'سوگند می‌خورم بهار را دوست می‌دارم'؛ نوروز: فریاد تاریخی ایرانی‌زبان‌ها

'سوگند می‌خورم بهار را دوست می‌دارم'؛ نوروز: فریاد تاریخی ایرانی‌زبان‌ها
بی بی سی فارسی
بی بی سی فارسی - ۶ فروردین ۱۴۰۱

'سوگند می‌خورم بهار را دوست می‌دارم'؛ نوروز: فریاد تاریخی ایرانی‌زبان‌ها

  • علی عطار
  • بی‌بی‌سی
یک ساعت پیشتوضیح تصویر،

سی سال پیش در نوروز سال ۱۳۷۱ من در مراسم اولین نوروز در تاجیکستان تازه استقلال‌یافته در شهر کولاب و در روستایی در اطراف آن که تا آمودریا فاصله زیادی ندارد، شرکت کردم.

درست بیست سال پیش، در نوروز ۱۳۸۱، چند ماه پس از سقوط حکومت طالبان بدست ارتش آمریکا و متحدانش من امکان حضور در اولین مراسم نوروز یا "میله (جشن) گل سرخ" در مزارشریف را داشتم. جشنی که بعد از چند سال ممنوعیت دوباره با شور و شعف و با شرکت وسیع مردم بخصوص زنان، و با حضور مسئولین طراز اول حکومتی آن زمان و افراشتن عَلمی که به آن "جهنده" گفته می‌شود، برگزار شد.

طالبان در سال‎‌های حکومتشان در دهه نود میلادی نه تنها این جشن را ممنوع کرده بودند، بلکه درهای "روضه شریف"، حرم منسوب به امام اول شیعیان که محل برگزاری این مراسم است را هم در نوروز به روی زائرین بسته بودند. اما در مراسم آن سال حضور گسترده شیفتگان این جشن از نقاط مختلف شمال افغانستان و برخی مناطق دیگر که در بین آنان دراویش محلی هم دیده می‌شدند، مشهود بود.

شماری از زائرین با باور به گرفتن حاجت در این مراسم شرکت کرده بودند. در گوشه‌ای از زیارتگاه در اتاق مشهور به "چله‌نشینی" ده‌ها کودک و سالمند از نابینا تا فلج و دیگر بیماری‌ها، به امید شفا شب و روز می‌گذراندند.

"اما در مراسم آن سال حضور گسترده شیفتگان این جشن از نقاط مختلف شمال افغانستان و برخی مناطق دیگر که در بین آنان دراویش محلی هم دیده می‌شدند، مشهود بود"نوروز آن سال در میانه مشکلات گوناگون اجتماعی و اقتصادی افغانستان، نه تنها چهره شهر مزار شریف را دگرگون کرده بود، بلکه در آنجا جنب و جوش زیاد و رونق اجتماعی و اقتصادی به ارمغان آورده بود.

اما امسال طالبان که چند ماه پیش حکومت افغانستان را دوباره به دست گرفته‌‌ و به کشور مسلط‌‌ شده‌اند، متفاوت با موضع‌گیری خود در دوره اول حکومتشان در دهه نود میلادی اعلام کردند که مانع برگزاری مراسم میله گل سرخ نخواهند شد، اگرچه آنها از این جشن به قول ِ آنها "غیراسلامی" تجلیل نخواهند کرد.

همین موضع حکومت فعلی طالبان موجب شد مراسم جشن در مزار شریف، که مرکز اصلی برگزاری میله گل سرخ و به باور بسیاری از افغان‌ها خاستگاه اولیه نوروز است، با وجود برنامه‌ریزی قبلی لغو شود. به گزارش رسانه‌ها در دیگر نواحی افغانستان، از جمله کابل هم این مراسم اگرچه قسما برگزار شد، اما بسیار بی‌رنگ و از جاه و جلال پیشین خود خالی بود.

توضیح تصویر،

روضه شریف در بلخ در نوروز

بر خلاف مزار شریف اما نوروز امسال در آن سوی دریای آمو، در تاجیکستان، مانند دو دهه گذشته با جاه و جلالی گسترده برگزار شد و بسیاری از افغانهای مهاجر در تاجیکستان هم در آن شرکت داشتند. آنها امسال نوروز را در کشور همزبان و همسایه جشن گرفتند که در سالهای گذشته به یکی از جلوداران برگزاری مراسم نوروز با طبل و دهل دولتی تبدیل شده است.



اگر چه نوروز تاجیکستان در دهه‌های گذشته رونق بی‌سابقه‌ای یافته و با شکوه تمام و رسماً برگزار می‌شود، اما همین جشن در زمان حکومت شوروی، سالها با سختگیری‌های ایدئولوژیک حزب کمونیست ممنوع شده بود. از نگاه حاکمان آنزمان شوروی، نوروز به عنوان یک "جشن دینی" دسته‌بندی و به آن اجازه برگزاری داده نمی‌شد. اگرچه این جشن بعدها در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی از رده جشن‌های دینی خارج و در جمهوری‌ آذربایجان دوباره رسمی شد، اما در آسیای میانه تا زمان تحولات پروسترویکا و تغییر سیاست‌های گورباچف هیچ‌گاه به وسعت قبل برگزار نشد.

از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهیدپادکستشیرازه

«شیرازه» پادکستی درباره کتاب‌ها است که سام فرزانه تهیه می‌کند

پادکست

پایان پادکست

موی‌سفیدان روستایی تاجیک پس از فروپاشی حکومت شوروی روایت می‌کردند که آنها گاهاً بخشی از این مراسم را مخفیانه در گوشه‌ای از کالخوز (مزارع اشتراکی دوران اتحاد جماهیر شوروی) و در پشت تراکتورها، دور از چشم روسا اجرا می‌کردند تا آنرا زنده نگاه دارند. نوروز در آنزمان از خیابانها به کنج خانه‌های روستایی در کوهستان‌ها رانده شد و تا فروپاشی آن نظام به حیات خود ادامه داد.

"در گوشه‌ای از زیارتگاه در اتاق مشهور به "چله‌نشینی" ده‌ها کودک و سالمند از نابینا تا فلج و دیگر بیماری‌ها، به امید شفا شب و روز می‌گذراندند"

سی سال پیش در نوروز سال ۱۳۷۱ من در مراسم اولین نوروز در تاجیکستان تازه استقلال‌یافته در شهر کولاب و در روستایی در اطراف آن که تا آمو دریا فاصله زیادی ندارد، شرکت کردم. شور و شوقی که در آن زمان در برگزاری آن نوروز در منطقه‌ای کوچک و روستایی‌نشین دیده می‌شد، و بازسازی سنت‌هایی که سالها بدست فراموشی سپرده شده بودند، نشان از عمق نفوذ این آیین در دل مردم، بخصوص مردم روستایی داشت. هنوز پس از سی سال صدای ترانه "گلچهره صادق‌آوا"، خواننده اهل کولاب در حالی که فرزندانش که هر کدام با سازی او را همراهی می‌کردند، در گوشم طنین‌انداز است که با سوز، و صدایی جادویی می‌خواند: "سوگند می‌خورم بهار را دوست می‌دارم... هرچه کاری باز روید از زمین، حیف، تخم آدمی هرگز نروید از زمین...".

شادی و سرور برگزاری گسترده و با شکوه نوروز در آن سال‌ها در دیگر جمهوری‌های آسیای میانه و قفقاز بخصوص در آذربایجان، قرقیزستان و ازبکستان هم اوج گرفت.

در دوران گورباچف نوروز در کشورهای آسیای میانه و قفقاز عنصر مهمی برای ابراز هویت فرهنگی در آن کشورها شد؛ حرکتی که در دهه‌های بعد به جنبشی برای ثبت جهانی نوروز در فهرست میراث فرهنگی جهان در یونسکو تبدیل شد. هرکدام از این جمهوری‌ها می‌کوشیدند پیش از دیگران آن را به عنوان میراث ملی کشور خود ثبت کنند. این‌بار هم نوروز برای کشورهای حوزه این جشن مانند شناسنامه و برگه ابراز هویت در میراث جهانی شد.

در ایران هم که به باور برخی از پژوهشگران و بنا به شواهد تاریخی یکی از مهم‌ترین خاستگاه‌ها و جایگاه مهمی برای حفظ و نگهداری این جشن است، برگزاری نوروز در طول تاریخ با بالا و پایین زیادی همراه بوده است. نوروز نه تنها روزهای تجلیل در کاخ‌های ساسانیان و خلفای عباسی، سلسله‌های سامانی، صفاری، آل بویه و آل زیار، تا دربار صفوی و قاجار و پهلوی را به خود دیده، بلکه رانده شدن به حاشیه‌ و خانه‌نشینی در دوران‌های دیگر را.

"همین موضع حکومت فعلی طالبان موجب شد مراسم جشن در مزار شریف، که مرکز اصلی برگزاری میله گل سرخ و به باور بسیاری از افغان‌ها خاستگاه اولیه نوروز است، با وجود برنامه‌ریزی قبلی لغو شود"

حتی در اوایل دوره بعد از انقلاب اسلامی این جشن برای ادامه بقای رسمی خود با مشکل روبرو بود. برخی از روحانیان با آن به مخالفت پرداخته و آن را غیر اسلامی خواندند و کوشیدند آنرا به حاشیه برانند. اما نوروز بزودی راه خود را یافت و در اعماق جامعه از شهر و روستا باقی ماند و امروز همچنان یکی از مهمترین جشن‌های ایرانیان از هر نژاد و زبان و مذهب است.

بنا به چشم‌دیده‌های من در نوروز ۱۳۸۴، زرتشتیان در روستاهای اطراف یزد مراسم نوروز را از برگزاری آئین‌های ‎‌پنجه کوچک و بزرگ گرفته تا آتش‌افرزوی بر پشت‌بام‌ها ‌در صبح اول فروردین برای بدرقه روان درگذشته‌گان، تمام و کمال برگزار می‌کردند. به نقل از روستائیان، این آئین‌ها اگرچه در طول تاریخ تغییر کرده‌‌، اما آنها و نیاکانشان با زحمت موفق به حفظ آن در طول تاریخ پرفراز و نشیب خود شده‌اند.



توضیح تصویر،

سفره نوروزی زرتشتیان در روستاهای اطراف یزد

امسال طالبان که در دوره پیشین حکومت خود مراسم میله گل سرخ یا نوروز را به طور کل ممنوع و محل برگزاری آن را مهر و موم کرده بودند، با لحنی ملایم‌تر با نوروز برخورد کرده و برگزاری آن بدون دولت را تلویحاً امکان‌پذیر دانسته‌اند. اگر این شیوه در سالهای آینده هم ادامه پیدا کند، می‌تواند به عنوان نشان از تغییر روش آنها در باره این آیین کهن تلقی شود و گویای نوعی احترام به فرهنگ کهن جامعه افغانستان است.

  • طالبان: مانع مردم نمی‌شویم اما نوروز را 'تجلیل' نخواهیم کرد

با همه اینها نگاه طالبان به مراسم نوروز و دسته‌بندی آن بعنوان یک مراسم "غیراسلامی"، در مقایسه با موضع حاکمان شوروی سابق که آنرا یک "جشن دینی" تلقی می‌کردند، تعجب‌برانگیز و قابل‌تعمق است که چرا و چگونه این آیین تاریخی در طول حدود صد سال در نگاه ایدئولوژی‌های حاکم منطقه از یک «جشن دینی» به یک آیین "غیر دینی" تبدیل شده است.

بیشترین اطلاعاتی که تا امروز از برگزاری این جشن کهن که شاید قدمت برخی از سنت‌های آن به دوران پیش از ادیان تک‌خدایی برسد، بدست ما رسیده، از برگزاری رسمی و دولتی آن است. اما از برگزاری آیین‌ها در مناطق دوردست و بین روستاییان و کشاورزان اطلاعات کمی باقی مانده است.

"به گزارش رسانه‌ها در دیگر نواحی افغانستان، از جمله کابل هم این مراسم اگرچه قسما برگزار شد، اما بسیار بی‌رنگ و از جاه و جلال پیشین خود خالی بود"

تاریخ نوروز در تاجیکستان و دیگر جمهوری‌های شوروی اما نشان می‌دهد که آیین‌های نوروزی توانسته‌اند در دوره ممنوعیت در کوهستانها و روستاهای آن کشور به حیات خود ادامه دهند. به همین شیوه کردهای ترکیه هم در طول مدتی که آن جشن در ترکیه محدود و قسما ممنوع اعلام شده بود، توانستند آیین‌های نوروزی را حفظ کنند تا سرانجام این مراسم در آن کشور به رسمیت شناخته شد. تنوع سنت‌های نوروزی، پذیرش عناصر نو و حذف برخی آیین‌ها در مناطق مختلف هم می تواند دلیل خوبی برای حفظ آنها در دل خانه‌های روستایی باشد که بدور از دستورات از مراکز قدرت به حیات خود ادامه می‌دهند.

تاریخ نشان می‌دهد که نوروز در هزاره‌های گذشته، هر بار مانند ققنوس بعد از سوختن در آتش جنگ و خشونت، دوباره از خاکستر خویش برخاسته و پرکشیده است، آنچنان که در شوروی سابق، در ایران و افغانستان و همه کشورهای برگزارکننده دیگر با تغییر خود به حیات ادامه داده و در دوران‌های دشوار که از کاخ و دربار‌های حکومتی رانده شده، خود را در مناطق دورافتاده‌تر، درخانه‌های کوچک مردم و در دل‌های آنان نه تنها تا امروز باقی مانده، بلکه به نمادی برای ابرازهویت فرهنگی تبدیل شده است. آیا افغانستان دوره طالبان از این قاعده مستثنی است؟‌ آیا حالا که طالبان بار دیگر این آیین محبوب کشورهای منطقه را در افغانستان مورد بی‌مهری قرر داده‌اند،‌ این مراسم از جغرافیای فرهنگی آن کشور پاک خواهد شد و حکومت به هر شیوه‌ای موفق به «نوروززدایی» خواهد شد؟ به گواهی تاریخ نوروز نه، هرگز!

'سوگند می‌خورم بهار را دوست می‌دارم'؛ نوروز: فریاد تاریخی ایرانی‌زبان‌ها

  • علی عطار
  • بی‌بی‌سی
.
توضیح تصویر،

سی سال پیش در نوروز سال ۱۳۷۱ من در مراسم اولین نوروز در تاجیکستان تازه استقلال‌یافته در شهر کولاب و در روستایی در اطراف آن که تا آمودریا فاصله زیادی ندارد، شرکت کردم.

درست بیست سال پیش، در نوروز ۱۳۸۱، چند ماه پس از سقوط حکومت طالبان بدست ارتش آمریکا و متحدانش من امکان حضور در اولین مراسم نوروز یا "میله (جشن) گل سرخ" در مزارشریف را داشتم. جشنی که بعد از چند سال ممنوعیت دوباره با شور و شعف و با شرکت وسیع مردم بخصوص زنان، و با حضور مسئولین طراز اول حکومتی آن زمان و افراشتن عَلمی که به آن "جهنده" گفته می‌شود، برگزار شد.

طالبان در سال‎‌های حکومتشان در دهه نود میلادی نه تنها این جشن را ممنوع کرده بودند، بلکه درهای "روضه شریف"، حرم منسوب به امام اول شیعیان که محل برگزاری این مراسم است را هم در نوروز به روی زائرین بسته بودند. اما در مراسم آن سال حضور گسترده شیفتگان این جشن از نقاط مختلف شمال افغانستان و برخی مناطق دیگر که در بین آنان دراویش محلی هم دیده می‌شدند، مشهود بود.

شماری از زائرین با باور به گرفتن حاجت در این مراسم شرکت کرده بودند. در گوشه‌ای از زیارتگاه در اتاق مشهور به "چله‌نشینی" ده‌ها کودک و سالمند از نابینا تا فلج و دیگر بیماری‌ها، به امید شفا شب و روز می‌گذراندند. نوروز آن سال در میانه مشکلات گوناگون اجتماعی و اقتصادی افغانستان، نه تنها چهره شهر مزار شریف را دگرگون کرده بود، بلکه در آنجا جنب و جوش زیاد و رونق اجتماعی و اقتصادی به ارمغان آورده بود.

اما امسال طالبان که چند ماه پیش حکومت افغانستان را دوباره به دست گرفته‌‌ و به کشور مسلط‌‌ شده‌اند، متفاوت با موضع‌گیری خود در دوره اول حکومتشان در دهه نود میلادی اعلام کردند که مانع برگزاری مراسم میله گل سرخ نخواهند شد، اگرچه آنها از این جشن به قول ِ آنها "غیراسلامی" تجلیل نخواهند کرد.

همین موضع حکومت فعلی طالبان موجب شد مراسم جشن در مزار شریف، که مرکز اصلی برگزاری میله گل سرخ و به باور بسیاری از افغان‌ها خاستگاه اولیه نوروز است، با وجود برنامه‌ریزی قبلی لغو شود. به گزارش رسانه‌ها در دیگر نواحی افغانستان، از جمله کابل هم این مراسم اگرچه قسما برگزار شد، اما بسیار بی‌رنگ و از جاه و جلال پیشین خود خالی بود.

توضیح تصویر،

روضه شریف در بلخ در نوروز

بر خلاف مزار شریف اما نوروز امسال در آن سوی دریای آمو، در تاجیکستان، مانند دو دهه گذشته با جاه و جلالی گسترده برگزار شد و بسیاری از افغانهای مهاجر در تاجیکستان هم در آن شرکت داشتند. آنها امسال نوروز را در کشور همزبان و همسایه جشن گرفتند که در سالهای گذشته به یکی از جلوداران برگزاری مراسم نوروز با طبل و دهل دولتی تبدیل شده است.

اگر چه نوروز تاجیکستان در دهه‌های گذشته رونق بی‌سابقه‌ای یافته و با شکوه تمام و رسماً برگزار می‌شود، اما همین جشن در زمان حکومت شوروی، سالها با سختگیری‌های ایدئولوژیک حزب کمونیست ممنوع شده بود. از نگاه حاکمان آنزمان شوروی، نوروز به عنوان یک "جشن دینی" دسته‌بندی و به آن اجازه برگزاری داده نمی‌شد. اگرچه این جشن بعدها در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی از رده جشن‌های دینی خارج و در جمهوری‌ آذربایجان دوباره رسمی شد، اما در آسیای میانه تا زمان تحولات پروسترویکا و تغییر سیاست‌های گورباچف هیچ‌گاه به وسعت قبل برگزار نشد.

از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهید
پادکست
شیرازه

«شیرازه» پادکستی درباره کتاب‌ها است که سام فرزانه تهیه می‌کند

پادکست

پایان پادکست

موی‌سفیدان روستایی تاجیک پس از فروپاشی حکومت شوروی روایت می‌کردند که آنها گاهاً بخشی از این مراسم را مخفیانه در گوشه‌ای از کالخوز (مزارع اشتراکی دوران اتحاد جماهیر شوروی) و در پشت تراکتورها، دور از چشم روسا اجرا می‌کردند تا آنرا زنده نگاه دارند. نوروز در آنزمان از خیابانها به کنج خانه‌های روستایی در کوهستان‌ها رانده شد و تا فروپاشی آن نظام به حیات خود ادامه داد.

سی سال پیش در نوروز سال ۱۳۷۱ من در مراسم اولین نوروز در تاجیکستان تازه استقلال‌یافته در شهر کولاب و در روستایی در اطراف آن که تا آمو دریا فاصله زیادی ندارد، شرکت کردم. شور و شوقی که در آن زمان در برگزاری آن نوروز در منطقه‌ای کوچک و روستایی‌نشین دیده می‌شد، و بازسازی سنت‌هایی که سالها بدست فراموشی سپرده شده بودند، نشان از عمق نفوذ این آیین در دل مردم، بخصوص مردم روستایی داشت. هنوز پس از سی سال صدای ترانه "گلچهره صادق‌آوا"، خواننده اهل کولاب در حالی که فرزندانش که هر کدام با سازی او را همراهی می‌کردند، در گوشم طنین‌انداز است که با سوز، و صدایی جادویی می‌خواند: "سوگند می‌خورم بهار را دوست می‌دارم... هرچه کاری باز روید از زمین، حیف، تخم آدمی هرگز نروید از زمین...".

شادی و سرور برگزاری گسترده و با شکوه نوروز در آن سال‌ها در دیگر جمهوری‌های آسیای میانه و قفقاز بخصوص در آذربایجان، قرقیزستان و ازبکستان هم اوج گرفت. در دوران گورباچف نوروز در کشورهای آسیای میانه و قفقاز عنصر مهمی برای ابراز هویت فرهنگی در آن کشورها شد؛ حرکتی که در دهه‌های بعد به جنبشی برای ثبت جهانی نوروز در فهرست میراث فرهنگی جهان در یونسکو تبدیل شد. هرکدام از این جمهوری‌ها می‌کوشیدند پیش از دیگران آن را به عنوان میراث ملی کشور خود ثبت کنند. این‌بار هم نوروز برای کشورهای حوزه این جشن مانند شناسنامه و برگه ابراز هویت در میراث جهانی شد.

در ایران هم که به باور برخی از پژوهشگران و بنا به شواهد تاریخی یکی از مهم‌ترین خاستگاه‌ها و جایگاه مهمی برای حفظ و نگهداری این جشن است، برگزاری نوروز در طول تاریخ با بالا و پایین زیادی همراه بوده است. نوروز نه تنها روزهای تجلیل در کاخ‌های ساسانیان و خلفای عباسی، سلسله‌های سامانی، صفاری، آل بویه و آل زیار، تا دربار صفوی و قاجار و پهلوی را به خود دیده، بلکه رانده شدن به حاشیه‌ و خانه‌نشینی در دوران‌های دیگر را.

حتی در اوایل دوره بعد از انقلاب اسلامی این جشن برای ادامه بقای رسمی خود با مشکل روبرو بود. برخی از روحانیان با آن به مخالفت پرداخته و آن را غیر اسلامی خواندند و کوشیدند آنرا به حاشیه برانند. اما نوروز بزودی راه خود را یافت و در اعماق جامعه از شهر و روستا باقی ماند و امروز همچنان یکی از مهمترین جشن‌های ایرانیان از هر نژاد و زبان و مذهب است.

بنا به چشم‌دیده‌های من در نوروز ۱۳۸۴، زرتشتیان در روستاهای اطراف یزد مراسم نوروز را از برگزاری آئین‌های ‎‌پنجه کوچک و بزرگ گرفته تا آتش‌افرزوی بر پشت‌بام‌ها ‌در صبح اول فروردین برای بدرقه روان درگذشته‌گان، تمام و کمال برگزار می‌کردند. به نقل از روستائیان، این آئین‌ها اگرچه در طول تاریخ تغییر کرده‌‌، اما آنها و نیاکانشان با زحمت موفق به حفظ آن در طول تاریخ پرفراز و نشیب خود شده‌اند.

توضیح تصویر،

سفره نوروزی زرتشتیان در روستاهای اطراف یزد

امسال طالبان که در دوره پیشین حکومت خود مراسم میله گل سرخ یا نوروز را به طور کل ممنوع و محل برگزاری آن را مهر و موم کرده بودند، با لحنی ملایم‌تر با نوروز برخورد کرده و برگزاری آن بدون دولت را تلویحاً امکان‌پذیر دانسته‌اند. اگر این شیوه در سالهای آینده هم ادامه پیدا کند، می‌تواند به عنوان نشان از تغییر روش آنها در باره این آیین کهن تلقی شود و گویای نوعی احترام به فرهنگ کهن جامعه افغانستان است.

با همه اینها نگاه طالبان به مراسم نوروز و دسته‌بندی آن بعنوان یک مراسم "غیراسلامی"، در مقایسه با موضع حاکمان شوروی سابق که آنرا یک "جشن دینی" تلقی می‌کردند، تعجب‌برانگیز و قابل‌تعمق است که چرا و چگونه این آیین تاریخی در طول حدود صد سال در نگاه ایدئولوژی‌های حاکم منطقه از یک «جشن دینی» به یک آیین "غیر دینی" تبدیل شده است.

بیشترین اطلاعاتی که تا امروز از برگزاری این جشن کهن که شاید قدمت برخی از سنت‌های آن به دوران پیش از ادیان تک‌خدایی برسد، بدست ما رسیده، از برگزاری رسمی و دولتی آن است. اما از برگزاری آیین‌ها در مناطق دوردست و بین روستاییان و کشاورزان اطلاعات کمی باقی مانده است.

تاریخ نوروز در تاجیکستان و دیگر جمهوری‌های شوروی اما نشان می‌دهد که آیین‌های نوروزی توانسته‌اند در دوره ممنوعیت در کوهستانها و روستاهای آن کشور به حیات خود ادامه دهند. به همین شیوه کردهای ترکیه هم در طول مدتی که آن جشن در ترکیه محدود و قسما ممنوع اعلام شده بود، توانستند آیین‌های نوروزی را حفظ کنند تا سرانجام این مراسم در آن کشور به رسمیت شناخته شد. تنوع سنت‌های نوروزی، پذیرش عناصر نو و حذف برخی آیین‌ها در مناطق مختلف هم می تواند دلیل خوبی برای حفظ آنها در دل خانه‌های روستایی باشد که بدور از دستورات از مراکز قدرت به حیات خود ادامه می‌دهند.

تاریخ نشان می‌دهد که نوروز در هزاره‌های گذشته، هر بار مانند ققنوس بعد از سوختن در آتش جنگ و خشونت، دوباره از خاکستر خویش برخاسته و پرکشیده است، آنچنان که در شوروی سابق، در ایران و افغانستان و همه کشورهای برگزارکننده دیگر با تغییر خود به حیات ادامه داده و در دوران‌های دشوار که از کاخ و دربار‌های حکومتی رانده شده، خود را در مناطق دورافتاده‌تر، درخانه‌های کوچک مردم و در دل‌های آنان نه تنها تا امروز باقی مانده، بلکه به نمادی برای ابرازهویت فرهنگی تبدیل شده است. آیا افغانستان دوره طالبان از این قاعده مستثنی است؟‌ آیا حالا که طالبان بار دیگر این آیین محبوب کشورهای منطقه را در افغانستان مورد بی‌مهری قرر داده‌اند،‌ این مراسم از جغرافیای فرهنگی آن کشور پاک خواهد شد و حکومت به هر شیوه‌ای موفق به «نوروززدایی» خواهد شد؟ به گواهی تاریخ نوروز نه، هرگز!

&config=http://www.bbc.co.uk/worldservice/scripts/core/2/emp_jsapi_config.xml?212&relatedLinksCarousel=false&embedReferer=http://www.bbc.co.uk/persian/&config_settings_language=en&config_settings_showFooter=false&domId=emp-15228070&config_settings_autoPlay=true&config_settings_displayMode=standard&config_settings_showPopoutButton=true&uxHighlightColour=0xff0000&showShareButton=true&config.plugins.fmtjLiveStats.pageType=t2_eav1_Started&embedPageUrl=$pageurl&messagesFileUrl=http://www.bbc.co.uk/worldservice/emp/3/vocab/en.xml&config_settings_autoPlay=false" />

'سوگند می‌خورم بهار را دوست می‌دارم'؛ نوروز: فریاد تاریخی ایرانی‌زبان‌ها

  • علی عطار
  • بی‌بی‌سی
.
توضیح تصویر،

سی سال پیش در نوروز سال ۱۳۷۱ من در مراسم اولین نوروز در تاجیکستان تازه استقلال‌یافته در شهر کولاب و در روستایی در اطراف آن که تا آمودریا فاصله زیادی ندارد، شرکت کردم.

درست بیست سال پیش، در نوروز ۱۳۸۱، چند ماه پس از سقوط حکومت طالبان بدست ارتش آمریکا و متحدانش من امکان حضور در اولین مراسم نوروز یا "میله (جشن) گل سرخ" در مزارشریف را داشتم. جشنی که بعد از چند سال ممنوعیت دوباره با شور و شعف و با شرکت وسیع مردم بخصوص زنان، و با حضور مسئولین طراز اول حکومتی آن زمان و افراشتن عَلمی که به آن "جهنده" گفته می‌شود، برگزار شد.

طالبان در سال‎‌های حکومتشان در دهه نود میلادی نه تنها این جشن را ممنوع کرده بودند، بلکه درهای "روضه شریف"، حرم منسوب به امام اول شیعیان که محل برگزاری این مراسم است را هم در نوروز به روی زائرین بسته بودند. اما در مراسم آن سال حضور گسترده شیفتگان این جشن از نقاط مختلف شمال افغانستان و برخی مناطق دیگر که در بین آنان دراویش محلی هم دیده می‌شدند، مشهود بود.

شماری از زائرین با باور به گرفتن حاجت در این مراسم شرکت کرده بودند. در گوشه‌ای از زیارتگاه در اتاق مشهور به "چله‌نشینی" ده‌ها کودک و سالمند از نابینا تا فلج و دیگر بیماری‌ها، به امید شفا شب و روز می‌گذراندند. نوروز آن سال در میانه مشکلات گوناگون اجتماعی و اقتصادی افغانستان، نه تنها چهره شهر مزار شریف را دگرگون کرده بود، بلکه در آنجا جنب و جوش زیاد و رونق اجتماعی و اقتصادی به ارمغان آورده بود.

اما امسال طالبان که چند ماه پیش حکومت افغانستان را دوباره به دست گرفته‌‌ و به کشور مسلط‌‌ شده‌اند، متفاوت با موضع‌گیری خود در دوره اول حکومتشان در دهه نود میلادی اعلام کردند که مانع برگزاری مراسم میله گل سرخ نخواهند شد، اگرچه آنها از این جشن به قول ِ آنها "غیراسلامی" تجلیل نخواهند کرد.

همین موضع حکومت فعلی طالبان موجب شد مراسم جشن در مزار شریف، که مرکز اصلی برگزاری میله گل سرخ و به باور بسیاری از افغان‌ها خاستگاه اولیه نوروز است، با وجود برنامه‌ریزی قبلی لغو شود. به گزارش رسانه‌ها در دیگر نواحی افغانستان، از جمله کابل هم این مراسم اگرچه قسما برگزار شد، اما بسیار بی‌رنگ و از جاه و جلال پیشین خود خالی بود.

توضیح تصویر،

روضه شریف در بلخ در نوروز

بر خلاف مزار شریف اما نوروز امسال در آن سوی دریای آمو، در تاجیکستان، مانند دو دهه گذشته با جاه و جلالی گسترده برگزار شد و بسیاری از افغانهای مهاجر در تاجیکستان هم در آن شرکت داشتند. آنها امسال نوروز را در کشور همزبان و همسایه جشن گرفتند که در سالهای گذشته به یکی از جلوداران برگزاری مراسم نوروز با طبل و دهل دولتی تبدیل شده است.

اگر چه نوروز تاجیکستان در دهه‌های گذشته رونق بی‌سابقه‌ای یافته و با شکوه تمام و رسماً برگزار می‌شود، اما همین جشن در زمان حکومت شوروی، سالها با سختگیری‌های ایدئولوژیک حزب کمونیست ممنوع شده بود. از نگاه حاکمان آنزمان شوروی، نوروز به عنوان یک "جشن دینی" دسته‌بندی و به آن اجازه برگزاری داده نمی‌شد. اگرچه این جشن بعدها در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی از رده جشن‌های دینی خارج و در جمهوری‌ آذربایجان دوباره رسمی شد، اما در آسیای میانه تا زمان تحولات پروسترویکا و تغییر سیاست‌های گورباچف هیچ‌گاه به وسعت قبل برگزار نشد.

از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهید
پادکست
شیرازه

«شیرازه» پادکستی درباره کتاب‌ها است که سام فرزانه تهیه می‌کند

پادکست

پایان پادکست

موی‌سفیدان روستایی تاجیک پس از فروپاشی حکومت شوروی روایت می‌کردند که آنها گاهاً بخشی از این مراسم را مخفیانه در گوشه‌ای از کالخوز (مزارع اشتراکی دوران اتحاد جماهیر شوروی) و در پشت تراکتورها، دور از چشم روسا اجرا می‌کردند تا آنرا زنده نگاه دارند. نوروز در آنزمان از خیابانها به کنج خانه‌های روستایی در کوهستان‌ها رانده شد و تا فروپاشی آن نظام به حیات خود ادامه داد.

سی سال پیش در نوروز سال ۱۳۷۱ من در مراسم اولین نوروز در تاجیکستان تازه استقلال‌یافته در شهر کولاب و در روستایی در اطراف آن که تا آمو دریا فاصله زیادی ندارد، شرکت کردم. شور و شوقی که در آن زمان در برگزاری آن نوروز در منطقه‌ای کوچک و روستایی‌نشین دیده می‌شد، و بازسازی سنت‌هایی که سالها بدست فراموشی سپرده شده بودند، نشان از عمق نفوذ این آیین در دل مردم، بخصوص مردم روستایی داشت. هنوز پس از سی سال صدای ترانه "گلچهره صادق‌آوا"، خواننده اهل کولاب در حالی که فرزندانش که هر کدام با سازی او را همراهی می‌کردند، در گوشم طنین‌انداز است که با سوز، و صدایی جادویی می‌خواند: "سوگند می‌خورم بهار را دوست می‌دارم... هرچه کاری باز روید از زمین، حیف، تخم آدمی هرگز نروید از زمین...".

شادی و سرور برگزاری گسترده و با شکوه نوروز در آن سال‌ها در دیگر جمهوری‌های آسیای میانه و قفقاز بخصوص در آذربایجان، قرقیزستان و ازبکستان هم اوج گرفت. در دوران گورباچف نوروز در کشورهای آسیای میانه و قفقاز عنصر مهمی برای ابراز هویت فرهنگی در آن کشورها شد؛ حرکتی که در دهه‌های بعد به جنبشی برای ثبت جهانی نوروز در فهرست میراث فرهنگی جهان در یونسکو تبدیل شد. هرکدام از این جمهوری‌ها می‌کوشیدند پیش از دیگران آن را به عنوان میراث ملی کشور خود ثبت کنند. این‌بار هم نوروز برای کشورهای حوزه این جشن مانند شناسنامه و برگه ابراز هویت در میراث جهانی شد.

در ایران هم که به باور برخی از پژوهشگران و بنا به شواهد تاریخی یکی از مهم‌ترین خاستگاه‌ها و جایگاه مهمی برای حفظ و نگهداری این جشن است، برگزاری نوروز در طول تاریخ با بالا و پایین زیادی همراه بوده است. نوروز نه تنها روزهای تجلیل در کاخ‌های ساسانیان و خلفای عباسی، سلسله‌های سامانی، صفاری، آل بویه و آل زیار، تا دربار صفوی و قاجار و پهلوی را به خود دیده، بلکه رانده شدن به حاشیه‌ و خانه‌نشینی در دوران‌های دیگر را.

حتی در اوایل دوره بعد از انقلاب اسلامی این جشن برای ادامه بقای رسمی خود با مشکل روبرو بود. برخی از روحانیان با آن به مخالفت پرداخته و آن را غیر اسلامی خواندند و کوشیدند آنرا به حاشیه برانند. اما نوروز بزودی راه خود را یافت و در اعماق جامعه از شهر و روستا باقی ماند و امروز همچنان یکی از مهمترین جشن‌های ایرانیان از هر نژاد و زبان و مذهب است.

بنا به چشم‌دیده‌های من در نوروز ۱۳۸۴، زرتشتیان در روستاهای اطراف یزد مراسم نوروز را از برگزاری آئین‌های ‎‌پنجه کوچک و بزرگ گرفته تا آتش‌افرزوی بر پشت‌بام‌ها ‌در صبح اول فروردین برای بدرقه روان درگذشته‌گان، تمام و کمال برگزار می‌کردند. به نقل از روستائیان، این آئین‌ها اگرچه در طول تاریخ تغییر کرده‌‌، اما آنها و نیاکانشان با زحمت موفق به حفظ آن در طول تاریخ پرفراز و نشیب خود شده‌اند.

توضیح تصویر،

سفره نوروزی زرتشتیان در روستاهای اطراف یزد

امسال طالبان که در دوره پیشین حکومت خود مراسم میله گل سرخ یا نوروز را به طور کل ممنوع و محل برگزاری آن را مهر و موم کرده بودند، با لحنی ملایم‌تر با نوروز برخورد کرده و برگزاری آن بدون دولت را تلویحاً امکان‌پذیر دانسته‌اند. اگر این شیوه در سالهای آینده هم ادامه پیدا کند، می‌تواند به عنوان نشان از تغییر روش آنها در باره این آیین کهن تلقی شود و گویای نوعی احترام به فرهنگ کهن جامعه افغانستان است.

با همه اینها نگاه طالبان به مراسم نوروز و دسته‌بندی آن بعنوان یک مراسم "غیراسلامی"، در مقایسه با موضع حاکمان شوروی سابق که آنرا یک "جشن دینی" تلقی می‌کردند، تعجب‌برانگیز و قابل‌تعمق است که چرا و چگونه این آیین تاریخی در طول حدود صد سال در نگاه ایدئولوژی‌های حاکم منطقه از یک «جشن دینی» به یک آیین "غیر دینی" تبدیل شده است.

بیشترین اطلاعاتی که تا امروز از برگزاری این جشن کهن که شاید قدمت برخی از سنت‌های آن به دوران پیش از ادیان تک‌خدایی برسد، بدست ما رسیده، از برگزاری رسمی و دولتی آن است. اما از برگزاری آیین‌ها در مناطق دوردست و بین روستاییان و کشاورزان اطلاعات کمی باقی مانده است.

تاریخ نوروز در تاجیکستان و دیگر جمهوری‌های شوروی اما نشان می‌دهد که آیین‌های نوروزی توانسته‌اند در دوره ممنوعیت در کوهستانها و روستاهای آن کشور به حیات خود ادامه دهند. به همین شیوه کردهای ترکیه هم در طول مدتی که آن جشن در ترکیه محدود و قسما ممنوع اعلام شده بود، توانستند آیین‌های نوروزی را حفظ کنند تا سرانجام این مراسم در آن کشور به رسمیت شناخته شد. تنوع سنت‌های نوروزی، پذیرش عناصر نو و حذف برخی آیین‌ها در مناطق مختلف هم می تواند دلیل خوبی برای حفظ آنها در دل خانه‌های روستایی باشد که بدور از دستورات از مراکز قدرت به حیات خود ادامه می‌دهند.

تاریخ نشان می‌دهد که نوروز در هزاره‌های گذشته، هر بار مانند ققنوس بعد از سوختن در آتش جنگ و خشونت، دوباره از خاکستر خویش برخاسته و پرکشیده است، آنچنان که در شوروی سابق، در ایران و افغانستان و همه کشورهای برگزارکننده دیگر با تغییر خود به حیات ادامه داده و در دوران‌های دشوار که از کاخ و دربار‌های حکومتی رانده شده، خود را در مناطق دورافتاده‌تر، درخانه‌های کوچک مردم و در دل‌های آنان نه تنها تا امروز باقی مانده، بلکه به نمادی برای ابرازهویت فرهنگی تبدیل شده است. آیا افغانستان دوره طالبان از این قاعده مستثنی است؟‌ آیا حالا که طالبان بار دیگر این آیین محبوب کشورهای منطقه را در افغانستان مورد بی‌مهری قرر داده‌اند،‌ این مراسم از جغرافیای فرهنگی آن کشور پاک خواهد شد و حکومت به هر شیوه‌ای موفق به «نوروززدایی» خواهد شد؟ به گواهی تاریخ نوروز نه، هرگز!

&config=http://www.bbc.co.uk/worldservice/scripts/core/2/emp_jsapi_config.xml?212&relatedLinksCarousel=false&embedReferer=http://www.bbc.co.uk/persian/&config_settings_language=en&config_settings_showFooter=false&domId=emp-15228070&config_settings_autoPlay=true&config_settings_displayMode=standard&config_settings_showPopoutButton=true&uxHighlightColour=0xff0000&showShareButton=true&config.plugins.fmtjLiveStats.pageType=t2_eav1_Started&embedPageUrl=$pageurl&messagesFileUrl=http://www.bbc.co.uk/worldservice/emp/3/vocab/en.xml&config_settings_autoPlay=false">

منابع خبر

اخبار مرتبط

کلمه - ۹ شهریور ۱۳۹۹
خبرگزاری جمهوری اسلامی - ۱۲ فروردین ۱۴۰۰
رادیو زمانه - ۱۶ بهمن ۱۴۰۰