قسمت چهل و هشت آپارتمان بی‌گناهان

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱

   سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت چهل و هشت 48Apartemane Bi Gonahan Serial Part ۴۸

آپارتمان بی گناهان ۱۴-۳

هان با خشم به ناجی می گوید: «نمیدونم از کدوم جهنم پاشدی اومدی و چجوری این همه چیز در موردمون میدونی اما گورتو گم میکنی و میری. دیگه هم صدای کلارینت رو نشنونم! » ناجی لبخند زده می گوید: «حیفه. آبجیت خیلی ناراحت میشه بفهمه به نوایی که خیلی دوست داره سر و صدا گفتی! » و دست روی عکس صفیه می کشد و می رود. هان با عصبانیت عکس را برمیدارد که همان موقع اینجی به او زنگ میزند تا برای شام دور هم باشند.

اینجی و اسرا در رستوران هستند که هان هم از راه می رسد.

"آبجیت خیلی ناراحت میشه بفهمه به نوایی که خیلی دوست داره سر و صدا گفتی! » و دست روی عکس صفیه می کشد و می رود"اسرا با دیدن او اخم می کند و دوباره بحث گلبن را پیش می کشد تا او را به بیمارستان ببرند و مداوا کنند. هان مطمئنش می کند که گلبن دیگر قرار نیست به کسی صدمه بزند. طولی نمی کشد که اسد هم به درخواست اینجی از راه می رسد اما با دیدن اسرا خوشحال نمی شود. اینجی که وضعیت را می بیند می گوید: «بچه ها اصلا دلتون برای قبلنا تنگ نشده که همیشه با هم میگفتیم و میخندیدیم؟ » همه حرف های او را قبول می کنند و سعی می کنند دوباره مثل قبل باشند. همان موقع شماره ای ناشناس به اینجی زنگ میزند که توجه هان را جلب می کند.

اینجی می گوید اگه است و جمع را ترک می کند تا با گوشی صحبت کند. هان هم دنبالش می رود تا بداند قضیه چیست. اینجی در مورد فروش ماشینش با مشتری صحبت می کند. اما هان دیگر به او و کارهایش مشکوک شده.

اسد، شب موقع برگشت قبول می کند اسرا را به خانه برساند.

"هان با عصبانیت عکس را برمیدارد که همان موقع اینجی به او زنگ میزند تا برای شام دور هم باشند"وقتی متوجه می شود اسرا رانندگی بلد نیست، او را پشت فرمان می نشاند تا رانندگی را یادش بدهد و اسرا هم با خوشحالی قبول می کند.

صبح هان به اینجی زنگ میزند که اگر بخواهد او را به سرکار برساند اما اینجی می گوید که چیزی نمانده برسد و گوشی را قطع می کند. در حالی که هان پشت سر اینجی است و دیده که او تازه از خانه بیرون آمده و شکش دو چندان می شود و اینجی را تعقیب می کند. وقتی مشتری که مرد جوانی است سوار ماشین اینجی می شود تا در موردش صحبت کنند، هان دیگر طاقت نمی آورد و با خشم به سمت مرد حمله می کند و یقه او را می چسبد تا بداند که او کیست؟ اینجی وحشت زده هان را عقب می کشد. مرد با عصبانیت داد میزند که برای خرید ماشین امده بوده و می رود.

اینجی هم نگاهی تاسف بار به هان می اندازد و می رود. هان دنبالش می رود و معذرت خواهی می کند و می گوید: «چرا به من نگفتی قضیه چیه اینجی؟ چرا نگفتی به پول نیاز داری؟ » اینجی با عصبانیت می گوید: «دقیقا به خاطر همین! » و می رود.

صفیه با بغض به نامه های ناجی خیره می شود و به خاطر صداهای توی سرش با ناراحتی انها را پاره می کند...

شب که هان به خانه می رسد، اینجی در راهرو منتظرش است و با چشمان پر از اشک می گوید: «من عاشق مردی شدم که تمام بچگیش مثل خودم بودم. کسی که سعی کرده بود قلبش رو از همه خارهای دور و برش حفظ کنه...

"اسرا با دیدن او اخم می کند و دوباره بحث گلبن را پیش می کشد تا او را به بیمارستان ببرند و مداوا کنند"این تویی؟ » هان می گوید: «تو فقط چیزایی که میخواستی ببینی رو دیدی. » اینجی می گوید: «اشتباه دیدم؟ » هان می گوید: «تو رادیو گفتی آدم به سمت راه هایی که قبلا ازش عبور کرده منحرف میشه با این که میدونه اشتباهه. من از تاریک ترین راهی میام که میتونه به ذهنت خطور کنه اینجی و تنهایی روشنایی زندگیم تویی...تنها امیدم تویی اگه یه روز بری من دیگه نمیتونم جلو روم رو ببینم. » اینجی او را در آغوش می گیرد و هان می گوید: «امشب پیش من بمون. » اینجی می گوید: «یه بار اومدم واسم بس بود.

نمیخوام خواهرت دوباره قشقرق به پا کنه. » هان می گوید: «به من اعتماد کن و باهام بیا. » و او را به پشت بام می برد و اتاقکی که آن بالا ساخته تا فقط برای خودش و اینجی باشد که بتوانند کنار هم باشند را نشان او میدهد. اینجی از دیدن انجا خیلی ذوق می کند.

هان شب را نمی خوابد و یاد وقتی می افتد که مادرش نامه ای که خودش نوشته را از طرف صفیه به هان داده بود تا به ناجی بدهد.

"طولی نمی کشد که اسد هم به درخواست اینجی از راه می رسد اما با دیدن اسرا خوشحال نمی شود"هان هم همین کار را کرده و ناجی با خواندن نامه، حسابی دلش شکسته بود. هان که فهمیده بود قصد مادرش چیست سراغ او رفته و گفته بود: «من خوب میدونم چیکار داری میکنی! میرم به آبجی میگم. » و مادرش گفته بود: «اگه بری بگی اون تنهات میذاره! چون عاشقه. هیچ وقت پیشت نمیمونه... »

قسمت بعدی - سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت چهل و نه ۴۹ قسمت قبلی - سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت چهل و هفت ۴۷ Next Episode - Apartemane Bi Gonahan Serial Part ۴۹ Previous Episode - Apartemane Bi Gonahan Serial Part ۴۷.

منابع خبر

اخبار مرتبط

پندار - ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۱۷ فروردین ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
آفتاب - ۲۶ مرداد ۱۳۹۹