رود ارس و ریشه‌های 'ملی‌گرایی ترک' از آناتولی تا توران

رود ارس و ریشه‌های 'ملی‌گرایی ترک' از آناتولی تا توران
بی بی سی فارسی
بی بی سی فارسی - ۲۴ آذر ۱۳۹۹

رود ارس و ریشه‌های 'ملی‌گرایی ترک' از آناتولی تا توران

  • مهدی شیبانی و امیر ارسلان صحت
  • روزنامه‌نگار
۷ ساعت پیش

پس از جنگ ارمنستان و جمهوری آذربایجان بر سر قره‌باغ و حمایت ترکیه از حاکمیت جمهوری آذربایجان بر این منطقه، شعرخوانی رجب طیب اردوغان با اشاره به رود ارس، جنجال آفرید و این‌بار ایران به اردوغان معترض بود. مهدی شیبانی و امیرارسلان صحت در صفحه ناظران به سابقه تاریخی موضوع پرداخته‌اند.

منبع تصویر،

Getty Images

توضیح تصویر،

ایران به شعر ارس که اردوغان خواند، اعتراض کرد

بخش‌های کوتاهی از سخنرانی رئیس‌جمهور ترکیه که در رژه‌ نظامی در باکو به مناسبت پس‌گیری بخش‌هایی از منطقه‌ی قره‌باغ ایراد شد، هم در ایران هم در ارمنستان خبرساز شد.

در ارمنستان درود آقای اردوغان به انور پاشا، نوری پاشا و "ارتش دلاور اسلام در قفقاز"، موجی از خشم و اعتراض را در پی داشت. انورپاشا وزیر دفاع و از فرماندهان رده بالای ارتش عثمانی و یکی از رهبران قیام ترکان جوان بود. برادرش نوری پاشا هم فرمانده نیروی عثمانی در باکو بود که هر دو از مسئولان قتل‌عام ارامنه در سال ۱۹۱۹ شناخته می‌شوند.

"انورپاشا وزیر دفاع و از فرماندهان رده بالای ارتش عثمانی و یکی از رهبران قیام ترکان جوان بود"

مخالفان نیکول پاشینیان نخست‌وزیر ارمنستان از این گفته‌های اردوغان استفاده کرده و ناکارآمدی و ضعف دولت او را در جنگ اخیر یادآور شدند. بسیاری از کارشناسان این درودها را در جهت تهییج افکار عمومی ارمنیان برای سقوط دولت مستقر ارمنستان ارزیابی کرده‌اند.

بیشتر بخوانید:

  • مناقشه بر سر شعر ارس؛ ترکیه هم سفیر ایران را احضار کرد
  • جنگ دیپلماتیک ایران و ترکیه بر سر یک خط شعر
  • 'این ترکیه، ترکیه قدیم نیست'؛ چرخش در سیاست‌ خارجی ترکیه

در ایران اما تنها بخش کوتاهی از گفته‌های اقای اردوغان محل مناقشه شد، بندی از ترانه قدیمی و فولکلور "آراز آراز". رسانه‌های ایران چنین تلقی کردند که اقای اردوغان به دنبال آن است که آذربایجان ایران با جمهوری آذربایجان یکی و "جدایی" میانشان برداشته شود.

برخی از کارشناسان خواندن این شعر توسط اردوغان را آگاهانه ندانستند اما کسانی که سخنرانی‌های آقای اردوغان را دنبال می‌کنند می‌دانند که او معمولا شعرها و سلام‌های خود را بی‌جهت انتخاب نمی‌کند.



او در سال ۲۰۱۲ هم شعری درباره رود ارس خوانده بود، در انتقاد به سیاست‌های دوره اولیه جمهوری ترکیه در نادیده گرفتن سایر گروه‌ها و "ملت‌های ترک" منطقه. او از ۱۴۵ نفری سخن گفت که به ادعای او در سال ۱۹۴۵ با فرار از اتحاد شوروی از پل "بُرالتان" بر رود ارس عبور کرده و از آذربایجان به ترکیه رفته بودند. او در این سخنرانی گفت این ۱۴۵ نفر را دولت وقت ترکیه که در دست حزب جمهوری‌خواه بود به اتحاد شوروی بازگردانده و آنها در آن سوی ارس اعدام شده بودند. سپس این دو بیت از شعری قدیمی در مورد همین واقعه را خوانده بود:

"بُرالتان پلی‌ست که از رود ارس فراتر می‌رود

این روسیاهی حتی با آب ارس هم پاک نمی‌شود"

منبع تصویر،

Getty Images

توضیح تصویر،

ملی‌گرایی در ترکیه از دو سنت سیاسی متفاوت سرچشمه می‌گیرد

تغییر رویکرد دولت ترکیه از امت‌گرایی به ملی‌گرایی

ملی‌گرایی در ترکیه از دو سنت سیاسی متفاوت سرچشمه می‌گیرد. در ابتدای تاسیس جمهوری هر دوی این ایده‌ها درهم تنیده بودند اما با مرگ آتاتورک این دو سنت سیاسی راهی متفاوت را در پیش گرفتند.

یک‌ طرف ملی‌گرایی برآمده از جمهوری ترکیه بود که ریشه در ایده‌های مصطفی کمال آتاتورک داشت و حول محور منطقه آناتولی شکل گرفت.

"برادرش نوری پاشا هم فرمانده نیروی عثمانی در باکو بود که هر دو از مسئولان قتل‌عام ارامنه در سال ۱۹۱۹ شناخته می‌شوند"در این جریان اسلام نقشی حاشیه‌ای داشته و بیشتر در قالب هویت فردی تعریف می‌شود. حزب جمهوری خلق ترکیه (CHP) به عنوان میراث‌دار آتاتورک، نماینده سیاسی این‌گونه ملی‌گرایی در ترکیه است. این جریان بیشتر نگاه به تعامل و نزدیکی با اروپا دارد و استراتژی ویژه‌ای برای نزدیکی ترک‌های آسیای میانه و آذربایجان ندارد.

در مقابل توران‌گرایانی وجود دارند که ایده "ترکستان بزرگ" را در سر می‌پرورانند. اسلام با قرائت سنی یکی از پایه‌های اصلی این جریان فکری و سیاسی است که بیشتر خود را در انجمن‌های آرمانی و حزب حرکت ملی سازماندهی کرده است.

به نظر می‌رسد سیاست‌های حزب حاکم ترکیه پس از ناکامی در جنگ داخلی سوریه، از سال ۲۰۱۶ چرخشی جدی کرده باشد. تا قبل از استعفای احمد داووداوغلو نخست‌وزیر سابق و از مهم‌ترین نظریه‌پردازان حزب عدالت و توسعه، ایده امت‌گرایی و بازسازی نقش امپراتوری عثمانی یکی از پایه‌های اصلی دولت ترکیه بود.

اما شکست این سیاست و در نهایت کنار گذاشته شدن او و برخی از کادرهای قدیمی سبب شد حزب عدالت و توسعه با حزب ملی‌گرای ملی (MHP) ائتلاف کند. این حزب در انتخابات سال ۲۰۱۸ با ۱۱ درصد آراء بسختی حد نصاب ورود به مجلس ترکیه را به دست آورد. اما نیاز حزب حاکم به ائتلاف با این جریانِ پان‌ترکیست دست آنها را برای نفوذ در سیاست‌های دولت باز کرده است.

به این ترتیب استراتژی حزب حاکم هم در درون هم در بیرون تهاجمی‌تر شد و تعامل و چندجانبه‌گرایی که از مشخصه‌های سیاست خارجی دولت آقای اردوغان شناخته می‌شد جای خود را به اقدامات نظامی در خارج از مرزهای ترکیه داد. این هم بخشی از بحران‌های سیاسی حزب حاکم را موقتی کاهش داد هم ملی‌گرایی را در ترکیه تقویت کرد.

منبع تصویر،

Getty Images

توضیح تصویر،

رودخانه ارس دهه ۱۹۹۰

ریشه‌های 'ملی‌گرایی ترک' از استانبول تا کناره‌های ارس

"ملی‌گرایی ترک" را باید جریان جوانی دانست که تاریخ آن از ابتدای قرن بیستم آغاز می‌شود.

"مخالفان نیکول پاشینیان نخست‌وزیر ارمنستان از این گفته‌های اردوغان استفاده کرده و ناکارآمدی و ضعف دولت او را در جنگ اخیر یادآور شدند"عثمانیان جوان در تلاش بودند تا معنای جدیدی برای وطن بسازند چرا که از نگاه آنان "وطن بیمار بود". دولت عثمانی پیاپی بخش‌هایی از خاک خود را از دست داده بود و مسلمانان در مقابل غیر‌مسلمانان دچار استیصال شده بودند. عثمانیان جوان به دنبال اصلاح این وضعیت بودند، تلاش آنها برای اصلاح منجر به اعلام مشروطیت در سال ۱۸۷۶ شد اما ناکام ماند. اعلان مشروطیت دوم در سال ۱۹۰۸ باعث شد تا این جریان فکری در قالب انجمن‌های مختلف جان تازه‌ای بگیرد. اولین انجمن در این زمینه "انجمن ترک" است که در سال ۱۹۰۸ تاسیس شد و به دنبال آن انجمن‌های بسیاری برای گسترش ایده ملی‌گرایی ترک تشکیل شدند.



مهم‌ترین انجمنی که برای اتحاد ترکان و گسترش زبان در آن دوره ساخته شد "خانه‌های ترک" بود. همزمان یک اتفاق مهم دیگر ترک‌گرایی را در دولت عثمانی عمیق‌تر کرد، جنگ‌های بالکان. از یک سو عثمانی‌ها بالکان را جزء جدایی‌ناپذیر امپراتوری عثمانی و حفظ آن را حیثیتی می‌دانستند و از دست دادن آن برایشان به معنای از دست رفتن بخشی از هویت سیاسی این امپراتوری بود، از سوی دیگر مهاجران بسیاری از این منطقه به آناتولی و استانبول آمده بودند و این منشا بحران هویت در مردم شد.

معرفی "ترک‌گرایی" به مثابه راهنمای عمل سیاسی به کمی قبل‌تر باز می‌گردد، یعنی زمانی که یوسف آکچورا کتاب سه طرز سیاست را نگاشت و با مطرح کردن سه اصل عثمانیت، اسلامیت و ترکیت عنوان کرد که باید دولت عثمانی در ادامه راه خود به ایده "ترکیت" توجه کند. بیست سال بعد از این کتاب و همزمان با تشکیل جمهوریت در ترکیه، در سال ۱۹۲۳ ضیا گوک‌آلپ با انتشار کتاب "اصول ترک‌گرایی"، این ایده‌ها را گسترش داد. وی بر آن بود که ابتدا باید ترک‌های ترکیه را متحد کرد و بعد باید ترک‌های اوغوز ایران، آذربایجان و خوارزم را پیوند داد.

همزمان با گسترش این افکار در داخل خاک عثمانی، ترکان ساکن روسیه نیز در قالب‌های متفاوتی به بازتاب ایده ترک‌گرایی پرداختند.

"بسیاری از کارشناسان این درودها را در جهت تهییج افکار عمومی ارمنیان برای سقوط دولت مستقر ارمنستان ارزیابی کرده‌اند"از جمله مهم‌ترین آنها اسماعیل گاسپرالی است. وی که چند سال دستیار نویسنده مشهور روس ایوان تورگنیف بود، تلاش کرد افکار عثمانیان جوان را در میان ترک‌های روسیه گسترش دهد. او روزنامه "ترجمان احوال زمان" را به "زبان ترکی" منتشر کرد. این روزنامه در طول ۳۶ سال نشر خود در روسیه، با شعار وحدت در زبان، فکر و عمل منادی وحدت ترکان نواحی مختلف روسیه بود حتی اگر مرزها آن‌ها را جدا کرده باشد.

سال پایان نشر این روزنامه (۱۹۱۸) سال مهمی برای ملی گرایی ترک بود. در این سال و در امتداد درگیری ارامنه و عثمانی و تلاش‌های دولت تزاری برای برقراری حکومت فدرال در این منطقه و در نهایت انقلاب روسیه، برای کسانی مانند محمد امین رسول زاده موقعیتی به وجود آمد تا جمهوری فدرال دموکراتیک قفقاز جنوبی را پدید آورند.

اما این اتحاد خیلی زود شکست خورد و بعد ترک‌ها، گرجی‌ها و ارامنه هر کدام دولت‌های خود را شکل دادند.

ظهور جمهوری آذربایجان با پشتیبانی ترکان روسیه و عثمانی به پایتختی گنجه محصول این وضعیت بود. هدف اولیه آنها فتح باکو و بیرون کردن ارامنه از آن شهر بود. همزمان با حصول این امر دولت عثمانی تصمیم به کنار کشیدن از قره‌باغ گرفت و این فرصتی برای ورود برتانیا پدید آورد تا باکو را در سال ۱۹۱۹ اشغال کنند.

در سال ۱۹۲۰ و با پیروزی ارتش سرخ، جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی به جای جمهوری آذربایجان شکل گرفت. در تمام این تحولات و در زمانی که جمهوری آذربایجان شکل گرفت، منطقه نخجوان بخشی از این دولت نبود.

"رسانه‌های ایران چنین تلقی کردند که اقای اردوغان به دنبال آن است که آذربایجان ایران با جمهوری آذربایجان یکی و "جدایی" میانشان برداشته شود"اما ترکان این منطقه از حمله ارامنه بسیار نگران بودند، برای همین هم شروع به تشکل‌ کرده و برای جلب حمایت با والی شهر ایغدیر ترکیه وارد گفتگو شدند. با تشکیل فرقه اتحاد ملی مقدماتی فراهم آمد تا در ۱۸ نوامبر ۱۹۱۸،، حکومت ارس-ترکی یا جمهوری ارس-ترک در نخجوان پا گیرد اما عمر این دولت کمتر از یک سال بود.

در این دوره در قفقاز شمالی و با حمایت عثمانی دو دولتِ ترک دیگر هم با نام‌های ترک-داغستان و امیری قفقاز شمالی تاسیس شد که هر دو در درگیری با ارتش سرخ از میان رفتند.

با پایان گرفتن این حکومت‌ها، همه شوق ملی‌گرایی ترک به جمهوری ترکیه انتقال یافت. در این دوران در ترکیه تحرکات نهادی مختلفی در جهت اعتلای جایگاه "زبان ترکی" و ملی‌گرایی ترک آغاز شد. در تمام این دوران پان‌ترکیسم ایده‌ای در مقابل کمونیسم هم بود.

بلشویک‌ها توانسته بودند سرپوشی بر حرکت‌های ملی‌گرای منطقه بگذارند. این‌ گونه ترکیه به تنها مروج ترک‌گرایی بدل شد که تا زمان فروپاشی اتحاد شوروی ادامه یافت.

با فروپاشی شوروی کشورهای جدیدی با "هویت ترکی" در شرق و غرب دریای خزر به وجود آمدند و ملی‌گرایی ترک وارد عصری جدید شد.

منابع خبر

اخبار مرتبط