قسمت دو شبکه مخفی زنان

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱

   سریال شبکه مخفی زنان قسمت دو 2Shabakeh Makhfie Zanan Serial Part ۲

شبکه مخفی زنان قسمت ۲ چه گذشت؟

آن‌چه گذشت قسمت دوم باز هم مشغول مرور موارد نامربوط بود. و حتی تصویری از عادل فردوسی‌پور نشان داد. 

میرزا محمودخان (سیامک انصاری) که یک زن و دو بچه، نه، سه تا دختر دارد فکر می‌کند نسل او دارد ور می‌افتد چون پسر ندارد. زنی دارد به نام سلطان خانم مادر : مه‌لقا، صاحب‌جان و مه‌رو. 

مدیر کل اداره مالیه یا ثبت احوال است. 

مدبر‌الملک (مهدی هاشمی) که به وزیر دربار هم نزدیک است ماموریت گرفته جمعیتی دولت‌ساخته برای بانوان راه بیندازد و آن جماعت نسوان را مصادره کند. 

مدبیر برای این کار به میرزا محمود رو انداخته است و قسمت دوم این‌جا شروع شد. 

آخر قسمت اول میرزا روسری و شال خرید و زیرآبی رفت و وارد یک خانه تازه شد. خانمی با نقشی به بازی شقایق دهقان  و دو دخترش. 

و اما در قسمت دوم چه گذشت؟ 

تصاویر با گوسفندانی شروع می‌شود که در همهمه جمعیتی روان هستند. زنانی در خانه مشغول صحبت هستند و مردانی نگاه می‌کنند.

"   سریال شبکه مخفی زنان قسمت دو 2Shabakeh Makhfie Zanan Serial Part ۲ شبکه مخفی زنان قسمت ۲ چه گذشت؟آن‌چه گذشت قسمت دوم باز هم مشغول مرور موارد نامربوط بود"فردی که تنها پسر خانواده است بالای بلندی است و به او می‌گویند بیا پایین. به فکر خاندانت باش به نذر و نیاز مادرت رحم کن که ۲۰ سال تمام نماز حاجت خواند. 

پسر بچه از آن بالا می‌گوید توقولی،‌توقولی. نمی‌فهمند منظورش چیست. پدرش می‌گوید اگر بدانم چی می‌خواهد نامردم اگر تمام زندگی‌ام را ندهم و برایش توقولی تهیه نکنم. مردم را وادار می‌کنم به توقولی‌های تو تعظیم بکنند!

پسرک می‌گوید شما توقولی من را کشتین.

آتیشش زدین. 

پسری می‌گوید او راست می‌گوید. من چوپان این گله هستم. توقولی بره‌ای کوچک بود. او عاشق بره‌اش بود. شما بره محمود کوچک را کشتید.

"و حتی تصویری از عادل فردوسی‌پور نشان داد. میرزا محمودخان (سیامک انصاری) که یک زن و دو بچه، نه، سه تا دختر دارد فکر می‌کند نسل او دارد ور می‌افتد چون پسر ندارد"او را کباب کردید. شما می‌خواهید بره محمود کوچک را بخورید. 

می‌گویند او پسرعموی نانتی توقولی است که دارد کباب می شود. توقولی زنده ست. پسر باور نمی‌کند می‌گوید توقولی من نیست. و خودش را می‌اندازد.

که می‌بینیم میرزا زمین می‌افتد و داشته خواب می‌دیده. دخترهایش می‌آیند سلام می‌کنند. 

مادر دخترها رفته سراغ جادو جنبل. مامان بلور همان زنی است که در آخر قسمت قبل دیده‌ بودیم. می‌بینیم که تا به امروز هر دارو درمان و جادو جنبلی را از سر گذرانده است. 

میرزا محمود از خانه یواشکی بیرون می‌آید و سوار درشکه می شود. 

مدبر الممالک دنبال میرزا محمود است. وقتی می‌شنود دیشب تا صبح نبوده می‌خندد و می‌گوید لابد ماموریت خطیری پیش آمده بود. 

میرزا را می‌بینیم که وارد اداره می شود.

"خانمی با نقشی به بازی شقایق دهقان  و دو دخترش. و اما در قسمت دوم چه گذشت؟ تصاویر با گوسفندانی شروع می‌شود که در همهمه جمعیتی روان هستند"کلی آدم بی‌نامِ جویای نام هم آن‌جا هستند مثل هر روز. 

میرزا محمود درشکه می‌گیرد و به اداره اوقاف می‌رسد که مدبر را ببیند. در اتاق او پاسخ منفی می‌دهد و مقاومت می‌کند. می‌گوید حتی حاضر نیستم به پیشنهاد شما گوش بدهم. صحبت به یک زیرلفظی می‌رسد. جایی که مدیریت ثبت تهران و شمیران را با توصیه گرفته است.

میرزا می‌گوید از پلکیدن میان جمعیتی از زنان متجدد بیمناکم. مدبر می‌گوید علاج کار شما تخرخر است و بس. خود را به خریت زدن که شما به آن سخت محتاجید. عجالتا هدف وکیل و وزیر شدن نیست. اعلاحضرت از شما و هفت جدتان خشمش می‌گیرد شما را می‌فرستد پیش پدرتان.

"به فکر خاندانت باش به نذر و نیاز مادرت رحم کن که ۲۰ سال تمام نماز حاجت خواند. پسر بچه از آن بالا می‌گوید توقولی،‌توقولی"یکی چنان با اردنگی پرتتان می‌کند که پرت شوید ته دره. 

قرار می‌شود بخش‌های مختلف مربوط به بانوان را آماده کند. به او وعده یک دستیار جوان زیبا هم می‌دهد. نام او انسیه است در پشت قرآن ولی همه دلبرجان صدایش می‌زنند. 

برای افتتاحیه انجمن فیزیک و شیمی به سراغ میرزا آمده‌اند. با او تماس می‌گیرند. برای افتتاحیه می‌رود.

در افتتاحیه با دکتر محمود حسابی آشنا می‌شود. 

در خانه بلور و دخترانش که میرزا دیشب خوابید اتفاقات عجیبی می‌افتد. اجنه آمده‌اند. در خودش باز می‌شو دو همه وحشت کرده‌اند. بلور تماس می‌گیرد با پدرشان که بگوید ماجرا چیست. 

خانمی به نام لااا در انجمن فیزیک و شیمی در حال گفتگو با دکتر حساب یو میرزا محمود زنبورک‌چی است. دخترش را آورده که به او بگویند که مشاغل مردانه هستند.

"پدرش می‌گوید اگر بدانم چی می‌خواهد نامردم اگر تمام زندگی‌ام را ندهم و برایش توقولی تهیه نکنم"نام دختر آلِنوش است. مارتو واریان، ملقب به لالا پشت بلندگو می‌رود تا سعدی دکلمه کند. 

میرزا محمود قصد رفتن می‌کند و پیش از رفتن از زن می‌پرسد کجا برنامه‌اش شب‌ها برگزار می شود؟

میرزا محمود به خانه آمده تا ببیند ماجرای جن چیست. میرزا محمود شروع می‌کند به تهدید کردن جن که معلوم شود کیس که در خانه آن‌ها لانه کرده جن است یا تخم جن. به دخترانش نگاه می‌کند.

سراغ مستاجرش می‌رود که کبابی است. می‌گوید ماجرای جن چیست .

می‌خواهد بداند که کسی ردش را نزده باشند. می‌گوید حواست را جمع کن. 

رئیس کل نظمیه مملکتی علیه خلافکارها وارد عمل شده است. وارد دفتر او می‌شویم. می‌شنویم که شخصی به نام میرزا محمود زنبورک‌چی تقاظای ملاقات داشته‌اند. از نظمیه با و تماس می‌گیرند و می‌خواهندش.

"مردم را وادار می‌کنم به توقولی‌های تو تعظیم بکنند!پسرک می‌گوید شما توقولی من را کشتین"شال و کلاه می‌کند و به نظمیه می‌رود. 

مشغول خوش و بش با مدیر نظمیه می‌شود. جمله‌ای از هیتلر نقل می‌کند. میرزا محمود او را با چارلی چاپلین اشتباه می‌گیرد. بعد از مدتی شروع به بازجویی می‌کند. می‌پرسد در این یک هفته چه می‌کردید؟‌داشتید آثار جرم را پاک می‌کردید؟ جرمی اتفاق نیفتاده؟‌پس چرا آمده‌ای وقت یاور مشاور بزرگ‌ترین کاراگاه جنایی کشور را بگیری؟ ظاهرا میرزا آمده از اجنه شکایت کند. 

یاور می‌گوید نیاز به هوای تازه دارم.

پرده را کنار می‌زند ادوات شکنجه به جای منظره روی دیوار است. بعد پرده بعدی را می‌کشد که پنجره رو به طبیعت است. از او می‌پرسد شنیده‌ام پست جدیدی قرار است به شما واگذار شود. می‌خواستم نصیحتی بکنم. این بانوی برازنده و محترمی که به شما معرفی کرده‌اند خدمت شما هشدار می‌دهم مراقب خودتان باشید.

"شما می‌خواهید بره محمود کوچک را بخورید. می‌گویند او پسرعموی نانتی توقولی است که دارد کباب می شود"از بابت عایداتی که بابت همنشینی با این بانوی محترمه نصیب شما می شود و این عایدات چیزی نیست جز دردسر برای شما. در ضمن سلام مخصوص من را به همس..همشیره محترمه و دخترانشان ابلاغ بفرمایید!

میرزا محمود زنبورک‌چی هنوز بیرون نرفته که کار آماده ست و می‌خواهند بروند مراقبت کنند. 

ماشین می‌آید و او را می‌دزدند. آن‌ها کلاه شاپو دارند. ماده ۴ استفاده از آن‌ها را ممنوع کرده است. می‌گوید من را کجا می‌برید؟ جواب:‌پیش خانم خانما.

چشم‌هایش را می‌بندند. زیاد حرف می‌زند که بیهوشش می‌کنند.

قسمت بعدی - سریال شبکه مخفی زنان قسمت سه ۳ قسمت قبلی - سریال شبکه مخفی زنان قسمت یک ۱ Next Episode - Shabakeh Makhfie Zanan Serial Part ۳ Previous Episode - Shabakeh Makhfie Zanan Serial Part ۱

منابع خبر

اخبار مرتبط