برگهایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش دوازدهم)، علی شاکری زند - Gooya News
بختیار یک شخص نیست؛ یک راه است؛ راه امروز و آیندهی ایران
شاپور بختیار گفتوگو با دکتر سنجابی دربارهی صدور اعلامیهی سهمادهای، در بازگشت او از پاریس را، که در بخش پیشین آغاز آن نقل شد، ادامه میدهد.
توضیحات دکتر بختیار دربارهی این خبط تاریخی دکتر سنجابی و بطور کلی رفتار وی در این زمینهها در همه جا یکسان است؛ چنانکه در مصاحبهای که سه سال پس از افتادن زمام اختیار کشور به دست خمینی طی مصاحبه ای با رادیوی نهضت مقاومت ملی چنین میگوید:
« سئوال ـ ببخشید؛ ممکن است بفرمائید در چه موقعیتی این اعلامیه امضاء شد؟
دکتر بختیار:
« ایشان بعد از اینکه سهـ چهار روز پاریس بود تقاضای "شرفیابی" به حضور امام کرد. یک مذاکراتی با خمینی کرد. البته هنوز خمینی بر خر مراد سوار نشدهبود و با خودش گفت خوب، با جذب کردن سنجابی که نفر اول جبهه ملی است ـ چون [او] رئیس هیأت اجرائی بود ـ من میتوانم اینها را مهار بکنم. و تمام عناد خمینی با من [از] اینست که او را توانست مهار بکند، بنده را نتوانست و هنوز نتوانستهاست. و این مسأله خیلی جالب توجه است و چیزی که ملت ایران باید بداند اینست که در این اعلامیه یا در واقع این قرارداد یکجانبه، آقای سنجابی نوشتهاست که سلطنت ایران مشروعیت خود را از دست داده و فاقد پایگاه شرعی است و رژیم آینده ایران بایستی بوسیلهی رفراندم و آراءِ عمومی بر اساس موازین اسلامی تعیین شود، و نکتهی قابل توجه و تأمل اینست که برای اولین دفعه زیر قلم یک جانشین مصدق، در یک متن سیاسی، حکومت بر اساس موازین اسلامی پیداشد.
"البته هنوز خمینی بر خر مراد سوار نشدهبود و با خودش گفت خوب، با جذب کردن سنجابی که نفر اول جبهه ملی است ـ چون [او] رئیس هیأت اجرائی بود ـ من میتوانم اینها را مهار بکنم"در حالیکه هیچوقت و مطلقاً چنین چیزی بفکر کسی نمیرسید. ما در مکتب مصدق هیچوقت در باب سیاست صحبت از اسلام نمیکردیم. اسلام دین ماست. مسلمانی مربوط به خود من است، مربوط به سیاست و اداره کردن مملکت نیست. اگر دیگری نظری غیر از این دارد، من مفتخرم که همیشه و بخصوص از سه سال پیش بیپرده و با کمال صراحت در تمام مصاحبهها گفتم که من یک لاییک هستم.
این را تعبیر کردند [به این] که من ملحدم، در حالیکه ملحد و لاییک فرسنگ ها اختلاف دارند.»
«ملحد همانطور که میدانید کسی است که معتقد به هیچ چیز نیست. لاییک کسی است که در اداره مملکت کار را دست آخوند نمیدهد. حالا هم بنده باز لاییک ماندهام. خلاصه راجع به آقای سنجابی و این قراردادی که امضاء کردهبودند، باید بیاد داشت که زیبایی این قرارداد، اینجاست که یک طرف امضاء کردهبود و طرف دیگر امضاء نکردهبود. یعنی کریم سنجابی با نهایت خفت و در شرایط بسیار ننگین امضاء کردهبود.
"و تمام عناد خمینی با من [از] اینست که او را توانست مهار بکند، بنده را نتوانست و هنوز نتوانستهاست"خمینی اصلاً طرف را لایق این ندانستهبود زیر آن امضاء بگذارد. یعنی من و تو یکی؟ چنین چیزی محال بود، او خودش را مافوق این چیزها میدانست و ایشان به عنوان اینکه یک کار افتخار آمیز انجام دادهاند دیگر کانادا هم تشریف نبردند. یک دلیل پوچی هم مطرح کردند که "چون نمایندهای هم از اسرائیل آنجاست من آنجا نمیروم." بنده میخواهم ببینم در کجای سازمان ملل و سازمانهای جهانی نمایندهی اسرائیل نیست؟ در تمام ارگان ها هست. چطور آنجا تحملش را دارید اما اینجا تحملش را ندارید؟ این هم از آن حرفها بود.
بالاخره ایشان برگشتند و بصورت فاتح برای آن اشخاص ابلهی که این آدم را دائما کوک میکنند شروع به رجزخوانی کرد[ند] که من همچه کاری کردهام. ولی تا آمد من گفتم: شما "به چه دلیل و بچه مجوزی امضاء کردید؟" گفت که " اکثریت رأی خواهدداد." گفتم که "اکثریت هم رأی بدهد شما با شرایط هیأت اجرائی رفتید و بایستی تابع دستور هیأت اجرائی باشید.
شما از حدود اختیارات خودتان تجاوزکردید. خاصه اینکه اصلاً من این را قبول نمیکنم که ما به دست خودمان آخوند را بیآوریم و بگذاریم حاکم بر مقدرات ما بشود." ایشان گفت که "من به تو (بمن گفت - ناشر) قول میدهم که این شخص روحانی که من دیدم، یک دنیا صلح و صفا و برادری و انسانیت است و وقتی برگردد میرود در قم و در آنجا مشغول عبادت میشود. گاهی هم اگر خوششآمد ما میرویم سلام و علیکی با او میکنیم." ببینید چطور همه چیز را با سهلانگاری برگذارمیکند. وقتی سرنوشت یک ملتی، یک جامعهای، یک منطقهای در دنیا، با این طور مسائل ارتباط پیدامیکند آن مردانی که در اتفاقات مسئولیت دارند، باید از یک فلز خاصی باشند و این فلز را او نداشت و ندارد.»
«بعد اختلاف ها بالاگرفت. به این معنی بالاگرفت که همان روزها بود که شاه تصمیم گرفتهبود به شخصیت های ملی روکند.
"اگر دیگری نظری غیر از این دارد، من مفتخرم که همیشه و بخصوص از سه سال پیش بیپرده و با کمال صراحت در تمام مصاحبهها گفتم که من یک لاییک هستم"و اینجا من میرسم به دکتر صدیقی. شاه دکتر صدیقی را مأمور تشکیل کابینه کردهبود. آقای دکتر صدیقی وزیر مرحوم دکتر مصدق بود. مردی است دانشمند و وطن دوست، بنده مبالغه نمیخواهم بکنم ولی یک آدمی است که گاهی میتواند بگوید نه. اصولاً مرد سیاستمداری که بلد نیست نه بگوید نباید وارد سیاست بشود.
ایشان سعی کردهبود که کابینهای تشکیل بدهد. بمحض اینکه خبر رسید بگوش سنجابی، شروعکرد به پخش اعلامیه بوسیله فروهر و فرستادن اشخاصی، با کمال عدمنزاکت، که شما نباید قبول کنید. به توچه اصلا؟ معنی ندارد کسی که شما اعلامیه صادر می کنید که عضو جبهه ملی نیست و ۱۵ سال اینجا نمیآید ـ بگذریم از اینکه ۱۵ سال نیامدن ایشان مسئلهای نبود، برای اینکه ۱۰ سال بود که جبهه ملی عملاً جلسه تشکیل نمیداد و خود آقای سنجابی هم ۵ سالش را در آمریکا بود ـ در کارش دخالت میکنید. ولی در هر حال بنده به آقای سنجابی این اعتراض را کردم و گفتم "آقا ما آرزو داشتیم که یک آدم ملی بیآید سرکار ـ و این یک جوابی هم هست به آن آدمهای ابلهی که میگویند من جاه طلب بودم ـ این آقا میآید سرکار که این زنجیر را تکان بدهد، و وضعیتی ایجاد بکند که راه برای یک انتخابات آزاد برای آن آزادیهائی که ما ۲۵ سال [است] برایش مبارزه میکنیم و زندان میرویم، بازشود. پس این کارشکنیها را چرا میکنید؟ اگر که فردا شاه شریف امامی را مأمور تشکیل دولت بکند ـ شما اینطور با او رفتار کنید ـ با این هم همانطور رفتار کنید، اینکه نمیشود.
"این را تعبیر کردند [به این] که من ملحدم، در حالیکه ملحد و لاییک فرسنگ ها اختلاف دارند.»«ملحد همانطور که میدانید کسی است که معتقد به هیچ چیز نیست"پس میخواهید بگوئید که خودم باید باشم، آخر خودت هم که نمیشوی."»
«به ایشان گفتم که " شما رفتید و با امام بیعت کردید، نمی توانید هم طرفدار جمهوری اسلامی باشید و هم طرفدار مشروطه سلطنتی ـ بعد هم ایشان را دیگر ندیدم تا یک جلسه بعد از آن که خود من و ایشان هر دو جداگانه دعوت شده بودیم به کاخ نیاوران. وقتی من دعوت شدهبودم، در ابتدا صحبت از حکومت آقای صدیقی بود. و من قول دادهبودم که از صدیقی یا هر آدمی مثل او، و در این حدود، پشتیبانی بکنم. وقتی که آقای سنجابی رفتهبود کاخ نیاوران، این طوری که شاه میگوید، خیلی خضوع و خشوع کرد و چه گفت و چه گفت. من مذاکراتم با شاه در حدود قانون اساسی بود.
چسبیدهبودم به قانون اساسی و هیچ راهی هم جز این نه میتوانستم داشتهباشم نه میخواستم ارائه بدهم.»
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۵ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران