بیحرمتی به دماوند
در این زمینه، تلاشهای این دغدغهمندان تا به اینجا رسید که دماوند توسط سازمان محیط زیست عنوان «اثر طبیعی ملی» یافت؛ بهعنوان نخستین اثر طبیعی کشور توسط سازمان میراث فرهنگی ثبت ملی شد؛ چند معدن بزرگ پوکه در دامنههای آن تعطیل شد؛ هزاران شهروند ایرانی در مراسم سالانهی «جشن تیرگان» و دیگر رویدادها، با ارزشهای این کوه اسطورهای آشنا شدند؛ پروندهای برای ثبت آن در فهرست میراثهای بشری گشوده شد؛ و میلیونها ایرانی آنچه را که بر این کوه میگذرد، با حساسیت ویژه پی میگیرند.
اما، سیر نابسامانیهای اقتصادی – اجتماعی، دامپروری عقبافتاده و تخریبگر، فساد اداری که دیگر سیستمی شده، طمعورزیهای کموبیش فراگیر، و گردشگری ولنگارانه، همچنان دماوند را در چنبرهی فرسایش و آلودگی گرفتار نگه داشته است. در هفتههای اخیر، دو موضوع سبب شد که باز دماوند بر سر زبان همگان بیفتد؛ یکی ماجرای وقف یک «برش» از مخروط دماوند (که البته کاشف به عمل آمده که فقط محدود به مراتع ملار نیست...!) و دیگر هجوم انبوه کوهنورد و گردشگر به دامنهها و قلهی این کوه.
دربارهی وقف، بی آن که بخواهم وارد ماهیت قضیه شوم یا بر درست و نادرست بودن اسناد مربوط انگشت بگذارم، فقط این را میگویم که هر سازمان و نهاد و شخصی که ادعای مالکیت یا داشتن منافع در این کوهستان را دارد، یک وظیفهی بسیار مهماش حفظ ساختار طبیعی دماوند است. حتی مردمی که پدارنشان از چندین نسل پیش در روستاهای پای کوه ساکن بودهاند، نباید کاربریهای دیرینهی زمینهای آنجا را تغییر دهند، چرا که پیوستگی و پایداری زیستِ خودشان و دلبستگیها و منافع ملت ایران و حتی جهانیان حکم میکند که سیمای دماوند با زخم ساختوسازهای افسارگسیخته یا معدنکاوی و چرای فراتر از ظرفیت، زشت و فرسوده نشود.
در این چند هفته، در میان مقام های دولتی، درگیری بر سر این بوده که سند رسمی مراتع ملار به نام سازمان جنگل ها و مراتع بخورد یا سازمان اوقاف. در مقام یک کنشگر محیط زیست و کوهنورد، و کسی که عِرق و تعصب ویژه ای به دماوند دارد، ناچارم بگویم که سازمان جنگلها اصلاً کارنامه ی خوبی در حفاظت از میراثهای طبیعی کشور نداشته و بیشتر یک «بنگاه واگذاری اراضی ملی» بوده است! سازمان اوقاف هم اصولاً نگاه بهرهبردارانه دارد و در پی منافع یک ملک است تا آن را صرف اموری کند که نیاز به پول دارد. نمیتوان با دیدگاههای اقتصادی بهطورکلی مخالفت کرد، اما میتوان خواستار بهرهبرداریهای ملاحظهکارانه و آیندهنگرانه شد.
"نمیتوان با دیدگاههای اقتصادی بهطورکلی مخالفت کرد، اما میتوان خواستار بهرهبرداریهای ملاحظهکارانه و آیندهنگرانه شد"در دماوند، هرگونه بهرهبرداری اقتصادی باید با یک نگاه درازمدت و ناظر بر منافع بیننسلی صورت گیرد.
در مورد کوهنوردی در دماوند، ضرورت دارد که یک استراحت اساسی به این کوه پیر داده شود و برای مدتی ورود به حریم آن ممنوع شود و پس از آن هم با ظرفیتسنجی، در هر هفته به تیمهای محدودی (حداکثر بهاندازه ی ظرفیت پناهگاهها و چند چادر) اجازهی صعود داده شود. آنچه که در هفتههای اخیر در فیلمها و عکسهایی که از صعود به دماوند دیدهایم، بهواقع یک ابتذال تمامعیار در کوهنوردی و گردشگری، و توهینی بزرگ به دماوند بوده است. صعود به قلهی دماوند، اصلاً کار مشکلی نیست، اما بدل به یک فخرفروشی سبکسرانه شده که نتیجهی آن تجمعهای صدها نفری در اطراف پناهگاهها و روی قله، بیتوجهی به پروتکلهای بهداشتی در این شرایط خطرناک کرونایی، ریختوپاش زباله و فضولات در حد نفرتانگیز، و خلاصه... بیسیرت کردن این محیط سابقاً دلانگیز بوده است.
آقایان مسوول حفظ طبیعت، پاسداشت میراثهای فرهنگی و طبیعی، و کوهنوردی؛
لگام زدن بر زیادهخواهیهای کوتهبینانهی اقتصادی، و مهار لمپنیسم در طبیعتپیمایی، کار سختی نیست!
* مدیر گروه دیدهبان کوهستانِ انجمن کوهنوردان ایران
۴۷۴۷
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران