موسیقی کردستان: گستردگی و قدمت
موسیقی کردی شامل مقامها و نغمههایی است که به زبانهای کردی، گورانی و کرمانجی خوانده میشوند و غالباً محتوایی حماسی- عرفانی دارند. مانند نغمههای دیوانی که بیشتر توصیف افسانهها و تراژدیهایی از جنگجویان و بزرگان قوم کرد است. (۱) بسیاری پیشینهی این نغمهها را به داستانهای پهلوانی و عاشقانه نسبت دادهاند و برخی نیز آن را منسوب به شاهنامه میدانند.
اما غیر از نغمههای دیوانی که بیشتر جنبهای افسانهای و حماسی دارند، موسیقی کردی انواعی از ترانههای قهرمانی که به دلاوریها و ازخودگذشتگیهای چهرههای تاریخی این قوم میپردازند و ترانههای عاشقانه را نیز شامل میشود. ترانههای عاشقانه، معمولاً راوی جنبههای عاشقانه بین دو دلداده است مانند ترانههای «آس و حسن» یا «خجه و سیامند» و گاه نیز حالوهوایی عارفانه به خود میگیرند مانند ترانهی «زنبیل فروش».
انواع ترانهها و اذکار در موسیقی آیینی کردستان
در کنار نغمهها و ترانههای حماسی و عاشقانه، بخش عظیمی از موسیقی کردی را موسیقی آیینی و آیینی- عرفانی تشکیل میدهد که میتوان آنها را بهلحاظ محتوا و منطقهای که بیشتر رواج دارند، دستهبندی کرد. برخی از مهمترین موسیقی آیینی کردی به شرح زیر است:
–موسیقی و مراسم خانقاهی: این موسیقی که بیشتر در مناطق جنوب و مرکزی کردستان (بهویژه در سنندج و کرمانشاه) رواج دارد، شامل مراسمی عارفانه است که در مجلس درویشان اجرا میگردد.
"موسیقی کردی شامل مقامها و نغمههایی است که به زبانهای کردی، گورانی و کرمانجی خوانده میشوند و غالباً محتوایی حماسی- عرفانی دارند"مجلس با ذکر خداوند و پیامبران توسط دراویش آغاز میشود و سپس با قیام و سماع آنان همراه است. سازهای اصلی در این مراسم، سازهای کوبهای شامل دف و تاس(۲) است و گاه نیز با تنبورنوازی درویشی همراه است، که البته در موسیقی عرفانی کرمانجی(۳) دوتار بیشتر رایج است. در پایان مجلس، دراویش با خواندن فاتحه و دعا مراسم را به پایان میبرند.
–ترانههای گورانی: این ترانهها که فرمی به نام بند و مضمونی حماسی- عرفانی دارند، بیشتر میان کردهای اطراف دریاچهی ارومیه و شرق ترکیه (کردهای سورانی) رواج دارند. این ترانهها با ریتم خاصی به نام «قهتار» خوانده میشوند که واژهای از ریشهی زرتشتی «گاتا» میباشد و غالباً با یکسری از نیایشها و مراسمی خاص همراه میباشند.
https://www.instagram.com/p/C0SIOXsSNFc/
–هوره: این ترانهها بیشتر توسط کردهای کرمانشان (کردهای ایلام و کرمانشاه) خوانده میشوند. ترانههایی در ستایش و پاسداشت «هورمزد»اند که واژهای زرتشتی است و نزد کردهای کلهری زبان، بهمعنای نیایشهای مذهبی بهکار میرود.
-موره: این موسیقی بیشتر حالت مرثیهسرایی برای شخص متوفی را دارد؛ با ذکر خصوصیات و خوبیهای شخص متوفی در مراسم خاکسپاری، همراه با دهل و سرنا و آوازهایی که با ریتمی خاص به نام «چمری» خوانده میشوند.
–مولودی یا مولودیخوانی: مولودیخوانی در بیشتر اقوام و جوامع مسلمان در توصیف و ستایش پیامبر اسلام رواج دارد.
اولین مولودینامهی کردی را «ملاباتادیی» صوفی و عارف قرن یازده (ه.ق) به تحریر درآورد که بعدها مرسوم شد و در عید میلاد پیامبر خوانده میشود.
تنوع سازها از سازهای باستانی تا سازهای مدرن و امروزی در موسیقی کردی آن را از بستر مکانی و زمانی خود جدا کرده و در هر جا و هر زمان، شنونده را به وجد میآورد. با این همه بیتوجهی نهادهای فرهنگی به این موسیقی و بهویژه بیتوجهی نسبت به نوازندگان و معیشت آنان از آسیبهای بزرگی است که موسیقی کردی را تهدید مینماید.
فرم، ریتم و مدهای موسیقایی
موسیقی کردی بهدلیل گستردگی و قدمت، انواعی از فرم و ریتم را شامل میشود که ذکر تمام آن کاری ناممکن است. فرمهای موسیقایی در این موسیقی، بیشتر محصول وزن و محتوای کلامی ترانهها هستند تا ویژگیهای موسیقیشناختی؛ برای مثال در موسیقی مکریان در شمال و شمال غرب، فرم «حیران» (۴) محتوایی عاشقانه دارد و از سه بند تشکیل میشود که هر بند وزنی معین دارد. نکتهی قابل ملاحظه در مورد این فرمها این است که اگرچه این فرمها ساختاری ثابت و اصولی معین دارند، اما اجرای آن نزد استادان مختلف میتواند متفاوت باشد؛ بدینمعنا که خوانندگان این نغمهها از میان ترانههای گوناگونی که در یک فرم و محتوا قرار میگیرند، تعداد مشخصی را انتخاب و در برگردهای مشخص اجرا میکنند.
نکتهی مهم دیگر در مورد نغمهها و ترانههای کردی این است که این سرودهها بیشتر اوزانی هجایی دارند.⁵ برای مثال نغمههای «سیاهچمانه» که به آن مقام «صوفیانه» نیز میگویند مانند گاتای زرتشتی وزنی ده هجایی و در دو مصرع دارد.
"مانند نغمههای دیوانی که بیشتر توصیف افسانهها و تراژدیهایی از جنگجویان و بزرگان قوم کرد است"نغمههای «اللهویسی»، «کوچهباغی»، «صمدلچکی» و «عسکری» نیز بیشتر وزن هجایی دارند، اما استثنائاتی نیز در برخی ترانهها دیده میشود که از اوزان عروضی متابعت میکنند.
https://www.instagram.com/p/Czbv7_solw2/
ریتم موسیقایی نیز همراه با اوزان کلامی و هماهنگ با انواعی از رقصهاست. برای مثال ریتم «گِهریان» با رقصی موسوم به «سهپا» شناخته میشود و ریتم «سونه» به رقص «مرغابی» معروف است که بیشتر میان کردهای کرمانشان رواج دارند. ریتمهای «چپ و راست» (فتاحی و پشت پا) و «هِل گرتین» که در واقع ادامهی «پشت پا» در تمپویی سریعتر است تقریباً در تمامی مناطق کردنشین رواج دارند. در «پشت پا» و «هل گرتین»، میزانهای هفت ضربی به میزانهایی دو ضربی میرسند، بدین معنا که با افزایش تمپو، رقص از حالت سنگین و آرام به مرحلهی اوج میرسد؛ خصوصیتی که در بیشتر موسیقیهای کردی، از جمله در موسیقی خانقاهی که ریتم آن را «مقام» مینامند، نیز دیده میشود.
در مورد مدهای موسیقایی، باید گفت که بیشتر آوازها و نغمههای کردی در قالب دستگاههای موسیقایی ایران جای میگیرند که بیشتر آنها در گوشههای دشتی، افشاری، بیات ترک (بیات زند) و بیات کرد از متعلقات دستگاه شور اجرا میگردند. نغمههای دیوانی غالباً با گوشههای دستگاه شور یا ابوعطا همخوانی دارند و آوازهای گورانی در گوشهی اصفهان از متعلقات دستگاه همایون اجرا میشوند.
https://www.instagram.com/p/CzwVZi1sT9C/?img_index=1
بیشتر مقامها و نغمهها در موسیقی کردی، بازماندهی کهنترین سرودهها و موسیقی اصیل ایرانی یعنی گاتای زرتشتیاند و غالباً در چهارچوب هفت دستگاه تعریفشده در موسیقی کلاسیک ایران جای میگیرند، ولی برخی از این نغمهها بهطور کامل در قالب این دستگاهها تعریف نمیشوند. برای مثال نغمههای «سیاهچمانه» یا «هوره»، با اینکه از قدیمیترین مقامهای موسیقی کردی بهشمار میروند، بهطور کامل در دستگاه شور یا همایون یا هیچ دستگاه دیگری تعریف نمیشوند و مدهای خاص خود را دارند که قریببهیقین ریشه در مدهای فراموششده در موسیقی ایران باستان دارد.
سازها در موسیقی مردمی کردستان
سازهای کردی از قدیمیترین سازهای ایرانیاند که برخی از آنها در موسیقی نواحی در سایر فرهنگهای ایرانی مانند موسیقی آذری نیز بهکار میروند، از جمله «بالهوان» (بالابان) که در واقع نوعی سرنا از جنس چوب است و در مناطق غرب و شمال غرب ایران کاربرد زیادی دارد، این ساز نسبت به سرنا دهانهای کوچکتر و زبانه یا قمیشی پهنتر دارد و صدای آن زیرتر و با پرتاب کمتری نسبت به سرنا است. از دیگر سازهای بادی در موسیقی کردی که بهخصوص در مراسم جشن و شادمانی بهکار میرود باید «شمشال» را نام برد که درواقع نوعی نی فلزی است که صدایش همراه دف و تمبک در مجالس عروسی در مناطق کردنشین شنیده میشود و البته در مراسم عزا نیز بیشتر بهصورت تکنوازی نواخته میگردد.
فرمهای موسیقایی در موسیقی کردی، بیشتر محصول وزن و محتوای کلامی ترانهها هستند تا ویژگیهای موسیقیشناختی؛ برای مثال در موسیقی مکریان در شمال و شمال غرب، فرم «حیران»⁴ محتوایی عاشقانه دارد و از سه بند تشکیل میشود که هر بند وزنی معین دارد. نکتهی قابل ملاحظه در مورد این فرمها این است که اگرچه این فرمها ساختاری ثابت و اصولی معین دارند، اما اجرای آن نزد استادان مختلف میتواند متفاوت باشد.
از دیگر سازها در موسیقی کردی باید از کمانچه نام برد که نه تنها سازی اصیل در موسیقی کردی که در کل موسیقی ایران محسوب میشود.
"ترانههای عاشقانه، معمولاً راوی جنبههای عاشقانه بین دو دلداده است مانند ترانههای «آس و حسن» یا «خجه و سیامند» و گاه نیز حالوهوایی عارفانه به خود میگیرند مانند ترانهی «زنبیل فروش»"ساختمان ساز از کاسهای کوچک که از ترکههای بههم چسبیدهی چوب توت و دستهای توپر و مخروطی بالای آن تشکیل شده که نقش دستهساز را برعهده دارد. ساز فاقد پردهبندی است و خرک آن خرکی شبیه به سهتار است که بر روی پوست کشیدهشده بر کاسه نصب میشود. بالای دسته توخالی است و جای گوشیهای ساز است که کوک سیمها را برعهده دارند.
ساز دارای چهار سیم است که کوک آنها در دستگاههای مختلف موسیقی ایرانی تفاوت میکند ولی معمولاً سیمهای اول و دوم با یک فاصلهی درست از هم و سیمهای سوم و چهارم، بهترتیب، یک اکتاو بمتر از سیمهای اول و دوم کوک میشوند. قسمت تحتانی ساز، در طرف پایین کاسه، پایهای چوبی دارد که هنگام نوازندگی روی زمین قرار میگیرد و بالای ساز، قبهای در امتداد دسته قرار میگیرد که به تعادل ساز هنگام نوازندگی کمک میکند و ساز از پایه تا قبه، ۸۰ سانتیمتر طول دارد.
https://www.instagram.com/p/C0een5tI7XA/
دیوان از دیگر سازهای اصیل ایرانی- کردی است که درواقع نوعی تنبور در سایزی بزرگتر و با صدایی بمتر است. این ساز در گسترهی وسیعی در میان اقوام کرد- در ایران، عراق و ترکیه- نواخته میشود.
کاسهی ساز بسیار پهنتر و بزرگتر از تنبور و سهتار است و معمولاً دستهای بلند با پردهبندیهای بیشتری نسبت به تنبور دارد. تعداد پردهها (دستانها) در تنبور دستهبلند ۲۴ عدد است اما انواعی با دستههای کوتاهتر نیز بهخصوص میان کردهای ایران رایج است. این ساز معمولاً هفت سیم دارد (۵) (انواع ۹ سیمه آن نیز وجود دارد) که در یک دستهی سهتایی و دو دستهی دوتایی کوک میشوند که سیمهای آخر سیمهای واخوانند.
غیر از این سازها، سازهای دیگری نیز هستند که اصالتاً متعلق به موسیقی کردی نیستند، اما به خوبی در این موسیقی جاافتاده و نواخته میشوند مانند تنبور که سازی پرکاربرد در میان تمام اقوام ایرانی است و در موسیقی کردی کرمانجی به جای آن ساز دوتار رواج بیشتری دارد و همچنین ساز کوبهای دف که در موسیقی ریتمیک و پرتحرک کردی بهخوبی جای خود را باز کرده است.
اما از کوبهایهای اصیل کردی باید از تاس نام برد. این ساز درواقع نوعی تیمپانی در اندازهای کوچکتر است. این ساز بهصورت دوکاسه نواخته میشود و پوست روی کاسهها میتواند از پوست حیوانات مختلف باشد، اما معمولاً روی کاسهها پوست گاو میکشند.
"مجلس با ذکر خداوند و پیامبران توسط دراویش آغاز میشود و سپس با قیام و سماع آنان همراه است"جنس کاسهها میتواند از چوب، فلز یا حتی سفال باشد و هرچه اندازهی کاسهها بزرگتر باشد، صدای آن بمتر است. تاس را با مضرابهایی از جنس چوب، لاستیک یا چرم بهصورت نشسته یا ایستاده مینوازند که در حالت ایستاده آن را روی سهپایه میگذارند. این ساز در قدیم از سازهای رزمی و جنگی بوده که همراه طبل و شیپور نواخته میشده؛ در یکی از نقش برجستههای طاق بستان، در ردیف اول سواران پشت سر پادشاه کسی در حال نواختن تاس دیده میشود. اما امروزه این ساز بیشتر در مجالس درویشان، هنگام ذکر و قیام، همراه دف نواخته میشود و در مراسم مختلف هم، صدای آن همراه دهل و دوزله (دونی) بهگوش میرسد.
از آنجا که موسیقی کردی یکی از قدیمیترین و گستردهترین موسیقیهای مردمی است، تنوع سازها در این موسیقی بسیار زیاد است.
قدمت و وسعت رواج آن؛ از شمال خراسان گرفته تا دریاچهی امروزه خشکیدهی ارومیه در شمال غرب و تا ایلام در جنوب غرب ایران و حتی بسیار فراتر از مرزهای کنونی ایران، در عراق و ترکیه و سوریه، باعث غنا و تنوع خاص این موسیقی شده است. چنانکه بسیاری موسیقی کردی را از اصیلترین و غنیترین موسیقیهای مردمی در خاورمیانه برمیشمارند. تنوع سازها از سازهای باستانی تا سازهای مدرن و امروزی در این موسیقی آن را از بستر مکانی و زمانی خود جدا کرده و در هر جا و هر زمان، شنونده را به وجد میآورد. با این همه بیتوجهی نهادهای فرهنگی به این موسیقی و بهویژه بیتوجهی نسبت به نوازندگان و معیشت آنان از آسیبهای بزرگی است که موسیقی کردی را نیز همچون موسیقی دیگر نواحی در ایران و در اغلب کشورهای خاورمیانه تهدید مینماید.
پینوشت:
۱.
"سازهای اصلی در این مراسم، سازهای کوبهای شامل دف و تاس(۲) است و گاه نیز با تنبورنوازی درویشی همراه است، که البته در موسیقی عرفانی کرمانجی(۳) دوتار بیشتر رایج است"از مشهورترین محققانی که انواعی از ترانههای دیوانی را گردآوری کردهاند، میتوان از کاک ویس یا کاویس آقا نام برد.
۲. کرمانجی یکی از گویشهای اصلی زبان در اقوام کرد بهخصوص در شمال خراسان، ارومیه، آناتولی و سوریه است. از دیگر گویشهای اصلی در زبان کردی باید از گویش گورانی (سورانی) در غرب ایران و شمال عراق نام برد که لهجه مکری یکی از لهجهها یا انشعابات آن است، همچنین گویش کلهری که میان کردهای جنوب یعنی کردهای کرمانشان و ایلام رواج دارد.
۳. این فرم در موسیقی کردهای کرمانجی به لاووک شناخته میشود.
۴. این که وزن در ترانهها و سرودههای کردی، بیشتر از اوزان هجایی متابعت میکند، نشان از قدمت آن است که سرودههای ایران باستان را به ذهن متبادر میسازد.
۵.
نوع دیگری از این ساز با ۹ سیم نیز رواج دارد که تنها تفاوتش در این است که سیمها در سه دستهی سهتایی کوک میشوند.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران