شصت و چهارمین دادگاه حمید نوری؛ شاهد: پاسدارها اجساد اعدامشدگان را به کامیون یخچالدار منتقل کردند
شصت و چهارمین جلسه دادگاه حمید نوری، متهم به مشارکت در اعدام های تابستان ۶۷ روز بیست و دوم بهمن ۱۴۰۰، یازدهم فوریه ۲۰۲۲ با شهادت دو زندانی جان بدربرده از آن اعدام ها برگزار شد. جعفر یعقوبی بصورت غیرحضوری در نوبت صبح این دادگاه شهادت داد و نوبت بعدازظهر به بخش دوم و ادامه شهادت امیرهوشنگ اطیابی اختصاص داشت.
دادگاه امروز پس از دو هفته وقفه بخاطر ابتلاء حمید نوری و یکی از اعضاء دادگاه به کرونا برگزار شد.
جعفر یعقوبی، شاهد نوبت صبح دادگاه مدرک دکترای ژنتیک خود را از دانشگاه کالیفرنیا در دیویس دریافت کرد. او گفت پس از انقلاب با امید به خدمت به مردم در سال ۱۳۵۷ به ایران بازگشت. شاهد در پاییز سال ۱۳۶۳ در تهران دستگیر و هشت ماه در کمیته مشترک زندانی بود. شش ماه بعد را در زندان اوین گذراند و نهایتا پس از بازجویی و تحمل شکنجه و انفرادی به اتهام عضویت در یک سازمان چپ، مخالفت با جمهوری اسلامی و داشتن اسم مستعار و ...
"شصت و چهارمین جلسه دادگاه حمید نوری، متهم به مشارکت در اعدام های تابستان ۶۷ روز بیست و دوم بهمن ۱۴۰۰، یازدهم فوریه ۲۰۲۲ با شهادت دو زندانی جان بدربرده از آن اعدام ها برگزار شد"به پانزده سال زندان محکوم شد.
او یک سال نیز در قزلحصار نگهداری و پس از تخلیه این زندان در نهایت در آبان ۱۳۶۵ به زندان گوهردشت منتقل شد. او گفت در زمان اعدام ها در بند شش نگهداری می شد و شاهد انتقال بیست زندانی بهایی در فروردین یا اردیبهشت ۱۳۶۷ به این بند بود که البته از سرنوشت آنها اطلاعی ندارد. او گفت در دوران اعدام ها ناصریان دادیار بود و در آن مقطع مسئول زندان هم شده بود. لشکری معاون امنیتی زندان بود و دادیار دیگری به نام «دادیار عباسی» و سرپاسداری به نام حاج محمود از مسئولان زندان بودند.
جعفر یعقوبی اولین بار در سال ۱۳۶۶، حمید نوری را که در بین زندانیان به «دادیار عباسی» معروف بود به همراه ناصریان، لشکری و حاج محمود در بند سه زندان گوهردشت دید. او شهادت داد که در آن زمان زندانیان بخاطر ممنوعیت انجام ورزش دسته جمعی و متعاقب آن شلاق خوردن زندانیان و مرگ یک زندانی به نام علی طاهرجویان که خود را به آتش کشیده بود، به مدت سیزده روز اعتصاب غذا کرده بودند.
یعقوبی شهادت داد یکبار دیگر پس از اعدام ها در آبان ۱۳۶۷ بدون چشم بند در دادیاری در مقابل «دادیار عباسی» قرار گرفت.
جعفر یعقوبی در مورد مرداد و شهریور و تحرکات پیش از آغاز اعدام ها شهادت داد که در ماه رمضان در فروردین ۱۳۶۷ استثنائا برای اولین بار به زندانیان چپ، ناهار گرم دادند. درهایی با میله های آهنی زدند و در وسط راهروی اصلی – بین بخش مذهبی و غیرمذهبی - یک در آهنی نصب کردند.
جعفر یعقوبی توضیح داد که سازمان مجاهدین خلق پس از برقراری آتش بس میان ایران و عراق و قبول قطعنامه ۵۹۸، در سوم مرداد در غرب ایران عملیات نظامی انجام داد. به گفته او شرایط در حداقل شش بند زندان گوهردشت از روز جمعه هفتم مرداد تغییر کرد. هواخوری بسته و بهداری تعطیل و تلویزیون ها از بندها خارج شدند. پخش روزنامه و رادیو متوقف و ارتباط میان بخش مذهبی و غیرمذهبی زندان قطع شد.
جعفر یعقوبی در هشتم و نهم مرداد از میان کرکره پنجره ها شاهد انتقال دو - سه گروه بیست نفری از زندانیان به دستشویی و بیرون محوطه و حیاط بند آنها بود.
"شش ماه بعد را در زندان اوین گذراند و نهایتا پس از بازجویی و تحمل شکنجه و انفرادی به اتهام عضویت در یک سازمان چپ، مخالفت با جمهوری اسلامی و داشتن اسم مستعار و .."شاهد دمپایی های را دید که آنجا ریخته شده بودند. او شهادت داد که اعدام ها در روزهای اول در همان محوطه انجام می شد. او گفت آن تحرکات بعد از دو سه روز متوقف شد و بعدها فهمیدیم که اعدام ها به آمفی تئاتر زندان در انتهای طبقه همکف منتقل شد.
شاهد در دهم شهریور به همراه ۴۰-۵۰ نفر از هم بندی هایش - به استثناء زندانیان بهایی – به راهروی مرگ منتقل شد. او بعدا پس از سوال و جواب های مقدماتی مذهبی توسط لشکری به طبقه همکف منتقل شد و نهایتا در برابر هیات مرگ از جمله نیری و اشراقی قرار گرفت. او برای رهایی از حکم ارتداد ادعا کرد که مسلمان است و پس از تحمل ۳۰ ضربه شلاق در آمفی تئاتر زندان، قبول کرد که نماز بخواند.
شاهد همان روز به همراه ۲۰۰ زندانی و در حالیکه مسئولان زندان در جلوی صف ایستاده بودند، با خم و راست شدن، «ادای نمازخواندن» درآورد. یعقوبی شهادت داد که در پایان اعدام ها ۲۰۰ تا ۲۵۰ زندانی چپ زنده باقی مانده بودند.
جعفر یعقوبی پس از جان بدر بردن از اعدام ها در بهمن ۱۳۶۷به زندان اوین منتقل و در اسفند همان سال آزاد شد. او دو سال بعد با خانواده اش به آمریکا بازگشت.
دو کتاب خاطرات جعفر یعقوبی به نام های «بیایید گل ها را آب دهیم» چاپ سال ۱۳۹۰ در آمریکا به زبان انگلیسی و دو جلدی «مرزهای ناشناخته مرگ و زندگی»، چاپ سال ۱۳۹۴ در آلمان به زبان فارسی در لیست مدارک کتبی دادگاه نوری قرار دارند. شاهد در کتاب خود به نام اصلی «عباسی» یعنی «حمید نوری» اشاره کرده است.
شصت و چهارمین جلسه دادگاه حمید نوری در نوبت بعدازظهر نیز به ادامه شهادت امیرهوشنگ اطیابی اختصاص داشت که نخستین بار هجده روز پیش در چهارم بهمن ۱۴۰۰، شاهد شصت و یکمین جلسه دادگاه نوری بود. دادستان در جلسه دوم شهادت اطیابی از او در مورد تایید اعدام برخی از زندانیان پرسید که اسم شان در لیست های ارائه شده توسط شاهد به دادگاه آمده است.
"به پانزده سال زندان محکوم شد.او یک سال نیز در قزلحصار نگهداری و پس از تخلیه این زندان در نهایت در آبان ۱۳۶۵ به زندان گوهردشت منتقل شد"در میان مدارکی که امیرهوشنگ اطیابی پیشتر به دادگاه ارائه داده، لیستی شامل اطلاعات ۹۶ تن از زندانیان چپ اعدام شده بند ۲۰ زندان گوهردشت و مصاحبه شاهد با مرکز اسناد حقوق بشر ایران در سال ۱۳۸۸ وجود دارند. از مدارک دیگر، نقشه ای از زندان گوهردشت است که توسط شاهد کشیده شده است. در میان مدارک، تقویمی متعلق به سال ۱۳۶۷ نیز به چشم می خورد که وقایع مهم دوران اعدام ها روزانه توسط شاهد با کمک علائم و بصورت رمز در زندان، ثبت و بعدها پس از آزادی تکمیل شده است.
وکیل مدافع نوری در جلسه امروز همچنین از امیرهوشنگ اطیابی در مورد تاریخ های اعلام شده توسط او در جریان شهادت مرحله اولش پرسید. شاهد با تاکید بر روی تاریخ ها اعلام کرد که در این جلسه برخی از اصل مدارک مربوط به زندان خود را همراه آورده است.
وکیل مدافع نوری همچنین روی نحوه شناسایی متهم توسط شاهد از او سوال کرد. امیرهوشنگ اطیابی در جلسه نخست شهادتش اعلام کرده بود که دیدن دو عکس حمید نوری پس از دستگیریش، چیزی را برای او تداعی نکرد، چون برای او آدم های مهم تر مطرح بودند.
اطیابی امروز تایید کرد که نتوانسته نوری را از روی عکس هایش شناسایی کند و به یاد بیاورد.
امیرهوشنگ اطیابی که دانشجوی اخراجی سال ۱۳۵۹ بود، در اسفند سال ۱۳۶۲ به دلیل فعالیت در حزب توده ایران دستگیر شد. شاهد از همان ابتدا در زیرزمین بند ۲۰۹ زندان اوین به شدت با کابل مورد شکنجه قرار گرفت و دو بار در بهداری زندان بستری شد.
امیرهوشنگ اطیابی یکسال بعد از دستگیری در دادگاهی کوتاه محکوم شد، اما یکسال دیگر نیز طول کشید تا حکم ده سال زندانش را در أواخر سال ۱۳۶۴به او ابلاغ کنند. شاهد در اوایل سال ۱۳۶۵ از زندان قزلحصار به زندان گوهردشت منتقل شد.
امیرهوشنگ اطیابی در جلسه نخست، شهادت داد که شخصا از لابلای کرکره های دستکاری شده در حمام زندان شاهد حمل اجساد زندانیان اعدام شده توسط پاسداران از حسینیه زندان به داخل کامیون های یخچال دار و یک کامیون رو باز و انتقال آنها به بیرون زندان بوده است. اطیابی شاهد بوده که پاسدارها بر روی اجساد راه می رفتند، دست و پای اعدامیان را میگرفتند، و آنها را جابجا می کردند. در تقویم همراه اطیابی در زندان گوهردشت آمده است که کار حمل اجساد روزی دو تا سه بار، طی دوازده روز ادامه داشت.
امیرهوشنگ اطیابی در جلسه نخست شهادتش گفته بود که طبق شنیده ها و دیده هایش، هیات مرگ از روز هشتم مرداد در زندان گوهردشت حضور داشت و اعدام مجاهدین از همان روز شروع شد و در ۲۵ مرداد ۱۳۶۷خاتمه یافت.
"او گفت در زمان اعدام ها در بند شش نگهداری می شد و شاهد انتقال بیست زندانی بهایی در فروردین یا اردیبهشت ۱۳۶۷ به این بند بود که البته از سرنوشت آنها اطلاعی ندارد"اطیابی شاهد حمل زندانیان توسط مینی بوس ها برای روزانه دو تا سه بار در مرحله نخست اعدام ها بود. او گفت مشاهده مینی بوس های پرشده از زندانیان و انتقال آنها به حسینیه و بازگشت مینی بوس های خالی بسیار دردناک بود.
امیرهوشنگ اطیابی توسط ناصریان دو بار در برابر هیات مرگ شامل اشراقی، دادستان کل انقلاب اسلامی و نیری، حاکم شرع و شخص دیگری که نمی شناخت، قرار گرفت. شاهد بخاطر نماز نخواندن در دو مرحله - صبح و آخر شب – شلاق خورد. او در نهایت با مسلمان خواندن خود و اعلام برائت از سازمان توده از اعدام نجات یافت. او در بهمن ۱۳۶۷ به زندان اوین منتقل و در چهارم اسفند همان سال آزاد شد.
طبق آخرین اعلام رسمی از سوی دادگاه، جلسه بعدی روز دوشنبه هفته آینده، بیست و پنجم بهمن ۱۴۰۰، چهاردهم فوریه ۲۰۲۱ با قسمت دوم شهادت جعفر یعقوبی برگزار خواهد شد.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران