قسمت پنج خون سرد

   سریال خون سرد قسمت پنج 5khoone sard Serial Part ۵

سریال خون سرد قسمت ۵ اولین دادگاه شکایت خانواده نگار برگزار می‌شود. برادرش به سماواتی حمله می‌کند. اخراج می‌شود. بیرون از داده، رعنا وقتی سوار ماشین می‌شود سماواتی را در حال خنده به همراه وکیل او می‌بیند. با قفل فرمان به او حمله می‌کند و می‌گوید آبرویش را در دانشگاه خواهد برد.

"   سریال خون سرد قسمت پنج 5khoone sard Serial Part ۵ سریال خون سرد قسمت ۵ اولین دادگاه شکایت خانواده نگار برگزار می‌شود"او هم کُری می‌خواند. بهمن همراه محمود به کارخانه قدیمی دارو می‌رود. جایی که متعلق به حسین پدر کسری بوده. محمود می‌پرسد که سارا چیزی از ماجرای پدرش می‌داند؟ جواب این است که سارا اصلا پدر و مادرش را به یاد نمی‌آورد. بعد از اینکه مادرش در استخر جان سپرد هم کسری همه آلبوم‌های قدیمی را پنهان کرده است.

محمود به قصد پیدا کردن مدرک می‌خواهد وارد کارخانه شود اما نمی‌تواند چون درب پلمب شده است. محمود فکر می‌کند که او (احمد) و کسری چیزی می‌دانند که پنهان می‌کنند. کسری با قیافه مبدل به دانشگاه محل تدریس سماواتی می‌رود. بعد از ساعت کار سماواتی او را تعقیب کرده و فهمیده که با دختری دانشجو به خانه‌اش رفته است. ساعتی بعد سراغ او می‌رود.

"بیرون از داده، رعنا وقتی سوار ماشین می‌شود سماواتی را در حال خنده به همراه وکیل او می‌بیند"می‌بیند که دست و پایش بسته شده و دهانش هم بسته است. دهان سماواتی را باز می‌کند ولی با دارو بی‌هوشش می‌کند. اندکی بعد در سردخانه مشهور و مخفی کسری، سماواتی به هوش می‌آید. کار سماواتی را تمام می‌کند و عکسش را به آرشیو عکسهایش اضافه می‌کند. دو کارگر افغان زمین را می‌کنند و جسد شاه‌سواری را بیرون می‌کشند و پیدا می‌شود.

سرگرد شمس با کسری تماس می‌گیرد تا از او کمک بگیرد. کسری در جایی ناشناس در حال دفن کردن جسد سماواتی است و درخواست طلوعی را می‌پذیرد. با عجله خودش را به صحنه جرم رسانده و گزارش می‌دهد که همه با بریده شدن رگ دست کشته شده‌اند اما توالی منظم زمانی‌ای بین قتل‌ها وجود ندارد. پلیس می‌فهمد که مردی مشکوک برای پرس و جو به معدن آمده و شبیه به کسرا بوده است. کسری کمی فاصله می‌گیرد و وحشت می‌کند.

"محمود می‌پرسد که سارا چیزی از ماجرای پدرش می‌داند؟ جواب این است که سارا اصلا پدر و مادرش را به یاد نمی‌آورد"به دستور پلیس، کارگران برای چهره‌نگاری به اداره پلیس می‌روند. رعنا با مهرنوش تماس گرفته و می‌گوید می‌ترسد. افرادی به خانه آن‌ها رفته و همه چیز را به هم ریخته اند.مهرنوش او را دلداری می‌دهد. رعنا بعد از تماس می‌زند زیر خنده و خانه را به هم می‌ریزد. مهرنوش رعنا را به خانه آورده و می‌گوید می‌تواند مدتی با او و کسری زندگی کند تا محل جدیدی برای زندگی پیدا شود.

قسمت بعدی - سریال خون سرد قسمت شش ۶ قسمت قبلی - سریال خون سرد قسمت چهار ۴ Next Episode - khoone sard Serial Part ۶ Previous Episode - khoone sard Serial Part ۴