قسمت دویست و نه آپارتمان بی‌گناهان

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱

   سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت دویست و نه 209Apartemane Bi Gonahan Serial Part ۲۰۹

آپارتمان بی گناهان

۶۱-۱

همه به کمک حکمت که در کوچه روی زمین افتاده می آیند و او را بلند می کنند. صفیه که تازه فهمیده چه کار کرده با وحشت و بهت به پدرش نگاه می کند و به یاد می آورد که او را به جای مادرش کشان کشان از آپارتمان بیرون کرد و با شرمندگی می گوید: «همه تون ازم دور بمونید!» و فورا وارد ساختمان می شود و در را پشت سرش می بندد و به ناجی که دنبالش آمده همه اجازه ورود نمی دهد.

ناجی و گلبن به صفیه التماس می کنند که در را باز کند اما صفیه با عجله پشت در را با وسایل سنگین پر می کند و وقتی گلبن کلید می آورد هم در باز نمی شود. اما خیال حسیبه صفیه را تنها نمی گذارد. صفیه وقتی تصویر مادرش را در آینه می بیند آن را می شکند و به تکه ای از آن را به دستش نزدیک می کند.

در طرف دیگر هم خان با درماندگی از روی شرورش می خواهد که ساکت شود اما او مدام خان را تحقیر می کند و می گوید جیلان از او خسته شده و فهمیده امیدی به بهبودی اش نیست. جیلان که حرکات عجیب خان و پریشانی اش را از دور دیده نزدیک ماشین می شود و از خان می خواهد پیاده شود اما خان می گوید: «متاسفم.

"   سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت دویست و نه 209Apartemane Bi Gonahan Serial Part ۲۰۹ آپارتمان بی گناهان۶۱-۱همه به کمک حکمت که در کوچه روی زمین افتاده می آیند و او را بلند می کنند"نمی تونی نجاتم بدی.» و به راه می افتد.

وقتی خان به خانه می رسد و اوضاع را می بیند با عصبانیت ناجی را سرزنش می کند و می گوید: «به خاطر چیزی که هنوز مشخص نیست داغونش کردی!» ناجی هم با عصبانیت می گوید: «دیگه نمی تونستم ازش مخفی کنم.» گلبن هم وقتی می شنود سلامتی ناجی باز هم در خطر است ناراحت می شود.

خان و ناجی به کمک هم بالاخره در را باز می کنند و وارد خانه می شوند و صفیه را می بینند که جلوی پنجره نشسته و به نقشه ای خیره شده است. حکمت وارد خانه می شود و صفیه را در آغوش می گیرد و می گوید: «گذشت دخترم!» صفیه به یاد روزی می افتد که سالها پیش در پارک منتظر ناجی بود و وقتی ناجی نیامد حکمت او را در آغوش گرفت و دلداری اش داد. صفیه فورا از پدرش جدا می شود و می گوید: «بهم نزدیک نشید.» . به اتاقش می رود. صفیه به اتاقش می رود و مادرش را روی تخت می بیند که او را صدا می زند و می گوید: «بیا دخترم.

دیر کردی.» صفیه در آغوش مادرش به خواب می رود.

وقتی گلبن به خانه اش می رود و می بیند جواب آزمایش بارداری اش مثبت شده شوکه می شود و بعد لبخند می زند و بلافاصله گریه اش می گیرد اما وقتی توی آینه به خودش نگاه می کند می ترسد. وقتی شننور از او می پرسد نتیجه چه شد گلبن مثبت شدن نتیجه را از او پنهان می کند.

وقتی صفیه از خواب بیدار می شود به صفیه سابق تبدیل شده است. او از نریمان می خواهد پیش از وارد شدن به خانه لباس هایش را توی کیسه زباله بریزد و به حمام برود نریمان وحشت می کند. خان و ناجی هم با ترس به صفیه نگاه می کنند. وقتی گلبن برای خانواده اش غذا می آورد صفیه می گوید نمی تواند آن را قبول می کند و از تمیزی آن مطمئن نیست و حتی به گلبن اجازه نمی دهد وارد آشپزخانه شود.

سر میز شام که با تدابیر شدید بهداشتی چیده شده صفیه به همه هشدار می دهد که تا مدت نامعلومی هیچ کس حق ندارد از خانه بیرون برود و بهانه دانشگاه و کار را هم قبول نمی کند.

"جیلان که حرکات عجیب خان و پریشانی اش را از دور دیده نزدیک ماشین می شود و از خان می خواهد پیاده شود اما خان می گوید: «متاسفم"خان سعی می کند به صفیه توضیح بدهد که شرایطش عادی نیست اما صفیه انگار که هیچ چیز نمی شنود فقط لبخند می زند و خان را عصبی می کند.

وقتی گلبن به دکتر می گوید باردار است دکتر خوشحال می شود اما گلبن که نگران است می گوید: «اصلا نمی دونم من می تونم مادر بشم یا نه!» و به یاد مادرش می افتد و می گوید: «کسایی مثل اون نباید بچه دار بشن.» دکتر از گلبن می خواهد جلوی آینه بایستد و طوری که می خواهد بچه اش را ببیند در آن نگاه کند و گلبن لبخند می زند و دکتر می گوید: «تا وقتی تو به بچه ت اینجوری نگاه کنی اونم اینجوری بدون ترس و با اعتماد به دنیا نگاه می کنه.» دکتر می پرسد: «اگه بچه ی تو خودش رو خیس کنه بهش میگی شاشو؟» گلبن فورا می گوید: «اصلا. هیچ وقت ناراحتش نمی کنم!» گلبن بعد از کمی مکث با لبخند می گوید: «من مثل مادرم نیستم!» او بعد از بیرون آمدن از آنجا به فروشگاه می رود و با ذوق بین لباس های نوزادی چرخی می زند.

جیلان برای حرف زدن با خان به آپارتمان می رود و از او می پرسد دیروز چه اتفاقی برایش افتاد و خان با بی حوصلگی می گوید: «روز خوبی نیست. چیزای خوبی نمی تونم بهت بگم. وضعیت مثل وقتیه که از نیویورک برگشتم. وقت خوبیه برای اینکه بذاری و بری.

فقط پاسپورتت رو قایم کن که ندزدمش.»

قسمت بعدی - سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت دویست و ده ۲۱۰ قسمت قبلی - سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت دویست و هشت ۲۰۸ Next Episode - Apartemane Bi Gonahan Serial Part ۲۱۰ Previous Episode - Apartemane Bi Gonahan Serial Part ۲۰۸

منابع خبر

اخبار مرتبط

رادیو زمانه - ۱۶ بهمن ۱۴۰۰
پندار - ۱۷ فروردین ۱۴۰۱