جنگ اوکراین و آشکارشدن اختلافات بین دو ابرقدرت اقتصادی اتحادیه اروپا، آلمان و فرانسه
بی تردید میتوان گفت که جنگ اوکراین روند تاریخی در اروپا را تغییر داده و تنشهای تاریخی و پنهان در روابط فرانسه و آلمان، دو متحد اروپایی را آشکارتر از همیشه کرده است.
هرچند امانوئل ماکرون و اولاف شولتس تلاش می کنند، تا در زمینه انرژی و مسائل نظامی خود را همسو نشان دهند اما به نظر می رسد که ۶۰ سال پس از عقد «پیمان الیزه» همچنان شکافهای عمیق بین دو کشور وجود دارد.
به گفته لوک ون میلار، مورخ و تحلیلگر سیاسی، ۲۴ فوریه ۲۰۲۲، اولین روز حمله روسیه به اوکراین از لحاظ تاریخی با فروپاشی دیواربرلین و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی قابل مقایسه است، رویدادی که همچون سال ۱۹۸۹ میلادی یکی از مهم ترین پایههای ثبات قاره سبز، اتحاد «آلمان و فرانسه» را به خطر انداخته است.
آلمان و فرانسه در طول دو قرن پیشین دست کم سه بار در جنگهای خانمانسوز مقابل هم صف آرایی کردهاند. حمله امپراتوری پروس به فرانسه در ۱۸۷۰، جنگ جهانی اول و سرانجام آخرین جنگ جهانی.
با این حال آشتی بین دو کشور پس از همین جنگها خصوصا، جنگ دوم جهانی، مهم ترین عامل ثبات و تشکیل اتحادیه اروپا شد. این بار اما اختلافات بین دو کشور، در درجه اول ناشی از اختلافات در صحن اتحادیه اروپاست.
مدتها پیش از آغاز جنگ اوکراین، کشورهای حوزه بالتیک بودند که نسبت به خطرات روسیه ولادیمیر پوتین هشدار دادند اما نه آلمان و نه فرانسه این هشدارها را آنچنان که باید جدی نگرفتند. زمان ثابت کرد که ترس این کشورها از روسیه بی دلیل نبوده است.
سوفی پورنشلگل، تحلیلگر سیاسی میگوید مهمترین اثر جنگ اوکراین، «آشکارکردن تنشهای تاریخی بین آلمان و فرانسه است.» تنشهایی که باعث شد پاییز گذشته نشست وزرای خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا، به تعویق بیافتد.
در ۲۲ ژانویه گذشته هم باوجودی که رهبران آلمان و فرانسه به مناسبت شصتمین سالگرد معاهده الیزه با هم دیدارکردند اما این نشست نیز بدون توافق برسر«برنامه های بلندپروازانه اتحادیه اروپا» به پایان رسید.
تضعیف نیروی محرکه و راهبردی فرانسه ـ آلمان در راس اتحادیه و تنشهای بین دوکشور سوالی مهم را مطرح می کند: با توجه به تغییرات سریع جهان و اروپا، آیا همچنان رهبران فرانسه و آلمان می توانند انسجام و ثبات اتحادیه اروپا را حفظ کنند؟
- گسیل مهاجران از مسیر کالینینگراد؛ «سلاح» جدید روسیه در مقابل اتحادیه اروپا؟
- مجارستان مانع پرداخت ۵۰۰ میلیون یورو کمک نظامی اتحادیه اروپا به اوکراین شده است
اهمیت این دو کشور در اتحادیه اروپا از آن جهت است که هر دو باهم ۴۲ درصد از تولید ناخالص داخلی اتحادیه اروپا را در اختیار دارند. به عبارتی دیگر نزدیک به نیمی از این نرخ مهم که نشان دهنده قدرت اقتصادی کشورهاست. دیگر اعضای اتحادیه اروپا، ۲۵ کشور، با هم تنها ۵۸ درصد تولید ناخالص داخلی را عهده دارند.
بی دلیل نیست که گونزالس لایا، رئیس دانشکده روابط بینالملل پاریس و وزیر پیشین خارجه اسپانیا می گوید که «مشارکت آلمان و فرانسه برای حفظ ثبات و ارائه سیاستهای منسجم اروپایی الزامی است.»
این در حالی است که به گفته این استاد دانشگاه در حال حاضر چنین «مشارکتی بین دو کشور وجود ندارد.» گونزالس لایا می گوید: « هر کدام از این کشورها، آلمان و فرانسه، ریتم متفاوتی در زمینه های سیاسی و اقتصادی دارند.» او میگوید در سال های اخیر شاهد نوعی «ناهمزمانی و عدم هماهنگی» بین دولت و ملتهای آلمان و فرانسه هستیم.
به گفته آقای لایا «هرچند جنگ اوکراین امانوئل ماکرون را قانع کرد تا موقتا دست از فعالیتهای خود در زمینه تشکیل ارتش مستقل بکشد» اما اختلافات عمیق بین آلمان و فرانسه نشان میدهد که همانگونه که ماکرون در سال ۲۰۱۹ میلادی گفت، «ناتو از نگاه رئیس جمهوری فرانسه همچنان «دچار مرگ مغزی است.»
جلسات اخیر نشست سران اروپایی نشان می دهد که رهبران دو کشور آلمان و فرانسه غالبا دو جهت کاملا مخالف را دنبال می کنند.
امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه با سیاست ها و خواست کشورهای جنوب اروپا همراه است و اولاف شولتس، صدراعظم آلمان، سیاستهای کشورهای حوزه بالتیک و شمال اروپا که عضو اتحادیه اروپا هستند را دنبال می کند. این دو گانه می تواند در دراز مدت قدرت تصمیم گیری درباره طرحهای مهم و اثرگذار اتحادیه اروپا را کاهش دهد.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران