دهگفتار از شاهنامه پژوهان برجسته جهان منتشر شد
به گزارش خبرنگار مهر، نشر تاریخ ایران کتاب «ده گفتار درباره شاهنامه فردوسی» نوشته گروه نویسندگان شامل فرانکلین لوئیس، چارلز ملویل، الگ گرابار، دیک دیوس و دیگران، ترجمه فهیمه شکیبا (عضو هیأت علمی دانشگاه ولیعصر (عج) رفسنجان) و علیرضا مهدینژاد را با شمارگان هزار نسخه، ۳۳۲ صفحه و بهای ۱۴۰ هزار تومان منتشر کرد.
مقالات کتاب شامل این عناوین است: «شاهنامه فردوسی یکی از آثار «ادبیات جهان»، «رشیدالدین و شاهنامه»، «چرا شاهنامه مصور شد؟»، «شاهنامه: بین سامانیان و غزنویان»، «مسئله منابع فردوسی»، «دین در شاهنامه»، «اخلاق جنگ و صلح در شاهنامه فردوسی»، «مرگ پادشاهان: هویت گروهی و تراژدی «نژاد» در شاهنامه فردوسی»، «مار و جادو: انسانیت، جنسیت و نیروهای اهریمنی در شاهنامه فردوسی» و «کهنالگوی شیاد در شاهنامه».
کتاب حاضر، مجموعه ده مقاله درباره شاهنامه فردوسی است که در آنها به برخی مفاهیم و مضامین ادبی، تاریخی، دینی، هنری، داستانی، اعتقادی و اجتماعی در حماسه ملی ایران پرداخته شده است. مقالههای برگزیده، به قلم برجستهترین استادان و پژوهشگرانی که اغلب، غربی، و گاه ایرانیان در غرب تحصیل کردهاند و در حوزههای ادبیات فارسی، تاریخ، ایرانشناسی و مطالعات اسلامی صاحبنظرند نوشته شده است؛ بنابراین، مقالات از اعتبار علمی و نکتههای تازه و درخور توجهی برخوردارند. از آنجا که تاکنون این آثار یکجا و سنجیده ترجمه نشده و فقط ترجمههایی از چند مقاله موجود است، مترجمان اثر حاضر، کوشش کردهاند تا ترجمهای دقیق از این مقالات، که عمده آنها در مجله مطالعات ایرانی در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۵ منتشر شده است، ارائه دهند تا کارگشای علاقهمندان، بهویژه شاهنامهپژوهان در پژوهشهای آتی باشد.
در کتاب نخست پنج مقالهای آورده شده که در آنها، بهطورکلی، موضوع شاهنامه مطالعه و بررسی شده، سپس، پنج مقاله مرتبط با مفاهیم دین، جنگ و صلح و اخلاق، مرگ، نیروهای اهریمنی و شیاد در شاهنامه برگردان شده است.
مقاله «شاهنامه فردوسی یکی از آثار ادبیات جهان» مقدمه فرنکلین لوئیس درباره شاهنامه فردوسی در ویژهنامه نشریه مطالعات ایرانی است. لوئیس دانشیار زبان و ادبیات فارسیِ گروه زبان و تمدنهای خاور نزدیک دانشگاه شیکاگو است. او در این مقاله، جایگاه اثر فردوسی را میان دیگر آثار کلاسیک جهان نشان داده و به حق شاهنامه را «شاهکار ادبیات جهان» نامیده است.
"لوئیس دانشیار زبان و ادبیات فارسیِ گروه زبان و تمدنهای خاور نزدیک دانشگاه شیکاگو است"به عقیده او، آثار کلاسیک نبوغ ملی جامعه را نشان میدهد و عمدتاً جدیت و هدفی والا برای سرودن آنها وجود داشته است. اما وظیفه منتقد دانا، معرفی اثری ماندگار و جهانشمول است که بتواند انسان را سر شوق آورد، قدرت پروردن روح آدمی و همراهساختن او را با خود داشته باشد، معقول و منطقی، و عاری از هرگونه تعصب مطلب را بیان کند و از هذیان و آشفتهگویی دور باشد. اهمیت کار لوئیس در این است که خواننده با پژوهشهای قدیم و جدید درباره شاهنامه، ترجمههای شاهنامه به زبانهای مختلف و دیدگاه غربیان درباره این حماسه ملی، که لوئیس آن را حماسهای جهانی میداند، آشنا میشود.
مقاله «رشیدالدین و شاهنامه» از چارلز ملویل، استاد تاریخ ایران در دانشکده مطالعات خاورمیانه و آسیایی کمبریج و مدیر مؤسسه بریتانیایی مطالعات ایرانی است. او از ویراستاران جلد هفتم تاریخ ایران کمبریج و جلد دهم تاریخ ادبیات ایران بوده است؛ پژوهشهای او اغلب در زمینه تاریخ و تاریخنگاری ایرانِ دوران میانه، بهویژه دوران مغول و صفوی (سدههای سیزدهم تا هفدهم میلادی)، مطالعات متون تصویری نسخ خطی ایرانی، بهویژه شاهنامه فردوسی، و تاریخ گاهشماری ایرانی است. مقاله او سال ۲۰۱۶ در مجله انجمن رویال آسیاتیک چاپ شده است.
او اینجا به روایات مربوط به تاریخ پیشدادیان، بهخصوص نسخه اخیراً تصحیحشده جامعالتواریخ رشیدالدین، پرداخته و آن را با نسخه فارسی تاریخ بلعمی و نظامالتواریخ قاضی بیضاوی مقایسه کرده است؛ نتایج این پژوهش نشان میدهد که رشیدالدین در این بخش از کتاب خود بیشتر بر پیامهای آموزنده فردوسی، عدالت و دستاوردهای نخستین شاهان تأکید دارد، نه بر داستانهای شاهنامه. مورخان پس از رشیدالدین نیز، ظاهراً بیشتر جنبههای ادبیروایی شاهنامه را در آثار خود منعکس کردهاند.
مقاله «چرا شاهنامه مصور شد؟» از الگ گرابار است؛ او استاد بازنشسته مؤسسه هنرهای اسلامی آقاخان در دانشگاه هاروارد و مدرسه مطالعات تاریخی مؤسسه مطالعات نوین در پرینستون و در اصل استاد هنرهای زیبا در دانشگاه هاروارد و تاریخنویس و باستانشناس هنر بوده است. تخصص اصلی او در زمینه تاریخ هنر اسلامی و هنر ایرانی بود و در اروپا و آمریکا و خاورمیانه در رشتههای مربوط به فرهنگ شرق، در زمینه تاریخ دوران میانه، تاریخ هنر، زبان و ادبیات شرق تحصیل کرده بود. در این مقاله به این موضوع پرداخته است که چگونه قدمت تصاویر شاهنامه به حدود سیصد سال بعد از پیدایش متن میرسد. او سعی کرده است راههای ممکن برای این ناهمگونی را معرفی کند و راهحل آن را در پیامدهای اجتماعی و ایدئولوژیک حکومت مغول یا ویژگیهای فرهنگ مدنی آن بداند.
مقاله «شاهنامه: بین سامانیان و غزنویان» از غزال دبیری است که دکتری ایرانشناسی خود را از دانشگاه یوسیالای گرفته و اکنون مدرس و مسئول برنامهریزی درسی زبان و ادبیاتفارسی در دانشگاه کلمبیاست؛ عمده پژوهش او در حوزه ادبیات فارسی و عربی باستان است.
"او در این مقاله، جایگاه اثر فردوسی را میان دیگر آثار کلاسیک جهان نشان داده و به حق شاهنامه را «شاهکار ادبیات جهان» نامیده است"او در این مقاله ساختار داستان ساختگی سامانیان درباره پذیرش اولیه شاهنامه را بررسی و آن را با شاهنامه و بستر تاریخی و حماسههای ساختگی پس از آن مقایسه کرده است. او معتقد است هدف، محتوا و کارکرد شاهنامه با تاریخ و اشعار دهههای قبل و بعد از آن فرق دارد. این عامل سبب شده است پذیرش و محبوبیت شاهنامه نزد برخی شاهان با تأخیر مواجه شود.
مقالههای «مسئله منابع فردوسی» و «دین در شاهنامه» از دیک دیویس، نویسنده، شاعر و مترجم برجسته انگلیسی و استاد بازنشسته گروه فرهنگ و زبانهای خاور نزدیک دانشگاه ایالتی اوهایو است. او فارغالتحصیل ادبیات انگلیسی از دانشگاه کمبریج و دانشآموخته دکتری ادبیات فارسی از دانشگاه منچستر است و اکنون در دانشگاه اوهایو ادبیات فارسی تدریس میکند. علاوه بر تدریس، بهعنوان نویسنده و مترجم، آثار ادبی زیادی را از خود بهجای گذاشته و مقالات، کتابها و ترجمههای زیادی را در حوزه ادبیات فارسی (درباره شاهنامه، رباعیات خیام، آثار عطار نیشابوری، داستانهای عاشقانه قدیم ایرانی و ویس و رامین) نوشته است.
اینجا، دو مقاله از او به فارسی برگردان شده است: «مسئله منابع فردوسی» پیشتر ترجمه شده و سپس نقدی بر آن نیز نوشته شده است.
مترجمان اثر حاضر به ترجمه پیشین دسترسی نداشتند، اما به سبب اهمیت مطلب و معرفی منبعشناسی فردوسی این اثر مجدد برگردان شد. در این مقاله، درباره منابع اصلی فردوسی در سرودن شاهنامه صحبت شده و گفته شده است بخش افسانهای حماسه فردوسی تا ظهور ساسانیان احتمالاً برگرفته از اشعار شفاهی است نه منابع مکتوب و فقط بخش مربوط به ساسانیان برگرفته از منابع مکتوب است؛ در مقاله «دین در شاهنامه» نیز دیویس درباره این موضوع بحث میکند که چرا فردوسی شاهنامه را با اشارهای جزئی به آفرینش جهان آغاز کرده و با داستان زردشت شروع نکرده و حتی بحث آفرینش و تاریخ بشری را از دیدگاه قرآنی آن مدنظر قرار نداده است؛ فردوسی در بخشهای بعدی پیشینه دینی ایران پیش از اسلام را بهتصویر کشیده، اما با کماهمیت جلوهدادن تضادهای مذهبی در تاریخ ایران، از شروعکردن شاهنامه با داستان تغییر کیش گشتاسپ به آئین زردشت اجتناب کرده است. دیویس در این مقاله به نقش خدا و عدل الهی در شاهنامه پرداخته است.
مقاله «اخلاق جنگ و صلح در شاهنامه فردوسی» از محمدجعفر امیرمحلاتی پژوهشگر، استاد دانشگاه و دیپلمات پیشین ایرانی است که دکتری مطالعات اسلامی را از دانشگاه مکگیل اخذ کرده، در دانشگاههای کلمبیا، پرینستون، ییل و جورجتاون در حوزه جهان اسلام تدریس کرده و در سال ۲۰۰۴ فلوشیپ مطالعات ایرانی را از دانشگاه هاروارد گرفته است. او در سال ۱۹۸۹ سفیر ایران در سازمان ملل بود و نقش مهمی برای پایاندادن به جنگ ایران و عراق در مذاکرات داشت. در این مقاله اخلاق جنگ و صلح را در شاهنامه بررسی و مشخص کرده سهم ایرانیان در ادبیات جهانی و روش سازش آنها در تاریخ ریشه در سنت ایرانی اسلامیشان داشته است.
مقاله «مرگ پادشاهان: هویت گروهی و تراژدی «نژاد» در شاهنامه فردوسی» از ادموند هیز، دکتری دانشگاه شیکاگو در گروه زبانها و فرهنگ و تمدنهای خاور نزدیک، است؛ او در این مقاله تأکید میکند شاهنامه بیانگر هویت طبقه اشرافزادگان و نجبای دهقان است چراکه فردوسی خود از طبقه زمینداران خراسان بوده و سعی داشته با تجدید تاریخ و ادبیات ایران پیش از اسلام هویت قومی دهقانان را بار دیگر زنده کند.
"به عقیده او، آثار کلاسیک نبوغ ملی جامعه را نشان میدهد و عمدتاً جدیت و هدفی والا برای سرودن آنها وجود داشته است"در این مقاله، سلطنت و مرگ آخرین شاه ساسانی یزدگرد سوم، که در بخش پایانی شاهنامه آمده، مطالعه شده است تا دگردیسی از دوره پادشاهان ایرانی به دوره اسلامی بررسی و دورهای که فردوسی در آن میزیسته بهتر درک و موضوع تراژدی نژاد در دوره تحول از پیش از اسلام به دوره اسلامی فهمیده شود.
مقاله «مار و جادو: انسانیت، جنسیت و نیروهای اهریمنی در شاهنامه فردوسی» از لوری پیرس، دکترای زبان و ادبیات فارسی از گروه فرهنگ و زبانهای خاور نزدیک دانشگاه شیکاگو، است. در این مقاله، نقش نیروهای اهریمنی در شاهنامه بررسی شده است. یکی از جالبترین روایات در این باره داستان ضحاک و مارهای روییده بر شانه او است که بر این سرزمین فرمانروا میشود. ضحاک و مارهای او صورت جسمانی دارند، اما مخلوقات اهریمنی همیشه مادی نیستند و جسم ندارند و عمدتاً به صورت نیروهای وسوسهکننده هم ظاهر میشوند. در این مقاله ارتباط انسان و آفریدههای اهریمنی، اینکه چگونه بدی به شیوه تبعیضگونه جسمیتیافته، مطالعه شده و گفته شده است مرد و زن از نظر توانایی مقابله با نیروهای اهریمنی در شاهنامه متفاوت عمل میکنند و به روشهای گوناگون از اهریمن فریب میخورند که این نشاندهنده تصویر پیچیده و چندلایه بدی است که همهجای شاهنامه دیده میشود.
مقاله «کهن الگوی شیاد در شاهنامه» از سباستین دن اوجیل، دانشجوی کارشناسیارشد نظریه ادبی، مطالعات فارسی و فلسفه در دانشگاه لیدن هلند است.
علایق پژوهشی او اسطورهشناسی تطبیقی و فلسفه آلمان و عمده فعالیت تخصصی او، درحالحاضر، درباره اسطوره مانی و مطالعات فیلسوف آلمانی، هانس یونس، است. در این مقاله، به این سوال پاسخ داده میشود که آیا چیزی به نام کهنالگوی شیاد در شاهنامه وجود دارد؟ ازآنجاکه کهنالگو مفهومی روانشناختی در مطالعات یونگ است، نویسنده روایت اکواندیو در شاهنامه را تحلیل و الگوی شیاد در فرهنگ ایرانی را بررسی کرده است.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران