ابزارهای شخصیتشناسی همیشه معتبر نیستند
ایسنا/اصفهان ابزار DISC و رنگ بهعنوان معیار توماس اریکسون در همه کتابهایش از جمله کتاب «محاصرهشده با رئیسهای بد و کارمندان تنبل» قرار گرفتهاند، اما باید تأکید کرد که هرگاه میخواهیم از ابزاری استفاده کنیم، باید بفهمیم ارزشها را دارد یا اینکه خیر؟
این جملهها بخشی از صحبتهای حمیدرضا عریضی، روانشناس و عضو هئیت علمی دانشگاه اصفهان درباره کتاب «محاصرهشده با رئیسهای بد و کارمندان تنبل» نوشتۀ کتاب «توماس اریکسون» و با ترجمهای از کتاب «نگار صابرآرا» است که در یکی دیگر از سلسله نشستهای فصل سخن بیان شد که در کتابفروشی جهاد دانشگاهی اصفهان مورد بررسی و گفتوگو قرار گرفت.
حمیدرضا عریضی، عضو هیئت علمی گروه روانشناسی دانشگاه اصفهان در ابتدای این نشست دو پرسش را مطرح کرد؛ نخست اینکه آیا میتوانیم ازیک ابزار خاص به عنوان سنجش شخصیت استفاده کنیم؟ و پرسش دوم این بود که آیا این امر دلخواه است که هر آن چیز را شخصیتسنجی نامگذاری کنی؟
او سپس اظهار کرد: مهمترین مشکل ما در ایران برای ابزاری به نام DISC است که امروزه مبنای شخصیت رشته های مدیریت شده و ازجمله مبنای کتاب «محاصرهشده با رئیسهای بد و کارمندان تنبل» قرارگرفته است. افراد بدون آنکه آگاهی و دانشی نسبت به این ابزار داشته باشند به روانشناسان مراجعه کنند و درباره دیسک می پرسند و DISC را به صورت گسترده ای استفاده می کنند. شخصیت فرزندان ما با ابزار DISC مورد ارزیابی قرار میگیرد. مدیران ما در نظامهای جانشینی نیز با این ابزار سنجش و جابهجا میشوند و شاید هیچکس به دنبال ریشه اصلی DISC نرود. کتاب «محاصره شده با رئیسهای بد و کارمندان تنبل» از هر مبحثی صحبت کرده است و ما برای اینکه بهتر متوجه شویم، اول باید ببینیم چه نکاتی در کتاب است و آنها را جدا تحلیل کنیم.
عریضی با اشاره به اینکه توماس اریکسون نویسنده کتاب «محاصرهشده با رئیسهای بد و کارمندان تنبل» یک فرد سوئدی است و در پرتو این کتاب به بالاترین مقامها رسیده، در حالی که تحصیلات بسیار کمی دارد و این نویسنده همیشه مجبور به اعتراف در این باره است، گفت: توماس اریکسون را نباید با اریک اریکسون که از بزرگترین روانشناسان بالینی جهان است، اشتباه گرفت.
"افراد بدون آنکه آگاهی و دانشی نسبت به این ابزار داشته باشند به روانشناسان مراجعه کنند و درباره دیسک می پرسند و DISC را به صورت گسترده ای استفاده می کنند"اریک اریسکون می گوید کتاب بود که به من الهام داد. نویسنده کتاب «محاصرهشده با رئیسهای بد و کارمندان تنبل» کتاب خود را با هزینه شخصی خود در شهر استکهلم سوئد به چاپ رسانده است و لازم به ذکر است که بسیاری از نویسندههای بزرگ کتابهای خود را بهصورت SELF PUBLISHING منتشر کردهاند.
عضو هیئت علمی گروه روانشناسی دانشگاه اصفهان با بیان این پرسش که چه کسی DISC را معرفی کرد، گفت: ابزار DISC توسط ویلیام مالتوت مارستون به وجود آمد که تا دکترای روانشناسی درس خواند. او زادۀ نهم ماه مه ۱۸۹۳ آمریکا و درگذشته به تاریخ دوم مه ۱۹۴۷ است و ابزار DISC را در سال ۲۰ میلادی اختراع کرد. گفته می شود که DISC ابزار شخصیتسنجی است، البته ابزارهای دیگری مانند MBTI برای شخصیتسنجی وجود دارد که آنها نیز معتبر نیستند؛ اما در جامعه ما مشهور شدهاند.
این روانشناس درباره تست دیگری در روانشناسی به نام MMPI که برای سلامت روان کاربرد دارد و در ایران نیز شکل کوتاهی از آن را ایجاد کرده اند، توضیح داد: در این تست حدود ۵۰۰ پرسش بررسی می شود که نمرۀ آن در سه مقیاس بالا با دو انحراف معیار که تحت تأثیر هوش است و اگر بالا باشد نشان میدهد که فرد دچار بیماری روانی شده است.
وی با مطرح کردن این پرسش که ابزار DISC چیست؟ افزود: این پرسش درباره رفتارشناسی است که طبق نظریههای ویلیام مارستون در سال ۱۹۲۸ بیان شد.
این مدل معتقد است که رفتارهای قابل مشاهده انسان به ۴ گروه اصلی طبقه بندی میشوند. وقتی مارستون DISC را خلق کرد در دورهای روانسنجی تمام دنیا را تحت تأثیر خود قرار داد و از تستی به نام MMPI ویژۀ روانسنجی استفاده کرد و بعد از مدل DISC ایجاد شد.
عریضی تأکید کرد که هرگاه میخواهیم از ابزاری استفاده کنیم، باید بفهمیم ارزشها را دارد یا اینکه خیر.
این روانشناس با تاکید بر اینکه دیسک مخفف چهارکلمۀ تسلطگرایی(D)، نفوذ(I)، ثبات(S)، وظبفهشناسی(C) است که در الگوهای رفتاری در روانشناسی شناخته شده است، گفت: اکنون اولین بار است که من درباره دیسک صحبت میکنم. درخصوص ابزار شخصیت که چهار رفتار انسانی را نشان می دهد، دیگر به آن شخصیت نمیگویند. ابزارهای زیادی در شخصیت وجود دارد که در جامعه ما معروف بوده ولی معتبر نیستند.
"مدیران ما در نظامهای جانشینی نیز با این ابزار سنجش و جابهجا میشوند و شاید هیچکس به دنبال ریشه اصلی DISC نرود"یکی از آنها MBTI است که از لحاظهای دیگر بنیاد نظری دارد؛ به عنوان نمونه مادر و دختری هستند که در رشته های کشاورزی و علوم سیاسی تحصیل کردند و هیچ دوره ای از روانشناسی را شرکت نکردند ولی کارل یونگ را مطالعه کردند و با مبنای علاقه ابزار MBTI را درست کردند.
عریضی ادامه داد: معروف ترین الگوی رفتاری تیپ A است که این افراد بسیار عجول و موفقیت طلب هستند.پژوهش های زیادی انجام شده است که نشان دهنده یک بعد سمی و مثبت است و به یکدیگر مایل به هم هستند.تیپ Bخیلی ریلکس و تیپ cوd کمال گرا هستند.
وی با بیان اینکه DISC و رنگ به عنوان معیار توماس اریکسون در همه کتابهایش از جمله «محاصرهشده با رئیسهای بد و کارمندان تنبل» قرار گرفته اند، تصریح کرد: درباره رابطه های وظیفه گرایی، برون گرایی، درون گرایی که حروفی را به خود اختصاص دادهاند، توضیح داد: رنگ قرمز وظیفهگرا و برونگرا است، رنگ آبی وظیفه گرا و درونگرا، و رنگ زرد برونگرا و رابطه گرا است، ضمن اینکه رنگ سبز درونگرا و رابطه گرا است که به آنها یک مجموعه رفتاری می گویند.
عضو هیئت علمی گروه روانشناسی دانشگاه اصفهان ادامه داد: بعضی از افراد فکر می کنند که روانکاوی نیز این گونه است ولی تکیه بر تجربه و یک استدلال درست است که بر ریاضیات استوار نیست.
عریضی بیان کرد با توجه به اینکه ادعاهای بسیاری در کتاب «محاصرهشده با رئیسهای بد و کارمندان تنبل» مطرح شده، منبع بسیار خوبی برای موضوعات پایاننامههای دانشجویان به شمار میرود و میتوان از موضوعات این کتاب برای درس روش تحقیق نیز استفاده کرد.
این روانشناس تصریح کرد: طالع بینیها به هیچ عنوان نباید مرجعی برای سازمان ها قراربگیرد. ابزار های خوب برای شخصیت باید روش هایی را بگذرانند که در روان سنجی است و البته باید یک ابزار پایایی و اعتباری داشته باشد. اگر در غیر این صورت باشد، ابزار کاربردی و قابل استفاده نیست.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه ملاک توماس اریکسون فقط رنگ و DISC است و از جایی به بعد ابزار DISC با رنگ ارتباط پیدا میکند، اظهار کرد: بزرگ ترین هنر توماس اریکسون این است که DISC را به رنگ ربط داده و درواقع، اریکسون نظریه لوچر راجع به رنگها را با DISC ترکیب کرده است؛ یعنی برای هرکدام از حروف DISC، رنگی قرار داده و هرچیزی که با رنگ ترکیب شود، جذاب میشود.
هر انسانی یک ترجیح رنگی دارد؛ اما مسئله مهم چسباندن آن رنگ به ویژگیهای شخصیتی است.
وی اضافه کرد: اریکسون چهار عنصر زمین، هوا، آسمان و آتش را به ترتیب سبز، زرد، آبی، قرمز ارتباط داده است؛ اما چون بر مبنای دلخواه بوده، ارزشی ندارد و برای جلب توجه دیگران است؛ ضمن اینکه در مدل DISC و توماس اریکسون، دو محور در هم بافته شدهاند که عبارتند از وظیفهگرایی و رابطهگرایی؛ یعنی انسانها یا رابطهگرا هستند و یا وظیفهگرا. همچنین الگوی شخصیتی بسیار معروف دیگری نیز به نام درونگرایی و برونگرایی نیز وجود دارد؛ بنابراین باید این زمینهها را بدانیم تا بتوانیم این کتاب را بخوانیم.
انتهای پیام
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران