پدر، پسر، روحالقدس؛ محمد جواد اکبرین - Gooya News
زیتون
۳۴ روز پیش از مرگ، دکتر علی شریعتی در آستانه هجرت از ایران نامهای به پدرش محمد تقی شریعتی مینویسد.
زمان دقیق نامه چنانکه خود در پایانش نوشته «نزدیک طلوع دوشنبه است و دو سه ساعتی مانده به حرکت»، دوشنبه ۲۶ اردیبهشتماه ۱۳۵۶، نامهای که حاوی آخرین تصویر شریعتی است و چنان «جامع و مانع» است که میتواند حلقههای پراکنده در آثار او را به هم متصل کند و عصاره و فصلالخطابِ خطبههایش تلقی شود.
آثار شریعتی بیشتر «مانع» است تا «جامع»، به این معنا که به دقت و صراحت مرز میکشد با «آنچه نمیخواهد» و مانع ورودش میشود، اما گاهی ابهام در تبیین و تعریفِ «آنچه میخواهد» ممکن است سوءتفاهم برانگیز باشد؛ این نامه اما چنین نیست. شفاف و خلاصهای است از آنچه که در سالهای عمرش میخواسته و نمیخواسته، که از این نامه «وصیتنامه» میسازد و نوعی مانیفست از خود به جای میگذارد.
در آغاز نامه میخوانیم:
«پدر، استاد و مرادم! به روشنی محسوس است که اسلام دارد تولدی دوباره مییابد. عوامل این بعثت اسلامی وجدانها که عمق و دامنه بسیاری گرفته است متعدد است و اینجا جای طرح و تفسیرش نیست، اما فکر میکنم موثرترین عامل، به بنبست رسیدن روشنفکران این عصر است و شکست علم و ناتوانی ایدئولوژیها و به ویژه، آشکار شدن نارساییها و کژیهای سوسیالیسم و مارکسیستی و سوسیال دموکراسی غربی است که امیدهای بزرگی در میان همه انساندوستان و عدالتخواهان و جویندگانِ راه نجات نهایی مردم برانگیخته بود و در نهایت به استالینیسم و مائوئیسم منجر شده یا رژیمهایی چون رژیم اشمیت و گی موله و کالاهان! و علم هم که به جای آنکه جانشین شایستهتری برای مذهب شود که ادعا میکرد، سر از بمب اتم درآورد و غلام سرمایهداری و زور، و در نتیجه از انسان جدید، بدبختی غنی و وحشیای متمدن ساخت و آزادی و دموکراسی هم میدان بازی شد برای ترکتازی بیمهار پول و شهوت و غارت آزاد مردم و لجن مال کردن همهی ارزشهای انسانی. تمامی این تجربههای تلخ زمینه را برای طلوع دوبارهی ایمان مساعد کرده است».
اندکی بعد اما از مرزبندیش با آنچه که امروز اسلامگرایی شناخته میشود مینویسد:
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران