قانون جذب محصول یک جریان معنوی سکولار است

قانون جذب محصول یک جریان معنوی سکولار است
خبرگزاری مهر
خبرگزاری مهر - ۲۲ شهریور ۱۳۹۹

خبرگزاری مهر، گروه دین واندیشه: امروزه کارگاه و سمینارهای بسیار و متعددی با عنوان «قانون جذب» برگزار می شود و در برخی از آنها هم از «قانون جذب» به عنوان موضوعی که مورد تأیید متون اسلامی است نام برده می‌شود و حتی برخی از سخنرانان و برگزار کنندگان این سمینارها، قانون جذب را اصالتاً متعلق به معارف دینی می دانند و مدعی‌اند که اساساً خاستگاه این مفهوم، متون دینی و اسلامی است. اینکه به این قانون به عنوان یک موضوع روانشناختی نگاه شود خیلی فرق دارد با اینکه آن را به مباحث دینی و عرفانی ربط دهیم و از آن به عنوان دستاویزی برای دینداری مردم استفاده کنیم. به بهانه این موضوع سراغ رسول حسن زاده، مدیر گروه فرق نوپدید پژوهشکده جامعه المصطفی و پژوهشگر ادیان و فرق رفتیم و با وی راجع به این موضوع گفتگو کردیم؛

وی گفت: قرائت های مختلفی از این بحث (قانون جذب) مطرح می شود، حتی تفاسیر بومی و اسلامی هم ارایه می شود ولی پیش از هرچیز باید خواستگاه این جریان را ریشه شناسی تاریخی انجام دهیم و ببینیم از کجا سرچشمه گرفته است. نکته دیگر ارائه تعریف و چیستی است. یکی از نکاتی که در مورد قانون جذب است اینکه یک مساله به صورت کلی مطرح می شود.

"اینکه به این قانون به عنوان یک موضوع روانشناختی نگاه شود خیلی فرق دارد با اینکه آن را به مباحث دینی و عرفانی ربط دهیم و از آن به عنوان دستاویزی برای دینداری مردم استفاده کنیم"براساس این قانون، هرچیزی مشابه خودش را جذب می کند. حال از این مولفه برداشت های مختلفی می شود و در عرصه های مختلف مطرح می کنند. شیوع این تفکر که دارد ترویج و تبدیل به گفتمان و حتی تبدیل به یک فرهنگ شده است سوال است که چرا؟ دلیلش آن است که یکی از پیامدهای فرهنگ مدرنیته و سبک زندگی آمریکایی است. اگر بخواهیم ماهیت شناسی کنیم تار و پود این قانون برگرفته از تار و پود تفکرات مدرنیته و تفکرات غربی است که مبتنی بر اومانیسم، انسان گرایی و سوبژکتیویسم است، جایی که سبک زندگی غربی باشد گفتمانش هم حضور دارد.

حسن زاده افزود: عده ای می گویند قانون جذب و امثال آن تماماً دعاست، تفکر است، تصویرسازی است، هرچه که هست را به عنوان قانون جذب مطرح و همه چیز را به آن تحمیل می کنند، برخی می گویند قانون جذب، یک قانون علمی است. اما آیا واقعاً اینطور است؟ آیا قانون جذب یک اصل معنوی است؟ آیا اصل فراروانشناختی و یا متافیزیکی است؟ در خود غرب این بحث به چالش کشیده شده است.

دلیل اینکه درباره این قانون تا این اندازه قیل و قال وجود دارد آن است که قانون جذب خروجی آکادمیک نیست و محل تولد و خواستگاه آن فرقه های سری و زیرزمینی مثل تئوسوفی است. جریان داعیه دار قانون جذب، «جنبش فکر نو» است که یک جنبش معنوی غربی است. قانون جذب محصول یک جریان معنوی سکولار است و محصول اندیشمند علمی نیست. وقتی می بینیم که خواستگاه چنین بحثی جریان های فرقه ای هستند، طبیعتاً نمی توانیم این جریان را علمی بنامیم، بلکه جریانی ایدئولوژیک است، جریانی که می خواهد به ما روش فکر و زندگی بدهد. از این جهت لازم است که با حساسیت و دقت بیشتری قانون جذب را ببینیم و در موردش تامل کنیم، اما در عین حال کسانی که وارد این جریان می شوند اصطلاحات علمی و مویداتی از مباحث روان شناختی را مطرح می کنند، بحث هایی مثل تلقین درمانی و شناخت درمانی.

"شیوع این تفکر که دارد ترویج و تبدیل به گفتمان و حتی تبدیل به یک فرهنگ شده است سوال است که چرا؟ دلیلش آن است که یکی از پیامدهای فرهنگ مدرنیته و سبک زندگی آمریکایی است"برخی هم مویدات دینی از کتب مقدس و روایات مطرح می کنند و همین باعث می شود که یک قشر عمومی را با خود همراه کنند، چرا این اتفاق می افتد؟ علتش این است که در سبک زندگی جدید مردم خیلی زیاد به دنبال راهکارهای موفقیت و رسیدن به اهداف خودشان هستند و سعی می کنند که نزدیک ترین و سریع ترین راه را انتخاب کنند. این ایده هم سعی می کند که سریع ترین راهکار را بدون هیچ تلاشی به ما بدهد. مرتباً به ما می گوید که با تصویرسازی از آرزویت و بدون تلاش می توانی به آن برسی. خب طبیعی است که مشتری هم پیدا می کند.

پژوهشگر ادیان و فرق در خصوص شروع این جریان توضیح داد: وقتی که این جریان را واکاوی می کنیم و دقیق می شویم که واقعاً چیست، می بینیم که شروع این جریان مربوط می شود به جریان تئوسوفی و آثار هلنا بلاوارسکی که از سرکردگان این جنبش است. امروزه معمولاً کتاب هایی که با موضوع قانون جذب و ارائه راهکارهای بدون دردسر نوشته می شود پرطرفدار هستند.

حتی برخی می گویند که از طریق این قانون می توانی به فضایل خدا برسی. کل حرف قانون جذب این است که لازم نیست که کاری انجام بدهی، تنها تصویرسازی کنید. براساس این قانون و تفکرات غربی، اومانیسم جایگزین خدا می شود. در حالیکه آنها بدیهی ترین راهکار موفقیت را که «لیس الانسان الا ما سعی» کنار می زنند.

حسن زاده ادامه داد: در مورد شعورمندی ماده و اتم بحث های جدی داریم که همه در حد تئوری مطرح هستند. نکته دیگر اینکه مطرح کنندگان این قانون گاهی شواهدی از انجیل و قرآن مطرح می کنند که هیچ مناسبتی با این دو کتاب مقدس ندارد.

"اما آیا واقعاً اینطور است؟ آیا قانون جذب یک اصل معنوی است؟ آیا اصل فراروانشناختی و یا متافیزیکی است؟ در خود غرب این بحث به چالش کشیده شده است"مثلاً ازا نجیل می گویند که دعا کنید تا به شما داده شود اما این دعا هیچ ارتباطی به قانون جذب ندارد. آنجا مخاطب خداست، اینجا چه کسی می خواهد کار انجام دهد؟ بنابراین این دیدگاه مادی گرایانه است.

مدیر گروه فرق نوپدید پژوهشکده جامعه المصطفی تصریح کرد: دین ما می گوید که نسبت به آینده خوش بینی داشته باشید اما آرزوپردازی با خوش بینی فرق دارد. البته یکی از مشکلات ما در این حوزه، فضای ترجمه آثار است که مترجمان ما هراثری را که فکر میکنند خوب فروش می رود منتشر می کنند. به قول دکتر گلشنی در کشور مافیای ترجمه وجود دارد. کاترین ساندرز به عنوان یکی از نویسندگان این ٍآثار، امثال این قانون ها را به دعا تطبیق می دهد در حالی که ما تعریف مشخص دینی از دعا داریم.

به عقیده من این یکی از راه های دشمن است که از طریق مواردی مثل قانون جذب برای ایجاد بازار کار برای کالاهای خودش استفاده می کند و به نظرم نیاز است که از ابعاد مختلف به آن نگاه کنیم.

وی گفت: برخی برای این قانون کارکردهای متعدد، بسیار و مثبتی مطرح می کنند که ممکن است صحیح باشد و این کارکردها را داشته باشد ولی باید حواسمان باشد که همزمان پیامدهایی هم مثل آسیب شناسی دینی و حتی پیامد سیاسی دارد؛ چون ملت ها را به سربه زیر بودن و حرف گوش کن بودن نسبت به استکبار بار می آورد.

منابع خبر

اخبار مرتبط