دیدگاهی درباره تبعیت ادبیات از مُد
عالیه عطایی با بیان اینکه ادبیات داستانی ما وارداتی است و ما تحت تاثیر دیگران بودهایم میگوید: داستاننویس قرار نیست چیزی جدا از زمانه خودش بنویسد. نویسنده باید با خودش صادق باشد و چیزی را بنویسد که خود تجربه میکند و در جامعه وجود دارد.
این نویسنده در گفتوگو با ایسنا درباره تبعیت ادبیات از مُد، با بیان اینکه ما ادبیات داستانی را کمی با تأخیر نسبت به جهان شروع کردهایم اظهار کرد: سابقه ادبیات داستانی ما به دوره مشرطه بازمیگردد و چیزی که وجود دارد این است که رمان یک فرم غربی است و ما به دلیلی مشخص از آن تبعیت میکنیم؛ طبقه متوسط. طبقه متوسط در ایران در این زمان شکل میگیرد و طبقه مدرن خواستههای مدرن دارد که یکی از آنها داستان است. بنابراین ادبیات داستانی وارداتی است و ما سابقه نثرنویسی، حکایت و افسانه و شعر را داشتیم.
"عالیه عطایی با بیان اینکه ادبیات داستانی ما وارداتی است و ما تحت تاثیر دیگران بودهایم میگوید: داستاننویس قرار نیست چیزی جدا از زمانه خودش بنویسد"رمان شاکله مدرنتری دارد.
او در ادامه گفت: برخی «سفرنامهها» از جمله «سیاحتنامه ابراهیم بیگ» را شروع رماننویسی در ایران میدانند و حتی میگویند آخوندزاده اولین رمان فارسی را نوشته است. اما بهنظر میرسد اولین فرم مدرن رمان را با «بوف کور» داشتهایم. از طرف دیگر باید توجه داشته باشیم از زمانی که صنعت چاپ در ایران ظهور کرد، تحصیلکردههای فرانسوی هستند که از فرنگ برگشتهاند و زبان فرانسه آموزش داده میشود و ترجمه به وجود میآید و همه اینها به صورت تاریخی ما را به این سمت میبرد که بخواهیم رمان بنویسیم و قطعا تحت تاثیر بودهایم.
عطایی سپس با بیان اینکه رمان محصول طبقه متوسط است، گفت: به نظر میرسد چیزهایی که تولید میشده بیشتر پیشینه تاریخی و ناسیونالیسم را پرورش میداده و رمان به این موضوع کمک میکرده است، گویا اساس ورود رمان به ایران چیزی شبیه به این بوده است، ملغمهای از حس ناسیونالیستی آدمهای طبقات اجتماعی.
نویسنده «چشم سگ» و «کافورپوش» خاطرنشان کرد: نویسنده جهانی را میتواند بنویسد که نسبت به آن جهان اشراف دارد و یا نسبت به آن پرسش دارد. منِ نویسنده هم فقط میتوانم نسبت به بخشی از این جهان مسائلی داشته باشم. فکر میکنم رمان در هر جامعهای کارکرد خود را دارد.
اصلا ما چرا رمان میخوانیم؟ زیرا زندگیهای دیگران را تجربه کنیم. نمیشود فقط رمانی بخوانیم درباره آمریکای جنوبی زیرا شکلی از زندگی را یاد میگیریم که هرگز تجربه نکردهایم. داستاننویس قرار نیست چیزی جدا از زمانه خودش بنویسد.
او در ادامه گفت: نویسنده باید با خودش صادق باشد و چیزی را بنویسد که خود تجربه میکند و در جامعه وجود دارد. نوشتن داستان امر اجتماعی و کنشگرانه است و ما نسبت به آن پرسش داریم؛ اگر پرسش ما درباره شبه جزیره کارائیب باشد، باید بتوانیم دغدغهاش را بسازیم. البته معتقد نیستم که نویسنده به دنبال ارائه مانیفست است ولی فکر میکنم باید صادق بود و نمیتوانیم به چیزی دور از خودمان بپردازیم.
"نویسنده باید با خودش صادق باشد و چیزی را بنویسد که خود تجربه میکند و در جامعه وجود دارد"البته نویسندگان زیادی داریم که این کار را میکنند و در کارنامه ادبیشان به همهچیز پرداختهاند و درباره همه چیز صاحبنظرند.
این نویسنده همچنین با اشاره به اینکه فرم و محتوا دو بخش جدای ادبیات هستند، بیان کرد: ما مکاتب و فرمهای ادبی مختلف را گذراندهایم، اگر میگوییم رئالیسم، این رئالیسم در نوشتههای احمد محمود وجود دارد، در نوشتههای خارجی هم هست. اما آنچه حس ناسیونالیستی را در ما تقویت میکند محتوایی است که بر این فرم سوار شده است.
انتهای پیام
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران