آموزههایی از زندگی هنریک مجنونیان
او را میتوان از تبار ایرانیانِ ارمنی دانست که در سختکوشی، نوآوری، و علماندوزی زبانزد هستند؛ میدانیم که هممیهنانِ ارمنیِ ما، در زمینههایی مانند معماری، موسیقی، مکانیکی، تآتر، سینما، پزشکی، آموزش و پرورش، و... به نسبت جمعیت خود، در ایران بسیار اثرگذار بودهاند. مجنونیان هم با ترجمه و تألیف حدود شصت جلد کتاب با موضوع محیط زیست، یکی از معدود کسانی بوده که فعالانه و پیگیرانه، خوراک فکری درخور اعتنا و کممانند برای مدافعان طبیعت فراهم کرد. او همچنین بهمدت چند دهه در دانشکدهها و آموزشکدهها و خانهی خودش، به تربیت دانشجو و محیطبان و کنشگر محیط زیست پرداخت.
دربارهی دورههای کاری و آثار مجنونیان، در فضای اینترنت میتوان مطالبی یافت. اما، آثار او بسیار زیاد هستند و شامل زمینههایی مانند کلیات حفاظت محیط زیست، اصول حاکم بر منطقههای حفاظتشده، تالابها و دیگر محیطهای آبی،
حفاظت محیط های کوهستانی، پیمانهای جهانی محیط زیست، معرفی منطقههای حفاظتشدهی ایران، و...
"مجنونیان هم با ترجمه و تألیف حدود شصت جلد کتاب با موضوع محیط زیست، یکی از معدود کسانی بوده که فعالانه و پیگیرانه، خوراک فکری درخور اعتنا و کممانند برای مدافعان طبیعت فراهم کرد"میشوند. از اینرو ضرورت دارد که این آثار در جایی بهصورت کامل فهرست شوند و نهادی بازنشر آنها را برعهده گیرد و در کتابخانههایی برای دسترسی همگان گردآوری شوند. در اینجا، فقط برای اشاره به وسعت کاری مجنونیان، اشاره میکنم که در موضوع محیط زیستِ کوهستان که در عین اهمیت، کمتر کسی در ایران بهصورت مشخص و مفصل به آن پرداخته، مجنونیان چند جلد کتاب «پُر و پیمان» ترجمه و نألیف کرده است: راهنمای آمادهسازی مناطق حفاظتشدهی کوهستانی (۱۳۷۷)، راهنمای زیستمحیطی توسعهی پایدار کوهستان (۱۳۸۷)، مدیریت زیستمحیطی کوهستان (۱۳۸۷)، محیط زیست کوهستان (۱۳۸۷)، و... . همچنین چند تا از کتابچههایی که در معرفی منطقههای حفاظتشده نوشته، مربوط به محیطهای کوهستانی است که از آن میان میتوان به کتابچههای اشترانکوه، گنو، تندوره، و گلستان اشاره کرد.
مجنونیان منتقد و رکگو بود، اما غرغرو نبود و سختی شرایط را بهانهی کار نکردن قرار نمیداد. در چند سال اخیر، بیماریهایی داشت که بسیار آزارش میداد، اما حتی در این شرایط هم کار کرد و چند کتاب منتشر ساخت که یکی از آنها کار بزرگ تدوین دانشنامهی محیط زیست در همکاری با «شورای کتاب کودک» و نتیجهی آن انتشار جلد نخستِ کتاب در سال ۱۳۹۷ بود.
نکتهی آموزنده در روش کاری مجنونیان این است که او نهتنها با دقت و وسواس، به همهی منابع مورد استفادهاش اشاره میکرد، بلکه نام هر کسی را که در ترجمهها به هر میزان همکارش بوده بر روی جلد اثر ذکر میکرد. چندین بار از او شنیدم که: «نترسید؛ منبع هر جملهای را که از کسی نقل میکنید، یادآور شوید. این کار، اعتبار شما را افزایش میدهد.» و یا: «برای من مهم نیست که بگویند او چند کتاب نوشته یا ترجمه کرده، مهم این است که بچههایی که دوروبرم هستند، حتی اگر کمی کار کردهاند، پروبال بگیرند و به نوشتن ادامه دهند.» این مناعت طبع را در دیگر جنبههای زندگی هم داشت، و از این رو با آن که در دستگاههای دولتی کار کرده بود، آلودهی مجیزگویی برای شریک شدن در منافع طرحها یا گرفتن پست و مقام بهتر نشد. با حقوق خود و حقتألیف (که در چند مورد هم به او ندادند!) بهسادگی میزیست و شبانهروز کار میکرد.
مجنونیان یک میهنپرست واقعی بود.
"از اینرو ضرورت دارد که این آثار در جایی بهصورت کامل فهرست شوند و نهادی بازنشر آنها را برعهده گیرد و در کتابخانههایی برای دسترسی همگان گردآوری شوند"با آن که انتقاد زیادی به شیوهی مدیریت کشور داشت (و این از روحیهی جامعهگرای او برمیخاست) و با وجود آن که به راحتی میتوانست به کشورهای دیگر برود و آسودهتر زندگی کند، با عشق از ایران میگفت و در اینجا ماند. یک بار گفت که به من میگویند چرا به خارج نمیروم... و سپس با صدایی بغضآلود ادامه داد که آخر کجا بروم، تاروپود من با این آبوخاک درهم تنیده شده است... اینجا میهن من است! او با عشق و اشتیاق آثار ادبی ایران، از کلاسیک و نو را میخواند و با حافظهی استثناییای که داشت، اگر طرف گفتگوی خود را مشتاق میدید، از داستانها و ماجراهای این آثار بخشهایی را بازگو میکرد. به یاد دارم که یک بار، حدود یک ساعت به شیرینی و فصاحت داستانهایی از شاهنامهی فردوسی و منظومهی خسرو و شیرین نظامی نقل کرد و تفسیرهایی از آنها بر زبان راند.
مجنونیان، شخصیت محیط زیستیِ پشتمیزنشین نبود؛ تا هنگامی که بیماری و سنِ بالا خیلی آزارش نداده بود، یعنی در سالهایی دراز، با شخصیتهای دیگری مانند بیژن فرهنگ درهشوری، حمیدرضا بیات، فریبرز شکرایی، و هوشنگ ضیایی در کوه و بیابان طبیعتپیمایی کرد، اطلاعاتی را فراهم ساخت و ضمن ترکیب آنها با دانشِ روز، به نشر سپرد.
طبیعتدوستی و علاقهاش به طبیعتپیمایی، او را به محفلهای کوهنوردی نزدیک ساخته بود؛ شخصیتی که بهطور معمول از سخنگاههای رسمی دوری میجست، هرگاه که از او میخواستند، در نشستها و سخنرانیهای ساده و دوستانهی کوهنوردی شرکت میکرد. در همایش مردمی «روز جهانی کوهستان» (۱۱ دسامبر / ۲۰ آذر) در سال ۱۳۸۹ که ازسوی انجمن کوهنوردان ایران برگزار شده بود، لوح عضویت افتخاری انجمن به او اهدا شد.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
* مدیر گروه دیدهبان کوهستانِ انجمن کوهنوردان ایران
۴۷۲۳۲
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران