ابن عربی و تفسیری که از گنج مخفی در کعبه داشت

ابن عربی و تفسیری که از گنج مخفی در کعبه داشت
خبرگزاری مهر
خبرگزاری مهر - ۱۹ دی ۱۴۰۱

به گزارش خبرنگار مهر، کارگاه آموزشی «ابن عربی و اصول معنوی شیعه» در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با حضور سیدرضا فیض برگزار شد.

سیدرضا فیض، پژوهشگر فلسفه و عرفان، در این نشست، با اشاره به اینکه ابن عربی در برخی از اصول، اعتقاداتی مشابه شیعیان داشته اما شرایط زمانی و مکانی برای وی به گونه‌ای بوده که زبان مخصوص خود را اختیار کرده، اظهار داشت: توجه ابن عربی به تشیع بسیار علنی است و نمی‌توان آن را انکار کرد. وی بدون شک متأثر از اهل بیت (ع) است و آن را هم پنهان نمی‌کند.سیدحیدر آملی وقتی به تفسیر کشاف که از تفاسیر مهم اهل سنت است و همچنین تفاسیر بزرگ شیعه مراجعه می‌کند و هدف خود را اصلاح ذات‌البین می‌داند، می‌گوید اگر اختلافی هست باید سعی کنیم این اختلاف را از میان برداریم نه اینکه آن را تقویت کنیم. در سراسر آثار سید حیدر آملی به شکل بسیار شدیدی در مورد ختم ولایت عامه و خاصه به ابن عربی نقد وارد می‌کند و دلایل مختلفی می‌آورد که این بیان از سوی ابن عربی مقبول ما نیست اما در احترام به ابن عربی هیچ جای تردیدی باقی نمی‌گذارد و ارادت خود را اعلام می‌کند.

فیض با تاکید بر اینکه ابن عربی باید جایگاه خود را در بیانات ما حفظ کند، عنوان داشت: حقایق غیبی یا کشفی به تعبیر وی از جنس حقایق علمی، استدلالی یا فقهی نیستند بلکه برای وی از جمله ظنیات هستند یعنی مجتهد بر اساس ظن خودش عمل می‌کند. همیشه استنباط یک فقیه یا فیلسوف نهایی نیست اما کشف صحیح و صریح، چنین نیست اما وقتی می‌گوید در کشف صریح دیدم، منظورش این است که تردیدی در آن حقیقت وجود ندارد. حقایق غیبی، حقایقی نیستند که در دسترس همگان باشد و با استدلال بتوان به آن رسید.

این پژوهشگر فلسفه با اشاره به دیدار ابن عربی با ابن رشد، گفت: با اینکه ابن عربی سن زیادی نداشته اما ابن رشد برای وی احترام زیادی قائل می‌شود.

"همیشه استنباط یک فقیه یا فیلسوف نهایی نیست اما کشف صحیح و صریح، چنین نیست اما وقتی می‌گوید در کشف صریح دیدم، منظورش این است که تردیدی در آن حقیقت وجود ندارد"تمام اینها حکایت از آن دارد که از نظر ابن عربی، راه عقل کافی نیست چون عقل پرواز محدودی دارد و نمی‌تواند به نهایت چیزی دست پیدا کند. خدای متعال در قرآن کریم فرموده است «هُوَ

الْأَوَّلُ

وَالْآخِرُ

وَالظَّاهِرُ

وَالْبَاطِنُ
ۖ وَهُوَ

بِکُلِّ

شَیْءٍ

عَلِیمٌ
؛ اوّل و آخر هستی و پیدا و پنهان وجود همه اوست و او به همه امور عالم داناست» (حدید/۳)، این آیه تمام عالم را در برمی‌گیرد و ابن عربی همه عالم و ظاهر و باطن آن را در نظر می‌گیرد. از نظر ابن عربی می‌توانیم با عقل و استدلال، به حقایقی دست پیدا کنیم اما برای دست یافتن به باطن باید به نیرویی از حق، باطن و نهان عالم تکیه کنیم چون دسترسی به چنین حقایقی در حد توان ما نیست. البته نه‌تنها ابن عربی بلکه بسیاری دیگر از عرفا دارای چنین دیدگاه‌هایی هستند.

وی بیان ابن عربی را یا کشفی، یا نقلی یا عقلی مطرح کرده و بیان داشت: یکی از مواردی که ابن عربی بیان می‌کند، درباره وقوع فتنه است. به عنوان نمونه گنجی مخفی در کعبه وجود دارد.

ابن عربی می‌گوید پیامبر خواست این گنج را آشکار کند اما مصلحت ندید که چنین کاری انجام دهد و دیگرانی هم خواستند چنین کاری انجام دهند اما هم چنین کاری را انجام نداند. وی می‌گوید این یکی از کشفیات من است که لوحی از آن را به من نشان دادند و وقتی لوح را دیدم، متوجه شدم نمی‌توانم آن را بیان کنم. بنده مختار بودم این را نگه دارم یا برگردانم. بنده این روایت را هم از جایی دیگر داشته‌ام که چنین گنجی مخصوص قائم آل محمد (عج) است. بنده از خدا خواستم که این را به جای خودش برگرداند، چون اگر آشکار می‌کردم که این چیست، فتنه‌ای برپا می‌شد و بسیار رمزگونه است که چه گنجی است که در کعبه مخفی است و ابن عربی مصلحت نمی‌داند درباره آن صحبت کند.

فیض ادامه داد: یکی از مسائل مهم طبیعیات و جهان‌شناسی ابن عربی و دیگری انسان‌شناسی او است.

"تمام اینها حکایت از آن دارد که از نظر ابن عربی، راه عقل کافی نیست چون عقل پرواز محدودی دارد و نمی‌تواند به نهایت چیزی دست پیدا کند"ابن عربی، بسیاری از موارد را با الفاظ زیبا و با تکرار زیاد بیان می‌کند که باید آن‌ها را پیدا کنیم. این هنر ابن عربی در پنهان کردن حقایق دینی است. وی به اقطاب دوازده گانه هم اشاره دارد. در اقطاب دوازده‌گانه ستایش فوق‌العاده‌ای از قطب اول دارد. هر قطب، دارای یک سوره است و وابستگی عجیبی بین آن‌ها وجود دارد که این نشان می‌دهد مسئله ابن عربی، تاریخی نیست بلکه وی بین صورت ظاهر و باطن جمع می‌بندد و باطن نیز با همت آشکار خواهد شد.

وی در پایان با تاکید بر سکوت ابن عربی و معانی آن گفت: ابن عربی در جاهایی بیان می‌کند که حقایق غیبی باید پنهان بماند.

وی می‌گوید دو دسته هستند که دین را نگه می‌دارند و این دو دسته شامل علما و نگهبانان گفتار و اقوال پیامبر (ص) هستند. از جمله این افراد، حضرت علی (ع) و عمار هستند. بنابراین عده‌ای اسرار پیامبر (ص) را نگه داشته و عده‌ای هم اقوال پیامبر را نگه می‌دارند.

منابع خبر

اخبار مرتبط

کلمه - ۹ شهریور ۱۳۹۹
خبرگزاری مهر - ۳۰ مرداد ۱۴۰۰
خبرگزاری مهر - ۶ شهریور ۱۴۰۱
کلمه - ۴ شهریور ۱۳۹۹
جام جم - ۶ مرداد ۱۴۰۰
خبر آنلاین - ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
خبر آنلاین - ۱۱ خرداد ۱۳۹۹
بی بی سی فارسی - ۱۵ خرداد ۱۳۹۹