افزایش تنش در همسایگی ایران بر سر طالبان پاکستان/ سناریوهای پیش روی طالبان افغانستان برای گریز از فشار پاکستان چیست؟
رسول سلیمی: بعد از آنکه پاکستان توانست یک حمله تروریستی را که در ساعات اولیه روز شنبه (۴ نوامبر-۱۳ آبان۱۴۰۲) در پایگاه آموزشی نیروی هوایی پاکستان، خنثی کردند و هر نه تروریست را نابود کند، بار دیگر نگاهها به سوی افراطیون مذهبی مسلمان در پاکستان جلب شد. چه آنکه بعداً مشخص شد این حمله تروریستی از سوی جهاد پاکستان (TJP) وابسته به طالبان پاکستان (TTP)، انجام شده است. چه آنکه پیشتر نیز حملات تروریستی در استانهای مرزی بلوچستان و خیبر پختونخوا، به کشته شدن دست کم ۱۷ سرباز پاکستانی منجر شده بود. اما طالبان پاکستان چگونه به وجود آمد و حملات امروز آن در پاکستان چه ارتباطی با اخراج افغانستانیهای مقیم پاکستان دارد؟ آیا طالبان پاکستان که حملات آن در استانهای هم مرز ایران بوده، تهدیدی برای کشورمان خواهد بود؟
داستان دو طالبان پاکستان و افغانستان
پس از اینکه شوروی در سال ۱۹۸۹ به اشغال افغانستان پایان داد، این کشور به هرج و مرج افتاد. از این موج، طالبان، یک گروه بنیادگرای اسلامی که عمدتاً پشتونها را تشکیل میدهد، ظهور کردند.
"چه آنکه بعداً مشخص شد این حمله تروریستی از سوی جهاد پاکستان (TJP) وابسته به طالبان پاکستان (TTP)، انجام شده است"پشتونها گروه قومی اصلی در افغانستان و همچنین شمال و غرب پاکستان هستند. تا سال ۱۹۹۶، طالبان کابل را در اختیار داشت اما اوضاع در سال ۲۰۰۱ تغییر کرد، زمانی که ایالات متحده به دلیل امتناع طالبان از تحویل اسامه بن لادن، مغز متفکر حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر، به افغانستان حمله کرد. با حمله امریکا جنگ و اشغال ۲۰ ساله اغاز شد. اگرچه طالبان به سرعت سرنگون شد، اما این گروه به جنگ نامتقارن علیه امریکاییها ادامه داد و در عین حال به سرزمینهای پشتون در افغانستان و پاکستان پناه برد.
در این شرایط بود که طالبان پاکستان یا بهاختصار TTP، ظهور کرد. بعد از حمله امریکا به افغانستان، جهادیهای پاکستانی با هم متحد شدند تا به طور رسمی TTP را در سال ۲۰۰۷ ایجاد کنند.
این سازمان ادعا کرد که به دنبال گسترش طالبان افغانستان است و در نهایت قصد دارد یک دولت اسلامی عاری از نفوذ امریکا در پاکستان نیز ایجاد کند.
در سالهای اولیه، استراتژی TTP بر حمله به غیرنظامیان در پاکستان برای دریافت امتیازات از دولت پاکستان متمرکز بود. مهمتر از همه، در سال ۲۰۱۴، طالبان پاکستان ۱۴۹نفر از جمله ۱۳۲ دانش اموز را در حمله به یک مدرسه ارتش در پیشاور را قتل عام کرد. از سال ۲۰۱۸، TTP تمرکز خود را به طور مستقیم بر حمله به تاسیسات نظامی تغییر داده است. امروز این گروه بزرگترین سازمان شبه نظامی است که با دولت پاکستان میجنگد و هزاران جنگجو در هر دو طرف مرز افغانستان و پاکستان دارد.
بیشتر بخوانید:
پاکستان و مشکل دامنهداری به نام تحریک طالبان
تحریک طالبان پاکستان ساختار جدید خود را اعلام کرد
اشتباه استراتژیک پاکستان؛ طالبان پاکستان چگونه به وجود آمد؟
باتوجهبه ازدستدادن پاکستان شرقی در سال ۱۹۷۱، دولت پاکستان به طور فزاینده در مورد جداییطلبی بیشتر در کشور نگران شد. نگرانی ویژه پاکستانیها از ناسیونالیسم پشتون در ولایات خیبر پختونخوا (KPK) و بلوچستان بود که هر دو هم مرز با افغانستان بودند باعث شد تا تقاضا برای تشکیل یک ملت متحد پشتون قبل از ایجاد پاکستان در سال ۱۹۷۱ بود، مجدداً مطرح شود.
برای مقابله با ناسیونالیسم پشتون، دولت پاکستان تصمیم گرفت بنیادگرایی اسلامی را تشویق کند.
"چه آنکه پیشتر نیز حملات تروریستی در استانهای مرزی بلوچستان و خیبر پختونخوا، به کشته شدن دست کم ۱۷ سرباز پاکستانی منجر شده بود"در نتیجه مدرسههای متعدد دیوبندی را تأسیس کرد و با آموزش آنها تلاش کرد نیروهایی را برای مقابله با این ناسیونالیسم آموزش دهد. رهبری طالبان از این مدارس بیرون آمد. به عبارت بهتر، اصطلاح "طالبان" همان ترجمه پشتو برای واژه "دانشجو" است. پاکستان با خوشحالی از ظهور طالبان در کشور همسایه خود یعنی افغانستان، امیدوار بود که اسلامگرایان تندرو، هویت پشتونهای جداییطلب را هم در داخل و هم در کشور همسایه افغانستان سرکوب کنند. آرزویی که به کابوس پاکستانیها تبدیل شد.
اما تهاجم امریکا مسائل را پیچیده کرد.
پاکستان متحد امریکا بود و حمایت نظامی و مالی گستردهای از این ابرقدرت دریافت کرد. همزمان منافع خود را در حمایت از طالبان داشت؛ بنابراین، به دنبال یک بازی متعادلکننده ظریف و خطرناک بود، مخفیانه از طالبان حمایت میکرد و درعینحال حرکات آشکار علیه تروریسم انجام میداد. اما پاکستان بعد از حمله امریکا به افغانستان، سیاست دوگانهای را دنبال کرد. از یک سو حمایتهای نظامی امریکا را دریافت کرد و از سوی دیگر به دنبال سیاست قبلی خود از طالبان که آن روزها دشمن امریکا بود حمایت پنهانی داشت. اما دیری نپایید که این سیاست به تهدیدی علیه این کشور تبدیل شد.
چرایی و چگونگی فشار پاکستان بر طالبان افغانستان
در همین حال، پاکستان بر اساس سیاست جدیدی که اتخاذ کرده، یک کمپین فشار گستردهتر را برای وادارکردن طالبان افغانستان به لغو حمایت خود از طالبان پاکستان ایجاد کرده است.
"از این موج، طالبان، یک گروه بنیادگرای اسلامی که عمدتاً پشتونها را تشکیل میدهد، ظهور کردند"گام اصلی برای این منظور اخراج پناهندگان افغانستانی از پاکستان بود که هدف آن فشار بر طالبان بود. گام مهم دیگری که پاکستان برداشته، تحریم روابط اقتصادی و تجاری برای با طالبان است. پاکستان همچنین اعلام کرده است که "از پرونده رسمیت طالبان افغانستان در سازمان ملل حمایت نخواهد کرد" که احتمالاً به این معنی است که پاکستان از بهرسمیتشناختن رسمی دولت تحت رهبری طالبان حمایت نخواهد کرد.
در مقابل، رهبری طالبان نگرانیهای پاکستان را در مورد TTP بیاساس خوانده و آن را مشکل داخلی پاکستان توصیف کرده است. از زمان بازگشت طالبان به قدرت در سال ۲۰۲۱، طالبان دو هدف متفاوت را نشان دنبال میکند: جهادگرایی در مقابل دولتسازی. طالبان افغانستان بعد از بهقدرترسیدن نشان داده که از نوعی آرمانگرایی توسعهطلبانه خارجی دفاع میکند.
برای این منظور، آنها تنها به دنبال حمایت از کمپینهای جهادی در خارج از کشورشان هستند تا آرمان و ایدئولوژی آنها را دنبال کنند. در مقابل دولت سازان بر درون متمرکز هستند و فعالیت جنگجویان خارجی را برای بهبود روابط با کشورهای منطقهای و غربی و همچنین ثبات و اقتصاد کشور، کنترل و محدود میکنند. سیاستی که پاکستان با اخراج افغانستانیها از کشورش دنبال میکند و به نظر میرسد رهبران طالبان از اهداف دولتسازی پاکستان خشمگین شدهاند و اخراج پناهندگان را توطئهای برای تضعیف دولت طالبان ارزیابی میکنند.
ازاینرو به نظر میرسد پاکستان آماده است تا فشار اقتصادی بر افغانستان را حفظ و افزایش دهد تا طالبان را مجبور به بازنگری در حمایت خود از TTP کند. اهرم اقتصادی پاکستان بر افغانستان تا حدودی ریشه در محصور شدن افغانستان در خشکی دارد. شریان اصلی تجارت ترانزیت افغانستان و بازار اصلی صادرات افغانستان به رهبری طالبان که بیش از ۵۰ درصد صادرات آن را تشکیل میدهد از طریق گذرگاههای مرزی با پاکستان است که بیش از ۴۰ درصد از درامدهای گمرکی افغانستان را تشکیل میدهد و در مجموع تقریباً ۶۰ درصد از کل درامد طالبان را تشکیل میدهد.
این اقدامات اگرچه تأثیری بر اقتصاد پاکستان خواهد داشت، اما وابستگی پاکستان به اقتصاد افغانستان بسیار کمتر است و صرفاً پاکستان در یک نقطه حجم زیادی از زغالسنگ افغانستان را وارد میکند، اما با کاهش قیمت زغالسنگ بینالمللی، واردات زغالسنگ پاکستان از افغانستان نیز کاهشیافته است؛ بنابراین، بهطورکلی، اقدامات پاکستان فشار قابلتوجهی بر طالبان افغانستان وارد خواهد کرد و این کشور را با کاهش درآمد و حجم تجارت روبهرو میکند.
گزینههای طالبان برای فرار از فشار پاکستان
طالبان گزینههای خود را در تلاش برای کاهش فشار پاکستان و وادارکردن این کشور به ایجاد فضای سیاسی برای TTP دارند.
"بعد از حمله امریکا به افغانستان، جهادیهای پاکستانی با هم متحد شدند تا به طور رسمی TTP را در سال ۲۰۰۷ ایجاد کنند"بهعنوانمثال، طالبان میتواند به دنبال بهبود روابط با همسایگان در آسیای مرکزی و ایران برای تحمل فشار اقتصادی پاکستان باشد. طالبان اخیراً، به دنبال دسترسی بیشتر به بندر و امتیازات تجاری از ایران بوده و هیئتهای تجاری او برای کاهش فشار اقتصادی به ایران سفرکردهاند. اگرچه این فرصت مغتنمی هم برای ایران بود تا خواستههای خود درباره حق به هیرمند و امنیت مرزها و مسئله مهاجران را به طالبان تحمیل کرده و امتیازگیری کند. در همین حال، دسترسی ایران به کاهش خسارت ناشی از تجارت ترانزیت محدود با پاکستان کمک خواهد کرد، اما مشخص نیست که آیا میتواند جایگزین کامل باشد یا نه.
طالبان همچنین ممکن است به دنبال ایجاد یک کانال پشتی با پاکستان باشد. درگذشته، در لحظات تنش با پاکستان، طالبان برای کاهش تنشها به مقامات پاکستانی متمایل شده و پیامهای پنهانی را برای کاهش تنشها ارسال کرده است.
این همان سیاستی است که برخی رهبران ایدئولوژیک در موقعیت ضعف و استیصال نشان میدهند و همزمان با تهدید آشکار، پیامهای پنهانی به دشمن برای کاهش تنش ارسال میکنند. این احتمال وجود دارد که برخی از رهبران طالبان (مانند کسانی که حامی ایده دولتسازی هستند) برای کاهش تنشها از افراد ذینفوذ در پاکستان درخواست کمک کنند.
بهترین کشوری که برای ایفای نقش میانجی شخص ثالث در دسترس طالبان قرار دارد، قطر است. اما مشخص نیست که آیا دولت قطر که در حال حاضر و در میانه جنگ اسرائیل و حماس در غزه، علاقهمند به ایفای نقش میانجیگری برای کاهش تنشهای پاکستان و طالبان خواهد بود یا خیر. چین گزینه بعدی میانجیگری است، اما چین نیز نگرانیهای امنیتی خود را در مورد گروههای تروریستی مستقر در افغانستان دارد و ممکن است از دیدگاه پاکستان در مورد افزایش ناامنی در پاکستان حمایت کند. چین نگران است اویغورهای جداییطلب با طالبان هم نوایی کنند؛ ازاینرو در ابعاد استراتژیک از سیاستهای سرکوب طلبان پاکستان حمایت میکند.
گزینه دیگر برای طالبان این است که به دنبال گرمشدن روابط با جهان غرب از امریکا برای باز کردن روابط تجاری و اقتصادی دوجانبه و همچنین بهدستآوردن کمکهای چندجانبه بهره گیرد.
"مهمتر از همه، در سال ۲۰۱۴، طالبان پاکستان ۱۴۹نفر از جمله ۱۳۲ دانش اموز را در حمله به یک مدرسه ارتش در پیشاور را قتل عام کرد"اقدامات طالبان برای دریافت کمکهای غرب زمانی موفقیتآمیز خواهد بود که محدودیتهای آموزش دختران و اشتغال زنان را کاهش دهد. هرچند اقدامات کمتر مانند اجازهدادن به زنان برای کار برای سازمانهای غیردولتی و سازمان ملل متحد نیز ممکن است برخی از درها را باز کند. طالبان همچنین میتوانند با افزایش تعامل با رقیب اصلی پاکستان یعنی هند و فرصتسازی سیاسی برای افزایش حضور سیاسی هندیها در افغانستان در ازای کمکهای اقتصادی، با پاکستان بازی کنند.
اما دردسترسترین گزینه روی میز که طالبان، توسل به نیروهای نیابتی برای اعمال خشونت بر پاکستان است. برای این منظور، طالبان احتمالاً محدودیت فعالیتهای متحدان مختلف شبهنظامی علیه پاکستان را کاهش خواهد داد. اگر چنین شود، طالبان با تحریک متحد کلیدی خود در پاکستان و از طریق سازمان پوششی خود، حملات پیچیدهتری را بر پاکستان تحمیل خواهد کرد.
طالبان همچنین میتواند به سایر جناحهای شبهنظامی در افغانستان مانند القاعده و گروه حافظ گل بهادر و لشکر اسلام که سابقه خشونت در پاکستان را دارند روی آورد. طالبان همچنین پناهگاه مطمئنی برای شورشیان جداییطلب بلوچ است و در صورت پیگیری سیاست فشار، خواهد توانست از آنها بهعنوان اهرم فشار به ایران و پاکستان بهرهبرداری کند.
۳۱۱۲۱۳
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران