فرهنگ اسلامی، سیاست و ماکیاولیسم

جام جم - ۲۴ تیر ۱۴۰۲

در کنار پاسخ رسمی وزارت خارجه به بیانیه مشترک عربی/ روسی، تبیین روشن و برهانی سیاست ما فراتر از موضعگیری ساده دیپلماتیک برای جهان و همگان اهمیت دارد و درباره شیوه سیاست‌ورزی اسلامی/ ایرانی، جمهوری اسلامی مستمرا این روشنگری باید ارائه شود تا نه اسلام و هدایت اصلی قرآن و خاندان وحی در کنش سیاسی ما را از یاد ببرند و نه میراث باستانی حکمرانی نیک و خوشنام ایرانی ما را که در دل و ژرفای تاریخ ثبت شده است و روش دادگرانه و مروت‌آمیز حکمرانی قدرتمند و مناسبات عادلانه آسمانی آن را و نه شیوه نادادگرانه شاهان سلطه‌جو را و نه روش کوروش و داریوش را و نه شیوه مغول و روسیه تزاری و انگلیس را !

 همه خوب است مجددا به یاد آوریم که در جواب «نصیحت» رئیس ساواک شاه، امام خمینی بزرگوار (ره ) چه پاسخی دادند: سیاست، به معنای دروغ و پدرسوختگی، سیاست شماست. در اسلام سیاست از دیانت و دیانت از سیاست جدا نیست. سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ما! تکرار این سخن شهید مدرس، خاص آغاز دهه ۴۰ نیست، همین امروز هم، سخن ایران اسلامی برابر آمریکا، چین، روسیه، فرانسه، انگلیس، آلمان و تمام جهان همان باور محمدی و علوی و فاطمی و حسنی و حسینی صلوات‌ا...‌علیهم، همان پیروی امام و مدرس و سلیمانی و همه عالمان ربانی و شهیدان الهی از گوهر اسلام و قرآن است. درحالی‌که سیاست شرق و غرب گرفتار دورویی است و برای منافع دنیوی قراردادهایی سودآور و استفاده از شیر سیاه و زرین فراوان به‌راحتی دروغ می‌گوید و اصول اخلاقی و حقیقت و حقوق ملت‌ها را نفی می‌کند .

سیاست در اسلام و انقلاب اسلامی

در پاسخ به عمل روسیه در ارتباط با خواست غیرقانونی و نامشروع امارات و پیش از آن آوردن نام خلیج ع‌رب‌ی در سخن مقام چینی در مذاکره‌اش با عربستان، باید نکته‌ای کانونی را درخصوص سیاست در اسلام و انقلاب اسلامی که شالوده‌ ارزشی و فرهنگی جمهوری اسلامی است روشن کنیم و هم‌پیمانان ایران به آن توجه کنند. چون ما و آنان به یقین در دو دستگاه اعتقادی و بنیادین ارزشی و دو فرهنگ متمایز می‌اندیشیم و عمل می‌کنیم.

"چون ما و آنان به یقین در دو دستگاه اعتقادی و بنیادین ارزشی و دو فرهنگ متمایز می‌اندیشیم و عمل می‌کنیم"دستگاه باور و عمل و سخن دیپلماتیک ما مبتنی بر اسلام است که معروف و منکرش تخطی‌ناپذیر است و می‌دانیم که جهان مدرن دستگاه دیپلماسی‌اش، اساسا ماکیاولیستی است و هر چیز حلال و حرام که به نفع دنیایی‌شان و قدرت‌شان باشد پیشه می‌کنند ولو خنجر زدن از پشت. ما چنین نمی‌کنیم و همیشه برابر کفر و نفاق باید بیداری و آمادگی‌مان را حفظ کنیم. این است لب مطلب.

هدف سیاست شیاطین

در ارتباط با اینان، ما پیشنهاد و راهی جز رجوع به عقل و حکمت و برهان نداریم و اگر بر حق سر فرود نیاورند، ما چاره‌ای جز ایستادگی بر حق نداریم. ایران اگر قرار بود بر سیاست متکی به زور و گیم و بازی سیاسی و سناریوهای اغوای قدرت سر فرود آورد، این تسلیم را برابر آمریکا محقق می‌ساخت تا به بهای سرسپردگی ۴۰ سال و اندی جهاد سخت و پرمشقت را متحمل نمی‌شد و چون ترکیه و کره‌جنوبی و ژاپن از آغاز راه نهضت آزادی‌گونه را پیشه می‌کرد که در قبال حراج استقلال و حق آزاده زیستن انسانی و عبودیت الهی، دست‌کم از مزایای گوش‌به‌فرمانی شیطان بزرگ و عدم درگیری برای حقوق مسلم خود، سود ظاهری دنیایی و گذرا می‌برد! ما واقفیم که هدف سیاست شیاطین، آن است با بازی‌های گوناگون انقلاب اسلامی را شکست دهند. فضایل و پیروزی‌های جهادش را نفی کنند و به هر قیمت ‌در جهان وانمود سازند نظام دینی بالاخره سبب از کف‌دادگی‌ها خواهد شد و باید به این یا آن بلوک کفر تسلیم شود.

امام و جانشین برحق ایشان (سلام و توفیقات الهی بر عزت‌شان بیفزاید) با درایت تا امروز این بازی شیطانی غرب و شرق را با مقاومت و صبر و کنش عاقلانه خنثی کرده‌اند و در این راه، تنها قرآن و هدایت اهل‌البیت و عقل نوری و شناخت اسلامی و پشتیبانی مردم مددکارشان بوده است. ببینیم چگونه اسلام، رهنمودی روشن برابر بازی کفر دارد؟

 نظام ارزشی با فرهنگ اسلامی

رابطه سیاست در انقلاب اسلامی با نظام ارزشی و فرهنگ اسلامی خدشه‌بردار نیست و این مثلث رو به آسمان نمی‌تواند کنار گذاشته شود و فرو بشکند و در ظلمات ارزش‌های ماکیاولی غرق و از بندگی خدا پرت گردد. معنای مثلث مرزی نامبرده چیست که به ما اجازه نمی‌دهد کوچک‌ترین وقعی به هر قدرت در ارتباط با عمل ماکیاولیستی‌اش بگذاریم؟ 
  جهان مدرن، چه جریان غربی و چه شرقی، چه بلوک سرمایه‌داری نولیبرال و چه بلوک سوسیالیستی درون نظم جهانی بازار سرمایه، و میراث‌خوار بلوک شرق، که راه تمرکزگرایی را در مدیریت اقتصاد جهانی توصیه می‌کند، متکی بر ملاحظات ماکیاولی قدرت هستند. جمهوری اسلامی، به اسلام و منطق الهی متکی است و بازی و تسویل در سیاستش جایی ندارد. 

مؤلفه‌های اسلامی

 اما اسلام چه مؤلفه‌هایی به ما ارزانی داشته است؟
۱- نظام ارزشی اسلام در ارتباطات کذب با حکومت‌های دیگر و رفتار عقلایی با مسلمانان مؤمن، بر‌اساس اخوت و مواسات و با من افق‌شان و کافران بر مبنای پیمان‌داری تا زمانی که پیمان نگه می‌دارم د‌و ایستادگی زمانی که پیمان می‌شکنند و نرفتن زیر بار بازی و ضد‌ارزش‌های کافرانه چون ماکیاولیسم یا خواست‌های مستکبرانه قدرت‌ها و تقاضاهای نامشروع و زورگویانه و هر ذلت، تا جایی که توان داریم و وسع ماست و البته تکلیف همراه و لازم، افزایش مدام قدرت اسلام برای دفاع و‌ عمل بر‌مبنای استقلال و حفظ ارزش‌های الهی است و در این مسیر، توجه به رابطه نظام ارزشی ما و فرهنگ، امری اساسی است. ببینیم این رابطه که باید شالوده سیاست ما باشد کدام است و امروز در روابط مشخص جهانی، چه روشنایی و شناخت و چه معنایی برای ما تدارک می‌بیند و چراغ فرا‌راه ما می‌شود‌؟

قلمرو دیپلماسی در اسلام

نظام ارزشی جمهوری اسلامی در اسلام ریشه دارد و در قلمرو دیپلماسی، مجموعه‌ای از فرآیندهای عقلی، فکری، دیدگاهی، ذهنی، الگوهای رفتاری، روایت‌های دیندارانه و پرهیزهای عملی، شیوه دیدن، گفتن، گفتارهای مذاکره‌ای، فنون تخطی‌ناپذیری که با هیچ توجیهی نمی‌تواند جایگزینی فرصت‌طلبانه بیابد و اصول را نفی کند، اطلاق می‌شود.

"این است لب مطلب.هدف سیاست شیاطیندر ارتباط با اینان، ما پیشنهاد و راهی جز رجوع به عقل و حکمت و برهان نداریم و اگر بر حق سر فرود نیاورند، ما چاره‌ای جز ایستادگی بر حق نداریم"یعنی نظام ارزشی حتی بر تاکتیک‌های سیاسی نظارت دارد، چه رسد به راهبردهای اساسی رفتاری. جمهوری اسلامی نمی‌تواند آنچه که حق الهی و حقوق مردم است، چون دارایی حاکم بذل و بخشش کند و چون شاهی این قطعه از سرزمین اسلامی را تقدیم نظام قدرت جهانی غرب و شرق نماید یا به فرمانش به دیگری اهدا کند‌!

مقاومت بر‌اساس فرمان الهی

جهاد و ایستادگی برای همین انجام فرمان الهی مورد تأکید قرار گرفته مگر آن‌که مردمی به سبب انواع فسادهای قلبی و عقیدتی و فکری و لذات و راحت دنیوی دست از آن بشویند یا زور و قدرت حکومت اسلامی بر قدرت کفر نچربد. البته اگر اراده عبودیت بر مردم غلبه داشته باشد، پروردگار توانا وعده پیروزی داده و انقلاب اسلامی نشان داده که اگر ملتی بر عهدش با خدا وفادار باشد، حتی اگر یک جهان و شرق و غرب علیه آن عمل کند، نتوانند شکستش دهند و پیروزی با اوست !

البته ایمان و نظام ارزشی اسلام و معرفت و شناخت و عمل صالح در کل یک ملت به یک اندازه درونی نمی‌شود و مراتب دارد‌. ارزش‌های الهی در دل و فکر و عمل صالح و جهادی سردار سلیمانی شب‌زنده‌دار و عاشق یکدست و سرمست خدا و اهل‌بیت وحی و پیرو راسخ راه امام و رهبری آسمانی، با قدر و اندازه ایمان کارمندی که مطالبات دنیایی دارد اما بر مشکلات مقاومت صبر می‌کند و به اغتشاش نمی‌پیوندد و علیه ایستادگی اقدام نمی‌نماید، یک قدر نیست و زمین تا آسمان فرق دارد، ولی معیار وحدت، شامل آن کارمند مرد و زن هم می‌شود و لطف خدا شامل حال او ‌می‌گردد. لیک اگر ملتی صرفا دنیاگرا باشد و مخل انجام تکلیف الهی، بدیهی است ایستادگی ملی در راه خدا حذف و غضب خدا شامل حال این ملت می‌شود و شکست و بردگی لویاتان و غول قدرت ظالم و فساد و تیره‌روزی جزای چنین مردمی خواهد بود .

تفرقه و عذاب اضطراب

حال پاسخ به پرسش در ارتباط با بحث ما، به موضوع رابطه نظام ارزشی و فرهنگ‌ ربط بیشتری پیدا می‌کند.

ما برای روشن‌تر کردن رابطه فرهنگ و نظام ارزشی اسلام در سیاست و دیپلماسی ضد‌ماکیاولی جمهوری اسلامی، باید کمی در این‌باره گفت‌وگو کنیم .

فرهنگ مجموعه‌‌ای از رفتارها و کنش‌های شناختی و ذهنی و اخلاقی مردم یک جامعه را در‌بر می‌گیرد. در اینجا اگر مردم ایران بنا به‌دلایل گوناگون قلبی، فکری، اخلاقی، نفوذ فرهنگ کفر و فساد مدرن و بندگی غرب یا شرق را بر اسلام ترجیح دهند، کاملا هویداست برابر نظام ارزشی الهی می‌ایستند و در نتیجه یاری الهی شامل حال این مردم نمی‌شود و عذاب تفرقه و اضطراب و خونریزی و برادرکشی و چاکری و ظلم و ویرانی نصیب‌شان خواهد شد و شیاطین آنها را چون موم برای خدمت به منافع خود مورد بهره‌برداری قرار خواهند داد. پیروی از نظام ارزشی جامعه اسلامی البته بر پایه ایمان به آن و عقل و اراده آزاد صورت می‌گیرد و در یک نظام اجتماعی، ساز‌و‌کار پیچیده قدرت سیاسی، قانون، نهادها، الزام‌ها، آموزش، تشویق، تبلیغ، تنبیه به حفظ ارزش‌ها و پیروی از آن باری می‌رساند تا جامعه اسلامی تداوم یابد. اما در میان انواع ابزارهای حقوقی و نظامی و بوروکراتیک، دو عامل در بقای نظام ارزشی اسلام نقش دارد و با وسوسه شیاطین می‌ستیزد و نفس سوء را مغلوب می‌کند:
۱- حکومت سالم و عادل و حاکمان دادگر و اهل عمل صالح
۲- فرهنگ غنی مردم و سلامت ایمانی‌شان

نقش محوری فرهنگ

فرهنگ نقش محوری در جاری بودن، کارآمدی و حیات نظام ارزشی دارد. این موضوع در جامعه اسلامی زمانی نقش مثبت فرهنگ را ظاهر می‌کند که فرهنگ از هنجارهای فطری و الهی دفاع کند و از ناهنجاری‌های شیطانی، دنیاپرستانه و ضد اخلاقی جامعه را در امان نگاه دارد.

"فضایل و پیروزی‌های جهادش را نفی کنند و به هر قیمت ‌در جهان وانمود سازند نظام دینی بالاخره سبب از کف‌دادگی‌ها خواهد شد و باید به این یا آن بلوک کفر تسلیم شود"نقش فرهنگ در اینجا ایجاد همنوایی بین نظام ارزشی و ‌نظام رفتاری و ذهنی مردم است و در اجتماعی کردن و وحدت عمل کنشگران اجتماعی نقش ایفا می‌کند و امید و پایداری بر اهداف مقدس را افزون می‌سازد و نقش منفی آن کاهش همسازی نظام ارزشی و نظام فرهنگی مردم است. تمام تلاش داخلی و خارجی چهل و‌اند ساله‌  شیاطین در جمهوری اسلامی، همین کاهش و تعمیق شکاف بوده است .

در مناسبات دیپلماتیک هم ما با همین نظام ارزشی و هماهنگی نظام فرهنگی با آن و تقویت نظام ارزشی روبه‌رو هستیم .به نظر من تلاش شیاطین جنی، انسی، نظام استکباری و نظام فرهنگی ماکیاولیستی حاکم بر جهان قدرت، چه غربی و چه شرقی ماهوا در مسیر واداشتن ایران به دست شستن از نظام ارزشی اسلام ناب که همان نظام ولایت و انتظار عدل جهانی معصومانه عج است، می‌کوشد و دارد یکایک فضایل و دستامدهای حاصل از انقلاب اسلامی، امید، صبر و مقاومت ملت را بر باد می‌دهد، زیرا جنگ با توحید درونی‌ترین لایه خواست استکبار جهانی و وادار کردن ما به نفی استقلال اسلامی به سود هژمونی این یا آن قدرت استکباری و کافر است و ما باید بیدار باشیم. اگر غرب با جنگ و تروریسم و کشتار و تحریم نتوانست شاید می‌اندیشند شرق با پیمان‌ها و صلح و اقتصاد و بازی دوستی بتواند ایران را رام  کند و در وضع پیرامونی نگاه دارد و مانع رشدش شود. ایران ضعیف، آرزوی تمام قدرت‌های دنیاگراست .

همنشینی روسیه با اعراب

فکر می‌کنم با تشریح مفاهیم بنیانی، مقصود این مقاله در رابطه با اقدام روسیه در همکاری‌اش با گروه اعراب و امارات روشن باشد. روسیه از پیش باید مطمئن باشد ایرانی که او را از افسردگی و انزوا و انفعال برابر یورش غرب به نوامیس ملی‌اش، نجات داد و یک بار برابر همدستی روسیه باغرب برای شکست ایران در جنگ صدام با ایران به سود دشمنان سرزمین ایران درس بزرگی به اعقابش آموخت، امروز بیش از دیروز قدرت و آگاهی لازم را دارد تا گیم استکباری را خنثی کند.

بازی احاله مرزهای روشن ما برای تعیین،  به ابزارهای نهادهای استکباری سیاستی احمقانه است تا افتخار پیروزی و مقاومت جمهوری اسلامی ایران برابر جهان کفر و نفاق جهانی، جهت حفظ ایران زمین را مخدوش سازند و سلاح قدرت محافظت از نوامیس ملی را از ایران و جمهوری اسلامی سلب کنند و از آن برای ضربه به نظام و توان اسلام و ضعف جمهوری اسلامی سود جویند، چون اگر قرار باشد مسائل سه جزیره به داوری گذاشته شود و وضع حاضر تغییر و حذف شود، اگر هم چنین خیال واهی ممکن گردد، اول قراردادهای گلستان، ترکمانچای و بذل و بخشش دست نشاندگان کودتایی یعنی پهلوی‌ها، هرات و بحرین و قطعه مورد مناقشه با ترکیه که رضاشاه بخشیده و بحرین اهدایی محمد رضا شاه را و...  باید با مذاکره و حل کنیم و پاره‌های ایران را برگردانید تا نوبت مذاکره بر سر جزایر سه گانه برسد و  ثابت کنیم چه چیز  متعلق به ایران است با توطئه و چه چیز از ایران غارت شده است.

رویکرد عقلانی 

یکی از اصلی‌ترین اهداف تغییرات جهانی، قدرت پشت پرده یهودیت جهانی و سرمایه بین‌المللی، ستیز با اسلام است. این را بارها تشریح کرده‌ام. بازی چند جانبه‌گرایی را باید با عقل و چشم اسلام درست درک کرد تا سری را که با شمشیر نتوانستند ببرند، با پنبه نبرند و با گیم چند جانبه‌گرایی، پیمان و ورود در بلوک‌بندی تازه قدرت، استکبار جهانی ضد توحید به اهدافش دست نیاید و  انقلاب اسلامی را به شیر بی‌دم و یال و اشکم بدل نشود. برای همین البته با عقل و خرد باید به رفتار روسیه علنا و بی‌تعارف اعتراض کرد و با تحلیل در رسانه‌ملی مردم را آگاه کرد.

"یعنی نظام ارزشی حتی بر تاکتیک‌های سیاسی نظارت دارد، چه رسد به راهبردهای اساسی رفتاری"روسیه به ایران وامدار است، نه ما به روسیه و همه و هر قدرت جهانی در دهه اول انقلاب به ما ظلم‌ها روا کرده و ما چشم پوشیده ولی فراموش نکرده‌ایم. صبر بر پیمان ضروری اما سکوت برابر ماکیاولیسم علیه ما  جایز نیست و باید به مردم اتکا و اعتماد کنیم و آنان را در معرض آگاهی درست قرار دهیم و پنهان کاری نکنیم و جز خدا از کسی نهراسیم .

مدلی در برابر قدرت‌های نوظهور

ماجرا این است که قطب‌های قدرت نویی، شکل گرفته و قدرت رو به افول آمریکا، رویای یکجانبه‌گرایی و حکومت تک قدرتی‌اش را بر باد رفته می‌بیند اما تغییر چند جانبه گرایی پس پرده به‌وسیله نیروی سرمایه‌سالاری فراملی رهبری می‌شود. در این تغییر ایران یا بر اصول و اسلام و استقلال و آزادی که اصول انقلاب اسلامی است تکیه می‌کند یا گرفتار دام قدرت جهانی شده و به‌عنوان یک قدرت تسلیم به مقررات ظلمانی جهان مدرن تن می‌دهد. قدرت‌های شرق و غرب می‌کوشند با بازی جدید ایران را به درون بازی  استکبار بکشانند و مهارکنند و اجازه تداوم رشد به او ندهند .

مدل قطب اسلامی در تغییر جهانی جدید، مدلی ا‌ست که در آن همچنان اختلافات کشورهای مسلمان دامن زده می‌شود، رقابت ایران و عربستان و ترکیه و کشورهای خلیج از وحدت‌شان جلوگیری می‌کند. زخم‌های کهنه حاصل عمل استعمار قرار نیست التیام یابد.

گاه بی گاه آوردن نام خلیج ع رب ی‌، جزایر سه‌گانه و ... از جمله همان کانون‌های زخم استعماری است که باید اختلاف را زنده و از این اختلافات بهره‌برداری استکباری شود‌. ضمنا مناسبات رقابتی غلط ایران، عربستان، امارات‌ به سود قدرت‌ها و حتی چین و روسیه خواهد بود‌. با این اوصاف هم آشتی دادن و هم حفظ اختلاف سیاستی پدر سوخته‌وار است که با ماکیاولیسم قدرت‌ها سازگار است.

 اما ایران عاقل‌تر از آن است که پشت پرده بازی را نخواند. مشکل شرق و غرب،‌ امروز و فردا و فرداها با ایران آن است که نظام مؤمن سرش کلاه نمی‌رود و گول نمی‌خورد و در چار‌چوب عقل آنان را به روابط معقول و رهایی نیرنگ بازی و گیم به ارث رسیده از آمریکا فرا می‌خواند .

پیام ایران به روسیه باید پیام ایستادگی خدشه‌ناپذیر برابر همه تحرکات ماکیاولیستی این یا آن قدرت و ادامه سیاستش باشد ‌این که ما در سیاست حق محوریم و سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ما و در گیم و وانموده‌های به ارث رسیده از انگلیس و آمریکا شرکت نمی‌جوییم و برخورد ما بر اساس نظام ارزشی و فرهنگی اسلام همچنان بر دفاع از حق و حقوق مسلم‌مان و پافشاری و ایستادگی روی آن حقوق مبتنی است و پند ما آن است که آنان هم سیاست صادقانه را دنبال کنند؛ این برای همگان بهتر است!

.

منابع خبر

اخبار مرتبط

جام جم - ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
خبرگزاری مهر - ۶ اردیبهشت ۱۴۰۱
باشگاه خبرنگاران - ۶ اردیبهشت ۱۴۰۱
خبرگزاری دانشجو - ۱۲ دی ۱۴۰۰
خبرگزاری مهر - ۱۵ خرداد ۱۳۹۹