تهاجم ائتلاف سعودی به یمن ناقض قوانین بین‌المللی است / دفاع مشروع یمنی‌ها در حقوق بین‌الملل پذیرفته‌شده است

لاوروف: دبیرکل سازمان ملل تحت فشار غرب است
خبرگزاری دانشجو
خبرگزاری دانشجو - ۵ اسفند ۱۴۰۰



به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، نشست بازخوانی تحولات سده اخیر یمن به همراه بررسی ابعاد حقوقی تهاجم با حضور محمد پارسا نجفی و زهره صادقی از کارشناسان مسائل بین الملل و از سوی دفتر بین الملل و جهان اسلام بسیج دانشجویی دانشگاه تهران برگزار شد.

در ابتدای این نشست محمد پارسا نجفی کارشناس مسائل بین الملل گفت: تثبیت جایگاه دولت مبتنی بر دموکراسی حقیقی در یمن باعث می‌شود موج دموکراسی خواهی در عربستان هم به راه افتد و این مسأله به‌عنوان یک خطر بالفعل برای حکومت آل‌سعود محسوب می‌شود. درحقیقت، انقلاب اسلامی که در سال ۲۰۱۵ در یمن ایجاد شد و حکومت وابسته به عربستان را ساقط کرد توانست یک حکومت مردمی موسوم به دولت نجات ملی یمن در صنعا را مستقر سازد که این پدیده برای حکومت آل‌سعود و در اصل برای منافع نامشروع آمریکا و انگلیس یک خطر بالفعل محسوب می‌شود؛ در نتیجه آن‌ها ائتلافی تشکیل داده و به یمن حمله کردند.

وی افزود: لازم است گریزی به اهمیت راهبردی دولت سعودی برای امریکا بزنیم؛ عربستان سعودی دو مولفه ارزشمند اصلی از منظر ژئواکونومیک و دومی ژئواستراتژیک برخوردار است که اولی وجود نفت با قابلیت صادرات ۱۲ میلیون بشکه در روز و دوم، اشراف عربستان به کانال سوئز و دو تنگه راهبردی هرمز و باب المندب است. دو مولفه فرعی هم دارد که اولی قرار داشتن الحرمین الشرفین در مکه و مدینه، که می‌تواند برای مدیریت جهان اسلام به کار گرفته شود و دوم جمعیت چند میلیون نفری شیعیان در شرق و جنوب عربستان است. بقای حکومت آل سعود برای آمریکا به لحاظ دو مولفه اصلی ژئو اکونومیک و ژئو استراتژیک، به حدی مهم است که می‌توان آن را خط قرمز و شیشه عمر امپراتوری آمریکا دانست.

"دو مولفه فرعی هم دارد که اولی قرار داشتن الحرمین الشرفین در مکه و مدینه، که می‌تواند برای مدیریت جهان اسلام به کار گرفته شود و دوم جمعیت چند میلیون نفری شیعیان در شرق و جنوب عربستان است"همچنین به وسیله دولت سعودی این امکان برای آمریکا فراهم شده که بتواند جهان اسلام را مدیریت کند چرا که وجود پول بی شمار نفت و هزینه کردن در هزاران مرکز وهابی و ظاهرا اسلامی و مساجد سراسر جهان و وجود الحرمین الشرفین در حجاز موجب شده که عربستان به اشتباه به عنوان نماد اسلام به جهان معرفی شود.

نجفی به تاریخچه پیدایش دولت وهابی سعودی اشاره کرد و گفت: در جنگ جهانی اول انگلیس از آل سعود که قبیله‌ای با اصالت یهودی و ظاهرا وهابی در نیمه جنوبی بیابان نجد بود حمایت کرد تا رقیب خود ال رشید را که بر امارت حائل حکومت می‌کرد و تابع عثمانی بود شکست دهد. بعد از جنگ نیز امکان یورش به بحرین بزرگ و حجاز را فراهم کرد تا این دو کشور نیز توسط آل سعود اشغال شود. در اصل آل سعود با فریب جوانان نجد از طریق فرقه ضاله وهابیت و دریافت طلا، سلاح و روش‌های نوین تبلیغات از انگلیس توانست سه کشور امارت حائل، بحرین بزرگ و حجاز را اشغال کند. بحرین سراسر سواحل جنوبی خلیج فارس از کویت تا عمان را شامل می‌شد که جزیره بحرین یکی از استان‌های آن بود.

وی بیان کرد: بعد از جنگ جهانی اول انگلیس که نفت ایران و عراق را داشت در ازای دریافت امتیازاتی، سرسپردگی عربستان تحت اشغال آل سعود را به امریکایی‌ها واگذار کرد و در صد سال گذشته حکومت سعودی تابعی از سیاست خارجی ایالت متحده آمریکا محسوب می‌شود. همین وضعیت را می‌توانید در رابطه با امارات هم ببینید که تابعی از سیاست خارجی انگلیس است.


امریکا به دلیل نیاز شدیدی که به دولت سعودی دارد تاکنون مانع شده تا ماهیت واقعی عربستان از چشم مردم و حتی رسانه‌ها وکارشناسان دور بماند. در میان نخبگان و اغلب کارشناسان جهان نیز، بویژه درمیان مسئولان ایران هیچ تصویر درست و اطلاعات جامع و کاملی از بافت جمعیتی، مسائل و تحولات یا خواست مردم الاحساء و حجاز وجود ندارد.

نجفی اظهار کرد: تلاش آل‌خلیفه، آل‌نهیان، آل‌صباح و آل‌ثانی این است که تمدن عربی و اسلامی جزیرةالعرب را نابود کنند؛ چه آثار باستانی چه فرهنگ مردم و چه سایر موارد و هر آنچه که به تمدن غرب مربوط می‌شود را پابرجا و تقویت کنند. این مسأله را می‌توانید در تخریب بافت قدیمی مدینه، فدک، تبوک و جده در غرب عربستان و شهر‌های قطیف، الاحساء، هفوف، تاروت و ... در شرق عربستان ببینید و همین تخریب را می‌توانید زیر بمباران شدید یمن هم نظاره کنید.

"بقای حکومت آل سعود برای آمریکا به لحاظ دو مولفه اصلی ژئو اکونومیک و ژئو استراتژیک، به حدی مهم است که می‌توان آن را خط قرمز و شیشه عمر امپراتوری آمریکا دانست"

کارشناس مسائل بین الملل با بیان اینکه روش سرکوبگری موسس دولت کنونی سعودی به مراتب بدتر و هولناک‌تر از داعش امروز است، گفت: اصولا آل سعود سه ویژگی اساسی دارد؛ کارویژه اول دولت سعودی این است که کشور‌هایی که دارای تمدن قدیمی هستند را با چالش‌های امنیتی، اجتماعی و اقتصادی مواجه کند تا مانع پیشرفت آن‌ها شود. کارویژه دوم حکومت آل‌سعود این است که کشور‌هایی که دارای جمعیت شیعه هستند را در آشوب و فقر نگه دارد چه کشور‌های شیعه نشین داخل جزیره العرب مانند بحرین و یمن و چه کشور‌های خارج نزدیک مانند لبنان، عراق و ایران وکارویژه سوم و البته مهمتر دولت‌های وهابی مانند سعودی و امارات مبارزه با حکومت‌هایی است که دولت دموکراتیک مبتنی بر انتخابات دارند. از همه بیشتر دموکراسی برای آل‌سعود خطرناک است.

وی تصریح کرد: علاوه براینکه حکومت آل‌سعود جزیرةالعرب را ملک شخصی خودش می‌داند و مردم را جزء بردگان خود محسوب می‌کند یعنی رسما می‌گویند آن‌ها احشام ما هستند. حکومت آل‌سعود براحتی شیعیان را سر می‌بُرد؛ در غرب و شرق عربستان؛ براحتی هر کسی را بدون هیچ مشکل و حتی محاکمه‌ای؛ دقیقا مثل گوسفند سر می‌برد یعنی رسما آل‌سعود شیعیان را گوسفند می‌داندکه هرموقع اراده کند می‌تواند این احشام را بکشد و هیچ رسانه‌ای هم در جهان این اخبار را منتقل نمی‌کند. وضعیت عربستان و بعد از آن یمن بمراتب وحشتناک‌تر از فلسطین و بوسنی و هرزگوین است.

در هفت سال اخیر یمن شاهد یک نسل‌کشی گسترده بوده است.

وی بیان کرد: چرا حکومت سعودی چنین سرکوبی را در حجاز و در منطقه الشرقیه (الاحساء و قطیف) انجام می‌دهد؟ برای اینکه مانع از تحولات اجتماعی شود، مانع از این شود که حکومت دیکتاتوری مطلق آل‌سعود سقوط کند یا با چالشی مواجه شود. بیشتر مناطق نفتی عربستان در منطقه الشرقیه است (سواحل جنوبی خلیج فارس) که جمعیت شیعه در آن وجود دارد. طبق اماری کاملا دستکاری شده‌ای که حکومت سعودی ارائه می‌دهد یک پنجم جمعیت عربستان شیعه است! تا اینجا کمی روشن شد که چرا استقرار و تثبیت یک حکومت دموکراتیک در یمن این همه برای دولت سعودی نگران کننده است.

نجفی اضافه کرد: شاهد بودیم که در سال ۱۳۹۴ برای سرکوب شیعیان قطیف، الاحساء و بویژه محله عوامیه، عربستان سعودی از جنگنده، توپخانه و بمباران استفاده کرد نه پلیس ضدشورش و گاز اشک‌آور. یعنی بخش‌هایی از این شهر‌ها کاملا ویران شد و مردم را کشت.

"بعد از جنگ نیز امکان یورش به بحرین بزرگ و حجاز را فراهم کرد تا این دو کشور نیز توسط آل سعود اشغال شود"آن‌هایی هم که زنده ماندند به زندان انداخت، خیلی از آن‌ها را زیر شکنجه کشت، خیلی‌ها را برای اینکه طرف زجر کش شود، با شمشیر کُند می‌کشند بعد سرش را می‌برند! هیچ کدام از این موارد در عرصه رسانه‌های بین‌الملل بازتاب پیدا نکرد حتی در رسانه‌های ایران هم انعکاس نیافت، اما چرا؟ علت باز می‌گردد به بی اطلاعی مسئولان و کارشناسان از اهمیت عربستان. متاسفانه درباره عربستان خیلی‌ها در خط امریکا حرکت می‌کنند.

وی اظهار کرد: متأسفانه در دوران ریاست‌جمهوری حسن روحانی تلاش می‌کردند که چیزی درباره عربستان گفته نشود که یک وقت آمریکا ناراحت نشود و متأسفانه به جمعیت مذهبی هم اینطور القاء می‌شد که اگر در مورد شیعیان الاحساء و قطیف چیزی بگویید آن‌ها بیشتر سرکوب می‌شوند. آیا سرکوبی بیشتر از بمباران هوایی و آتش توپخانه وجود دارد؟ عوامیه، قطیف، هفوف و الاحساء را با این وضعیت سرکوب کردند. همین سرکوبگری در یمن هم هست با این تفاوت که قدرت از دست امریکا و سعودی خارج شده است و یک دولت مردمی در صنعا تشکیل شده است. در یمن رسانه‌ها وجود دارند و دولت نجات ملی یمن شبکه المسیره و خبرگزاری سبا را دارد که جنایات روزانه آل‌سعود را که در بعضی موارد بین ۱۰۰ تا ۱۳۰ مرتبه مناطق مسکونی را بمباران می‌کنند به جهان مخابره می‌کند و رسانه‌های محور مقاومت هم توانسته اند یک نمایی از وضعیت اسفناک یمن زیر نسل کشی امریکا و عربستان سعودی را به تصویر بکشند و این حرکت بزرگی است و باید بیشتر تلاش شود که جنایت‌های آل‌سعود به جهان مخابره گردد.

کارشناس مسائل بین الملل گفت: در برخی مقاطع بمب‌افکن‌های استراتژیک آمریکا که برای جنگ‌های هسته‌ای از آن‌ها استفاده می‌کنند بمب‌های سنگین سنگرشکن و ترموباریک شدید الانفجار را بار می‌زنند و به‌صورت فرشی جبهه‌های نبرد و بعضی اوقات شهر‌های یمن را بمباران می‌کنند.

یعنی ناگهان بارانی از بمب می‌ریزد روی سر مردم؛ به صورت کور و غیر هدفمند. اوج این مسأله را در یک‌ماهه گذشته می‌توان دید که تلاش کردند مناطق آزادشده استان‌های مأرب و شبوه را مجدد اشغال کنند. برای این هدف ائتلاف سعودی از تاکتیک زمین سوخته استفاده کرد و هر چیزی را بمباران کرد تا مردم یمن براساس فشار زایدالوصف و غیرقابل‌توصیف، مجبور شوند دست از مقاومت بکشند. البته این امر نشان می‌دهد که چقدر از شکست دادن یمنی‌ها مایوس هستند و همزمان اثبات می‌کند نابود کردن دموکراسی یمن تا چه اندازه برای آمریکا، انگلیس و عربستان مهم است.

وی افزود: معتقدم یکی از کار‌هایی که آزادگان جهان موظف هستند انجام دهند و اگر انجام ندهند از دایره انسانیت خارج می‌شوند این است که جنایات دولت سعودی را منتشر و محکوم کنند و تا جاییکه می‌توانند بازنشر بدهند.

"در اصل آل سعود با فریب جوانان نجد از طریق فرقه ضاله وهابیت و دریافت طلا، سلاح و روش‌های نوین تبلیغات از انگلیس توانست سه کشور امارت حائل، بحرین بزرگ و حجاز را اشغال کند"فضای مجازی هم شکر خدا هست و باید از آن استفاده کرد تا محاصره یمن شکسته شود. می‌دانیم که یمن از زمین، هوا و دریا، به‌صورت حلقوی در محاصره کامل است! یک جعبه شیرخشک را نمی‌شود برای مردم یمن ارسال کرد. پس یمنی‌ها با دو سلاح، که اولی جنگ نظامی و دومی ایجاد قحطی است قتل عام می‌کنند. یعنی آنچه که شما تصویر ذهنی دارید درمورد نسل‌کشی در شهر‌های گوراژده، بیهاج و سربرنیتسا در بوسنی وهرزگوین، و به‌صورت خیلی مختصر در سال ۱۳۹۶ در ایالت روهینگیا در میانمار شاهد بودیم اکنون بمراتب وحشتناک‌تر و هولناکتر در یمن نسل‌کشی انجام می‌شود.

نجفی گفت: حتی بر اساس توافق صلح استکهلم که در سال ۱۳۹۷ امضاء شد، قرار بود نیرو‌های دولت صنعا از مناطق الحدیده عقب‌نشینی کند و آن را به سازمان ملل واگذار کند و در ازای آن کشتی‌های دارو، غذا و سوخت وارد بنادر الحدیده شود، اما ارتش سعودی مانع می‌شود که کشتی‌های امداد پهلو بگیرند. یعنی ملت یمن در یک محاصره هفت‌ساله هستند؛ هفت سال است که به آن‌ها غذا نرسیده و در عین حال هر آنچه که داشتند زیر بمباران نابود شده است.

یک تصفیه خانه آب در یمن باقی نمانده که عربستانی‌ها نابودش نکرده باشند. نیروی دریایی و هوایی آمریکا و انگلیس کاملا در خدمت عربستان‌سعودی است. یعنی اصلا عربستان سعودی این همه جنگنده در اختیار ندارد که بتواند روزانه ۱۳۰ سورتی پرواز داشته باشد و ملت یمن را بمباران کند. انگلیسی‌ها علاوه بر انچه بیان شد می‌خواستند یمن را به پنج ایالت یا به دو قسمت جنوبی و شمالی تجزیه کنند که در این توطئه ناکام شدند.

وی بیان کرد: ملت یمن به دلیل شرافت و بیگانه‌ستیزی که دارند در برابر دخالت عربستان‌سعودی ایستادگی کردند.

"همین وضعیت را می‌توانید در رابطه با امارات هم ببینید که تابعی از سیاست خارجی انگلیس است"یعنی برای اولین‌بار در تاریخ معاصر جزیرةالعرب یک حکومت کاملا مردمی تشکیل‌شده، منطبق بر انتخابات، و رویکرد کرده به ریشه‌های تاریخی خودش و تلاش می‌کند که در برابر دخالت خارجی آمریکا و انگلیس و عربستان‌سعودی و رژیم صهیونسیتی بایستد.

نجفی افزود: زمانی‌که حملات سه‌گانه یمنی‌ها به ابوظبی و دبی انجام شد، اماراتی‌ها ناگزیر حملات همه‌جانبه به استان مأرب را متوقف کردند. یعنی بخش‌هایی از استان شبوه که در یک‌ماهه قبلتر آزاد شده بود دوباره اشغال شد مثل شهر عسیلان و العین در استان شبوه و نیز شهرستان حریب در مارب، اما زمانی که موشک‌ها و پهپاد‌های ارتش یمن به امارات رسید، موجب شد تا یورش امارات به جنوب استان مارب متوقف گردد. حال اگر حملات موشکی یمن ادامه یابد، اگر امارات و عربستان سعودی تحت فشار قرار بگیرند می‌توان به پایان محاصره هم امید داشت.

وی تصریح کرد: فشار به امارات و عربستان به‌معنای تحت فشار قرار دادن انگلیس و ایالات‌متحده است.

یعنی هر آنچه که ما به ملت‌های تحت اشغال آل سعود ازجمله یمن کمک کنیم، از نظر رسانه ای، معنوی یا سیاسی و حکومت آل‌سعود در هر در هر ابعادی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی در هر زمینه‌ای تحت فشار قرار گیرد، ایالات‌متحده مجبور به امتیاز دادن می‌شود. این نکته بسیار مهمی است. کمتر کسی این مولفه قدرت را برای ایران شناسایی کرده است. اینکه بنده عرض کردم کارشناسان سیاسی، نخبگان، اساتید، وزرا و سفرا متأسفانه هیچ از عربستان نمی‌دانند همین نکته است. یعنی شما برای اینکه بتوانید از آمریکا امتیاز بگیرید باید به آل سعود فشار بیاورید.

"امریکا به دلیل نیاز شدیدی که به دولت سعودی دارد تاکنون مانع شده تا ماهیت واقعی عربستان از چشم مردم و حتی رسانه‌ها وکارشناسان دور بماند"چرا؟ چون آل سعود منطقه ممنوعه آمریکاست، خط‌قرمز ایالات‌متحده محسوب می‌شود و آمریکا برای بقای حکومت دلار بر تجارت جهانی به بقای دولت سعودی نیازمند است، اما نمی‌تواند از مؤلفه‌های قدرت خودش برای حمایت از عربستان استفاده کند؛ بنابراین اگر ملت‌ها و آزادگان عالم خواستار محکوم کردن آل سعود و ال نهیان شوند و کمک رسانی به ملت یمن و بحرین و الاحساء را مطالبه کنند این گام بزرگی است که امریکا هم تحت فشار قرار می‌گیرد. این مطالبه گری باید مانند موج در سراسر جهان اسلام، آمریکای لاتین، اروپا و شرق آسیا گسترش یابد. آزادگان باید خواستار تحریم عربستان سعودی و امارات شوند. متاسفانه ملت‌ها از جنایت‌های آل‌سعود خبر ندارند.

کارشناس مسائل بین الملل بیان کرد: اخیراً در توئیتر توئیت یک بازیگر مؤنث هالیوود را دیدم که نوشته بود چرا عربستان سعودی برج مخابراتی یمن را تخریب کرده است و این مسأله را محکوم کرده بود. یعنی اطلاعاتی که این بنده خدا داشت فقط در همین حد است که یک برج مخابراتی یمن را تخریب کرده که اینترنت از بین برود.

دیگر نمی‌داند که کودکان یمنی به صورت اسکلت‌های زنده هستند؛ یعنی کودکان یمنی پوست و استخوانند، اسکلت‌هایی هستند که راه می‌روند. اگر این اخبار را ملت‌های جهان بدانند، و آزادگان جهان، یک فشار حداکثری، به دولت سعودی وارد کنند، جلوی جنایت‌های آل‌سعود گرفته می‌شود. ببینید هرآنچه که آل سعود انجام می‌دهد [درواقع]آمریکا انجام می‌دهد. حکومت آل‌سعود یعنی همان آمریکا؛ حکومت آل نهیان یعنی همان انگلیس. به بیان بهتر آمریکا جنایت‌های آل‌سعود را انجام می‌دهد و انگلیس سیاست‌های آل‌نهیان را در امارات تعیین می‌کند.

"در میان نخبگان و اغلب کارشناسان جهان نیز، بویژه درمیان مسئولان ایران هیچ تصویر درست و اطلاعات جامع و کاملی از بافت جمعیتی، مسائل و تحولات یا خواست مردم الاحساء و حجاز وجود ندارد"

وی تصریح کرد: برای اینکه به آمریکا فشار وارد شود باید جنایت‌های آل‌سعود در یمن و عربستان در جهان بازنشر داده شود. این چیزی است که وظیفه جوانان عزیز ما است؛ خواهش می‌کنم و استدعا دارم عزیزان بسیجی دانشجو سعی کنند به زبان‌های مختلف، در شبکه‌های اجتماعی جنایات عربستان سعودی را اطلاع رسانی کنند و خواستار فشار به ریاض و ابوظبی شوند. یعنی تولید محتوا و ترجمه آن‌ها سپس بازنشر در توئیتر، فیس بوک، اینستاگرام انجام شود تا نخبگان و فعالان عرصه‌های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جهان از آن‌ها مطلع شوند. این بهترین کاری هست که می‌شود برای ملت‌های مظلوم الاحساء، حجاز، بحرین و یمن انجام داد. متاسفانه الاحساء و قطیف در یک تاریکی رسانه‌ای به سر می‌برند و هیچ خبری از آنجا به جهان منتقل نمی‌شود، ما باید تلاش کنیم و از نظر رسانه‌ای به ملت‌های تحت ستم کمک کنیم.



در ادامه زهره صادقی دیگر کارشناس مسائل بین الملل نیز گفت: می‌خواهیم از بدترین فاجعه انسانی قرن حاضر که توسط انسان‌ها رقم خورده است صحبت کنیم. جایی که از سال ۲۰۱۵ با ادعای درخواست منصور هادی رئیس‌جمهور مستعفی یمن این کشور مورد تهاجم نیرو‌های ائتلاف به رهبری عربستان سعودی قرار گرفت و لذا ما ان شاءالله بحث را ذیل سه عنوان خواهیم داشت. مورد اول مشروعیت یا عدم مشروعیت جنگ یمن براساس حقوق بین‌الملل که تحت عنوان حقوق بر جنگ شناخته می‌شود. مورد دوم وضعیت حقوق بشر دوستانه بین المللی در یمن، حقوق در جنگ و مورد سوم جمع بندی و پیشنهادات.

وی افزود: مشروعیت یا عدم مشروعیت جنگ در یمن: یک ائتلافی از کشور‌ها به رهبری عربستان‌سعودی به کشور مستقلی بنام یمن حمله مستقیم کردند و لذا ما به‌دنبال این هستیم که از سه منظر حقوق داخلی یمن، حقوق بین الملل و حقوق بشردوستانه بین‌المللی این مشروعیت را مورد بررسی قرار بدیم.

"این مسأله را می‌توانید در تخریب بافت قدیمی مدینه، فدک، تبوک و جده در غرب عربستان و شهر‌های قطیف، الاحساء، هفوف، تاروت و .."

صادقی بیان کرد: علی عبدالله صالح با بیش‌از سی سال حکومت بر مردم یمن در سال ۲۰۱۱ از قدرت کناره گیری می‌کند و منصور هادی به جای آن و در یک فرآیندی که مورد اعتراض یمنی‌ها هم بوده به قدرت می‌رسد. نهایتا هم قبل از درواقع پایان دو سالی که می‌باید رئیس‌جمهور می‌بود استعفاء می‌دهد و یمن را ترک می‌کند و به عدن و از آن جا به عمان و بعد از آن هم به عربستان می‌رود و در عربستان برای بازگشت به قدرت درخواست کمک می‌کند.

وی افزود: در ۲۵ مارس سال ۲۰۱۵ که مصادف با ۶ فروردین ۱۳۹۴ شمسی بوده، عربستان‌سعودی در چارچوب یک ائتلافی از همه دولت‌های عضو شورای همکاری کشور‌های عرب خلیج‌فارس بجز عمان، که شامل امارات متحده عربی، قطر، کویت، بحرین، مراکش، مصر، اردن، سودان و در یک برهه‌هایی سومالی بوده، حمله نظامی را علیه یمن راه می‌اندازد و در حمله هوایی (؟) به نام توفان قاطعیت این حمله را شروع می‌کند. این عملیات همانطور که عرض کردم در پشتیبانی از دولت منصور هادی صورت گرفت و عربستان اعلام کرد که عملیات نظامی در پاسخ به دعوت رئیس‌جمهوری یمن منصور هادی و برای حمایت از این کشور و مردمش از تجاوز مداوم حوثی‌ها براساس اصل دفاع از خود که حالا استناد می‌کند به منشور ملل متحد و ماده پنجاه و یک صورت‌گرفته است. خب حالا ببینیم اصلا این مشروعیتش به چه صورت است؟ از جهت حقوق داخلی یمن ما به قانون اساسی یمن مراجعه می‌کنیم که در واقع مادر قوانین است و می‌بینیم که بر اساس اصول ۳۷ و ۳۸ قانون اساسی یمن شرایطی که امکان مداخله یک کشور دیگر برای تثبیت اوضاع داخلی یمن را مقرر می‌کند به گونه‌ای است که با ادعای عربستان تطابقی ندارد.

وی اضافه کرد: در قانون اساسی یمن دو راه برای مشروعیت بخشیدن به استفاده از نیرو‌های نظامی سایر دولت‌ها در این کشور وجود دارد.

اول این‌که مصوبه مجلس را داشته باشد و مورد بعدی هم اینکه این موضوع در شورای دفاع ملی که ریاست آن بر عهده رئیس‌جمهور است به تصویب برسد. در این زمینه اصل ۳۷ قانون اساسی یمن می‌گوید که پس‌از تصویب مجلس شورا اعلام بسیج نیرو‌ها با رئیس‌جمهور است و همچنین طبق اصل ۱۱۱ قانون اساسی این کشور رئیس‌جمهور عالی‌ترین مقام قوای مسلح محسوب می‌شود؛ اما این‌جا یک بحثی وجود دارد و آن هم اینکه نمی‌توان مستقلا و بدون کسب رأی موافق از مجلس شورا درمورد مداخله سایر کشور‌ها و کلا بسیج نیروهایش تصمیم گیری کند و مورد مهمی که کلا در آن وجود داشته این است که در آن برهه زمانی یمن رئیس‌جمهور قانونی نداشته و همان‌طور که عرض کردم منصور هادی قریب دو ماه قبل‌از حمله عربستان استعفا کرده بوده پس وقتی رئیس‌جمهور قانونی وجود ندارد قطعا موارد قبل هم منتفی می‌شود. از طرف دیگر براساس اصل ۳۸ قانون اساسی نهاد عالی شورای دفاع ملی تا پیش‌از تجاوز سعودی‌ها به یمن اصلا تشکیل نشده بود و در واقع مبادرت به تصمیمی در این خصوص نکرده بودند. فلذا ما می‌بینیم که از نظر حقوق داخلی یمن مشروعیت این اقدام کاملاً منتفی است.

صادقی در خصوص مشروعیت یا عدم مشروعیت جنگ یمن در حقوق بین‌الملل گفت: ما درگذشته اصلا چیزی تحت عنوان ممنوعیت جنگ نداشتیم و اصلا در روابط بین کشور‌ها یک چیز عادی بوده، اما امروز یک سری شرایط متفاوت شده و بویژه از زمان حیات سازمان ملل متحد حقوق بین‌الملل توسل به جنگ رو منع کرده و مهم‌ترین جایی هم که این قضیه مورد تاکید قرار گرفته منشور سازمان ملل متحد است. در بند چهار از ماده دو منشور از کشور‌ها می‌خواهد که اختلافات خودشان را از طرق مسالمت‌آمیز حل کنند و در روابط بین‌المللی خودشان از تهدید به‌زور و اعمال زور خودداری کنند.

"در شرق عربستان ببینید و همین تخریب را می‌توانید زیر بمباران شدید یمن هم نظاره کنید"

وی بیان کرد: حقوق بین‌الملل معاصر درواقع با این مورد که خدمتتان عرض کردم توانست توسل به‌زور را ممنوع کند، ولی این موضوع باز هم نتوانست زمینه‌ای را فراهم کند که جلوی استفاده از زور گرفته شود. حالا یک قرابتی می‌شود برقرار کرد با مثلا قوانین کیفری داخلی که ممنوعیت مثلا قتل رو در نظر گرفتند، ولی خب طبیعتا نتوانسته اند از ارتکاب به قتل جلوگیری کنند. خب باوجود اصل بودن منع توسل به‌زور و اهمیت اساسی که در حقوق بین‌الملل دارد. برخی دولت‌های خاص با اهداف منفعت‌طلبانه خودشان اصول اساسی حقوق بین‌الملل رو ما شاهدیم که نقض می‌کنند و صرفا تفاوتی که با گذشته وجود دارد در این است که این‌ها می‌کوشند که این اقدامات خودشان را در پرتو یکسری مفاهیم زیباتر مثل دفاع مشروع، حفظ صلح و امنیت بین‌المللی، ضرورت مداخلات انسان‌دوستانه و این‌ها موجه جلوه دهند. پس اصل ممنوعیت جنگ است و ما وقتی‌که می‌بینیم که یک جنگ و یک تجاوزی صورت می‌گیرد، باید خلافش را ثابت بکنیم تا مشروعیتش برای ما احراز شود.

این خلاف و استثنائات چه هستند؟ این استثنائات دو مورد هستند؛ یکی استفاده از زور در مقام دفاع از خود یا همان دفاع مشروع و دیگری توسل به‌زور با تصمیم شورای امنیت که تحت عنوان سیستم امنیت جمعی شناخته می‌شود.

صادقی افزود: دفاع مشروع از دیرباز یکی از حقوق ذاتی در روابط بین افراد، اقوام، گروه‌ها و ملت‌ها شناخته‌شده و ماده پنجاه و یک منشور ملل متحد هم به این حق ذاتی تاکید کرده و استفاده از زور را در میان دولت‌ها در مقام دفاع ازخود به‌صورت انفرادی یا جمعی، مجاز دانسته و آن استثنائی بر اصل منع توسل به‌زور به شمار آورده است. بدیهیست که استناد به چنین استثنایی درصورتی شکل می‌گیرد که کشوری مورد حمله نظامی خارجی قرار گرفته باشد و در مقام مقابله با آن و دفاع از خودش بتواند اقدام بکند بنابراین مادامی‌که حمله‌ای صورت نگرفته باشد کاربرد زور درهرحال نقض حقوق بین‌الملل تلقی می‌شود.

کارشناس مسائل بین الملل گفت: شروط و معیار‌های مسلم برای استفاده از زور با استناد حق دفاع مشروع وجود دارد که از جمله آن‌ها وجود پیش‌شرط حمله مسلحانه نظامی است، اینکه ضرورت داشته باشد، اینکه تناسبی وجود داشته باشد بین حملات و این‌ها باید باشد تا ما بتوانیم آن دفاع مشروع را قانونی تلقی کنیم. دیوان بین‌المللی دادگستری هم که رکن اصلی قضایی سازمان ملل متحد است تاکید می‌کند که دولتی که اقدام به اعمال حق دفاع مشروع می‌کند یا گروهی از دولت‌ها که این کار را انجام می‌دهند باید حتما قربانی حمله نظامی واقع‌شده باشند؛ بنابراین در صورت عدم وقوع حمله نظامی، استناد به‌حق دفاع بی‌مورد خواهد بود. همچنین استناد به‌حق دفاع برای دولتی که قربانی حمله نظامی واقع نشده موجه نیست؛ بنابراین اگر در متن نامه منصور هادی برای درخواست مداخله نظامی به دفاع از خود بر اساس ماده پنجاه و یک منشور ملل متحد اشاره‌شده و برخی ادعا‌ها یا تحلیل‌های مطرح‌شده در بیانیه کشور‌های عربی به رهبری دولت سعودی که حالا اشاره می‌کند به تعقیب گروه‌های تروریستی مثل القاعده و این‌ها برای تمسک جستن به دفاع از خود، به‌نظر می‌رسد که قابل‌توجیه نباشد چرا که نه عربستان‌سعودی و نه هیچ‌کدام از اعضای شورای همکاری خلیج‌فارس و بقیه کشور‌هایی که مشارکت کرده بودند در عملیات نظامی علیه یمن، پیش‌از حمله به یمن درواقع مورد تهاجم هیچ‌کدام از این مواردی که ادعایش را داشتند قرار نگرفتد و هیچ حمله‌ای از سوی این کشور یا گروه‌های مورد ادعا واقع نشده بود.

صادقی بیان کرد: در ماده ۴۲ منشور ملل متحد پیش‌بینی‌شده در مواردی که به تشخیص شورای امنیت یک وضعیتی پدید بیاید که صلح و امنیت بین‌المللی را به‌صورت جدی در معرض تهدید قرار داده یا موجب نقض آن شده یا عملیات تجاوزگرانه‌ای واقع‌شده باشد، در این شرایط اگر توصیه‌ها و تصمیمات و اقدامات شورای امنیت براساس مقرراتی که لحاظ کردند کافی و مؤثر تشخیص داده نشود یا معلوم شود که کافی نیست، دراین‌صورت شورا می‌تواند به‌منظور حفظ یا اعاده صلح و امنیت بین‌المللی تصمیم به استفاده از زور و کاربرد نیروی نظامی بگیرد که این استثنا به‌طور معمول تحت عنوان سیستم امنیت جمعی شناخته می‌شود.

"بیشتر مناطق نفتی عربستان در منطقه الشرقیه است (سواحل جنوبی خلیج فارس) که جمعیت شیعه در آن وجود دارد"مطابق منشور، استفاده از زور غیردفاعی تنها پس‌از اجازه شورای امنیت قانونی خواهد بود درصورتی‌که اغلب دولت‌ها و سازمان‌های منطقه‌ای که تصمیم به اقدام نظامی می‌گیرند معمولاً کار خودشان را انجام می‌دهند و بعد از ان در پی این هستند که مهر تأیید شورای امنیت را دریافت کنند؛ مثل تهاجم آمریکا به عراق. پس به این نتیجه می‌رسیم که دراین‌باره هم اقدامات عربستان خودسرانه و خارج از شمول مصرح در مواد چهل و دو و چهل و سه فصل هفتم منشور ملل متحد است. یعنی اینکه اعطای مجوز و صدور قطعنامه مبنی‌بر حمله نظامی از سوی سازمان ملل متحد بوده باشد.

وی با بیان اینکه بنابر آنچه گفته شد اقدامات ائتلاف عربی فاقد هر دو شرطی است که مطرح کردم یعنی نه اقدام در چارچوب دفاع مشروع بوده و نه اینکه مجوز شورای امنیت برای مشروعیت حمله نظامی را داشته، اضافه کرد:، چون حمله نظامی از سوی انصارالله یا بقیه گروه‌های یمنی اتفاق نیفتاده پس دفاع مشروع به این صورت منتفی می‌شود؛ از آن سو هم قطعنامه‌های شورای امنیت، با وجود این‌که یکی به نعل یکی به میخ می‌زدند و عدم حمایت قاطعی از مردم یمن نداشتند، اما با این‌وجود مجوزی هم برای اقدام نظامی عربستان نبودند و درواقع از منظر اصول و موازین بین المللی ما می‌توانیم بگوییم که تهاجم نظامی دولت عربستان سعودی و سایر دولت‌های هم پیمانش فاقد مشروعیت است چرا که اگر نخواهیم صریحا هم آن را ناقض اصل منع توسل به‌زور و عدم مداخله در حقوق بین‌الملل بدانیم یقینا در شمول استثنا‌هایی که عرض کردم هم به‌صورت قاطع قرار نمی‌گیرند و وقتی‌که وجود استثنا به نحو قطعی و مسلم احراز نشود و سایر موازین حقوق بین‌الملل از جمله اصل عدم مداخله، استثناء قواعد آمره حتی در صورت رضایت معتبر دولت به مداخله، حق تعیین سرنوشت و سایر مواردی که دولت یمن می‌تواند از آن‌ها استفاده کند هم می‌گذرد.

کارشناس مسائل بین الملل گفت: بحثی که اینجا وجود دارد این است که اگر حتی فرض را بر این بگذاریم که دولت عربستان در اقدامی صددرصد مشروع به یمن حمله کرده باز هم مسائلی وجود دارد که دهن‌کجی آشکار به حقوق بین‌الملل قلمداد می‌شود چراکه حتی در صورت مشروعیت حمله نظامی، ما بحثی داریم تحت عنوان حقوق بشردوستانه بین‌المللی که رعایتش منوط به مشروع یا نامشروع بودن مبنای حمله نظامی نیست و درهرحال دولت‌ها موظف هستند که آن را انجام بدهند.

وی اظهار کرد: جامعه بین‌المللی با پذیرش واقعیت جنگ به حقوق بشردوستانه بین‌المللی متوسل شد؛ حقوقی که در شرایطی که مخاصمه بین‌المللی رخ می‌دهد، فارغ از مشروعیت مبنایش به‌دنبال کاستن از آسیب‌های ناشی از جنگ است و در واقع ما شاهد هستیم که از سال ۲۰۱۵ تا کنون و حتی قبل از آن، حملات مختلف و با شدت گوناگونی در یمن به‌وقوع‌پیوسته که حمله به اماکن غیرنظامی مثل منازل مسکونی و بیمارستان‌ها و مساجد را در بر می‌گرفته که صددرصد مخالف موازین حقوق بشردوستانه بین‌المللی یا همان حقوق در جنگ است. حقوق بین‌الملل بشردوستانه یک مجموعه‌ای از قواعد است که به‌دنبال محدود کردن آثار مخاصمه است و شاید اصطلاحا بشود گفت حقوق هدایت رفتار در جنگ که هدفش هم کاهش آلام و رنج افراد درگیر در جنگ است، یعنی دامنه شمولش تمام افرادی که به نوعی متأثر از آثار جنگ می‌شوند در بر می‌گیرد و به‌دنبال کاستن از درد و رنج آن هاست.

صادقی با بیان اینکه بسیاری از اصول اساسی حقوق بشردوستانه ریشه عمیقی در سنن اسلامی دارند و البته شاید جالب باشد که عربستان سعودی هم خود ادعای اسلامیت دارد، تصریح کرد: بعضی‌ها معتقدند که حقوق بشردوستانه بین‌المللی ریشه در فرهنگ غرب دارد، ولی خب ما به کرات در قرآن و حتی در بعضی از فرهنگ‌هایی مثل سومری‌ها، یونانی‌ها، هندی‌ها، در تمام این فرهنگ‌ها به‌نحوی مقرراتی را داشتیم که درواقع هدایت و اداره جنگ را به یک نحو خاصی در نظر می‌گرفتند.

این حقوق‌بشر دوستانه بین المللی یکسری اصولی دارد که باید بر مبنای این عمل کرد؛ مثل اصل ضرورت نظامی، رفتار انسانی، عدم تبعیض، محدودیت تسلیحات و اصل تفکیک؛ که اصل تناسب، اصل انسانیت و دیگر موارد به‌نحو آشکار و علنی توسط عربستان نقض شدند.

وی با بیان اینکه به گفته دبیر کل سازمان ملل بحران یمن به بدترین بحران انسانی در جهان تبدیل‌شده و تقریبا سه‌چهارم افراد که حدود بیست و دو میلیون نفر را شامل می‌شوند نیازمند حمایت بشردوستانه هستند، افزود: روزنامه گاردین نیز در گزارش خود تصریح کرده از هر سه حمله عربستان‌سعودی یک حمله به مناطق غیرنظامی است. حالا ببینید این چه تناسبی با آن اصل تفکیک حقوق بین‌الملل دارد؟ این فاجعه تا حدی است که سازمان ملل متحد اعلام کرده هر ۱۰ دقیقه یک کودک یمنی در اثر جنگ می‌میرد و صد و پنجاه هزار کودک یمنی هم در نوبت فوت هستند. یک مسأله بشدت دردآوری که اینجا وجود دارد این است که نیرو‌های ائتلاف از سلاح جدیدی رونمایی کردند بنام گرسنگی و این یکی از غیرانسانی‌ترین سلاح‌هایی است که در جنگ‌ها می‌تواند فشار زیادی به مردم تحمیل و آن‌ها را تهدید کند درواقع همین سلاح گرسنگی است که این‌ها خیلی خوب دارند از آن استفاده می‌کنند.

صادقی اظهار کرد: بنابر اعلام سازمان عفو بین‌الملل جنگنده‌های عربستان صرفا هدف‌های نظامی را مورد توجه قرار نمی‌دهند بلکه به عمد تجمع یمنی‌ها را مورد هدف قرار می‌دهند پس کاملا واضح و آشکار است که اصل تفکیک را عربستان نقض کرده و طبق آماری که من دیدم اگر اشتباه نکنم بیش‌از هشتاد درصد از مساجد را تخریب کرده که این‌ها بخشی از تاریخ تمدن دینی کشور‌ها به شمار می‌آیند و باز این‌ها ممنوعیت خاص دارند و باید به صورت خاص از آن‌ها محافظت شود. پس عربستان فارغ از مشروعیت یا عدم مشروعیت حمله‌ای که به یمن داشته حقوق بشردوستانه بین‌المللی را رعایت نکرده و بدون توجه به مقررات بین‌الملل و تعهداتی که در آن‌ها بویژه مثلا درمورد محدودیت در انتخاب شیوه‌ها و ابزار‌های جنگی و حمله به جمعیت غیرنظامی و تعهدات مرتبط با رفتار با غیرنظامیان در زمان جنگ و ممنوعیت انهدام تاسیسات غیرنظامی و مناطق اقتصادی و بیمارستان‌ها و مراکز درمانی و این‌ها وجود داشته، قواعد عرفی، بین‌المللی و مصرح حقوق بین‌الملل را نقض کرده است؛ پس در مورد دوم هم یعنی در حقوق بشردوستانه بین‌المللی هم عربستان ناقض حقوق است.

"آیا سرکوبی بیشتر از بمباران هوایی و آتش توپخانه وجود دارد؟ عوامیه، قطیف، هفوف و الاحساء را با این وضعیت سرکوب کردند"

وی افزود: نتیجه متخلفانه بودن یک عمل در حقوق بین‌الملل چیزی است تحت عنوان نظام مسئولیت بین‌المللی. طبق ماده یک پیش‌نویس مواد راجع به مسئولیت بین‌المللی دولت هر فعل متخلفانه بین‌المللی دولت موجب مسئولیت بین‌المللی است و این‌طور نیست که فقط دولت مباشر و فاعل اصلی کار مسئولیت بین‌المللی داشته باشد بلکه دولت‌های حامی این کار هم مشمول این بخش از حقوق بین‌الملل می‌شوند. بنده تحقیقی داشتم در مورد تامین‌کنندگان سلاح عربستان؛ خیلی جالب بود که مؤسسه تحقیقات بین‌المللی صلح استکهلم که یک مؤسسه معتبر در زمینه صلح است و تلاش می‌کند که معاملات مربوط به سلاح‌های بزرگ را ردیابی کند آماری داده بود که به تفکیک خیلی کامل مشخص کرده بود که کدام کشور‌ها عربستان سعودی را از نظر سلاح تامین می‌کنند و البته پر واضح هم بود. آمریکا، انگلستان و فرانسه کشور‌هایی بودند که رتبه‌های اول تا سوم را داشتند.

صادقی بیان کرد: بر اساس مسئولیت بین‌المللی دولت‌ها، کشور‌هایی که سلاح در اختیار عربستان می‌گذارند هم مسئول هستند و ناقض حقوق بین‌الملل قلمداد خواهند شد، چون آن‌ها نمی‌توانند بگویند که ما سلاح به عربستان می‌فرستیم، ولی نمی‌دانیم این‌ها را می‌خواهد چکار کنند؛ بریزد بر سر یمنی‌ها یا نریزد چراکه باز خود قانون، ماده ۱۶ همین قانونی که خدمتتان عرض کردم می‌گوید که آگاهی از کارنامه حقوق‌بشری عربستان، یعنی صرف اینکه می‌دانند که عربستان درچه وضعیتی است کافی است که آن آگاهی وجود داشته باشد. حالا نتیجه این مسئولیت چیست؟ برای دولت ناقض حقوق بین‌الملل مواردی ازجمله جبران خسارت، توقف و تضمین عدم تکرار، غرامت، اقدام متقابل و مواردی از این‌دست در نظر گرفته‌شده که البته خیلی‌هایش قابل عمل کردن نیست؛ مثلا جان ازدست‌رفته کودکان و زنان بی‌گناه یمنی قطعا قابل جبران نیست.

اما خب این ابزار‌هایی است که حقوق بین‌الملل در نظر گرفت است؛ مثلا اقدام متقابل به‌منظور وادار کردن دولت یا دولت‌هایی که مسئول انجام تعهداتی هستند و آن‌ها را انجام نمی‌دهند یا بحث دفاع مشروع که الان یمنی‌ها بخوبی دارند از آن استفاده می‌کنند در حقوق بین‌الملل کاملاً پذیرفته‌شده و در واقع عربستان هرچند به صورت ناروا به آن تمسک پیدا می‌کند، اما یمن می‌تواند به آن تمسک پیدا کند یعنی الان هیچ محکمه بین‌المللی نمی‌تواند یمن را به‌سبب اینکه به امارات یا عربستان تهاجمی داشته مورد سرزنش قرار بدهد چرا که از نظر حقوق بین‌الملل یکی از ابزار‌ها دفاع مشروع و حمله متقابل است و ازاین‌جهت مسئولیتی متوجه یمن نیست.

کارشناس مسائل بین الملل گفت: علاوه بر بحث مسئولیت بین‌المللی شورای امنیت ازاین‌جهت که وظیفه اصلی حفظ صلح و امنیت بین‌المللی را برعهده دارد موظف به ورود به تجاوزات ائتلاف سعودی است و حتی تا جایی می‌تواند پیش برود که عملیات نظامی انجام بدهد. کما این‌که در مورد کویت زمانی‌که عراق به آن حمله کرد به یک نحوی درواقع این کار را انجام داد، اما متاسفانه شاهد این هستیم که خلاف این امر دارد اتفاق می‌افتد و نه‌تن‌ها از این جهت کاری انجام نمی‌دهد که تحریم تسلیحاتی یمن را هم انجام می‌دهند. مجمع عمومی سازمان ملل متحد هم به‌همین صورت است. خب علاوه بر اقدامات سیاسی که از مجمع عمومی شورای امنیت انتظار می‌رود که انجام بدهند، ولی انجام نمی‌دهند امکان اقدام حقوقی در محاکم بین‌المللی هم داریم، اما بازهم متأسفانه بعید به‌نظر می‌رسد از آن جهت که عربستان عضو دیوان کیفری بین‌المللی نیست و برای اینکه مسأله‌ای به دیوان ارجاع شود یا کشور باید عضو آن دیوان باشد یا اگر عضو آن دیوان نیست شورای امنیت سازمان ملل متحد مسأله را به دیوان ارجاع دهد که با توجه به وتوی آمریکا و انگلیس هم باز بعید به‌نظر می‌رسد.

صادقی بیان کرد: نهاد‌های حقوق‌بشری و سازمان‌های مختلف به‌کرات همان‌طور که خدمتتان عرض کردم به‌صورت رسمی اقدامات عربستان را محکوم کردند و آن‌ها را ناقض حقوق بین‌الملل و به ویژه در زمینه حقوق بشردوستانه خواندند و موردی است که می‌شود از آن استفاده کرد. یعنی وقتی یک مقام رسمی مثل مثلا رئیس شورای حقوق‌بشر سازمان ملل متحد یا مواردی از این‌دست می‌آیند و اقدامات عربستان را خلاف حقوق بین‌الملل می‌بینند این مورد مهمی است که که کشور‌های اسلامی بویژه، واقعا باید از آن استفاده کنند و استفاده نمی‌کنند.

"همین سرکوبگری در یمن هم هست با این تفاوت که قدرت از دست امریکا و سعودی خارج شده است و یک دولت مردمی در صنعا تشکیل شده است"

وی تصریح کرد: به‌صورت کلی و باتوجه به اینکه متأسفانه در بسیاری از مسائل سیاست بر حقوق چیره شده و از آن استفاده ابزاری می‌کند نمی‌توانیم بگوییم که حقوق می‌تواند به خاتمه این مسأله کمک بکند. البته این به‌معنای بی‌اثری قطعی نیست، ولی معتقدم موضع قدرت باید تغییر بکند تا این مسأله خاتمه یابد و این میسر نمی‌شود مگر مثلا با همین اقداماتی که در حال حاضر یمن انجام می‌دهد و بدرستی دارند براساس اصل دفاع مشروع نقاطی را در امارات و عربستان مورد حمله قرار می‌دهند.

کارشناس مسائل بین الملل گفت: متأسفانه رویه‌های بین‌المللی جاری توسط برخی دولت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی حاکی از واکنش‌های بجا و درخوری نیست و حتی بسیار ناامیدکننده است؛ البته پیگیری‌های حقوقی، از حداقلی‌ترین مواردش که مثلا می‌گویند ابراز تاسف و این‌ها تا پیگیری عملیات حفظ صلح به‌عنوان اقدامی اعلاء، لازم به‌نظر می‌رسد.

صادقی افزود: موارد بعدی که می‌توان پیگیری کرد شاید حداقلی باشند، ولی نمی‌شود از آن گذشت؛ مثلا تلاش برای برقراری حقوق بشردوستانه مثل رفع محاصره انسانی و توقف بمباران مناطق غیرنظامی با وحدت مردمی، رایزنی‌های دیپلماتیک و این‌ها؛ مثلا در کشور‌های غربی بعضا کمپین‌های خیلی بزرگ برای ممانعت از فروش سلاح راه می‌افتد؛ اما این وحدت را در کشور خودمان معمولا کمتر داریم.

منابع خبر

اخبار مرتبط