چرا درخواست ازسرگیری برگزاری کنسرتها، به جایی نمیرسد؟
نرگس کیانی: ۱۲ فروردین بود که اعلام شد طبق مصوبه ستاد ملی مدیریت بیماری کرونا، سینما و تئاتر از گروه شغلی ۳ به ۲ منتقل شده است تا با این تغییر، فعالیت این دو حوزه در شهرهای دارای شرایط نارنجی بلامانع شود. هرچند در این میان نامی از جابهجایی موسیقی میان گروههای شغلی نبود اما با تغییر وضعیت کرونایی شهر تهران از نارنجی به قرمز که ۱۶ فروردین از سوی همان ستاد اعلام شد، کلیه مشاغل گروه ۲ نیز مشمول تعطیلی کامل شدند تا عمر خوشحالی فعالان سینما و تئاتر از برخورداری از امکان فعالیت در شرایط نارنجی، به یک هفته هم قد ندهد.
یک ماه بعد و در ۱۸ اردیبهشت بود که بار دیگر خبر آمد سالنهای سینما میتوانند میزبان تماشاگران شوند و تئاتریها هم میتوانند روی صحنه بروند و حالا تیتر اَمریِ «نباید از بازگشاییها ترسید» بود که در پس ظاهرِ آمرانهاش، درخواست میکرد این هنرمندان برای عادی نشاندادن شرایط پا پیش بگذارند.
آنچه موجب تعجب است این است که نام موسیقی و هنرمندانش، نه در ۱۲ فروردین و هنگام جابهجایی دیگر اهالی هنر میان گروههای شغلی، شنیده شد، نه در ۱۸ اردیبهشت که وضعیت از قرمز به نارنجی تغییر پیدا کرد و اجازه بازگشایی سالنهای سینما و تئاتر صادر شد و نه امروز، در نیمه دوم خرداد ۱۴۰۰.
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ بود که خبر آمد سیدمجتبی حسینی، معاون امور هنری وزیر فرهنگوارشاد اسلامی پس از مکاتبه اسفند ۱۳۹۹ با ستاد ملی مدیریت بیماری کرونا برای قرار گرفتن اجراهای موسیقی در گروه شغلی ۲ و از سرگیری آن با رعایت با پروتکلهای بهداشتی، مجددا با رییس کمیته امنیتی، اجتماعی و انتظامی این ستاد مکاتبه کرده است.
او در دومین نامهاش که باز هم بیپاسخ ماند چنین نوشت: «عطف به نامه قبلی مبنی بر تجدیدنظر در گروهبندی مشاغل و پیرو جلسه کارگروه کارشناسی کمیته امنیتی، اجتماعی و انتظامی ستاد ملی مدیریت بیماری کرونا درباره قرار گرفتن سینما و تئاتر در گروه ۲ مشاغل به آگاهی میرساند، بسیاری از اجراهای صحنهای موسیقی در گونههای ردیفدستگاهی، نواحی و کلاسیک در سالنهای کوچک و معمولا با مخاطبان محدود برگزار میشود و از نظر رعایت پروتکلهای بهداشتی و تعداد محدود تماشاگران با استفاده از درصدی از ظرفیت سالن با اجرای تئاتر و نمایشِ فیلم مشابهت دارد و مقتضی است در گروه ۲ مشاغل قرار بگیرد تا امکان برگزاری این گونه اجراها با رعایت پروتکلهای بهداشتی میسر شود.»
در نبود جوابی رسمی برای این نامه، حال سوال بیجواب این است که آیا اهالی موسیقی اجازه روی صحنه رفتن ندارند؟ و اگر چنین است چرا اهالی سینما و تئاتر از چنین اجازهای برخوردارند؟ سوال بیجواب دیگر این که آیا آنها خود مایل به روی صحنه رفتن نیستند چون از خسارات مادی و معنوی اجرا در سالنی خالی از تماشاگر میهراسند و به همین دلیل است که شاهد تعطیلی کنسرتها هستیم؟ سوالی که نمود عینیاش واکنش تهیهکنندگان و شرکتهای برگزارکننده کنسرتها و صاحبان سالنها در سال ۱۳۹۹ به برقراری اجازه از سرگیری برگزاری کنسرتها بود. زمانی که قرار شد صاحبان سالنها، ۵۰ درصد هزینه اجرا را از تهیهکنندگان دریافت کنند و نه صددرصد آن را و تهیهکنندگان هم بیبالا بردن قیمت بلیت از ۵۰ درصد ظرفیت مجاز سالن بهره ببرند. اتفاقی که رخ نداد چون پیشاپیش مشخص بود که آورده مالی آن بسیار کمتر از پیش است.
ظاهرا به نظر میرسد که دست در دست دادن این دو وجه، ماجرایی را رقم زده است که چشمانداز تیره و تارش چیزی جز خاموششدن صدای موسیقی نیست.
"زمانی که قرار شد صاحبان سالنها، ۵۰ درصد هزینه اجرا را از تهیهکنندگان دریافت کنند و نه صددرصد آن را و تهیهکنندگان هم بیبالا بردن قیمت بلیت از ۵۰ درصد ظرفیت مجاز سالن بهره ببرند"آنچه در ادامه میخوانید حاصل گفتوگویی است با (به ترتیب حروف الفبا) حمیدرضا عاطفی (رئیس کانون پژوهشگران خانه موسیقی و مدیر اجرایی این نهاد صنفی)، علی مغازهای (پژوهشگر، مولف، محقق و منتقد موسیقی با تمرکز بر موسیقی نواحی) و علیرضا میرعلینقی (مورخ، محقق، پژوهشگر، روزنامهنگار و منتقد موسیقی) که تحلیلشان از وضعیت فعلی را ارائه میکنند.
عدم صدور اجازه از سوی ستاد کرونا یا بیمیلی اهالی موسیقی؟
حمیدرضا عاطفی با بیان این که به عقیده او برای یافتن پاسخ این سوال باید با تهیهکنندگان و برگزارکنندگان کنسرتها صحبت کرد، میگوید: «گمان میکنم مسائل اقتصادی است که مانع ازسرگیری برگزاری کنسرتها میشود. چرا که استفاده از تنها ۵۰ درصد ظرفیت سالنها پاسخگوی هزینههای تمامشده اجرای یک کنسرت از جمله اجاره سالن، دستمزد گروه و... نیست و من این را، مهمترین عامل خاموشی چراغ سالنهای اجرای کنسرت میدانم. تا آنجا که من مطلعم صدور مجوز برگزاری کنسرت با مشکلی مواجه نیست مگر نبود تقاضا، یعنی متقاضی برگزاری کنسرتی نیست که بخواهد مجوزی برایش صادر شود.»
او با تشریح دلایل این عدم وجود تقاضا، توضیح میدهد: «دستاندرکاران موسیقی پاپ به این دلیل که میدانند با برگزاری کنسرت در چنین شرایطی، آورده مالیشان علیرغم افزایش بیش از پیش هزینهها، نیمی از آنچه پیشتر بود هم نخواهد شد رغبتی به درخواست صدور مجوز ندارند. اهالی موسیقی کلاسیک، سنتی، نواحی و...
هم که میدانند پیش از این نیز تعداد مخاطبانشان در قیاس با موسیقی پاپ، کمتر بوده است، توان تحمل خسارات مادی و معنوی روی صحنه رفتن در سالنی با تعداد انگشتشمار تماشاگر را در خود نمیبینند و در نتیجه پا پیش نمیگذارند.»
میرعلینقی: عدم موافقت ستاد ملی مدیریت بیماری کرونا با انتقال اهالی موسیقی از گروه شغلی ۳ به ۲، دست به دست یکدیگر داده است تا شاهد تعطیلی کنسرتها باشیم
علی مغازهای در جواب همین سوال، توضیح میدهد: «وزارت فرهنگوارشاد اسلامی و معاونت هنری که در حال رایزنی برای رفع محدودیتهای برگزاری کنسرت هستند از موضع «خواهش» وارد شدهاند. در حالی که رفع محدودیت، مرد جنگنده میخواهد. محدودیتهایی که از سوی عدهای اعمال میشود که مخالف موسیقیاند و خود را در قبال تماشاگران کنسرتها ملزم به امربهمعروف و نهیازمنکر و برخورد پلیسی میدانند و ظاهرا عیدشان روزی است که شاهد سینه دیوار گذاشتن سازها و تیراندازی به آنها باشند. به عقیده من افرادی که اکنون در حوزه موسیقی تصمیمگیری میکنند علاقهمندند کار را به اعدام سازها بکشانند.»
او با بیان این که «وزارت فرهنگوارشاد اسلامی از دید من بدهکار مردم است و باید بدهی خود را بپردازد»، ادامه میدهد: «بدهی این وزارتخانه به مردم، دفاع از موسیقی است و نه نوشتن یک نامه از سوی معاون هنری به ستاد ملی مدیریت بیماری کرونا. معاونی که کارش را به چند مشاور کارنابلد و نالایق سپرده است که اساسا در این حدوحدود نیستند و صرفا برای رضایت مدیران بالادستیشان، در راه محدود کردن و نه گشودن، گام برمیدارند.
"ظاهرا به نظر میرسد که دست در دست دادن این دو وجه، ماجرایی را رقم زده است که چشمانداز تیره و تارش چیزی جز خاموششدن صدای موسیقی نیست"از سوی دیگر اهالی موسیقی یک نهاد صنفی قدرتمند به معنای واقعی کلمه ندارند تا پیگیر دریافت طلبشان از این وزارتخانه باشد و در واقع حقوقی که متولیان نهاد صنفی فعلی، بابت جایگاهشان در دستگاه دولت دریافت میکنند به آنها اجازه نمیدهد که از هنرمندان دفاع کنند. نهاد صنفی زمانی میتواند از هنرمند دفاع کند که دستش در سفره دولت نباشد و با آن، منافع مشترک نداشته باشد. پس به عقیده من، کارکرد نهادهای صنفی مانند خانه موسیقی تنها آرامکردن جامعه هنری با کارهای ایذایی است.»
عاطفی: مسائل اقتصادی است که مانع ازسرگیری برگزاری کنسرتها میشوداخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران