نگاه به معتاد همچنان مجرمانه است/ هرمز شریفیان
خانه > slide, سایر گروهها > نگاه به معتاد همچنان مجرمانه است/ هرمز شریفیان
- خبر اختصاصی
- تاریخ : ۱۴۰۲/۱۰/۱۷
- دسته : slide,سایر گروهها
- لینک کوتاه :
- کد خبر : ۸۷۱۹
نگاه به معتاد همچنان مجرمانه است/ هرمز شریفیان
ماهنامه خط صلح – حادثهی تراژیک و دردناک آتشسوزی در کمپ «گام رهایی اول» در شهر لنگرود از استان گیلان و کشته شدن دستکم ۳۶ تن از مددجویان این مرکز ترک اعتیاد، هرچند آنچنان مورد توجه مردم و رسانهها قرار نگرفت اما باعث شد تا «اعتیاد» بار دیگر به شکلی جدی به چشم بیاید.
اعتیاد معضلی بسیار چالشبرانگیز و جهانی است که اکثر کشورها را درگیر خود کرده و در سدهی جدید نگاهی ویژه به اعتیاد و معتاد شده و کارشناسان این حوزه بر این باورند که برای کاستن از شدت و فراگیری این ناهنجاری، باید با روشهایی ویژه و در حوزهی روانشناسی به آن نگریست.
اعتیاد در کشور ما پیشینهای طولانی برای خود دارد و در برخی از نواحی ایران به یک فرهنگ تبدیل شده و چنان عادی است که برخی برای سنگ تمام گذاشتن در میزبانی، با مواد مخدر از مهمان خود پذیرایی میکنند. در عین حال این معضل و ناهنجاری اجتماعی در نزد بسیاری از ایرانیان آنچنان نکوهیده است که معتاد بودن در مواردی در فرهنگ عامه تبدیل به دشنام، توهین و حتی تهمت میشود و افراد درگیر، از معتاد بودن خود طفره میروند چرا که اعتیاد داشتن به یک «انگ فرهنگی» مبدل شده است.
کارشناسان و روانشناسان در این حوزه، اعتیاد را یک بیماری دانسته و شخص معتاد را نیازمند درمان میدانند؛ درمانی که مانند سایر بیماریها نیست و بهدلیل پیامدهای مخرب روحی برای شخص معتاد (بیمار)، درمان، بهبودی و رهایی از چنگال آن، گاه برای برخی بسیار سخت و حتی غیرممکن میشود. متأسفانه با وجود آگاهیرسانیهای مداوم، به خصوص طی دو دههی اخیر در مورد این معضل و بیماری، جامعه همچنان نگاهی منفی به شخص معتاد دارد و به همان نسبت، برخوردها نیز با معتادان همراه با واکنشهای منفی چه از سوی خانواده و چه از سوی جامعه است.
روانشناسان در این حوزه، معتاد را در ردیف بیمارانی قرار میدهند که از لحاظ روانی، بهشدت نیازمند توجه خاص از سوی خانواده و جامعه هستند. چه بسیار معتادانی که با داشتن شرایط مطلوب و برخوردهای درست از سوی خانواده و جامعه موفق به ترک مواد مخدر و بازگشت به آغوش خانواده و شروع دوبارهی زندگی شدهاند. این بیماری مانند هر بیماری دیگری اَشکال گوناگون دارد و روند درمان در بسیاری از موارد برای معتادان یکسان نیست.
"چه بسیار معتادانی که با داشتن شرایط مطلوب و برخوردهای درست از سوی خانواده و جامعه موفق به ترک مواد مخدر و بازگشت به آغوش خانواده و شروع دوبارهی زندگی شدهاند"برخی خوشبختانه با ارادهای آهنین در راه درمان پا میگذارند و راحتتر از سایرین، مواد مخدر را ترک میکنند اما برخی دیگر متأسفانه نیاز به کمک و توجه بیشتری دارند و چنانچه این حمایت از آنان صورت نگیرد موفق به ترک اعتیاد نشده و در صورت ترک نیز دوباره به آن روی میآورند.
اما آنچه متأسفانه در موارد بسیاری دیده و شنیده شده این است که از اعتیاد بهعنوان یک «انگ» استفاده شده و فرد معتاد با این روش «ترور شخصیت» میشود. در موارد بسیار، معتادان افرادی تحصیلکرده هستند و مختصات اخلاقی والایی دارند، طوری که اطرافیان آنان تنها ایرادشان را اعتیاد آنان میدانند. روش انگزنی بهویژه به چنین افرادی که روزی برای خود اعتباری در خانواده و جامعه داشتند، گاه آنقدر ویرانگر است که شخص معتاد با داشتن آن همه توانایی و شخصیت بارز، موفق به رهایی از این بلای خانمانسوز نمیشوند. انگزنی در مواردی آنچنان عوارض تخریبی برای شخص معتاد داشته که در آستانهی ترک کردن و برای گریختن از نگاه و رفتار منفی جامعه و خانواده به آنان، دوباره به مواد مخدر پناه بردهاند.
شاید توجه کمرنگ جامعه و رسانهها به تراژدی آتشسوزی کمپ ترک اعتیاد در شهر لنگرود، ناشی از همین نگاه منفی جامعه به معتادان باشد؛ زیرا متأسفانه نگاهها و برخوردهای منفی با معتادان در جامعه آنقدر غیرمنطقی است که برخی هنوز بر این باورند که باید آنان را سوار کشتی و در وسط دریا غرق کرد. جامعهی مدرن اما چنین نگاهی به معتادان ندارد و تمام تلاش و توجه خود را صرف بهبودی آنان میکند.
بیش از دو دههی پیش در یکی از کشورهای اسکاندیناوی، وقتی جمعی از معتادان به الکل در یکی از مراکز بازپروری که مشغول دریافت یارانه بودند، این پرسش در ذهن نقش بست که دلیل این همه توجه به این افراد که هیچ سودی برای جامعه ندارند چیست؟ که یکی از مسئولان آن مرکز در پاسخ گفت: این افراد، فرزندان این کشورند که متأسفانه راه اشتباه را برگزیدند و نیاز به کمک ما دارند، چنین کمکهایی میتواند آنان را دوباره به زندگی عادی بازگرداند، زیرا آنان سرمایههای کشور ما هستند.
متأسفانه چنین نگاه پر عطوفتی در کشور ما نسبت به معتادان بسیار اندک است. البته این مقایسه حتماً مقایسهی درستی نیست زیرا شاخص جمعیت در کشور ما و همچنین سایر شاخصهها مانند رفاه اجتماعی، معیشت، رفاه اقتصادی، سطح بالای بهداشت، داشتن شغل و غیره با کشورهای حوزهی اسکاندیناوی قابل مقایسه نیست.
با این همه باید پذیرفت که کشور ما در یکی از پرخطرترین نقاط جهان از لحاظ دسترسی آسان به مواد مخدر قرار دارد و این معضل، معضلی قابل ریشهکن کردن نیست اما قابلیت مبارزه با آن باید وجود داشته باشد. خوشبختانه طی سالهای اخیر برخی انجیاو ها (NGOs) وارد این مبارزهی سخت شده و نتایج بسیار خوبی در این راه گرفتهاند.
همانطور که در گام نخست این مبارزهی دشوار، یک معتاد باید اعتیاد خود را بپذیرد و دستهای خود را بالا ببرد و درخواست کمک کند، جامعه، خانواده و نهادهای حاکمیتی نیز باید با پذیرش وجود این عفریت اجتماعی، راهی میدان شده و به کمک این بیماران بشتابند.
به گفتهی متخصصان، آثار فیزیکی مواد مخدر در نهایت ظرف یک هفته پس از ترک، از بدن شخص معتاد خارج شده و بیمار از نظر جسمی دیگر نیازی به دریافت مادهی مخدر ندارد اما به لحاظ ذهنی و روحی، گاه عوارض این بیماری همچنان باقی میماند و درست در اینجاست که خانواده، جامعه و غیره وظیفه دارند تا نقش بسیار مهم خود را ایفا کنند.
اعتیاد به لحاظ فرهنگی هنوز آثاری مخرب و منفی در جامعهی ایران دارد و برای همین نگاه فرهنگی نسبت به شخص معتاد نیازمند اصلاح و تجدیدنظر جدی است. اگر جامعه بتواند با نگاهی مترقی، انسانی و منطقی به معتادان نگاه کند، امید میرود که مبارزه با این معضل خطیر آرامآرام به نتایج بسیار خوبی برسد.
در صورتی که معتادان همچنان در سیبل نگاه منفی قرار بگیرند و جامعه بهعنوان یک طفیلی به آنان بنگرد، نهتنها کاهشی صورت نخواهد گرفت بلکه این معضل در صورت گسترش به یک تهدید جدی برای جامعه تبدیل خواهد شد که میتواند آثار بسیار زیانباری در پی داشته باشد.
اما آنچه باید بیش از پیش به آن توجه شود، وظایف حاکمیت است تا زمینههای رویآوری به اعتیاد در جامعه کاهش یابد. کاهش تورم، بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی، کاهش نرخ بیکاری، ایجاد شغل، ساخت فضاهای فرهنگی و ورزشی، تسهیل در ادامه تحصیل و تشکیل خانواده و بسیاری موارد دیگر از وظایف اصلی حاکمیت است.
آنچه در چند دههی اخیر دیده شده عدم توجه دولتها به این شاخصههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است که متأسفانه باعث شیوع بیشتر این بیماری و معضل اجتماعی شده است.
جامعهای که فقر و بیکاری در آن هر روز گستردهتر و همهگیرتر شود و روح و روان شهروندان تحت اثرات منفی قرار گیرد، آنان را در ابتدای راه اعتیاد و روی آوردن به مواد مخدر قرار خواهد داد زیرا سرخوردگی، نبود رفاه و از بین رفتن اعتماد بهنفس از عوامل اصلی روی آوردن مردم به عفریت خانمانبرانداز اعتیاد است.
مطالب مرتـبط
برچسب ها: اعتیاد خشونت خط صلح خط صلح 152 کمپ ترک اعتیاد لنگرود ماهنامه خط صلح مددجویان معتاد معتادان معضل اجتماعی مواد مخدر هرمز شریفیان
بدون نظر
نظر بگذارید
.اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران