سناریوی آندلسی انحطاط
نگاهی به مظاهر تمدنی مسلمانان در آندلس
برای درک ابعاد و مظاهر تمدنی مسلمانان در آندلس، مروری اجمالی درخصوص برخی از زمینههای پیشرفت و توسعه این تمدن ۸۰۰ ساله داریم. تاملی کوتاه در تاریخ تا مشخص شود که پس از پایهگذاری و بسط آن دوران طلایی، سقوطی چنان دهشتناک ریشه در چه رفتارهای نادرست و غفلتهایی داشته است.
دگرگونی فرهنگی
بیتردید مهمترین خدمت فرهنگ اسلام به جامعه عقبمانده اروپا بهویژه آندلس، اصلاح ساختار فرهنگی جامعه آندلس بود، چراکه مسلمانان از اسپانیای بیسواد، بیفرهنگ و غیرمتمدن آن روز، جامعهای علم دوست، دانشمند پرور و متمدن ساختند. گوستا ولوبون در کتاب تمدن اسلام و عرب خود در این زمینه مینویسد: مسلمانان در طول چند قرن، کشور آندلس را از نظر علمی و مالی به کلی منقلب نموده و آن را تاج افتخاری بر سر اروپا قرار داده بودند و این انقلاب نه در مسائل علمی و مالی، بلکه در اخلاق نیز بوده است. سلوک آنان با اقوام مغلوبه آن قدر ملایم بود که غیرمسلمانان اجازه داشتند برای خود مجالس مذهبی تشکیل دهند. در همان دوران بود که جنبشهای علمی ـ فرهنگی به اوج خود رسیدند و فقط در قرطبه به مدت یک سال بیش از ۱۵هزار جلد کتاب به نگارش درآمد و با انتقال صنعت کاغذ از بغداد به آندلس، تعداد کتابها افزایش یافت و ۷۰کتابخانه عمومی تأسیس شد.
"نگاهی به مظاهر تمدنی مسلمانان در آندلس برای درک ابعاد و مظاهر تمدنی مسلمانان در آندلس، مروری اجمالی درخصوص برخی از زمینههای پیشرفت و توسعه این تمدن ۸۰۰ ساله داریم"در قرطبه که پایتخت آندلس بود بر اثر پیشرفت علمی - فرهنگی، دانشمندان به اختراعاتی نیز دست زدند. ازجمله «ابن فرناس قرطبی» در قرن ۹میلادی، دوربین و ساعت زنگدار را اختراع کرد. مراکز علمی اروپا تا قرنها از آثار علمی مسلمانان که به لاتین برگردانده بودند، بهره میبردند. مهمترین این آثار ترجمه شده «دایرهالمعارف پزشکی التصریف» است که ابوالقاسم زهراوی ــ پزشک عبدالرحمن سوم ــ آن را در سه جلد درباره جراحتها نوشته بود. برتری فرهنگی مسلمانان بر جامعه آندلس به حدی زیاد بود که «رامون بیدال» به نقل از نامه منظوم «هوراسیوس» میگوید: اگر چه مسیحیان کاستیل و نرومانها توانستند مسلمانان را در قرن یازدهم میلادی در اسپانیا و سیسیل شکست دهند، ولی همگی به نوبه خود دربرابر برتری فرهنگی مسلمانان تسلیم شدند و هنوز مدت زیادی از این جنگ نگذشته بود که علوم و فنون سرزمینهای اسلامی، فاتحان خود را به اعجاب واداشت.
فقط در کتابخانه بیتالحکمه بغداد چهار میلیون جلد کتاب موجود بود و در اسپانیا سالانه ۸۰ هزار جلد کتاب گردآوری یا نوشته میشد. گروههای دانشجویی از انگلستان و فرانسه و کشورهای دیگر اروپایی به قصد آموزشهای علمی به سوی مراکز علمی مسلمانان رهسپار میشدند. تأثیر تمدن اسلامی تا بدان جا بود که روی در کلیسای«سن پیر» رم شعارهای اسلامی «لااله الاا...» و «محمد رسولا...» نوشته شده بود. مسلمانان در پزشکی چنان پیشرفت کرده بودند که دشمن آنان سانچو - پادشاه لیون - در سال ۳۴۸ ه.ق برای درمان بیماری سخت خود نزد پزشکان مسلمان در قرطبه رفت و بهبودی یافت. آنان ماهرانه کارهای خطیری چون جراحی چشم را با استفاده از سوزنهای ریز و باریک انجام میدادند.
پیشرفتهای اقتصادی
گفته شد که وضعیت اقتصادی آندلس، پیش از ورود مسلمانان به آنجا بسیار آشفته و نابسامان بود.
"سلوک آنان با اقوام مغلوبه آن قدر ملایم بود که غیرمسلمانان اجازه داشتند برای خود مجالس مذهبی تشکیل دهند"کشاورزان و صنعتگران و پیشهوران روزبهروز واماندهتر میشدند. با ورود اسلام به آندلس، اقتصاد این کشور به طرز بیسابقهای رو به شکوفاشدن نهاد و در مدت کوتاهی مراحل پیشرفت را طی کرد و طولی نکشید که شکوفایی اقتصادی آندلس زبانزد خاص و عام گردید. در اینجا پیشرفت اقتصادی آندلس پس از ورود اسلام را در چهار زمینه کشاورزی، صنعت، تجارت و شهرسازی بررسی میکنیم.
توسعه کشاورزی
تقریبا کشاورزی آندلس در همه جا دیمی بود؛ چرا که در فلات مرکزی این تنها نوع ممکن کشاورزی بود. ولی در بخش جنوبی این سرزمین، یعنی آندلس آبیاری ممکن بود. آبیاری اختراع عربها نبود، ولی آنان روشهای جدید را اختراع و از این طریق بسیاری از زمینهای بایر را آباد کردند.
مسلمانان برنج، نیشکر و پنبه را به کشاورزی اسپانیا افزودند و حتی گلهایی مثل یاسمن و یاس را از مشرقزمین به آندلس بردند و کشاورزی آنجا را رونق بخشیدند. بنابراین با روشهای پیشرفته مسلمانان در کشاورزی و آبیاری آنجا، علاوه بر رفع کمبودها، تولید کشاورزی به اندازهای رسید که مقداری از محصول نیز به خارج از کشور صادر میشد.
دستاوردهای فراوان صنعتی
پیشرفت علمی مسلمانان در آندلس، دستاوردهای صنعتی فراوانی نصیب مسلمانان کرد که یکی از آنها گسترش صنعت کاغذسازی است. با توجه به این که جامعه مسلمانان آندلس به علم، کتاب و کتابخانه اهمیت بسیاری میداد، لذا نیاز شدیدی به کاغذ داشتند ولی اروپای آن روز، چیزی از فن کاغذسازی نمیدانست. از اینرو مسلمانان آندلس برای جبران کمبود کاغذ، کارخانههای کاغذسازی را در چندین شهر ازجمله «شاطبه» ایجاد کردند. کشتیسازی از دیگر نمودهای پیشرفت صنعتی در آندلس بود.
"در قرطبه که پایتخت آندلس بود بر اثر پیشرفت علمی - فرهنگی، دانشمندان به اختراعاتی نیز دست زدند"مسلمانان آندلس برای مقابله با دشمنانی که از راه دریا به آنها حمله میکردند و برای صدور کالاهای تولیدی خود به خارج به صنعت کشتیسازی روی آوردند. نخستین برنامه منظم کشتیسازی در آندلس، به همت عبدالرحمن اول (۱۷۲ـ ۱۳۸ه.ق) در پایان حکومتش تصویب شد و در شهرهای طرکونه، قرطاجنه و اشبیلیه بندرهای کشتیسازی بنا گردید. این صنعت با تأسیس «دارالصناعه» در شهر اشبیلیه، به دستور عبدالرحمن دوم ادامه یافت و در زمان عبدالرحمن سوم به اوج خود رسید. به دستور وی صنعت کشتیسازی گسترش یافت و این صنعت در شهرهای طرطوشه نیز راهاندازی شد. صنعت نساجی نیز رشد چشمگیری یافت و کارخانههای بسیاری در این راستا پدید آمد تاجایی که تنها در شهر طلیطله، ۵۰ کارخانه پارچهبافی وجود داشت و تعدادی از اینها مخصوص بافتن پارچههای ابریشمی بود و حدود ۴۰ هزار کارگر در این کارخانهها مشغول به کار بودند.
تولید پارچههای حریر، پنبهای، پشمی و قلابدوزی شده، فرش، انواع پتو و پوستینهای تهیه شده از پوست سمور به حدی رسید که علاوه بر بازار داخلی، به کشورهای اروپایی، آفریقایی و آسیایی نیز صادر میشد. همچنین مسلمانان آندلس در استفاده از معدن نیز به موفقیتهای ارزشمندی رسیدند. آنان طلا را از ماسه و شن رودخانههای لارده، شقر و تاجه بهدست میآوردند. نقره را از معدنهای مرسیه، حمّه، قرطبه و باجه و آهن را از شمال وادیالکبیرـ در منطقهای میان قرطبه و اشبیلیه ـ استخراج و از دامنه کوههای برانس و از أبال در نزدیکی قرطبه، جیوه تهیه میکردند. همچنین مس را از معادن اشکونیه در نزدیکی لشبونه، سرب را از معدنهای قبره، نمک را از معادن سرقسطه و سنگ مرمر را از کوههای مورنیا استخراج میکردند.
"مراکز علمی اروپا تا قرنها از آثار علمی مسلمانان که به لاتین برگردانده بودند، بهره میبردند"همه اینها نشان پیشرفتی بنیادین در صنعت و معدن بود.
گسترش تجارت
با رشد و گسترش اقتصادی آندلس آن روز، بازرگانی و تجارت خارجی آندلس رونق زیادی یافت و کالاهایی مانند اسلحه، ورق آهن، ظرفهای چینی، مُذَهَّب و سفالین، کاشیهای رنگارنگ، فرش، انواع پتو، انواع منسوجات و شکر از همه شهرها به بندرهای تجاری اشبیلیه، مالاگا، دینیا، بلنسیه و المریه آورده میشد و از این بندرها با کشتیهای تجاری به کشورهای اروپایی، آفریقایی و آسیایی تا هند و حتی چین حمل و سود سرشاری از این راه نصیب تولیدکنندگان داخلی، گردانندگان سیستم حمل ونقل و تاجران میشد و روزبه روز بر آبادانی آندلس میافزود. در آن دوره سراهایی برای تاجران در حال سفر در شهرها وجود داشت که امکان آرامش و نگهداری کالاهای آنها را فراهم میکرد.
توسعه و پیشرفت در شهرسازی
به نظر میرسد خدمت ویژه اسلام در زمینه شهرسازی، یکی از جلوههای بارز نهضت سازندگی و عمران مسلمانان در آندلس بود. در قرن ششم میلادی و در دوران حکومت ویزیگوتها زندگی شهری دچار رکود شده بود و طبقهای از مالکان بزرگ پیدا شده بودند که بیشترین قدرت و نفوذ کشور در دست آنها بود. ورود اعراب به اسپانیا با تجربه وسیعی که در اداره شهرها و امور مدنی در شرق داشتند، زندگی شهری را دگرگون کرد. مسلمانان با سنگفرش کردن خیابانهای قُرطُبه و نصب و روشن کردن چراغ در دو طرف خیابانهای آن، شهری رؤیایی را در اروپا به نمایش گذاشتند.
دروازههای شهر با خیابانهای بزرگی به یکدیگر متصل میشد. در داخل و خارج شهر قرطبه، پارکها و باغهای وسیعی با نام «الشریعه» برای تفریح ساخته شده بود و در کنار آن جایگاهی به نام «مصلی» جهت برگزاری نماز عید در نظر گرفته بودند. آب نوشیدنی شهر قرطبه از کوههای اطراف فراهم میشد که با لولههایی سربی به شهر میرسید و در محلهها تقسیم میگردید. مخزنهای آب از مرمر یونانی و ورقهای برنجی و گاه از طلا و نقره ساخته میشد که آب را از طریق لوله به این مخزنها میرساند. وسط مخزن بزرگ شهر، مجسمه شیری بود که با ورق طلا پوشیده شده بود در حالی که آب از دهانش ریزش میکرد و در کنار آن، مجسمه انسان غول پیکری بود که بر روی شیر، آب میریخت.
"مهمترین این آثار ترجمه شده «دایرهالمعارف پزشکی التصریف» است که ابوالقاسم زهراوی ــ پزشک عبدالرحمن سوم ــ آن را در سه جلد درباره جراحتها نوشته بود"«جان درایپر» در کتاب تاریخ پیشرفت فکر در اروپا مینویسد: هفتصد سال بعد از ـ تاریخی که قرطبه چنین شکوهی داشت ـ حتی یک چراغ در راههای عمومی لندن و پاریس وجود نداشت و قرنها پس از این تاریخ، افراد پیاده در شهر لندن و پاریس، در روزهای بارانی تا قوزک پا در گل فرو میرفتند. آنچه گفتیم تنها گوشهای از خدمات بیمانند مسلمانان در سرزمین آندلس بود و آثار معماری به جا مانده از دوران حکومت اسلامی در آندلس، ازجمله مسجد قرطبه یا مسجد کلیسای کوردوبای(فعلی) سند انکارناپذیری بر نقش مسلمانان است.
[محمدحسین رجبی دوانی، مورخ و پژوهشگر تاریخ اسلام معتقد است:...سیر صعودی تمدن اسلامی شروع شده و تمام دشمنیهای غرب و سنگاندازیهای آنان به همین دلیل است. چون آنها روی تمدن ما کار کردهاند و میدانند وقتی مسلمانان در حاکمیت فاسد امویان ـ در آندلس ـ توانستند چنان تمدنی را ایجاد کنند، در پرتو حکومت ولایت قطعا میتوانند جهشهای عظیم داشته باشند و این فاصله را به سرعت طی کنند و این دشمنیها همه از اینجا ناشی میشود که میخواهند نگذارند جمهوری اسلامی آن تمدن عظیم را احیا کند.]
تمدن آندلس، عامل هراس مسیحیان
مظاهر تمدنی مسلمین و تاثیر آن در فرهنگ غرب به ویژه اسپانیا آن چنان بوده که حتی نسلکشی و بیرون راندن مسلمانان برای ساکنان آن سامان کافی نبوده و هنوز هم پس از گذشت بیش از شش قرن از آن دوره، از گسترش و نفوذ چنین تمدنی، هراسناک و از آن گریزان هستند. در همین ارتباط میکائیل آلوارز، نویسنده کتابی در مورد امامرضا(ع) و از مسلمانان اسپانیایی درباره موج اسلامهراسی در اروپا و تلاش وهابیون در این بین [بهخصوص] برای شیعههراسی چنین میگوید: «در موج اسلامهراسی دنیا، وهابیت به ماجرای شیعههراسی دامن میزند. این بر افکار مردم اسپانیا اثرگذار بوده و هر نوع کار تبلیغی را در منگنه قرار داده و میدهد. آنها در مقابل هر گفتوگوی منطقی و استدلالی واکنش بدی نشان میدهند.
در چنین شرایطی شاید گفتوگو کردن در عمل دشوار باشد اما وظیفه ما این است که پیام گفتوگوی منطقی حضرت رضا(ع) را به مردم خودمان برسانیم. نمیتوانیم آینده را پیشبینی کنیم و تضمین دهیم چه میشود و چه نمیشود اما برای ترویج زبان گفتوگوی منطقی ادیان براساس سیره رضوی تلاش خودمان را میکنیم.»
او در گفتوگویی در برنامه «عصر» که از شبکه افق سیما پخش شدهاست، میگوید: معتقدم فاتحان آندلس که میدانستند با چه تمدن و شکوه ماندگاری روبهرو هستند، چنان آثار تمدنی آن را از بین بردند که در واقع حافظه تاریخی آن هم از بین رفته و امروزه مردم عادی اسپانیا تقریبا چیزی از این واقعه نمیدانند. جالب است که بدانیم یکی از ماجراهایی که همواره در آندلس دنبال شده، حذف ردپا و آثار اسلامی در این حوزه جغرافیایی بودهاست. به گونهای که تلاش شدهاست به مردم بگویند تاریخ آندلس مربوط به شما نیست و این رویای انسان غربی است که هویت شما را میسازد و باید در پی آن باشید. به عنوان مثال میتوان به موضوعی غمانگیز و دردناک در سالهای اخیر، یعنی تملک و تصاحب مسجد کوردوبا توسط کلیسای کاتولیک اشاره کرد؛ مکانی ارزشمند که حتی پس از وقایع دردناک سقوط آندلس با نام «مسجد کلیسای کوردوبا» شناخته میشود.
"فقط در کتابخانه بیتالحکمه بغداد چهار میلیون جلد کتاب موجود بود و در اسپانیا سالانه ۸۰ هزار جلد کتاب گردآوری یا نوشته میشد"
در همین برنامه که با حضور زندهیاد نادر طالبزاده روی آنتن رفته بود، دکتر سهیل اسعد، محقق، مجری تلویزیون و مبلغ آرژانتینی بینالمللی جهان اسلام نیز در زمینه سانسور و کتمان حقایق بیان کرد: تعجبآور است که امروزه اروپا وقتی بهدنبال یک «مادر تاریخی» برای خودش میگردد از یونان و روم و همچنین دین یهودیت و مسیحیت بهعنوان پدران و مادران [تاریخی] خود یاد میکند اما از یکی از مادران اصلی خود یعنی اسلام و عربیت هیچ نامی بر زبان نمیآورد و ۸۰۰سال نقشآفرینی فعال، تمدنی و علمی ناشی از حضور مسلمانان را از صفحات تاریخی خود حذف میکند. وی با اشاره به تجربه زیسته خود دراین خصوص میافزاید: زمانی که در مالاگا حضور داشتم، مشاهده کردم و دیدم در کتابهای تاریخ که در مدارس آنجا تدریس میشد تاریخ آندلس در یک صفحه خلاصه شده بود، این درحالیبود که برای یک برهه + تاریخی ۵۰ساله، حدود ۱۰۰صفحه را اختصاص داده بودند و ۸۰۰سال تاریخ واقعی آندلس را در یک صفحه بیان کرده بودند.
[شهید حاجقاسم سلیمانی در سخنرانی ۲۷ بهمنماه ۱۳۹۲ خود و در تحلیلی واقعبینانه از رخدادهای تاثیرگذار تاریخ اسلام میگوید: مهمترین حادثه اولیه تاریخ اسلام در سال ۱۴۹۲، «سقوط آندلس» بود. دورانی که میتوان آن دوران (تمدن ۸۰۰ساله) را نقطه اوج صعودی جهان اسلام دانست اما با سقوط آندلس در سال۱۴۹۲ که با پیدایش قاره آمریکا همزمان میشود، جهان اسلام یک سیر انحطاطی، قهقرایی و نزولی را طی میکند.]
آندلس، تجربه تلخی که میتواند در شکلی دیگر تکرار شود
سرنوشت این قهرمانان مسلمان که در سایه طرفداری از دین و آیین خود به بزرگترین قدرتها رسیدند و عالیترین نمونههای تمدن را از خود به یادگار گذاردند، میتوانست به گونهای دیگر رقم بخورد ولی از آن ساعتی که قدرتطلبی، چنددستگی، سبکزندگی غربی و در یک کلام عدم پرهیز از معاصی و گناه در میان آنها شایع شد و دست از احکام مقدس اسلام برداشتند، اسباب نابودیشان فراهم شد. به گونهای که حتی آن دوران طلایی تمدن اسلامی به کارشان نیامد و از نگاه متکبرانه فاتحان، به مورهایی حقیر که از دین خودشان دست برداشته بودند تبدیل شدند. در این میان مهمترین عاملی که باعث شد آن تمدن ۸۰۰ساله ساقط شود، شیب تند انحطاطی بود که زمینه را برای فروغلتیدن و سقوط بهمنوار آن فراهم کرده بود.
سرنوشتی تلخ که اگر مایه عبرت نباشد، میتواند به عاملی برای تکرار آن تراژدی در شکلی دیگر تبدیل شود.
آندلس، الگوی غرب علیه ایران
بهمن لواسانی - گروه فرهنگ و هنر
اسناد تاریخی نشان میدهد که علمای مشهور آندلس، معتقد بودند که سطح فرهنگ اسلامی قشرهای مردم در دوره فراجامین حکومت مسلمانان در آندلس، چنان پایین رفت و حقایق قرآنی به اندازهای مهجور ماند که بسیاری از مردم حتی در روخوانی قرآن هم ناتوان شدند. نزاع خانوادگی غرناطه بر سر قدرت و پس از آن دوره جنگهای «استرداد» باعث سقوط آندلس شد تا همه شهرهای اسلامی در این کشور سقوط کند.این موضوع سبب شد تا دانشمندان مسلمان آندلسی با گرد آمدن در شهرهای جنوبی آندلس در عهد دولت بنینصر، آخرین مراحل کمال علوم اسلامی(حساب، نجوم، طب ادبیات و...) را دیدند ولی خیانتها و همکاری درباریان با دولت قشتاله به کلی اسباب اسلام را از این سرزمین برچید. در حقیقت طبق گزارشهایی از آخرین روزهای غرناطه در سالهای (۸۹۷ - ۸۶۸ه) دخالت ثریا، زن مسیحی و مقابله او با عایشه زن مسلمان ابوالحسن، امیر غرناطه، از عوامل مهم فساد و فروپاشی دولت غرناطه در جنوب آندلس ذکر شده است. (زبیـب، موسوعه المغرب العربی، ج ۳ ص۳۹۳)
در اسناد تاریخی آمده است: زنی از باسک(ثریا) آندلس را به سقوط کشاند. فرزندان این دو زن فتنهای در روزگار کوتاه و پایانی آندلس رو به مرگ برپا کردند که در مدت کوتاهی زمینه را برای واگذاری شهر به دشمن و درهم شکستن مقاومت مردمی و بیاثـر مانـدن دلاوریها و ایستادگیهای بیمانند آنان فراهم کرد.
"گروههای دانشجویی از انگلستان و فرانسه و کشورهای دیگر اروپایی به قصد آموزشهای علمی به سوی مراکز علمی مسلمانان رهسپار میشدند"به گزارش همـین نویسـنده، مردم به جرگه هواداران صلح و مخالفان آن تقسـیم شـدند و شـیطانهای اِنسـی، مردم را به صلح با نصارا فرا میخواندند.
دولت قشتاله نیز شهرهای دولت بنینصر را در غرناطه با محاصرههای درازمدت تصرف میکرد؛ چنانکه مردم مالقه، مهمترین شهر و مرکز تجاری دولت غرناطه از سختی روزهای محاطره به قحطی دچار شدند. غرناطه نیز پس از هفت ماه تاب آوردن در برابر محاصره تسلیم شد و امیرمحمد بنعلی پس از امضای قرارداد صلح با شاه قشتاله، آندلس را به قصد مغرب ترک کرد و در ملیله (مغرب اقصی) در ملک خصوصیاش ساکن شد. عوامل فراوان دیگری نیز موجب سقوط آندلس شد اما مهمتـرین عامـل ایـن سـقوط را کمتوان شدن بازوی معنوی مسلمانان(عامل انتشار اسلام در اسپانیا) باید دانست. در حقیقت مهمترین علت ضعف عامل معنوی، اسلام سنی اموی بود که مانع پیشرفت اسلام راستین (مکتب اهلبیت) شد. این پدیده خود را در قالب نزاع تشیع و تسنن هم نشان داد.
استمرار درگیری عقیدتی از شرق به غرب هم از دیگر عوامل مهم سقوط بود که نزاع تشیع و تسنن را با یکدیگر پدید آورد. همین موضوع باعث شد پس از سقوط آندلس، خاورشناسان غربی همچنان موضوع تقابل شیعه و سنی را بهعنوان یک راهکار برای تضعیف اسلام درنظر بگیرند که همچنان نیز بر این موضوع اصرار دارند. توجه امام خمینی(ره) به موضوع وحدت مسلمانان با پیروزی انقلاب اسلامی در حقیقت مقابله با همین تفکر و احیای تمدن جدید اسلامی است. اینکه هنوز غربیان بر سور دوقطبی بودن مسلمانان میدمند بر این اساس است که بهواسطه آن توانستند از صدور اسلام واقعی به غرب جلوگیری کنند و هنوز این راهکار را بهعنوان بهترین راهکار میدانند و در رابطه با کشورهای مسلمان به ویژه ایران به کار میبرند.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۵ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران