او میگوید قصد برگشتن به خیریه و بیمارستان را ندارد و میخواهد مطب شخصی خودش را باز کند.
"نِوین با آسیه صحبت میکند و ضمن عذرخواهی بهخاطر بیرون کردن آسیه از طرف همه از آسیه میخواهد که دوباره به خیریه برگردد"سپس خداحافظی میکند و میرود.
ملیح جلوی کلانتری ولکان و درین را میبیند که برای عوض کردن اظهارات درین در مورد آسیه آمدهاند. ملیح از اینکه درین به کارهایش اعتراف نکرده عصبانی میشود. ولکان میگوید درین باردار است و از طرفی خودش هم واقعاً دزدیده شده بود. ملیح این را دلیل موجهی نمیبیند و میگوید او باید اعتراف کند.
گونول با ولکان تماس میگیرد و میخواهد او را ببیند. ولکان از ملیح و درین میخواهد که با هم صحبت کنند سپس خودش میرود.
درین و ملیح به کاف میروند. ملیح به درین میگوید باید اعتراف کند. درین میگوید او بچه دارد و نمیتواند به زندان برود.
"او میگوید قصد برگشتن به خیریه و بیمارستان را ندارد و میخواهد مطب شخصی خودش را باز کند"ملیح میگوید برای او وکلای خوبی میگیرد. درین با گریه به ملیح التماس میکند که این کار را با او نکند.
ولکان در بیمارستان با دریا مشغول صحبت و درد و دل است. درین به او پیغام میدهد و میگوید به بیمارستان بیاید. ولکان از دریا میخواهد که درین را معاینه کند.
دریا بهانه میآورد که سرش شلوغ است. اما ولکان اصرار میکند.
آسیه و بهار برای مطب آسیه به دیدن خانهای میروند. کمی بعد جاویدان با آسیه تماس میگیرد و میگوید او یک مطب برایش سراغ دارد و آدرس را برای آسیه میفرستد تا آنجا را ببیند. درین به بیمارستان میرسد.
"ملیح جلوی کلانتری ولکان و درین را میبیند که برای عوض کردن اظهارات درین در مورد آسیه آمدهاند"پلین به ولکان و درین میگوید که برای دریا کار پیش آمده و از بیمارستان رفته. ولکان از درین میخواهد پیش دکتر دیگری بروند اما درین با عصبانیت میگوید که فقط به دریا اعتماد دارد و با او راحت است. آنها معاینه را به روز دیگری موکول میکنند. درین به دریا پیغام میدهد و تهدیدش میکند که اگر دوباره این کار را بکند از او شکایت خواهد کرد.
دریا با بهار تماس میگیرد تا او را ببیند.
بهار میگوید او و آسیه دنبال مطلب برای آسیه هستند. دریا متوجه میشود که آسیه قصد برگشتن به بیمارستان را ندارد. بعد از تماس بهار در مورد اینکه دریا تورگای را بوسیده و به او احساساتی دارد به آسیه میگوید.
گونول در حیاط بیمارستان پیش تورگای میرود و در مورد مشکلات زندگی درین و مشکلات خودش با او صحبت میکند. درین و ولکان به بیمارستان میرسند.
"کمی بعد جاویدان با آسیه تماس میگیرد و میگوید او یک مطب برایش سراغ دارد و آدرس را برای آسیه میفرستد تا آنجا را ببیند"درین به حیاط پیش گونول میرود و با دیدن تورگای و از اینکه گونول با او در مورد مشکلاتشان صحبت کرده عصبانی میشود و با گونول بحث میکند. تورگای آنها را تنها میگذارد.
درین با عصبانیت به مادرش میگوید حالا که توأم کنار من نیستی و روبهروم ایستادی من خودم میدونم چیکار کنم، سپس میرود. بهار و آسیه به مطبی که جاویدان معرفی کرده میروند. جاویدان میگوید مطب را برای عروسش آماده کرده بود اما آنها به تکیرداق نیامدند و مطب خالی مانده.
آسیه از آنجا خوشش میآید.
شب تورگای به خانۀ آسیه میرود. آسیه عکس یک مطب را به او نشان میدهد. او به تورگای میگوید مطب در همسایگی مزون درین است. دریا با تورگای تماس میگیرد و از او میخواهد به رستوران به دیدنش برود.
"ولکان از درین میخواهد پیش دکتر دیگری بروند اما درین با عصبانیت میگوید که فقط به دریا اعتماد دارد و با او راحت است"تورگای میگوید او پیش آسیه است.
ممنون از اینکه با من همراه بودید، خدانگهدار.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران