آیا حفظ حافظه‌ی تاریخی جنایات صورت‌گرفته بخشی از حقوق بشر است؟/ مهناز شریعت

هرانا - ۱۱ خرداد ۱۴۰۲

    خانه  > slide, اعدام, اندیشه و بیان, زندانیان  >  آیا حفظ حافظه‌ی تاریخی جنایات صورت‌گرفته بخشی از حقوق بشر است؟/ مهناز شریعت

  •  خبر اختصاصی
  •  تاریخ : ۱۴۰۲/۰۳/۱۱
  •  دسته : slide,اعدام,اندیشه و بیان,زندانیان
  •   لینک کوتاه :
  •  کد خبر : ۴۲۹۷۵۷۵
چاپ خبر

آیا حفظ حافظه‌ی تاریخی جنایات صورت‌گرفته بخشی از حقوق بشر است؟/ مهناز شریعت

ماهنامه خط صلح ـ تعریف حافظه‌ی تاریخی و تفاوت آن با تاریخ

اگر «تاریخ» را مطالعه‌ی رسمی و منظم گذشته از طریق منابع و مطالب به جا مانده از مردم در گذشته بدانیم، «حافظه‌ی تاریخی» آن بخش از تاریخ است که از نظر اجتماعی و فرهنگی و سیاسی از طریق گروه یا جامعه‌ای از مردم منتقل می‌شود.

برای دانستن ارزش حافظه‌ی تاریخی به دو ویژگی اشاره می‌شود:

۱. حافظه‌ی تاریخی به ما کمک می‌کند تا از تاریخ استفاده کنیم. جورن روسن (Jorn Rusen)، تاریخدان، می‌گوید که حافظه‌ی تاریخی چیزی است که تاریخ‌های آکادمیکِ گاه خسته‌کننده‌ای را که ما در موردشان تحقیق می‌کنیم، می‌نویسیم و آموزش می‌دهیم، به بخشی از واقعیت اجتماعی تبدیل می‌کند. برای مثال به نمونه‌هایی از خاطرات تاریخی توجه می‌کنیم؛ یادآوری یک فرد از یک رویداد مانند جایی که در صبح روز ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۱ بوده، یک خاطره‌ی فرهنگی از چگونگی زندگی در خلال پاکسازی‌های استالینیستی، یا یک خاطره‌ی ملی که زندگی و مرگ یک عزیز را جشن می‌گیرد، نمونه‌هایی از این امر هستند که همگی یک پیوند معنادار بین گذشته و حال و آینده برقرار می‌کنند.

۲. حافظه‌ی تاریخی به ما کمک می‌کند تا ببینیم گذشته چگونه چارچوب‌بندی، کنترل، حفظ و منتقل می‌شود.

به عبارت دیگر، تفهیم این‌که چه کسی می‌خواهد چه کسی را به خاطر بسپارد و چرا؟ نسخه‌ی گذشته‌ی چه کسی ثبت و حفظ شده است؟ چه کسی و چه چیزی شایسته‌ی به خاطر سپرده شدن است؟

مثال‌های زیادی در باب حافظه‌ی تاریخی و استفاده‌ی آن برای دادخواهی توسط شهروندان وجود دارد که به تعدادی از آن‌ها می‌پردازیم.

بریتانیا و از بین بردن سوابق جنایات استعماری

بررسی‌ها نشان می‌دهد که بریتانیا هزاران مقاله که جزئیات اعمال شرم‌آور را شرح می‌دهد، جمع‌آوری کرده و به طور غیرقانونی مخفی نگه داشته و یا از بین برده است.

یک بررسی رسمی که توسط روزنامه‌ی گاردین چاپ شده، به این نتیجه رسیده که هزاران سند که جزئیات برخی از شرم‌آورترین اعمال و جنایات انجام شده در طول سال‌های پایانی امپراتوری بریتانیا را نشان می‌دهد، به طور سیستماتیک نابود شد تا از افتادن آن‌ها به دست دولت‌های پس از استقلال جلوگیری شود.

"تحقیقات الکینز این کار غیرممکن را ممکن کرده بود و وکیلی که پرونده را اداره می‌کرد از او خواست که به عنوان شاهد کارشناس امضا کند"(۱) اوراقی که از پاکسازی جان سالم به در بردند -علی‌رغم تعهدات قانونی دولت بریتانیا برای دسترسی آزاد شهروندان و مورخان-، به طور محرمانه به بریتانیا فرستاده شدند و در آن‌جا به مدت ۵۰ سال در بایگانی محرمانه‌ی وزارت خارجه مخفی شدند.

این آرشیو زمانی آشکار شد که گروهی از کنیایی‌ها که در جریان «قیام مائو مائو»  (Mau Mau Uprising) (۲) بازداشت و شکنجه شده بودند حق شکایت از دولت بریتانیا را به دست آوردند. پیرو آن، وزارت خارجه قول داد که ۸ هزار و هشتصد پرونده از ۳۷ مستعمره‌ی سابق را که در مرکز ارتباطات دولتی بسیار امن در پارک هانسلوپ در باکینگهامشر نگهداری می‌شد، آزاد کند.

کارولین الکینز (Caroline Elkins) مورخ دانشگاه هاروارد، با کار خود در مورد سرکوب قیام مائو مائو جنجال بر انگیخت اما زمینه را برای یک پرونده‌ی حقوق بشری فراهم کرد که دیدگاه ما را نسبت به گذشته‌ی بریتانیا تغییر داد.

این مورخ دانشگاه هاروارد در سال ۲۰۰۸ میلادی درخواستی با این مضمون دریافت کرد: «به ما کمک کنید از دولت بریتانیا به دلیل شکنجه شکایت کنیم»؛ درخواستی که در آن زمان هم غیرممکن و هم پرمخاطره بود. غیرممکن بود چرا که این پرونده که در آن زمان توسط وکلای حقوق بشری در لندن جمع‌آوری ‌شد، تلاش می‌کرد تا بریتانیا را در قبال جنایاتی که ۵۰ سال پیش از آن در کنیا، پیش از استقلال، مرتکب شده بود پاسخگو بداند. پر مخاطره بود زیرا بررسی این اعمال نادرست قبلاً انبوهی از توهین و بی‌احترامی را برای الکینز به همراه داشته بود.

کارولین الکینز موفق شد حمایت یک شرکت حقوقی در لندن را برای طرح ادعای غرامت از طرف کنیایی‌های مسن که در اردوگاهای بازداشت در جریان قیام مائو مائو شکنجه شده بودند، جذب کند. تحقیقات الکینز این کار غیرممکن را ممکن کرده بود و وکیلی که پرونده را اداره می‌کرد از او خواست که به عنوان شاهد کارشناس امضا کند.

(۳)

یک مثل قدیمی وجود دارد که می‌گوید «گذشته چراغ راه آینده است». وقتی تمام آثار تاریخی گذشته پاک شده و از بین رفته باشد، وقتی هیچ نوع مدرکی برای دانستن و آگاهی وجود نداشته باشد، چگونه می‌توان از گذشته درس گرفت و آن را سرمشق زندگی و تصمیمات قرار داد؟ برای مثال اگر تمامی کتاب‌های تاریخی و زندان‌ها و شکنجه‌گاه‌های زمان دیکتاتوری مذهبی در دوران قرون وسطی را از بین می‌بردند، آیا مردم بعد از گذشت چندین سده از جنایات کشیش‌ها و کلیساها و شاهانی که به نام مذهب مرتکب جنایت شده بوده‌اند، مطلع می‌شدند؟

البته در زمان قدیم به خاطر فقدان تکنولوژی، ارتباطات سریع و شبکه‌های اجتماعی به مراتب راحت‌تر بود تا حقایق را وارونه نشان بدهند (در مقایسه با این دوره که هر انسانی می‌تواند یک مورخ باشد و اخبار را کسب و ضبط و ترویج کند). با این حال، هنوز هم امکان وارونه نشان دادن حقیقت با وجود تمامی ابزارهای تکنولوژی و ارتباطاتی که در اختیار بشر قرار گرفته، وجود دارد. در نهایت وقتی اسناد و مدارک ارائه شده بیش‌تر باشد، ماندگاری آن‌ها هم راحت‌تر است.

حکومت جمهوری اسلامی در ایران از بدو شروع به کار و گرفتن قدرت، اقدام به کشتار فله‌ای کرد و در کم‌ترین زمان بالاترین تعداد از ایرانیان را زندانی، شکنجه و اعدام نمود. با این حال، برای پاک کردن حافظه‌ی تاریخی مردم اقدام به از بین بردن آثار جنایاتش کرده است.

"با این حال، هنوز هم امکان وارونه نشان دادن حقیقت با وجود تمامی ابزارهای تکنولوژی و ارتباطاتی که در اختیار بشر قرار گرفته، وجود دارد"یک مثال بارز آن، گورستان خاوران است.

متأسفانه یکی دیگر از موارد نقض فاحش حقوق شهروندی ایرانیان توسط جمهوری اسلامی، تشدید تعداد اعدام‌ها بعد از احساس خطر پس از خیزش «زن زندگی آزادی» است. ترس از آزاد شدن زندانیان و بیان جنایات صورت گرفته، ممکن است حکومت را به فکر از بین بردن اسناد زنده و حتی ساختمان‌های زندان‌ها و اتاق‌های بازجویی و شکنجه بیاندازد. اخباری که در مورد تعطیلی برخی از زندان‌های بدنام کشور مانند زندان رجایی شهر می‌شنویم نیز ممکن است در همین راستا باشد.

اسپانیا و «قانون حافظه‌ی دموکراتیک»

پارلمان اسپانیا در راستای اقدامات وسیع خود پیرامون «روشنگری درباره‌ی تاریخ معاصر اسپانیا» و «التیام زخم‌های دوران جنگ داخلی و دیکتاتوری»، اخیراً قانونی جدید به نام «قانون حافظه‌ی دموکراتیک» وضع کرده که بر اساس آن قربانیان دوران دیکتاتوری ژنرال فرانکو «از این پس رسماً توسط دولت این کشور گرامی داشته می‌شوند و نهادهای دولتی موظف خواهند شد برای کشف بقایای مقتولان این دوران بودجه اختصاص دهند». (۴)

از آن‌جایی که پیکر قریب به ۱۱۴هزار نفر در گورهای دسته‌جمعی مدفون شده بودند و پس از گذشت حدود نیم‌قرن از پایان حکومت دیکتاتوری در اسپانیا علی‌رغم تلاش نهادهای مدنی هنوز پیدا نشده‌اند، قانون اخیر در واقع جستجو برای اجساد قربانیان آن دوران را به یک «مسئولیت دولتی» تبدیل کرده است. بر این اساس قرار است برای شناسایی قربانیان، یک بانک دی.ان.ای (DNA) در اسپانیا ایجاد شود، تا به بررسی سلول‌های بنیادی بقایای قربانیان و کشف هویت آنان بپردازد.

«احزاب ناسیونالیست و دست راستی به شدت به این قانون اعتراض کرده و گفته‌اند که باعث “سر باز کردن زخم‌های کهنه” می‌شود. اما فلیکس بولانوس، وزیر مسئول اجرای این قانون می‌گوید که این قانون کشور ما را به مکانی بهتر تبدیل می‌کند، و به طور قطع پنجره‌ی جدیدی به روی تاریک‌ترین دوران تاریخ ما می‌گشاید». (۵)

سوال این‌جاست آیا حرکت دولت اسپانیا باید مورد توجه قرار گرفته و دیگر کشورها نیز این مسئله را به صورت قانون دربیاورند؟

یکی از فوائد این ایده این است که دیکتاتورهای فعلی حداقل درباره‌ی اعمالشان دو بار فکر می‌کنند که تاریخ در آینده چه قضاوتی در مورد آن‌ها خواهد کرد. به طور مثال شاید خیلی‌ها که سنشان به زمان انقلاب می‌رسد به خاطر بیاورند که درست بعد از انقلاب بهمن ۵۷ در ایران، روزها شاهد پیدا شدن خانه‌های امنی بودیم که توسط ساواک اداره می‌شد و چه جنایت‌هایی که دور از چشم مردم به بهانه‌ی خدمت به مردم و یا امنیت در آن خانه‌ها انجام نمی‌شد. اما رفته‌رفته آن آثار از دیده‌ها پنهان، از دید عموم خارج و از اذهان عمومی هم بیرون رفت.

"با این حال، برای پاک کردن حافظه‌ی تاریخی مردم اقدام به از بین بردن آثار جنایاتش کرده است"در حال حاضر نیز دقیقاً به همان بهانه‌ها و همان دلایل -منتها با چاشنی مذهب و دین- جنایت‌های مشابهی به وقوع می‌پیوندد.

آیا بهتر نبود که چه بر اساس قانون و یا هر چیز دیگر تعداد زیادی از آن خانه‌ها در تمام شهرها حفظ می‌شد؟ حداقل کسانی که مرتکب جنایات مشابهی می‌شوند، به شک می‌افتادند و ممکن بود دست به ارتکابشان نزنند. شاید خیلی‌ها این حقایق را به صورت شفاهی به فرزندانشان منتقل کرده باشند ولی واقعیت این است که این خاطرات ممکن است رفته‌رفته رقیق و مانند یخ در مقابل آفتاب از بین برود. برای همین هم ضروری است که چنین حقایقی در تاریخ ثبت شود تا دوام بیش‌تری بیاورد و جامعه، جامعه‌ی بهتری شود.

پانوشت‌ها: ۱- هلمسینگ، مارک، حافظه‌ی تاریخی: برای چیست؟، وبسایت شورای ملی آموزش تاریخ، ۱ سپتامبر ۲۰۲۱. ۲- قیام مائو مائو که عمدتاً در نواحی کیکویو، امبو و مرو در ارتفاعات مرکزی کنیا قرار دارد، از یک جنبش متنوع تشکیل شده بود تا یک سازمان منسجم. حمایت از این قیام از جانب کسانی بود که به حضور امپراتوری بریتانیا اعتراض داشتند؛ مانند کارگران کشاورزی که مالکیت زمین را انکار می‌کردند و بیکاران نایروبی.

جمعیت کیکویو، امبو و مرو حدود ۱.۴ میلیون نفر بود و ارزیابی‌های اطلاعاتی اولیه اکثریت قریب به اتفاق را مظنون در نظر گرفت. ۳- پری، مارک، کشف حقیقت وحشیانه در مورد امپراتوری بریتانیا، گاردین، ۱۸ آگوست ۲۰۱۶. ۴- پرچی‌زاده، رضا، گرامی‌داشت قربانیان دیکتاتوری فرانکو در اسپانیا قانون شد، العربیه، ۱۵ ژوئیه ۲۰۲۲.

مطالب مرتـبط

    • دو زندانی در زندان کهنوج اعدام شدند
    • رهایی هفت زندانی از اعدام در شهرهای مختلف
    • دو زندانی در زندان رجایی شهر کرج اعدام شدند
    • اجرای حکم اعدام سه زندانی در ندامتگاه مرکزی کرج
    • صدور حکم اعدام برای سه متهم در آذربایجان غربی

برچسب ها: اسپانیا اعدام پارلمان اسپانیا جنایت حافظه تاریخی خاوران خط صلح خط صلح 145 زندانی زندانیان ساواک شکنجه فرانکو قانون حافظه دموکراتیک ماهنامه خط صلح مهناز شریعت

بدون نظر



نظر بگذارید

منابع خبر

اخبار مرتبط

رادیو زمانه - ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱