قهرمانی واترپلو بیشتر از فوتبال صدا کرد/ استخر زندان اوین را کردم هتل هیلتون!

قهرمانی واترپلو بیشتر از فوتبال صدا کرد/ استخر زندان اوین را کردم هتل هیلتون!
ایسنا
ایسنا - ۵ اردیبهشت ۱۴۰۱

المپین ۷۶ ساله واترپلوی ایران با حضور در ایسنا، از روزهای طلایی و افت و خیزهای واترپلوی ایران گفت.

آرام و باطمانینه راه می‌رفت اما خلق و خوی نظامی را هم‌چنان داشت. بعد از گذشت حدود ۵ دهه آن‌قدر خوب راوی روزهای اوج واترپلو و لحظه قهرمانی ایران در بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ ‌بود که گویی همین دیروز بوده است. همان‌قدر که با غرور از ساخت بهترین استخر دنیا در ایران حرف می‌زد به خاطر تخریب این شاهکار معماری اشک در چشمانش جاری شد.

حسین توکلی یکی از بهترین بازیکنان واترپلوی ایران است که از ۹ سالگی شنا را در حوض خانه فرا گرفت و کم‌کم در استخر امجدیه به عناوین قهرمانی رسید. او از ۱۶ سالگی وارد واترپلو شد و به عنوان کاپیتان و مربی در کنار تیم ملی ایران بود که در بازی‌های آسیایی قهرمان شدند و مجوز حضور در المپیک مونترال را کسب کردند.

"المپین ۷۶ ساله واترپلوی ایران با حضور در ایسنا، از روزهای طلایی و افت و خیزهای واترپلوی ایران گفت"او علاوه بر واترپلو و شنا در والیبال هم فعال بود و دو عنوان قهرمانی ارتش‌های جهان را در کارنامه دارد.

حسین توکلی با حضور در ایسنا درباره روزهای قهرمانی این رشته، استخر "آزادی" بهترین استخر دنیا، حسرت‌ها و خاطراتش سخن گفت. متن کامل گفت‌وگوی او را در ادامه می‌خوانید.

ابتدا از خودتان شروع کنید که بچه کجا هستید و چگونه با واترپلو درآمیخته شدید؟

- در سال ۱۳۲۵ در تهران و خیابان بهارستان متولد شدم. من و خواهر برادرهایم خانوادگی به ورزش علاقه داشتیم. خانه ما بزرگ بود و حوض بزرگی داشت. از ۹ یا ۱۰ سالگی در حوض خانه شنا می کردم و شنا را یاد گرفتم دو برادر بزرگتر از خودم هم داشتم که هر چند قهرمان نبودند ولی همیشه مرا به ورزش تشویق می‌کردند.

از شنا شروع کردم و قهرمان و رکورددار شنا بودم.

زمانی که من نوجوان بودم و واتر پلو بازی می‌کردم همیشه روی بدن مان گِل و لای بود ولی باور کنید در همان شرایط سخت ما از صفر به ۱۰۰ رسیدیم.آن زمان امکانات مثل امروز نبود، استخر سرپوشیده و روباز نداشتیم. تنها یک استخر امجدیه در تهران بود که حالا سرپوشیده شده است. استخرهایی هم مثل استخر بوستان بود که آب آن همیشه گِل‌آلود بود. با آب چاه هم پر نمی‌شد آب جوی بود. زمانی که من نوجوان بودم و واتر پلو بازی می‌کردم همیشه روی بدن مان گِل و لای بود ولی باور کنید در همان شرایط سخت ما از صفر به ۱۰۰ رسیدیم.

"بعد از گذشت حدود ۵ دهه آن‌قدر خوب راوی روزهای اوج واترپلو و لحظه قهرمانی ایران در بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ ‌بود که گویی همین دیروز بوده است"من در همان شرایط قهرمان و رکورددار شنا و واترپلو بودم.

زمانی که دیپلم گرفتم می‌خواستم برای بورسیه به آمریکا بروم یعنی برادرم در آمریکا درس می‌خواند و برایم بورسه آمریکا گرفته بودولی آن  زمان از شهربانی به سراغ قهرمانان می آمدند و برای افسری دعوت می‌کردند. من را هم به دانشکده افسری بردند. من در آنجا مشغول شدم اما همزمان در اردوها و مسابقات تیم ملی واترپلو هم حضور داشتم.

آن زمان چون استخر سرپوشیده نبود و زمستان نمی‌شد شنا کرد باید یک ورزش دیگری را انتخاب می‌کردم که به والیبال رفتم. اتفاقا در والیبال هم استعداد داشتم، قهرمان شدم و به تیم ملی رفتم. کاپیتان تیم ارتش بودم و در مسابقات ارتش‌های جهان که به میزبانی تهران و عربستان (۱۳۴۷ و ۱۳۵۱) برگزار شد طلا گرفتیم.

در تابستان ها دوباره به استخر می رفتیم.

از چه سالی وارد تیم ملی واترپلو شدید؟

-ما نسل دوم واترپلوی ایران هستیم، نسل اول بازیکنانی بودند که از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۰ یا ۱۳۳۵ بازی می‌کردند. از سال ۴۰ به بعد نسل دوم یعنی ما پا به عرصه واترپلو گذاشتیم. البته آن زمان ورزش ما فقط واترپلو نبود، در کنار آن باید یک شناگر خوب هم می بودیم. من از ۱۶ سالگی یعنی سال ۱۳۴۱ برای تیم ملی واترپلو انتخاب شدم. آن زمان آنقدر سن کمی داشتم که پدر خدابیامرزم برای گرفتن گذرنامه آمد و رضایت داد تا به من گذرنامه دادند.

"او از ۱۶ سالگی وارد واترپلو شد و به عنوان کاپیتان و مربی در کنار تیم ملی ایران بود که در بازی‌های آسیایی قهرمان شدند و مجوز حضور در المپیک مونترال را کسب کردند"می‌خواستیم برای دیدار تدارکاتی به پاکستان و هندوستان برویم.

آن زمان تنها ۱۶ سالم بود اما رکورددار شنا و قهرمان کرال پشت و چهار در ۱۰۰ مختلط انفرادی هم بودم. برای اینکه واترپلوئیست خوبی باشی باید شناگر خوب و حتی یک کشتی گیر و بزن بهادر خوبی می‌بودیم. واترپلو فقط قدرت بدنی می‌خواهد اگر قوی نباشی در آن نابود می‌شوی.

مربی و هم دوره‌ای های شما در تیم ملی واترپلو چه کسانی بودند؟

-مربی ما آن زمان مرحوم علی الهی بود که ۲۰ سالی هست که فوت شده. هم دوره‌های من هم نورالدین طالبی، منصور گروسی، منوچهر تربتیان، عرب شریفی، فیروز محمدی، ناصر بدخشان و چند نفر دیگر هستند که برخی از آنها فوت شده‌اند و از بقیه هم سال‌ها است خبری ندارم. از یک دوره ای به بعد دیگر از هم دور شدیم.

ما سال‌های دور هر ماه یا دوبار در ماه در یک رستوران یا استخر جمع می‌شدیم و دیدارها تازه می‌شد.

از حضور در بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ بگویید. شما در یک مصاحبه بعد از بازی‌های آسیایی بانکوک پیش بینی کرده بودید که قهرمان دور ه بعدی می‌شوید و درست هم از آب درآمد.

-در بازی‌های آسیایی بانکوک ۱۹۷۰ (۱۳۴۹) شرکت کردیم و در آنجا بعد از ژاپن، هندوستان و اندونزی چهارم شدیم. البته شانس سومی را هم داشتیم اما تجربه ما خیلی کم بود و نتوانستیم روی سکو برویم. همان زمان احساس کردم که تیم ما شانس قهرمانی و یا کسب مدال را دارد. مرحوم عطا بهمنش دوومیدانی کار و بهترین مفسر ورزشی بود که چند سال قبل فوت شد.

"متن کامل گفت‌وگوی او را در ادامه می‌خوانید.ابتدا از خودتان شروع کنید که بچه کجا هستید و چگونه با واترپلو درآمیخته شدید؟- در سال ۱۳۲۵ در تهران و خیابان بهارستان متولد شدم"او موقع بازگشت از مسابقات بانکوک در هواپیما با من مصاحبه کرد و از من پرسید در دوره بعدی چقدر شانس قهرمانی دارید؟ من هم گفتم ۹۰ درصد اما به یک شرط.

موقع بازگشت از بازی‌های آسیایی بانکوک در هواپیما مرحوم بهمنش با من مصاحبه کرد و از من پرسید در دوره بعدی چقدر شانس قهرمانی دارید؟ من هم گفتم ۹۰ درصد اما به یک شرط.شرطش هم این است که تیم جوانگرایی کند و تغییر و تحولی در آن ایجاد شود. من آن زمان ۲۳ سال داشتم. حیدر شونجانی و فیروز محمدی هم از من کمی بزرگتر بودند اما گروسی، امینی، بدخشان ، نوری و .. را باید کنار می‌گذاشتیم چون بالای ۳۰ سال بودند. از آنها نمی‌شد در بازی‌های آسیایی ۴ سال بعد استفاده کرد.

در بازگشت از بانکوک به نزد رییس فدراسیون رفتم و گفتم اگر شرایط برای تیم فراهم و به ماتوجه شود و دیدار تدارکاتی داشته باشیم ما می توانیم مقام کسب کنیم و روی سکو برویم که در نهایت هم قهرمان شدیم.

چه شد که در مقطعی هدایت تیم ملی واترپلو به عهده شما که کاپیتان تیم بودید گذاشته شد؟

-مربی تیم ملی واترپلو در بازی‌های آسیایی بانکوک نیکولار رومانیایی بود که خیلی هم برای تیم زحمت کشید ولی بعد که از بانکوک به ایران آمدیم به کشورش رفت. ما تقاضا دادیم که مجدد به ایران برگردد چون او دیگر فارسی هم فرا گرفته بود و می توانست کمک خوبی باشد. نیکولار آمد و یک سال یا دو سال در کنار ما بود. او که از یک کشور کمونیستی بود طی یک نقشه، چند روزی را مرخصی گرفت تا همراه خانواده‌اش برای تفریح به شیراز برود اما با هواپیمای بین‌المللی به آلمان رفتند و پناهنده شدند. بعد از آن تیم در اختیار خودم بود.

"از ۹ یا ۱۰ سالگی در حوض خانه شنا می کردم و شنا را یاد گرفتم دو برادر بزرگتر از خودم هم داشتم که هر چند قهرمان نبودند ولی همیشه مرا به ورزش تشویق می‌کردند"برای تیم سه سال زحمت کشیده شده بود برای همین نگذاشتم از هم بپاشد. یکسال تا بازی‌های آسیایی کنار تیم بودم و اجازه ندادم شاکله تیم بهم بریزد.

آن زمان شما به جز واترپلو شغل دیگری هم داشتید؟

- به ملی‌پوشان آن زمان که پولی نمی‌دادند و واترپلو هم آماتور حساب می‌شد. شغلم افسر پلیس بود و روزها شهربانی بودم و بعدازظهرها تمرین می کردیم. اردوها و مسابقات خارجی هم ماموریت محسوب می‌شد. ما تیم را حفظ کردیم تا اینکه یک ماه مانده به بازی‌ها یک مربی به تیم اضافه شد.

البته او یک پیرمرد رومانیایی بود که زبان انگلیسی هم نمی دانست. تیم ملی بسکتبال هم یک مربی از رومانی داشت که با هم در ارتباط بودند و به او گفته بود که در این یک ماه که نه کاری از دستت بر می‌آید و نه زبان آنها را می دانی، بهترین راه این است که با حسین توکلی همکاری کنی و هماهنگ شوی. به هر حال با هم دست مردانگی و مروت دادیم و کار شروع شد اما چون زبان نمی دانست خیلی کار دشوار بود. کمونیست‌ها فقط  زبان خود را می دانند. مرد خوبی بود و حرف ما را می خواند و ما هم به او گوش می‌دادیم.

همین مربی بود که بعد از قهرمانی در بازی‌های آسیایی تهران در آب شیرجه زد؟

-بله البته چند نفر بودند که بعد از پیروزی ما در آب شیرجه زدند، یکی همین مربی رومانیایی بود، مهندش شاهمیر و هوشنگ پروین هم بودند که در آب شیرجه زدند.

"زمانی که من نوجوان بودم و واتر پلو بازی می‌کردم همیشه روی بدن مان گِل و لای بود ولی باور کنید در همان شرایط سخت ما از صفر به ۱۰۰ رسیدیم"اول از همه هم هوشنگ پروین بود که از روی دایو ۱۰ متر شیرجه زد.

از جو بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ تهران و لحظه قهرمانی واترپلو بگویید.

-بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ در سال ۱۳۵۳ در تهران برگزار شد. آن زمان من ۲۸ سال سن داشتم و ۱۲ سال بود که عضو تیم ملی بودم. قبل از بازی‌های آسیایی روی قهرمانی همه تیم ها مثل فوتبال، بسکتبال، والیبال حساب می‌کردند جز واترپلو اما در نهایت تنها واترپلو و فوتبال قهرمان شدند. مسابقات واترپلو در ۸ روز برگزار شد. اولین دیدار ما مقابل هندوستان بود.

هندوستان در دوره قبل بازی‌های آسیایی ما را شکست داده بود اما ما در تهران توانستیم با فاصله ۱۰ تا ۱۲ گل آنها را شکست دهیم.

علت این موفقیت‌ها چه بود؟

-ما ترقی کرده بودیم چون هم پول داشتیم و هم اردوهای خارجی زیادی می رفتیم. ما مرتب برای اردوی تدارکاتی به آلمان، مجارستان و یوگسلاوی می‌رفتیم. مخصوصا مجارستان و یوگسلاوی که مهد واترپلوی دنیا بودند. در آن زمان مرحوم شاهمیر بعد از کنار رفتن راستین به عنوان رییس فدراسیون شنا فعالیت می کرد. مرد خیلی خوبی بود.

"کاپیتان تیم ارتش بودم و در مسابقات ارتش‌های جهان که به میزبانی تهران و عربستان (۱۳۴۷ و ۱۳۵۱) برگزار شد طلا گرفتیم"ما با آن اردوهای تدارکاتی خیلی پیشرفت کردیم.

به هر حال با شکست هندوستان مقابل ایران همه جا خوردند. بازی بعدی ما با کره بود. آنها هم در بازی‌های دوره قبل ما را شکست داده بودند اما ما توانستیم کره را هم مغلوب کنیم. هر روز که جلو می رفتیم و تیم‌های حریف را می زدیم توجه مردم جلب می‌شد. واترپلو برای مردم تازگی داشت چون خیلی‌ها واترپلو را نمی‌شناختند.

مردم متعجب بودند و نمی‌دانستند فوتبال در آب است یا کشتی در آب! آنها می‌دیدند که تعدادی بازیکن در آب کشتی می‌گیرند هم را می زنند و با توپ گل می‌زنند (با خنده). از نظر مردم ورزش جالبی بود و حسابی سر زبان‌ها افتاده بود.

ما کم کم دیدیم که جزو چهار تیم اول قرار گرفته‌ایم. مقابل ژاپن هم بردیم و بازی بعد ما مقابل چین بود. برابر چین یک لحظه عقب ماندیم ولی در آخر بازی مساوی شد. برای تعیین قهرمان تیم ما و چین باید مقابل سنگاپور بازی می‌کردیم.

"در تابستان ها دوباره به استخر می رفتیم.از چه سالی وارد تیم ملی واترپلو شدید؟-ما نسل دوم واترپلوی ایران هستیم، نسل اول بازیکنانی بودند که از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۰ یا ۱۳۳۵ بازی می‌کردند"هر تیمی که مقابل سنگاپور امتیاز بیشتری می‌گرفت اول می شد. شانسی که آوردیم اول آنها با سنگاپور بازی کردند بعد ما. چین ۱۲ بر ۲ سنگاپور را شکست داد و ما دیدیم که باید با اختلاف بیشتر برابر آنها پیروز شویم و ۱۴ بر ۲ سنگاپور را بردیم و قهرمان شدیم.

روزی که ما در بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ قهرمان شدیم تمام ایران تکان خورد. واترپلو خیلی گل کرد. در آن دوره فوتبال هم قهرمان شد اما آنقدر سروصدا نکرد.

هیجانی که واترپلو در میان مردم ایجاد کرد فوتبالی که آنقدر محبوب بود هیچگاه نتوانست. هر جا می رفتی حرف واترپلو بود.

با این اتفاق واترپلو خیلی بر سر زبان‌ها افتاد. روزی که ما قهرمان شدیم تمام ایران تکان خورد. واترپلو خیلی گل کرد. در آن دوره فوتبال هم قهرمان شد اما آنقدر سروصدا نکرد.

"آن زمان آنقدر سن کمی داشتم که پدر خدابیامرزم برای گرفتن گذرنامه آمد و رضایت داد تا به من گذرنامه دادند"هیجانی که واترپلو در میان مردم ایجاد کرد فوتبالی که آنقدر محبوب بود هیچگاه نتوانست. هر جا می‌رفتی حرف واترپلو بود.

خاطره ای از بازی‌های آسیایی تهران دارید؟

-خاطره که زیاد است اما یک خاطره جالب برایتان بگویم روز بازی فینال یعنی بازی مقابل پکن حال یکی از اقوام مادرم خوب نبود و باید برای عیادتش به تهران می‌رفتم. یک پیکان دولوکس جوانان داشتم. در بازگشت به دهکده بازی‌ها در خیابان انقلاب نرسیده به چهار راه کالج ماشینم پنچر شد. در همان حوالی به سراغ تعمیرکاری رفتم اما آن تعمیرکار به من گفت :"نمی‌توانم برای تعمیر بیایم.

وقت ندارم، می‌خواهم به مسابقه واترپلو بروم، هر پیشنهاد مالی هم بدهی قبول نمی‌کنم یک چیزی هم می دهم فقط برو تا به واترپلو برسم ". به او گفتم من کاپیتان تیم ملی واترپلو هستم تا من به بازی نرسم که مسابقه شروع نمی‌شود. یک مرتبه به من نگاه کرد و گفت آقای توکلی! هیجان زده شد و از من خواست که اجازه ندهم بازی شروع شود. خیالش که راحت شد شروع به تعمیر کرد. با هم به استادیوم رفتیم و در طول راه مدام به من نگاه می‌کرد.

"می‌خواستیم برای دیدار تدارکاتی به پاکستان و هندوستان برویم.آن زمان تنها ۱۶ سالم بود اما رکورددار شنا و قهرمان کرال پشت و چهار در ۱۰۰ مختلط انفرادی هم بودم"او را در جایگاه نشاندم و مسابقه شروع شد. می‌خواهم بگویم مردم خیلی برای واترپلو هیجان داشتند تا جایی که یک تعویض روغنی حاضر بود از پول بگذرد اما مسابقه را ببیند.

- ایران چگونه میزبان بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ شد؟

-سال ۱۳۴۸ تیمسار سپهبد خسروانی رییس تربیت بدنی بود و برعکس بسیاری از روسا، ورزش را می‌دانست. در بازی های آسیایی بانکوک تیم‌های ایرانی خیلی خوب درخشیدند، کسی از واترپلو توقع نداشت چهارم شود. والیبال سوم و فوتبال دوم شدند. نتایج خیلی خوب بود.

خسروانی بعد از آن بازی‌ها پیش شاه رفت و گفت می توانیم میزبانی بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ را بگیریم شاه به او گفت نمی‌شود به این راحتی ها نیست، استادیوم نداریم. خسروانی اما گفته بود اگر بودجه باشد همه چیز فراهم می‌شود. شاه هم قبول کرده بود و خسروانی چهار سال قبل از بازی‌های آسیایی با یک تیم همراه به کمیته بین المللی المپیک رفت و مجوز هم گرفت و با تلاش زیاد میزبانی بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ را به ایران دادند.

از ساخت مجموعه ورزش آزادی بگویید. گویا نماینده فدراسیون جهانی شنا در آن زمان استخر آزادی را بهترین استخر دنیا معرفی کرده بود؟

-ما هیچ استادیومی نداشتیم و باید برای بازی‌ها دهکده می ساختیم. بودجه لازم را در اختیار سازمان ورزش گذاشتند.

"برای اینکه واترپلوئیست خوبی باشی باید شناگر خوب و حتی یک کشتی گیر و بزن بهادر خوبی می‌بودیم"مجموعه آزادی را شرکتی به اسم آرمه که رییس آن عبدالعزیز فرمانفرمائیان بود در عرض سه سال ساخت. مجموعه که ساخته شد شاید باور نکنید اما استخرش بهترین استخر دنیا شد. قبل از آن بهترین استخر دنیا استخر مونیخ بود. من به عنوان تنها نماینده شنای ایران به المپیک مونیخ رفته بودم. یعنی رییس فدراسیون شنا من را به عنوان نماینده ایران به المپیک فرستاد تا بازی ها را ببینم و با نحوه برگزاری مسابقات آشنا شوم.

مونیخ بهترین استخر دنیا را داشت اما بعد که استخر آزادی ساخته شد بهترین استخر دنیا شد. مارکلسکو رومانی نماینده فدراسیون جهانی شنا در این بازی ها بود و بعد از بازدید از استخر آزادی گفت که این سازه در دنیا بی نظیر است. هنوز هم جزو برترین‌های دنیا و شاهکار معماری است. اکنون سقف آن خراب شده و من برای این اتفاق گریه‌ام می‌گیرد.

ما ۴ آبان همان سال (بعد از قهرمانی در بازی های آسیایی تهران) به استادیوم آزادی رفتیم. یعنی همه تیم‌هایی که قهرمان بازی‌های آسیایی شده بودند آمدند و به شاه معرفی شدیم.

"واترپلو فقط قدرت بدنی می‌خواهد اگر قوی نباشی در آن نابود می‌شوی.مربی و هم دوره‌ای های شما در تیم ملی واترپلو چه کسانی بودند؟-مربی ما آن زمان مرحوم علی الهی بود که ۲۰ سالی هست که فوت شده"دو روز قبل از این ماجرا در روزنامه اطلاعات در یک باکس خیلی کوچک خبر زده بودند که یک نفر در گرگان هنگام واترپلو غرق شده است. تا شاه به من رسید گفت یک نفر هم که در واترپلو خفه شده است. آنقدر برای شاه واترپلو مهم شده بود که ریزترین باکس روزنامه در مورد واترپلو را می‌خواند. در آن بازدید به شاه گفتم شما بهترین جایزه را به ما دادید. با تعجب پرسید چه جایزه‌ای؟ گفتم همین استخری که پشت سر شما است.

این بهترین استخر دنیا است. تا قبل از این استخر مونیخ بهترین استخر دنیا بود اما اکنون این بهترین استخر دنیا است. شاه یک قدم جلو گذاشت و به ما گفت روز به روز وضع‌تان بهتر و تعداد قهرمانی‌هایتان بیشتر خواهد شد.

در چند دوره از المپیک‌ها حاضر شدید؟

من سه دوره در المپیک حضور داشتم. در المپیک ۱۹۷۲ مونیخ به عنوان کاپیتان تیم ملی واترپلو و نماینده فدراسیون شنای ایران به المپیک رفتم تا برای میزبانی بازی های آسیایی ۱۹۷۴ تجربه اندوزی کنم و از نزدیک نحوه برگزاری مسابقات را ببینم و آن را در بازی‌های آسیایی اجرا کنم. در المپیک ۱۹۷۶ بعد از کسب قهرمانی در بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ تهران با تیم ملی واترپلوی ایران راهی مسابقات شدم.

"هم دوره‌های من هم نورالدین طالبی، منصور گروسی، منوچهر تربتیان، عرب شریفی، فیروز محمدی، ناصر بدخشان و چند نفر دیگر هستند که برخی از آنها فوت شده‌اند و از بقیه هم سال‌ها است خبری ندارم"تیم ما با ۱۱ بازیکن راهی مسابقات المپیک شد و در آنجا دوازدهم شدیم. همچنین در المپیک ۱۹۸۸ سئول هم رفتم که در آنجا هم به عنوان نماینده فدراسیون و ناظر مسابقات رفته بودم که البته مسابقه ندادم.

تیم ملی واترپلوی ایران در بازی‌های المپیک مونترال
حسین توکلی نفر ششم از سمت راست

منابع خبر

اخبار مرتبط

رادیو زمانه - ۱۶ بهمن ۱۴۰۰
ایسنا - ۲۸ بهمن ۱۳۹۹
ایسنا - ۴ فروردین ۱۴۰۱
خبر آنلاین - ۲۰ مهر ۱۴۰۰
خبر آنلاین - ۷ فروردین ۱۴۰۱
ایسنا - ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰

دیگر اخبار این روز

باشگاه خبرنگاران - ۷ اردیبهشت ۱۴۰۱