بهرام بیضائی: مادرِ ایران زِ جا برخاسته

بهرام بیضائی، ادیب، پژوهشگر، نویسنده و کارگردان که پس از سال‌ها سانسور و توقیف آثارش در ایران بیش از ۱۱ سال پیش به‌اجبار کشور را ترک کرد، در واکنش به اعتراضاتِ «زن، زندگی، آزادی» تصویر دستخطی از شعری تازه را برای انتشار به‌طور اختصاصی در اختیار رادیو فردا قرار داده است.

اعتراضات سراسری که از ۲۶ شهریور و پس از جان‌باختن مهسا امینی در بازداشتگاه پلیس «امنیت اخلاقی» جمهوری اسلامی شکل گرفت، در دو هفته گذشته ادامه داشته و با سرکوب گسترده مأموران امنیتی مواجه شده است.

متن کامل شعر بهرام بیضائی

مردمِ خوشباورِ پنجاه و هفت
غرقه‌ی امیّد و گیج سهم نفت،

حقِّ نسلِ بعد رفت از یادشان
بشنوید این روزها فریادشان:

باطل است آن رأی بر نشناخته
کز خدا و دین چه دکّان ساخته!

رأی بر نیّاتِ پنهان داشته
بیرق خُودمحوری افراشته!

آنچه از فردای آن دانسته شد
خودپرستی تا برون از سایه شد!

تلخ آمد آهِ نادانستگان
پا به زنجیری گران‌تر بستگان!

خُدعه و تبعیض و غارت گشت دین
لال شد یکباره اَرحَمْ راحمین!

وین عبادت تا عبودیّت کشید
بَرده جز زنجیر خود چیزی ندید!

سهم ما شد داعش و القاعده
مُفتیان بردند صدها فایده!

بشنوید اکنون در این آتشفشان
ای نمانَد از ستمکاران نشان!

باطل است آن رأیِ نامیمونِ زشت
نسل ما رأی دگر خواهد نوشت!

هَموطن برخیز و فریادی برآر
خون به خون جوشیده در این کارزار!

مادرِ ایران زِ جا برخاسته
کشورش را از دَدان پس خواسته!

کشورِ اشغالیِ ایران‌زمین
کِی شود آزاد از این آیاتِ کین!

خُدعه بس، غارت بس و سیلِ دروغ
بس حراجِ کشورت با بانگ و بوق!

بشکند دستی که دستی را شکست
بُگسلد بندی که خواهد دست بست!

هان پدر جنگ تو با فرزند توست
یادگیر از وی دُرُست از نادُرُست!

بَرکن از گردن نشان بندگی
درشکن تاریک با تابندگی!

پیشْ‌بندِ کاوه روشن کرد راه
روسریْ‌سوزانِ مَه، شد این پگاه!

وین درختِ گیسوی جان‌دادگان
بیرق پیروزی آزادگان!

برده‌ی این بی‌وطن‌ها نیستیم
روز فردا گفت خواهد کیستیم!

مُهر باطل بر نظام الظالمین
کَنده باد این ریشه از روی زمین!

تصویر دستخط بهرام بیضائی