سیلابهای واقعی، امیدهای موهوم
فکر میکنم این هفتمین یا هشتمین سیلاب تخریبگری باشد که شاهد آن بودهام. نزدیک به دو دهه قبل، این نظریه را در دانشگاه مطرح کردم که با توجه به استفاده بیرویه از کودهای شیمیایی و انواع علفکش و آفتکش که از غربال دانشگاه نگذشتهاند، خاکهای ما رفتهرفته با فاجعه انهدام یا آسیب شدید میکروفلور خود مواجه شده است و این مساله رفتهرفته تاثیراتی روی خاک خواهد گذاشت که واضحترین آن، از بین رفتن حالت اسفنجی خاک است.
بسیاری از اعضای میکروفلور خاک علاوه بر بینهایت تاثیر مثبت بر خاک و کشاورزی، با ایجاد حالت اسفنجی، روانابها را جذب میکنند. علاوه بر این به سبب شکل خاصی که دارند، همانند بوتههایی که در بیابانها کاشته میشود و گرد و خاکهای شدید را مهار میکند، از شدت سیلاب میکاهند. باید تا دیر نشده و آشفته شدن بیش از حد خاک، سبب از میان رفتن مطلق قابلیتهای آن و از جمله قدرت مقابله در برابر روانابها را از دست نداده، به احیای میکروفلور خاک بپردازیم. خاصه اینکه در خاکهای کشور ما باکتریها و سیانوباکتریهایی وجود دارند که از نظر قابلیتهای بیوتکنولوژیک به یک کارخانه عظیم چند منظوره شبیه هستند.
"علاوه بر این به سبب شکل خاصی که دارند، همانند بوتههایی که در بیابانها کاشته میشود و گرد و خاکهای شدید را مهار میکند، از شدت سیلاب میکاهند"حتی شاید بتوان گفت یک شهرک صنعتی چند منظوره. متأسفانه من هیچگاه دارای آن روحیه جنگنده و مقاوم نبودهام که در برابر بوروکراسی ایستادگی کنم.
ای کاش که واجد چنین روحیهای بودم اما کاغذ بازی همواره سبب شده خیلی زود پس بکشم. به همین سبب سخنرانیهایی که داشتم همواره در حد سخنرانی باقی مانده است. آخرین بار با تشویق دانشگاه پروژهای برای مهار دوگانه ریزگردها و سیلابها با استفاده از میکروفلور خاک به یکی از مراکز پژوهشی ارائه کردم و بهشدت سرخورده شدم.
بهطور خلاصه اینکه انگار نمیخواستند بفهمند چه میگویم. بعد هم در یک نامه مختصر نوشتهاند که پروژه من در اولویت قرار نگرفته است.
آنها را به سبب رد کردن پروژه سرزنش نمیکنم. هر سازمانی مختار است که پروژههایی را که میخواهد بپذیرد. اگر گلایهای دارم به این سبب است که چه کمیته به اصطلاح تخصصی و چه کمیته به اصطلاح ارزیابی، به هیچ عنوان پروپوزال مفصل و پرطمطراق مرا نگاه نکرده بودند. در کمیته تصمیم گیری نهایی مشخص شد که پروپوزال از سوی کمیته تخصصی به ایشان نرسیده است.
"باید تا دیر نشده و آشفته شدن بیش از حد خاک، سبب از میان رفتن مطلق قابلیتهای آن و از جمله قدرت مقابله در برابر روانابها را از دست نداده، به احیای میکروفلور خاک بپردازیم"من خودم را برای سوالات تخصصی آماده کرده بودم اما مجبور شدم در عین صحبت کردن از مباحث ابتدایی و بسیار ابتدایی، از سوالات تخصصی که مثلا خود را برای پاسخ به آنها آماده کرده بودم حرف بزنم. سیل و ریزگرد هردو مغولوار هجوم آورد و تخریب کرد.
به هیچ عنوان ادعا نمیکنم که پروژه من میتوانست مانع این دو شود. اما اطمینان دارم که میتوانست تاثیرگذار باشد. آنچه در دنیا انجام شده بود و انجام میشود. خیلی دوست دارم تکتک آنهایی را که در طول این بیست سال به عناوین مختلف، مانع اجرای چنین طرحهایی شدهاند به گفتوگو بکشانم و از ایشان سوال کنم که واقعا مسبب این همه تخریب کیست؟ شاید در میان رگبار پاسخهایی که خواهند داد یک سوال اساسی باشد.
اینکه چرا خود تو استقامت نکردی؟ بلی. این اساسی است. اما به عنوان یک شخصیت دانشگاهی هنوز معنی واقعی استقامت کردن را نمیدانم. به نظرم مبهمتر از آن میآید که برایم قابل درک باشد. اما بههرحال اگر چنین سوالی کردند محتمل است پاسخی نداشته باشم.
"خاصه اینکه در خاکهای کشور ما باکتریها و سیانوباکتریهایی وجود دارند که از نظر قابلیتهای بیوتکنولوژیک به یک کارخانه عظیم چند منظوره شبیه هستند"حتی اگر بیست سال یک حرف را مدام تکرار کرده باشم. البته در حد سخنرانی.
* منتشر شده در روزنامه آرمان ملی/ سهشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۱
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران