فلسفه در دانشگاه صنعتی؛ چرا؟؟
به گزارش «مبلغ»- از وقتی که پژوهشگران و نظریه پردازان، بیش از پیش، متوجه دو نکته اساسی شده اند، لزوم توجه جامعه مهندسی و آموزش مهندسی به فلسفه بیش از پیش احساس میشود.
این دو نکته عبارتند از:
۱- مصنوعات تکنیکی برای اینکه کارکرد خود را هر چه بهتر ایفا کند، ضروری است که ابعاد اجتماعی، اخلاقی، انسانی، و ابعادی از این دست، در ارتباط با آنها مورد بررسی، نقادی و ارتقا قرار گیرد. مصنوعی تکنیکی مانند هواپیما را در نظر بگیرید. اگر فعالیتهایی چون آموزش خلبان، سیستم تعمیر و نگهداری، سیستم حراست، نحوه مدیریت هیجان مسافران در حوادث احتمالی، سیستم انسانی و سازمانی برج مراقبت و ... خوب در کنار مصنوع تکنیکی (هواپیما) جفت ِوجور نشود، به کار بردن هواپیما ممکن است منجر به فاجعه شود.
۲- به کارگیری مصنوعات تکنیکی به نحوی گسترده در زندگی روزمره، همانگونه که امروز شاهد آن هستیم، پیامدهای بسیار وسیعی در دو حیطه کنش و ادراک انسانی بر جای میگذارد. به عبارت دیگر، ورود گسترده تکنولوژی به زندگی ما انسانها سبک زندگی و نوع تفکر ما را قویا ًو شدیداً تحت تأثیر خود قرار داده است.
"اگر فعالیتهایی چون آموزش خلبان، سیستم تعمیر و نگهداری، سیستم حراست، نحوه مدیریت هیجان مسافران در حوادث احتمالی، سیستم انسانی و سازمانی برج مراقبت و .."این تأثیر آن قدر جدی است که دیگر جامعه شناسان نمی توانند به تکنولوژی بی اعتنایی کنند. زیرا تکنولوژی واقعیتهای اجتماعی را سخت دستخوش تغییر و تحول قرار داده و پدیده های نوظهور اجتماعی به وجود آورده است.
دیگر روان درمانگران بدون توجه به تکنولوژی نمیتوانند روان درمانگری کنند. زیرا بسیاری از پدیده های روانشناختی، امروزه، ناشی از تکنولوژی است. دیگر توسعه دهندگان دانش بدون توسل و توجه به تکنولوژی نمی توانند برخی از اهداف خود را محقق کنند. مثل کسب دانش از کلان داده ها که جزء با تکنولوژی های جدید امکانپذیر نیست.
دیگر متخصصان اخلاق نمی توانند به تکنولوژی بی اعتنایی کنند. زیرا توسعه تکنولوژی ما را بر سر دوراهیهای اخلاقی جدید قرار داده و پرسشهای جدید اخلاقی برای ما به وجود آورده است. مانند اینکه برخی بر اساس داده های سونوگرافی بر سر دوراهی قرار میگیرند که آیا حق دارند جنین خود را سقط کنند یا خیر؟! دیگر دین پژوهان نمی توانند بدون توجه به تکنولوژی دین پژوهی کنند (چه در معنای فلسفی و چه در معنای جامعه شناختی کلمه دین پژوهی). زیرا فلاسفه تکنولوژی به این نتیجه رسیده اند که تکنولوژی امری ارزش بار است و به این ترتیب برای دین پژوهان پرسش ایجاد شده که آیا ارزشهایی که توسعه تکنولوژی منجر به ترویج آنها میشود با ارزشهای دینی سازگار هستند یا خیر. دیگر اقتصاددانها نمیتوانند بدون ملاحظه تکنولوژی راهبردهایی برای توسعه اقتصادی ارائه دهند.
"به عبارت دیگر، ورود گسترده تکنولوژی به زندگی ما انسانها سبک زندگی و نوع تفکر ما را قویا ًو شدیداً تحت تأثیر خود قرار داده است"زیرا نوآوریها تکنولوژیکی روندهای اقتصادی را سخت دستخوش تغییر میکند. و ... دوباره آن دو نکته اساسی را اشاره وار تکرار میکنم:
یک. کارآمدی تکنولوژی، بخصوص در سیستم های جتماعی-تکنیکی، سخت وابسته به تقویت ساختارهایاجتماعی و انسانی مرتبط با مصنوع تکنیکی است،
دو. توسعه تکنولوژی، بخصوص توسعه سیستم های اجتماعی-تکنیکی ساختارها و ارزشهای اجتماعی را سخت دستخوش تغییر و تحول میکند.
این دو نکته یعنی مسئولیت مهندس نسبت به گذشته وسیع تر شده است.
او دیگر نمی تواند دست به طراحی، تولید و توسعه مصنوعات تکنیکی بزند بدون اینکه به نکته یک و نکته دو توجه کند. اگر به نکته یک توجه نکند، کارآمدی مصنوع تکنیکی یا سیستم اجتماعی-تکنیکی ممکن است دچار خدشه شود. و اگر به نکته دوم توجه نکند، و پیشبینی لازم را در خصوص پیامدهای توسعه تکنولوژی در جامعه نداشته باشد، باز ممکن است راهی را باز کند به امید رسیدن به بهشت که در عمل انسانها را به جهنم رهنمون شود. همانگونه که پیشتر عرض کردم، این دو نکته امروزه، با توسعه روزافزون تکنولوژی و نیز گسترش دانش نسبت به تکنولوژی و پیامدهای آن، بیشتر از گذشته مورد توجه قرار گرفته است. این یعنی چه؟ یعنی ای مهندس ضروری است، تا حدی که نیازت رفع شود، به فلسفه و علوم اجتماعی توجه کنی؟» ممکن است برخی بگویند که مهندس به هیچ وجه نباید به فلسفه و جامعه شناسی توجه کند.
"این تأثیر آن قدر جدی است که دیگر جامعه شناسان نمی توانند به تکنولوژی بی اعتنایی کنند"این وظیفه فلاسفه و جامعه-شناسان است که به اینگونه امور بپردازند.
باید تصریح کرد که این تحلیل نادرست است. فیلسوف و جامعه شناسی که مهندسی و توسعه تکنولوژی را نمی فهمد، چگونه می تواند باعث شود که در طرحهای مهندسی به دو نکته اساسی پیشگفته توجه کافی مبذول شود؟ راهکار کجاست؟ راهکار قطعاً این نیست که ما مهندس را علاوه بر اینکه مهندس است، او را به فیلسوف و جامعه شناس نیز تبدیل کنیم. این راهکاری بسیار افراطی و محکوم به شکست است. راهکار این است که در آموزش مهندسی او را با فلسفه، اخلاق و علوم اجتماعی آن مقدار آشنا کنیم، که فردا در طرحه ای مهندسی که اکنون بیش از پیش به سمت بین رشته ای شدن می روند، بتواند به عنوان مدیر یک طرح مهندسی (که دارای ابعاد اخلاقی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی جدی است) با متخصصان علوم انسانی و اجتماعی ارتباط بگیرد و گفتمان های مختلف علوم انسانی-اجتماعی و مهندسی را به هم ترجمه کرده، به تصمیم معقول برسد. به مهندسان جوان توصیه میکنیم که از مطالعه آثار مربوط به فلسفه، اخلاق و جامعه ِ شناسی تکنولوژی غفلت نکنند.
آشنایی مقدماتی شما با این دانش ها، تأثیر چشمگیری در فعالیت مهندسی شما خواهد داشت.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران