دمی با کتاب‌بازها در پایتخت کتاب ایران

دمی با کتاب‌بازها در پایتخت کتاب ایران
خبرگزاری جمهوری اسلامی
خبرگزاری جمهوری اسلامی - ۳۰ آبان ۱۳۹۹

کتاب را در کنار هر پیشوندی و پسوند و ترکیبی که بگذاریم، به آن فخامت می‌بخشد؛ مثلا همین واژه "کتاب‌باز" که به لطف برنامه‌ای تلویزیونی با همین نام در سال‌های اخیر، دوباره بر سر زبان‌ها افتاده، ترکیبی است جالب و در عین حال پویا که نشان می‌دهد کتاب‌خواندن با تمام سکون و سکوت و آرامشی که می‌طلبد، می‌تواند در هر جا و هر زمان و هر مکان روی دهد.

تمام صنعت عریض و طویل و دیرپای نشر برای آن پدید آمد که برای کتاب‌بازها خوراک روح تولید کند، آن‌ها که حتی در دشوارترین برهه‌های معیشتی باز هم از خرید و خواندن کتاب غافل نمی‌شوند و در تنگناهای سخت آن، در حضیض غربت و اوج تنهایی باز هم به آن پناه می‌برند.

چندی پیش در صفحه مجازی‌ام از مخاطبان درخواست کردم به دو سوال پاسخ دهند، نخست آنکه آیا کتاب از سبد معیشتشان حذف شده و دیگر اینکه اگر حذف نشده، آیا خود را "کتاب‌باز" می‌خوانند یا نه. از ۳۵۰ نفری که به این پرسش پاسخ دادند ۱۲۰ نفر به هر دو سوال جواب مثبت دادند، از چهار نفر از آن‌ها که به گفته خودشان نه کتاب از دستشان می‌افتد و نه از زندگیشان حذف می‌شود، درباره کتاب پرسش‌های بیشتری پرسیدیم و خواستیم بدانیم کتاب‌باز بودن چه عالمی دارد و کتاب چگونه پایش را به زندگی آدم‌ها باز می‌کند.  

طاهر فقیه، معاون دبیرستانی پسرانه در شیراز است که کارشناسی ارشد فلسفه و دکترای حوزوی دارد؛ افزون بر این سرپرست تیم دسته یک فوتسال شاهد در شیراز نیز هست، دستی بر آتش نوشتن دارد و گاه فعالیت‌های سیاسی هم می‌کند؛ همچنین مدیرعامل یکی از انتشاراتی‌های شیراز است که البته به گفته خودش، فعلا فعالیت نمی‌کند.

اتاقی برای کتاب‌ها

او درباره انس و الفتش با کتاب‌ها گفت: از کودکی کتاب دست گرفتم؛ چون آن زمان تماشا کردن تلویزیون چندان عرف نبود. پدرم هم با خواندن داستان ما را کتاب‌خوان کرد. در خانه اتاقی داشتیم که هنوز هم هست، نامش کتابخانه بود و در آن از همه نوع تفکر و از زبان‌های مختلف فارسی، عربی، انگلیسی و فرانسوی کتاب وجود داشت.

فقیه ادامه داد: از آنجا که ما چهار فرزند هستیم، اتاق کتابخانه پس از مدتی به من رسید و انسم با کتاب‌ها بیشتر شد.

"راه‌های بسیاری برای کاستن از هزینه‌ها هست، مثلا خرید کتاب در تخفیف‌های مختلف یا نمایشگاه‌ها"کتاب‌هایی که پدرم با دستان خود برایشان قفسه‌های چوبی ساخته بود، گرداگرد من صف کشیده بودند و آنچنان زیاد و متنوع بودند که همه نیازهای فردی کتابخوان را بر طرف می‌کردند.

او معتقد است که انتخاب کتاب‌های درست برای خواندن، آدم را کتابخوان می‌کند. به گفته این روحانی همه کتاب‌ها خوب و خواندنی است؛ اما انسان باید برای وقتش ارزش قائل شود و خود را محدود نکند.

کتاب خوب بخوانیم و معرفی کنیم

فقیه که سال‌هاست در آموزش و پرورش با نوجوانان سر و کار دارد، اظهار کرد: اگر کتاب‌های خوب به بچه‌ها معرفی کنیم، جذب می‌شوند و بر این باورم که در زمانه‌ای که فضای مجازی همه را درگیر خود کرده است، با انتخاب درست کتاب همچنان می‌توانیم نوجوان‌ها را تشویق به خواندن کنیم، کافی است در مسیر درست قرار گیرند.

وقتی درباره گرانی کتاب نظرش را پرسیدم، گفت: نمی‌پذیرم که قیمت کتاب زیاد است. راه‌های بسیاری برای کاستن از هزینه‌ها هست، مثلا خرید کتاب در تخفیف‌های مختلف یا نمایشگاه‌ها. کمتر پیش می‌آید که کتابی را با قیمت روی جلدش خریده باشم، برخی کتاب‌ها را هم که گیر نمی‌آید به صورت الکترونیکی مطالعه می‌کنم که گرچه حس و حال کتاب کاغذی را ندارد، تجربه خوبی است؛ همچنین از کتاب صوتی هم غافل نشده‌ام؛ درواقع نسخه صوتی برخی کتاب‌ها حتی نسخه نوشتاری‌اش هم بهتر است؛ با این اوصاف وقتی دسترسی به کتاب اینقدر متنوع است نمی‌پذیرم که این کالای فرهنگی در سبد خانوار جا ندارد.

او به این پرسش که آیا می‌داند پایتخت کتاب ایران کجاست، پاسخ مثبت داد  و افزود: به‌صورت کامل از طریق دوستانی که در شهرداری دارم و فضای مجازی و خبرگزاری‌ها در جریان کسب عنوان پایتختی کتاب از سوی شیراز بوده‌ام؛ البته در مدتی که گذشت، شاید متاثر از شیوع بیماری کرونا شاهد رویدادی مردمی در حوزه کتابخوانی نبودیم؛ با این حال، برنامه یادروز حافظ که تنها برنامه بزرگ فرهنگی امسال بود، برایم جذاب‌تر و دیدنی‌تر بود.

معرفی مکتب شیراز، راهی برای ترویج کتابخوانی در پایتخت کتاب ایران

فقیه راهکار فراگیر شدن برنامه‌های ترویجی کتابخوانی را در معرفی مکتب بزرگ شیراز دانست و افزود: این مکاتب داشته‌های فرهنگی شیراز است و نهادهای متولی باید برای معرفی آن‌ها هزینه کنند، کتاب هدیه دادن به مناسبت‌های مختلف، هرچقدر کم و کوچک می‌تواند پیوندی عمیق بین نسل جدید و فرهنگ بزند، قرار نیست همیشه بودجه هایی با رقم‌های بالا در اختیار داشت تا جامعه را فرهنگی کرد؛ از سوی دیگر مهم است که داستان نویس و داستان گوی خوبی برای بچه‌ها پرورش دهیم تا علاقه نهفته در وجودشان، همراه با قدشان، بلند شود.

او ابراز کرد: برایم سوال است که چرا گاه جلو انتشار کتاب‌های خوب گرفته می‌شود، می‌توانم ۲۰ کتاب را نام ببرم که ممنوع‌ شده‌اند، آن هم کتاب‌هایی که  بسیار مورد استقبال و خواندنی است، همین اتفاقات است که جلوی کتابخوان شدن بسیاری را می‌گیرد، مردم خودشان باید انتخاب کنند که چه کتابی بخوانند و چه کتابی را نخوانند، چه چیزی روی آنها تأثیر بگذارد و چه چیزی روی آنها تاثیر نگذارد.

این روحانی کتاب‌دوست در معرفی کتاب‌هایی که دوستشان دارد گفت: عطش و کتاب سوخته زندگینامه دو تن از عرفا از انتشارات شمس‌الشموس، پا به پای آفتاب گفته ها و ناگفته‌ها از زندگی امام خمینی (ره) از نشر پنجره، آثارشهید عبدالحسین دستغیب، آیت‌الله العظمی جوادی آملی، یوسف علیخانی، داوود فیرحی، یرواند آبراهامیان، عطیه عطارزاده، مهدی یزدانی‌خرم، اکبر صحرایی، کریم محمود حقیقی و سید مهدی شجاعی هر یک در حوزه خود، بسیار دلنشین و زیباست که خواندنشان را به هر کسی پیشنهاد می‌کنم.  

پوریا فرخی، دانش‌آموخته معمار و طراح ساختمان، از دیگر کسانی است که خود را "کتاب‌باز" معرفی کرده بود، او اولین مواجهه‌اش را با کتاب مربوط به دوران دانشجویی‌اش دانست و گفت: در آن زمان وب‌سایت‌های حوزه معماری و شبکه‌های اجتماعی همچون امروز فراوان نبود، روزی در یک کتابفروشی در حال ورق زدن کتاب‌های حوزه معماری بودم که در آن می‌شد نمونه‌ آثار را شناخت و روند ساختشان را بررسی کرد، از همان زمان بود بر آن شدم، این کتاب‌ها را کم‌کم خریداری کنم.

او ادامه داد: همین علاقه‌مندی سبب شد پیگیر کتاب خریدن و شناخت تازه‌های نشر شوم،‌کتاب‌ها را بشناسم و تشخیص دهم کدام‌یک مرجع است.

کتاب خواندن سبک زندگی من است

فرخی از خواندن کتاب باعنوان سبک زندگی خود یاد کرد و افزود: در مواجهه با مسائل زندگی به کتاب‌ها مراجعه کرده‌ام و بر این عقیده‌ام که هیچ‌گاه وجود کتاب در زندگی‌ام بیهوده نبوده و هرگز کتابی برای پر کردن کتابخانه یا تزیین اتاق نخریدم.

این معمار جوان شیرازی با اشاره به اینکه چندان اهل کتابخانه رفتن نیست و ترجیح می‌دهد کتاب‌های مورد نیازش را خریداری کند، افزود: چون همیشه به کتاب سر می‌زنم و یادداشت‌برداری می‌کنم، دوست دارم کتاب‌ها را داشته باشم تا هرگاه نیاز شد مرورشان کنم.

او معتقد است که کتاب برخلاف گفته بسیاری، اصلا گران نیست و ادامه داد: در حال حاضر بسیاری از نشریه‌ها و کتاب‌ها به واسطه رسالتی که نویسندگانشان بر دوش خود احساس می‌کنند یا ادای دینشان منتشر می‌شود که سبب شده بخش زیادی از هزینه‌های نشر بر عهده ناشران و نویسندگان باشد؛ از سوی دیگر قیمت یک کتاب معادل یا حتی کمتر از قیمت غذا خوردن در فست‌فود است؛ بنابراین اصلا کالای گرانی به‌شمار نمی‌رود.

فرخی در پاسخ به اینکه پایتخت کتاب ایران کجاست، گفت: نمی‌دانم، اما دوست دارم شیراز باشد!

برگزاری نشست‌ برای کتاب‌های تخصصی ضروری است

او که به گفته خود، جای خالی برگزاری نشست‌های تخصصی در حوزه کتاب را در شهر شیراز احساس می‌کند، در این باره افزود: ضروری است در حوزه‌های تخصصی، هم کتاب‌های تازه انتشار یافته معرفی شود و هم درباره شان جلسه‌های معرفی برگزار شود و همین موضوع باعث شناخت بیشتر از آثار تخصصی خواهد شد.

این معمار همچنین کتاب‌هایی را معرفی کرد که از منظر او خواندنشان برای همه جذاب است: سمفونی مردگان از عباس معروفی، تجربه مدرنیته اثر مارشال برمن، پنج اقلیم حضور  و افسون‌زدگی جدید " هویت چهل‌تکه و تفکر سیار" هر دو از  داریوش شایگان، پیکان، سرنوشت ما خاطرات احمد خیامی و تنها دویدن اثر نادر خلیلی.

زهرا محمدیان، ۱۹ ساله زاده شیراز و ساکن کنونی رفسنجان کرمان، نویسنده و فعال حوزه کتاب، از دیگر کسانی بود که برای گفت‌وگو درباره کتاب اعلام آمادگی کرد.

او در سن ۱۶ سالگی، رمان "مهی در گندمزار" را نوشته است که نشر سورمه نیز آن را منتشر کرده است.

این نویسنده جوان ریشه علاقه‌اش به کتاب را در کودکی دانست و گفت: سن و سال کمی داشتم که مادرم برایم کتاب می‌خواند، علاقه‌ام به کتاب چنان ریشه‌دار شد که هر هفته باید باید به کتابفروشی می‌رفتیم.

زمانی که نتوانستم بخوانم به مادرم می‌گفتم که برایم کتاب بخواند و این سرآغاز قصه من با کتاب بود.

محمدیان ادامه داد: امروز کتابخانه‌ای دارم که بیشتر کتاب‌هایش درباره نمایشنامه‌نویسی و فیلمنامه‌نویسی است، در آن مجموعه‌های داستان نیز دیده می‌شود و آثاری در حوزه‌های دیگر.

او درباره چگونگی نویسنده شدنش هم گفت: از ۱۱ سالگی ماجراهایی در ذهنم شکل می‌گرفت که آن‌ها را پیاده می‌کردم، کم‌کم این داستان‌ها انسجام یافت تا آنکه اولین بار بدون آنکه بخواهم از قواعد رمان‌نویسی پیروی کنم داستانی ۸۰ صفحه‌ای را نوشتم، در مسابقه‌ای شرکت کردم و برگزیده شدم و اینگونه بود که به دنبال آموزش رفتم و یاد گرفتم چطور بنویسم.

این فعال حوزه کتابخوانی دوست دارد کتاب‌های چاپی خریداری کند و کمتر به کتابخانه سر می‌زند. او در این باره توضیح داد: می‌خواهم کتاب‌های مورد نیازم را داشته باشم آن‌ها را یا از کتابفروشی یا به‌صورت آنلاین خریداری می‌کنم؛ البته قیمت کتاب کمی گران است و گاهی هم مجبورم به کتابخانه سر بزنم.

محمدیان با اشاره به اینکه در جریان پایتختی کتاب ایران و برگزیده شدن شیراز به این عنوان است، گفت: شهر رفسنجان در سال گذشته در کنار شیراز نامزد دریافت این عنوان بود که درنهایت به شیراز رسید. ما نیز در شهر رفسنجان نشست‌هایی با عنوان "شب کتاب" برگزار کردیم که در زمره برنامه‌های پایتختی کتاب بود.

باید در باره کتاب حرف بزنیم

او افزود: تا پیش از برگزاری این نشست‌ها می‌پنداشتم که جوانان گرایش چندانی به کتابخوانی ندارند؛ اما بعد از آن دریافتم که مهم است جایگاهی برای گفت‌وگو درباره کتاب‌ها وجود داشته باشد تا همه گرداگرد یکدیگر صحبت کنند، شاید حوصله نسل من برای کتاب‌خواندن کم باشد و وظیفه فرهنگ‌دوستان این است که با ایجاد تنوع در برنامه‌های کتابخوانی امکان ارتباط با نسل جوان را فراهم سازد؛ در این میان نباید از تلفیق هنرهای دیگر از جمله موسیقی با کتاب غافل شد.

این دوستدار کتاب بر آن است که کتاب‌ها او را به دنیاهای جدید رهنمون می‌شوند و اظهار کرد: با دست گرفتن کتاب این حس به سراغم می‌آید که پا در جهانی تازه گذاشته‌ام؛ در این میان داستان کوتاه فرانتس‌ کافکا و کتاب مسخ این نویسنده را بسیار دوست‌داشتنی یافته‌ام، کیمیاگر اثر پائولو کوئیلو و نامه به کودکی که هرگز زاده نشد از اوریانا فالاچی، کتاب کوتاه کردن موی مرده اثر چیستا یثربی و نمایشنامه‌های پیام لاریان را بسیار باارزش می‌دانم.

زهرا تفاح، دانش‌آموخته حقوق نیز از دیگر دوستداران کتاب است که در شهر شیراز زندگی می‌کند. او درباره علاقه‌اش به کتاب گفت: مادرم از کودکی ارتباط من و برادرم را با دنیای کتاب برقرار کرد، او را یا مشغول خواندن کتاب‌های درسی‌اش می‌دیدیم یا اینکه رمان می‌خواند و برای ما هم بسیار کتاب می‌خرید به‌گونه‌ای که در کودکی کتابخانه‌ای پر از کتاب‌های کودک و نوجوان داشتیم.

او افزود: هرگاه مادرم از سر کار می‌آمد، مرا در کنار خودش می‌خواباند و برایم داستان می‌خواند و با آنکه سواد نداشتم از روی تصویر کتاب‌ها داستان سرایی می‌کردم و هر آنچه را نمی‌دانستم از روی نقاشی‌ها تخیل می‌کردم.

تفاح که بخشی از مخارج ماهانه‌اش به خرید کتاب اختصاص دارد، عنوان کرد: ساعتی را برای خواندن کتاب در طول روز اختصاص می‌دهم و از آنجا که احساس می‌کنم فردی درون‌گرا هستم، ترجیح می‌دهم به جای تعامل با انسان‌ها کتاب بخوانم.

خواندن کتاب حد و مرزها را از بین می‌برد

این کتاب‌دوست با اشاره به اینکه خواندن کتاب انسان را از حد و مرزها فراتر می برد، بیان کرد: کتاب می‌تواند  فرهنگ‌ها و افکار دیگر را به آدمی بشناساند وقتی می بینیم ثمره چهل سال زندگی فردی دانشمند و عالم به کتاب بدل شده است، از عصاره حیاتش بهره‌مند می‌شویم و چه چیزی می‌تواند از این ارزشمندتر باشد.

او در ادامه راهکار دورزدن گرانی کتاب را خرید کتاب‌های دست‌دوم عنوان کرد و توضیح داد: من کتاب‌های دست‌دوم را از کتابفروش دستفروشی که در محله‌مان بساطش را پهن می‌کند، خریداری می‌کنم؛ گاهی هم کتاب‌ها را به‌صورت الکترونیکی تهیه می‌کنم و طرفدار کتاب‌های صوتی هم هستم و هر شب به آن‌ها گوش می‌کنم.

تفاح ادامه داد: چندان به کتابخانه مراجعه نمی‌کنم و به واسطه صفحات مجازی از اخبار دنیای کتاب و تازه‌هایش نشر آگاهی می‌یابم، گاهی نیز کتاب‌ها را براساس معرفی دوستانم خریداری می‌کنم.

این شهروند کتابخوان شیرازی در پاسخ به اینکه پایتخت کتاب ایران کجاست، گفت: نمی‌دانستم که شیراز پایتخت کتاب ایران در سال ۹۹ است اما کسب این عنوان برایم جالب بود، البته مهم است که تابلوهای شهری در معابر اصلی شهر به معرفی کتاب و ترویج این امر اختصاص یابد؛ همچنین ضروری است مسابقه‌های کتابخوانی به‌صورت جذاب‌تری برگزار شود و محدود به کتاب‌های خاص با سلیقه خاص نباشد؛ همچنین حضور کتابخانه‌های سیار یا کافه‌کتاب‌های سیاری که در کنار نوشیدنی کتاب هم ارائه می‌دهند برای معرفی زیبایی‌های دنیای خواندن جذاب است.

او در معرفی کتاب‌های محبوبش گفت: آینده دین از ریچارد رورتی، رمان بر باد رفته مارگرت میچل، جنگ و صلح اثر لئو تولستوی، جنایت و مکافات اثر فئودور داستایوفسکی، کلیدر اثر محمورد دولت‌آبادی، سینوهه و خواجه تاجدار ترجمه ذبیح‌الله منصوری، بادبادک باز خالد حسینی، آثار دانیل استیل از کتاب‌هایی بود که دید من را به جهان تغییر داد.

 از ۲۴ تا ۳۰ آبان ۹۹ برنامه‌هایی برای بزرگداشت هفته کتاب برگزار شد.

شیراز در سال ۱۳۹۹ پایتخت کتاب ایران است که این عنوان تا پایان تابستان ۱۴۰۰ تمدید شد. 

منابع خبر

اخبار مرتبط