اختلاف سنی در رابطه؛ تابویی که هرگز از بین نمیرود
اختلاف سنی در رابطه؛ تابویی که هرگز از بین نمیرود
- کیتی بیشاپ
- نویسنده
منبع تصویر،
Getty Images
طرز تفکر جوامع روز به روز مدرنتر میشود و امروزه بسیاری از مردم پذیرفتهاند که عشق میتواند در شکلهای مختلف بروز پیدا کند. با این حال چرا عدهای هنوز هم زوجهایی که اختلاف سنی بالا دارند را قضاوت میکنند؟
یک نمودار گرافیکی متعلق به سال ۲۰۱۹ که تاریخچه قرارهای عاشقانه لئوناردو دیکاپریو را به تفصیل نشان میدهد، همچنان گاهی اوقات در شبکههای اجتماعی ظاهر میشود. این نمودار را یکی از کاربران شبکه اجتماعی ردیت ترسیم کرد که متوجه روندی تکرار شونده در روابط عاشقانه این هنرپیشه سرشناس آمریکایی شده بود. طبق این نمودار با این که دیکاپریو آن زمان ۴۴ سال داشته، ظاهرا تنها با دختران ۲۵ ساله یا جوانتر وارد رابطه عاشقانه شده و رابطه او با دوستدخترهایش پیش از تولد ۲۶ سالگی آنها به پایان رسیده است.
- چرا اختلاف سنی امانوئل مکرون و همسرش بحثبرانگیز شده؟
- انتقاد مکرون از رئیس جمهور برزیل برای اظهارنظر 'گستاخانه' درباره همسرش
واکنشها نسبت به این نمودار متفاوت بود؛ از ستایش دیکاپریو به دلیل تواناییاش در جذب زنان جوانتر گرفته تا سرزنشهای این بازیگر پرسابقه و درخواست از او برای این که به دنبال دوست دخترهایی با اختلاف سنی کمتر باشد.
"این نمودار را یکی از کاربران شبکه اجتماعی ردیت ترسیم کرد که متوجه روندی تکرار شونده در روابط عاشقانه این هنرپیشه سرشناس آمریکایی شده بود"با این که سه سال از زمان انتشار این نمودار میگذرد، هنوز هم گهگاه در شبکههای اجتماعی ظاهر میشود و دلیلش هم کنجکاویها نسبت به رابطه فعلی دیکاپریو با کامیلا مورون ۲۴ ساله است.
واکنشها نسبت به عادات دوستیابی لئوناردو دیکاپریو نمایانگر دیدگاههای بحثبرانگیزی است که نسبت به اختلاف سنی زیاد در روابط وجود دارد؛ رابطه با فردی بسیار جوانتر برای عدهای مایه تحسین و برای عدهای دیگر از بیخ و بن نادرست است.
از رابطه دمیمور و اشتون کوچر تا جورج و امل کلونی، اختلاف سنی در روابط چهرههای سرشناس همیشه سر و صدای زیادی به پا کرده است. اگر چه میانگین اختلاف سنی میان زوجهای دگرجنسگرای آمریکا در سال ۲۰۱۴ رقم نسبتا اندک ۲/۳ سال گزارش شده، اما فاصله سنی عده زیادی از زوجها در این کشورها عملا بسیار بالاتر از این میزان است. حدود ۸ درصد از زوجهای دگرجنسگرا در کشورهای غربی، ۱۰ سال یا بیشتر با هم اختلاف سنی دارند و این آمار برای زوجهای همجنسگرای مرد و زن به ترتیب ۲۵ درصد و ۱۵ درصد گزارش شده است. اما اختلاف سنی بیشتر از این هم وجود دارد؛ طبق آمار حدود یک درصد از زوجهای دگرجنسگرا در آمریکا، دست کم ۲۸ سال با هم تفاوت سنی دارند.
اما در پس این نوع دیدگاه نسبت به اختلاف سنی بالا در روابط، هزاران سال روانشناسی تکاملی و نسلهای متمادی از هنجارهای اجتماعی و فرهنگی قرار دارد. تغییرات اقتصادی و افزایش برابریهای جنسیتی طی صد سال گذشته، تعریف اختلاف سنی «طبیعی» را دگرگون کرده و جنبشهای اخیر عدالت اجتماعی باعث افزایش توجهها نسبت به مناسبات قدرت در اینگونه روابط شده است. زوجها با اختلاف سنی بالا اغلب مورد قضاوت قرار میگیرند و با این که به عقیده برخی کارشناسان این رویکرد در حال تغییر است، عدهای دیگر میگویند این احتمال وجود دارد که مخالفت جوانها نسبت به اختلاف سنی در روابط عاشقانه از هر زمان دیگر بیشتر شود.
عوامل زیستشاختی و فرهنگی
کسانی که عادات دوستیابی دیکاپریو را ناپسند میدانند، دلایل خودشان را دارند. بیزاری از اختلاف سنی بالا در روابط مسالهای کاملا رایج است و این باور هم مثل بسیاری تابوهای دیگر، تحت تاثیر هزاران سال تکامل و همینطور نشانههای اجتماعی و فرهنگی جدید شکل گرفته است.
"از رابطه دمیمور و اشتون کوچر تا جورج و امل کلونی، اختلاف سنی در روابط چهرههای سرشناس همیشه سر و صدای زیادی به پا کرده است"
دکتر النا تورونی، روانشناس و یکی از موسسان کلینیک روانشناسی چلسی در لندن میگوید: «در بسیاری فرهنگها، عشق یک نفر به فردی بسیار بزرگتر یا کوچکتر از خودش، مسالهای قابل قبول نیست. از دیدگاه تکاملی، انگیزه تشکیل خانواده میتواند در انتخاب فردی که میخواهیم با او وارد رابطه شویم، تاثیر بگذارد - این مساله هم از دیدگاه زیستشناختی قابل توجیه است و هم از این نظر اهمیت دارد که هر دوی والدین زنده باشند و با هم فرزند خود را بزرگ کنند.»
- 'گلپسرها' و جاذبه مردانگی نرم
- چرا در استرالیا مردان و پسران به صحبت درباره احساسات خود تشویق میشوند؟
پادکست چشمانداز بامدادی رادیو بیبیسی – دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱
پادکست
پایان پادکست
قدرت باروری مردان و زنان به طور معمول بعد از ۳۵ سالگی، کاهش مییابد و هر چند زنان توانایی باروری خود را سریعتر از دست میدهند، قابل درک است که انسان به شکلی تکوین یافته باشد که جذب افرادی با سن مشابه خود شود. با این که اطلاعات چندانی در مورد سن در روابط دگرباشها در دسترس نیست، اما میدانیم اختلاف سنی میان زوجهای همجنسگرا رایجتر است و این مساله میتواند نشانگر اهمیت توانایی باروری در نحوه رویکرد ما برای انتخاب شریک زندگی باشد.
با این حال همه چیز به فرزندآوری محدود نمیشود. تحقیقات نشان میدهد، احتمال به سرانجام رسیدن روابط میان زوجهایی که رده سنی مشابه دارند، بیشتر است.
کارشناسان میگویند دلیلش این است که آنها معمولا چالشها و مراحل مختلف زندگی را در سنین مشابه پشت سرمیگذارند و در نتیجه میتوانند همچنان وجوه مشترک بیشتر بین خودشان پیدا کنند.
گریس لوردن، استاد علوم رفتاری در مدرسه اقتصاد لندن که روی ارتباط اختلاف سنی و شادی در روابط مطالعه میکند، میگوید: «در ۱۰ سال اول ازدواج، سطح رضایت از زندگی زناشویی در افرادی که شریک زندگی جوانتری نسبت خود دارند، بالاتر است. با این حال با گذر زمان، سطح رضایت از زندگی زناشویی در زوجهای با اختلاف سنی بالا بیشتر از زوجهای همسن و سال کاهش مییابد. علاوه بر این احتمال طلاق میان زوجهایی که رده سنی مشابه دارند، کمتر است.»
اما با این که همه این عوامل ما را به انتخاب شریک زندگی همسن و سال خود تشویق میکند، گاهی اوقات شرایط اجتماعی- اقتصادی میتواند اثری خنثیکننده داشته باشد. میانگین اختلاف سنی زوجها در سال ۱۹۰۰ دو برابر سال ۲۰۰۰ بود.
"اگر چه میانگین اختلاف سنی میان زوجهای دگرجنسگرای آمریکا در سال ۲۰۱۴ رقم نسبتا اندک ۲/۳ سال گزارش شده، اما فاصله سنی عده زیادی از زوجها در این کشورها عملا بسیار بالاتر از این میزان است"در گذشته احتمال این که افراد ( به خصوص افراد متعلق به طبقات متوسط و بالای جامعه) با شخصی بسیار مسنتر یا جوانتر از خودشان ازدواج کنند، بیشتر بود.
این مساله هم دلیل زیستشناختی داشت و هم دلیل اقتصادی. اگر یک مرد ۵۰ ساله قصد بچهدار شدن داشته باشد، به نفعاش نیست با زنی همسن وسال خود ازدواج کند که احتمالا قدرت باروری چندانی ندارد. در یک جامعه مردسالار که مردان قدرت اقتصادی را در اختیار دارند، گزینه ازدواج با زنان بسیار جوانتر برای چنین فردی احتمالا در دسترستر هم هست.
در قرن ۱۹ و ۲۰ میلادی، بیشتر زنان از نیروی کار کنار گذاشته میشدند، بنابراین کاملا قابل درک بود که ازدواج با فردی که به امنیت اقتصادی رسیده برایشان در اولویت قرار بگیرد.
به همین ترتیب طبیعی بود که مردان هم اول به فکر رسیدن به ثبات اقتصادی باشند و دیرتر به ازدواج فکر کنند چون برخورداری از قدرت اجتماعی بیشتر، راه را برای ازدواج با زنان جوانتری که شانس بیشتری برای بچهدار شدن داشتند هموار میکرد.
چه کسانی را قضاوت میکنیم و چرا
اما با افزایش قدرت اقتصادی زنان، جذابیت همسر بسیار مسنتر کاهش یافته و این باعث شده اختلاف سنی در روابط نه تنها به اندازه قبل رایج نباشد بلکه اغلب به چشم تابو به آن نگاه شود.
امروزه، حتی با این که دیدگاهها نسبت به روابط عاشقانه و روشهای بروز آن در بیشتر جوامع روز به روز مدرنتر میشود، زوجهایی که اختلاف سنی بالایی دارند، همچنان مورد قضاوت قرار میگیرند. در مواجهه با چنین زوجهایی، به جای این که فرض بر شادی آنها در کنار یک یکدیگر باشد، معمولا نگرانی نسبت به احتمال عدم توازن قدرت میان آنها شکل میگیرد و رابطهشان به عنوان معاملهای در نظر گرفته میشود که یک طرف میخواهد به واسطه آن به ثروت یا جایگاه اجتماعی بالاتر دست یابد. حتی اصلاحات خاصی هم برای کمک به این قضاوتها وجود دارد؛ به عنوان مثال به مردان مسنتر لقب «شوگر ددی» (sugar daddy به معنای پیرمرد پولدار حمایتگر) داده میشود و به زنان جوان لقب «گلد دگر» (gold-digger، به معنای زن پولپرست) یا قربانی سندروم «مساله با پدر».
"حدود ۸ درصد از زوجهای دگرجنسگرا در کشورهای غربی، ۱۰ سال یا بیشتر با هم اختلاف سنی دارند و این آمار برای زوجهای همجنسگرای مرد و زن به ترتیب ۲۵ درصد و ۱۵ درصد گزارش شده است"
منبع تصویر،
Alamy
توضیح تصویر،
رابطه امانوئل مکرون و همسرش بریژیت که سال ۲۰۰۷ ازدواج کردند، به دقت مورد توجه رسانهها بوده است.
این واژگان در سالهای اخیر گسترش یافته و روابطی که در آن زنان به طور چشمگیری مسنتر هستند را هم در برمیگیرد. کلماتی نظیر «cougar» ( در لغت به معنای شیرکوهی و استعاره از زنی است که به دنبال رابطه جنسی با مردان بسیار جوانتر از خود است)، همینطور «توی بوی» (toyboy به معنای مردی که از شریک جنسی خود بسیار جوانتر است) نشانگر افزایش این نوع روابط هستند. طبق آمار و ارقام، در ۱۹۶۳، تنها ۱۵ درصد از عروسها در بریتانیا مسنتر از دامادها بودند. این آمار تا سال ۱۹۹۸ به ۲۶ درصد رسید. یافتههای یک مطالعه در سال ۲۰۱۱ نشان داده تعداد زنان دگرجنسگرایی که شریک زندگیشان ۵ سال یا بیشتر از آنها کوچکتر است، نسبت به دهه ۷۰ میلادی سه برابر شده است.
اما ظاهرا زنانی که با مردان جوانتر از خود رابطه دارند، بسیار بیشتر از مردان در شرایط مشابه مورد قضاوت قرار میگیرند. گریس لوردن میگوید: «ما انسانها اهل قضاوت هستیم و اگر کاری که همسایهمان انجام میدهد در راستای آنچه انتظار داریم نباشد، آن را زیر ذرهبین قرار میدهیم. وقتی بحث تعاریف ما از ازدواج در میان باشد، زنانی که با مردان جوانتر رابطه دارند بیشتر خلاف عرف حرکت میکنند و بنابراین مورد قضاوت بیشتری قرار میگیرند.»
نوع توجه رسانهها به ازدواج امانوئل مکرون، رییسجمهوری فرانسه با زنی ۲۴ سال بزرگتر از خودش، در مقایسه با پوشش داغشان از رابطه کیمکارداشیان چهره تلویزیونی ۴۱ ساله آمریکا با پیت دیویدسون، دوستپسر ۲۸ سالهاش نمایانگر همین موضوع است. با این حال تورونی معتقد است زوجهای متشکل از مردان مسنتر و زنان جوانتر در حال حاضر معمولا بیشتر از زوجهایی که در آن زنان مسنتر هستند و مردان جوانتر، مورد قضاوت قرار میگیرند.
این مساله شاید تا حدی به جنبش «من هم» مرتبط باشد که باعث شد توجهها نسبت به مناسبات قدرت در روابط افزایش یابد.
"اما اختلاف سنی بیشتر از این هم وجود دارد؛ طبق آمار حدود یک درصد از زوجهای دگرجنسگرا در آمریکا، دست کم ۲۸ سال با هم تفاوت سنی دارند"برخی معتقدند اختلاف سنی قابل توجه در کنار قدرت اجتماعی و اقتصادی که مردان در جوامع مردسالار از آن برخوردارند میتواند زنان را در موقعیتی آسیبپذیر قرار دهد. یک مطالعه که کمی پس از شکلگیری جنبش من هم انجام شد، نشان میدهد بسیاری بر این باورند که در روابط با اختلاف سنی بالا، نوعی از استثمار وجود دارد. محققان دریافتند که جوانان به خصوص با روابطی که در آن مردها سن بیشتری دارند، مخالف هستند چون احتمالا آن را رابطهای مبتنی بر مبادله مثلا - مبادله رابطه جنسی با سبک خاصی از زندگی - تصور میکنند.
آیا تابوی اختلاف سنی در رابطه از بین خواهد رفت؟
امروزه شکلهای متفاوت روابط عاشقانه بهتر پذیرفته میشوند - چه این تفاوت در جنسیت یا گرایش جنسی طرفین باشد و چه حتی در تعداد افرادی که با هم در یک رابطه عاشقانه هستند.
تورونی میگوید امیدوار است با عادی شدن انواع بیشتری از رابطه، مردم به انتخاب کسانی که شریک زندگی با اختلاف سنی بالا دارند، احترام بگذارند. او میگوید: «در عصری زندگی میکنیم که آزادی و انعطاف در آن بیشتر است.
بنابراین دلم میخواهد فکر کنم که با گذر زمان قضاوت در مورد نوع رابطه دیگران - چه روابطی با اختلاف سنی زیاد میان طرفین و چه هر شکل دیگری از رابطه - به میزان چشمگیری کاهش یابد.»
با همه اینها شواهد چندانی مبنی بر کاهش حساسیت جوامع نسبت به اختلاف سنی بالا در روابط وجود ندارد. روابط عاشقانه سلبریتیها با افرادی که اختلاف سنی زیادی با آنها دارند همچنان به تیتر اصلی خبرها تبدیل میشود و جوانان بیشتر از افراد مسن این نوع روابط را مورد قضاوت قرار میدهند، به ویژه اگر سن مرد از زن بیشتر باشد. با توجه به این که جوانها معمولا در خط مقدم تغییرات اجتماعی قرار دارند، عدم پذیرش آنها به این معناست که تابوی اختلاف سنی در رابطه ممکن است حتی از این هم پررنگتر شود.
لوردن میگوید: «به طور کلی امیدوارم دیگران را کمتر به خاطر انتخابهایشان قضاوت کنیم. اما تعاریف از ویژگیهای یک رابطه 'خوب' به نحوی در جوامع غربی نهادینه شده که بعید است به جایی برسیم که مردم دست از قضاوت افرادی که سبک زندگی متفاوت با این هنجارها در پیش میگیرند - از جمله زوجهای با اختلاف سنی زیاد- بردارند.
»
- خبرهای بیشتر را در کانال تلگرام بیبیسی فارسی دنبال کنید
- کیتی بیشاپ
- نویسنده
طرز تفکر جوامع روز به روز مدرنتر میشود و امروزه بسیاری از مردم پذیرفتهاند که عشق میتواند در شکلهای مختلف بروز پیدا کند. با این حال چرا عدهای هنوز هم زوجهایی که اختلاف سنی بالا دارند را قضاوت میکنند؟
یک نمودار گرافیکی متعلق به سال ۲۰۱۹ که تاریخچه قرارهای عاشقانه لئوناردو دیکاپریو را به تفصیل نشان میدهد، همچنان گاهی اوقات در شبکههای اجتماعی ظاهر میشود. این نمودار را یکی از کاربران شبکه اجتماعی ردیت ترسیم کرد که متوجه روندی تکرار شونده در روابط عاشقانه این هنرپیشه سرشناس آمریکایی شده بود. طبق این نمودار با این که دیکاپریو آن زمان ۴۴ سال داشته، ظاهرا تنها با دختران ۲۵ ساله یا جوانتر وارد رابطه عاشقانه شده و رابطه او با دوستدخترهایش پیش از تولد ۲۶ سالگی آنها به پایان رسیده است.
واکنشها نسبت به این نمودار متفاوت بود؛ از ستایش دیکاپریو به دلیل تواناییاش در جذب زنان جوانتر گرفته تا سرزنشهای این بازیگر پرسابقه و درخواست از او برای این که به دنبال دوست دخترهایی با اختلاف سنی کمتر باشد. با این که سه سال از زمان انتشار این نمودار میگذرد، هنوز هم گهگاه در شبکههای اجتماعی ظاهر میشود و دلیلش هم کنجکاویها نسبت به رابطه فعلی دیکاپریو با کامیلا مورون ۲۴ ساله است.
واکنشها نسبت به عادات دوستیابی لئوناردو دیکاپریو نمایانگر دیدگاههای بحثبرانگیزی است که نسبت به اختلاف سنی زیاد در روابط وجود دارد؛ رابطه با فردی بسیار جوانتر برای عدهای مایه تحسین و برای عدهای دیگر از بیخ و بن نادرست است.
از رابطه دمیمور و اشتون کوچر تا جورج و امل کلونی، اختلاف سنی در روابط چهرههای سرشناس همیشه سر و صدای زیادی به پا کرده است. اگر چه میانگین اختلاف سنی میان زوجهای دگرجنسگرای آمریکا در سال ۲۰۱۴ رقم نسبتا اندک ۲/۳ سال گزارش شده، اما فاصله سنی عده زیادی از زوجها در این کشورها عملا بسیار بالاتر از این میزان است. حدود ۸ درصد از زوجهای دگرجنسگرا در کشورهای غربی، ۱۰ سال یا بیشتر با هم اختلاف سنی دارند و این آمار برای زوجهای همجنسگرای مرد و زن به ترتیب ۲۵ درصد و ۱۵ درصد گزارش شده است. اما اختلاف سنی بیشتر از این هم وجود دارد؛ طبق آمار حدود یک درصد از زوجهای دگرجنسگرا در آمریکا، دست کم ۲۸ سال با هم تفاوت سنی دارند.
اما در پس این نوع دیدگاه نسبت به اختلاف سنی بالا در روابط، هزاران سال روانشناسی تکاملی و نسلهای متمادی از هنجارهای اجتماعی و فرهنگی قرار دارد. تغییرات اقتصادی و افزایش برابریهای جنسیتی طی صد سال گذشته، تعریف اختلاف سنی «طبیعی» را دگرگون کرده و جنبشهای اخیر عدالت اجتماعی باعث افزایش توجهها نسبت به مناسبات قدرت در اینگونه روابط شده است. زوجها با اختلاف سنی بالا اغلب مورد قضاوت قرار میگیرند و با این که به عقیده برخی کارشناسان این رویکرد در حال تغییر است، عدهای دیگر میگویند این احتمال وجود دارد که مخالفت جوانها نسبت به اختلاف سنی در روابط عاشقانه از هر زمان دیگر بیشتر شود.
عوامل زیستشاختی و فرهنگی
کسانی که عادات دوستیابی دیکاپریو را ناپسند میدانند، دلایل خودشان را دارند. بیزاری از اختلاف سنی بالا در روابط مسالهای کاملا رایج است و این باور هم مثل بسیاری تابوهای دیگر، تحت تاثیر هزاران سال تکامل و همینطور نشانههای اجتماعی و فرهنگی جدید شکل گرفته است.
دکتر النا تورونی، روانشناس و یکی از موسسان کلینیک روانشناسی چلسی در لندن میگوید: «در بسیاری فرهنگها، عشق یک نفر به فردی بسیار بزرگتر یا کوچکتر از خودش، مسالهای قابل قبول نیست. از دیدگاه تکاملی، انگیزه تشکیل خانواده میتواند در انتخاب فردی که میخواهیم با او وارد رابطه شویم، تاثیر بگذارد - این مساله هم از دیدگاه زیستشناختی قابل توجیه است و هم از این نظر اهمیت دارد که هر دوی والدین زنده باشند و با هم فرزند خود را بزرگ کنند.»
قدرت باروری مردان و زنان به طور معمول بعد از ۳۵ سالگی، کاهش مییابد و هر چند زنان توانایی باروری خود را سریعتر از دست میدهند، قابل درک است که انسان به شکلی تکوین یافته باشد که جذب افرادی با سن مشابه خود شود. با این که اطلاعات چندانی در مورد سن در روابط دگرباشها در دسترس نیست، اما میدانیم اختلاف سنی میان زوجهای همجنسگرا رایجتر است و این مساله میتواند نشانگر اهمیت توانایی باروری در نحوه رویکرد ما برای انتخاب شریک زندگی باشد.
با این حال همه چیز به فرزندآوری محدود نمیشود. تحقیقات نشان میدهد، احتمال به سرانجام رسیدن روابط میان زوجهایی که رده سنی مشابه دارند، بیشتر است. کارشناسان میگویند دلیلش این است که آنها معمولا چالشها و مراحل مختلف زندگی را در سنین مشابه پشت سرمیگذارند و در نتیجه میتوانند همچنان وجوه مشترک بیشتر بین خودشان پیدا کنند.
گریس لوردن، استاد علوم رفتاری در مدرسه اقتصاد لندن که روی ارتباط اختلاف سنی و شادی در روابط مطالعه میکند، میگوید: «در ۱۰ سال اول ازدواج، سطح رضایت از زندگی زناشویی در افرادی که شریک زندگی جوانتری نسبت خود دارند، بالاتر است. با این حال با گذر زمان، سطح رضایت از زندگی زناشویی در زوجهای با اختلاف سنی بالا بیشتر از زوجهای همسن و سال کاهش مییابد. علاوه بر این احتمال طلاق میان زوجهایی که رده سنی مشابه دارند، کمتر است.»
اما با این که همه این عوامل ما را به انتخاب شریک زندگی همسن و سال خود تشویق میکند، گاهی اوقات شرایط اجتماعی- اقتصادی میتواند اثری خنثیکننده داشته باشد. میانگین اختلاف سنی زوجها در سال ۱۹۰۰ دو برابر سال ۲۰۰۰ بود. در گذشته احتمال این که افراد ( به خصوص افراد متعلق به طبقات متوسط و بالای جامعه) با شخصی بسیار مسنتر یا جوانتر از خودشان ازدواج کنند، بیشتر بود.
این مساله هم دلیل زیستشناختی داشت و هم دلیل اقتصادی. اگر یک مرد ۵۰ ساله قصد بچهدار شدن داشته باشد، به نفعاش نیست با زنی همسن وسال خود ازدواج کند که احتمالا قدرت باروری چندانی ندارد. در یک جامعه مردسالار که مردان قدرت اقتصادی را در اختیار دارند، گزینه ازدواج با زنان بسیار جوانتر برای چنین فردی احتمالا در دسترستر هم هست.
در قرن ۱۹ و ۲۰ میلادی، بیشتر زنان از نیروی کار کنار گذاشته میشدند، بنابراین کاملا قابل درک بود که ازدواج با فردی که به امنیت اقتصادی رسیده برایشان در اولویت قرار بگیرد. به همین ترتیب طبیعی بود که مردان هم اول به فکر رسیدن به ثبات اقتصادی باشند و دیرتر به ازدواج فکر کنند چون برخورداری از قدرت اجتماعی بیشتر، راه را برای ازدواج با زنان جوانتری که شانس بیشتری برای بچهدار شدن داشتند هموار میکرد.
چه کسانی را قضاوت میکنیم و چرا
اما با افزایش قدرت اقتصادی زنان، جذابیت همسر بسیار مسنتر کاهش یافته و این باعث شده اختلاف سنی در روابط نه تنها به اندازه قبل رایج نباشد بلکه اغلب به چشم تابو به آن نگاه شود.
امروزه، حتی با این که دیدگاهها نسبت به روابط عاشقانه و روشهای بروز آن در بیشتر جوامع روز به روز مدرنتر میشود، زوجهایی که اختلاف سنی بالایی دارند، همچنان مورد قضاوت قرار میگیرند. در مواجهه با چنین زوجهایی، به جای این که فرض بر شادی آنها در کنار یک یکدیگر باشد، معمولا نگرانی نسبت به احتمال عدم توازن قدرت میان آنها شکل میگیرد و رابطهشان به عنوان معاملهای در نظر گرفته میشود که یک طرف میخواهد به واسطه آن به ثروت یا جایگاه اجتماعی بالاتر دست یابد. حتی اصلاحات خاصی هم برای کمک به این قضاوتها وجود دارد؛ به عنوان مثال به مردان مسنتر لقب «شوگر ددی» (sugar daddy به معنای پیرمرد پولدار حمایتگر) داده میشود و به زنان جوان لقب «گلد دگر» (gold-digger، به معنای زن پولپرست) یا قربانی سندروم «مساله با پدر».
این واژگان در سالهای اخیر گسترش یافته و روابطی که در آن زنان به طور چشمگیری مسنتر هستند را هم در برمیگیرد. کلماتی نظیر «cougar» ( در لغت به معنای شیرکوهی و استعاره از زنی است که به دنبال رابطه جنسی با مردان بسیار جوانتر از خود است)، همینطور «توی بوی» (toyboy به معنای مردی که از شریک جنسی خود بسیار جوانتر است) نشانگر افزایش این نوع روابط هستند. طبق آمار و ارقام، در ۱۹۶۳، تنها ۱۵ درصد از عروسها در بریتانیا مسنتر از دامادها بودند. این آمار تا سال ۱۹۹۸ به ۲۶ درصد رسید. یافتههای یک مطالعه در سال ۲۰۱۱ نشان داده تعداد زنان دگرجنسگرایی که شریک زندگیشان ۵ سال یا بیشتر از آنها کوچکتر است، نسبت به دهه ۷۰ میلادی سه برابر شده است.
اما ظاهرا زنانی که با مردان جوانتر از خود رابطه دارند، بسیار بیشتر از مردان در شرایط مشابه مورد قضاوت قرار میگیرند. گریس لوردن میگوید: «ما انسانها اهل قضاوت هستیم و اگر کاری که همسایهمان انجام میدهد در راستای آنچه انتظار داریم نباشد، آن را زیر ذرهبین قرار میدهیم. وقتی بحث تعاریف ما از ازدواج در میان باشد، زنانی که با مردان جوانتر رابطه دارند بیشتر خلاف عرف حرکت میکنند و بنابراین مورد قضاوت بیشتری قرار میگیرند.»
نوع توجه رسانهها به ازدواج امانوئل مکرون، رییسجمهوری فرانسه با زنی ۲۴ سال بزرگتر از خودش، در مقایسه با پوشش داغشان از رابطه کیمکارداشیان چهره تلویزیونی ۴۱ ساله آمریکا با پیت دیویدسون، دوستپسر ۲۸ سالهاش نمایانگر همین موضوع است. با این حال تورونی معتقد است زوجهای متشکل از مردان مسنتر و زنان جوانتر در حال حاضر معمولا بیشتر از زوجهایی که در آن زنان مسنتر هستند و مردان جوانتر، مورد قضاوت قرار میگیرند.
این مساله شاید تا حدی به جنبش «من هم» مرتبط باشد که باعث شد توجهها نسبت به مناسبات قدرت در روابط افزایش یابد. برخی معتقدند اختلاف سنی قابل توجه در کنار قدرت اجتماعی و اقتصادی که مردان در جوامع مردسالار از آن برخوردارند میتواند زنان را در موقعیتی آسیبپذیر قرار دهد. یک مطالعه که کمی پس از شکلگیری جنبش من هم انجام شد، نشان میدهد بسیاری بر این باورند که در روابط با اختلاف سنی بالا، نوعی از استثمار وجود دارد. محققان دریافتند که جوانان به خصوص با روابطی که در آن مردها سن بیشتری دارند، مخالف هستند چون احتمالا آن را رابطهای مبتنی بر مبادله مثلا - مبادله رابطه جنسی با سبک خاصی از زندگی - تصور میکنند.
آیا تابوی اختلاف سنی در رابطه از بین خواهد رفت؟
امروزه شکلهای متفاوت روابط عاشقانه بهتر پذیرفته میشوند - چه این تفاوت در جنسیت یا گرایش جنسی طرفین باشد و چه حتی در تعداد افرادی که با هم در یک رابطه عاشقانه هستند.
تورونی میگوید امیدوار است با عادی شدن انواع بیشتری از رابطه، مردم به انتخاب کسانی که شریک زندگی با اختلاف سنی بالا دارند، احترام بگذارند. او میگوید: «در عصری زندگی میکنیم که آزادی و انعطاف در آن بیشتر است. بنابراین دلم میخواهد فکر کنم که با گذر زمان قضاوت در مورد نوع رابطه دیگران - چه روابطی با اختلاف سنی زیاد میان طرفین و چه هر شکل دیگری از رابطه - به میزان چشمگیری کاهش یابد.»
با همه اینها شواهد چندانی مبنی بر کاهش حساسیت جوامع نسبت به اختلاف سنی بالا در روابط وجود ندارد. روابط عاشقانه سلبریتیها با افرادی که اختلاف سنی زیادی با آنها دارند همچنان به تیتر اصلی خبرها تبدیل میشود و جوانان بیشتر از افراد مسن این نوع روابط را مورد قضاوت قرار میدهند، به ویژه اگر سن مرد از زن بیشتر باشد. با توجه به این که جوانها معمولا در خط مقدم تغییرات اجتماعی قرار دارند، عدم پذیرش آنها به این معناست که تابوی اختلاف سنی در رابطه ممکن است حتی از این هم پررنگتر شود.
لوردن میگوید: «به طور کلی امیدوارم دیگران را کمتر به خاطر انتخابهایشان قضاوت کنیم. اما تعاریف از ویژگیهای یک رابطه 'خوب' به نحوی در جوامع غربی نهادینه شده که بعید است به جایی برسیم که مردم دست از قضاوت افرادی که سبک زندگی متفاوت با این هنجارها در پیش میگیرند - از جمله زوجهای با اختلاف سنی زیاد- بردارند. »
- کیتی بیشاپ
- نویسنده
طرز تفکر جوامع روز به روز مدرنتر میشود و امروزه بسیاری از مردم پذیرفتهاند که عشق میتواند در شکلهای مختلف بروز پیدا کند. با این حال چرا عدهای هنوز هم زوجهایی که اختلاف سنی بالا دارند را قضاوت میکنند؟
یک نمودار گرافیکی متعلق به سال ۲۰۱۹ که تاریخچه قرارهای عاشقانه لئوناردو دیکاپریو را به تفصیل نشان میدهد، همچنان گاهی اوقات در شبکههای اجتماعی ظاهر میشود. این نمودار را یکی از کاربران شبکه اجتماعی ردیت ترسیم کرد که متوجه روندی تکرار شونده در روابط عاشقانه این هنرپیشه سرشناس آمریکایی شده بود. طبق این نمودار با این که دیکاپریو آن زمان ۴۴ سال داشته، ظاهرا تنها با دختران ۲۵ ساله یا جوانتر وارد رابطه عاشقانه شده و رابطه او با دوستدخترهایش پیش از تولد ۲۶ سالگی آنها به پایان رسیده است.
واکنشها نسبت به این نمودار متفاوت بود؛ از ستایش دیکاپریو به دلیل تواناییاش در جذب زنان جوانتر گرفته تا سرزنشهای این بازیگر پرسابقه و درخواست از او برای این که به دنبال دوست دخترهایی با اختلاف سنی کمتر باشد. با این که سه سال از زمان انتشار این نمودار میگذرد، هنوز هم گهگاه در شبکههای اجتماعی ظاهر میشود و دلیلش هم کنجکاویها نسبت به رابطه فعلی دیکاپریو با کامیلا مورون ۲۴ ساله است.
واکنشها نسبت به عادات دوستیابی لئوناردو دیکاپریو نمایانگر دیدگاههای بحثبرانگیزی است که نسبت به اختلاف سنی زیاد در روابط وجود دارد؛ رابطه با فردی بسیار جوانتر برای عدهای مایه تحسین و برای عدهای دیگر از بیخ و بن نادرست است.
از رابطه دمیمور و اشتون کوچر تا جورج و امل کلونی، اختلاف سنی در روابط چهرههای سرشناس همیشه سر و صدای زیادی به پا کرده است. اگر چه میانگین اختلاف سنی میان زوجهای دگرجنسگرای آمریکا در سال ۲۰۱۴ رقم نسبتا اندک ۲/۳ سال گزارش شده، اما فاصله سنی عده زیادی از زوجها در این کشورها عملا بسیار بالاتر از این میزان است. حدود ۸ درصد از زوجهای دگرجنسگرا در کشورهای غربی، ۱۰ سال یا بیشتر با هم اختلاف سنی دارند و این آمار برای زوجهای همجنسگرای مرد و زن به ترتیب ۲۵ درصد و ۱۵ درصد گزارش شده است. اما اختلاف سنی بیشتر از این هم وجود دارد؛ طبق آمار حدود یک درصد از زوجهای دگرجنسگرا در آمریکا، دست کم ۲۸ سال با هم تفاوت سنی دارند.
اما در پس این نوع دیدگاه نسبت به اختلاف سنی بالا در روابط، هزاران سال روانشناسی تکاملی و نسلهای متمادی از هنجارهای اجتماعی و فرهنگی قرار دارد. تغییرات اقتصادی و افزایش برابریهای جنسیتی طی صد سال گذشته، تعریف اختلاف سنی «طبیعی» را دگرگون کرده و جنبشهای اخیر عدالت اجتماعی باعث افزایش توجهها نسبت به مناسبات قدرت در اینگونه روابط شده است. زوجها با اختلاف سنی بالا اغلب مورد قضاوت قرار میگیرند و با این که به عقیده برخی کارشناسان این رویکرد در حال تغییر است، عدهای دیگر میگویند این احتمال وجود دارد که مخالفت جوانها نسبت به اختلاف سنی در روابط عاشقانه از هر زمان دیگر بیشتر شود.
عوامل زیستشاختی و فرهنگی
کسانی که عادات دوستیابی دیکاپریو را ناپسند میدانند، دلایل خودشان را دارند. بیزاری از اختلاف سنی بالا در روابط مسالهای کاملا رایج است و این باور هم مثل بسیاری تابوهای دیگر، تحت تاثیر هزاران سال تکامل و همینطور نشانههای اجتماعی و فرهنگی جدید شکل گرفته است.
دکتر النا تورونی، روانشناس و یکی از موسسان کلینیک روانشناسی چلسی در لندن میگوید: «در بسیاری فرهنگها، عشق یک نفر به فردی بسیار بزرگتر یا کوچکتر از خودش، مسالهای قابل قبول نیست. از دیدگاه تکاملی، انگیزه تشکیل خانواده میتواند در انتخاب فردی که میخواهیم با او وارد رابطه شویم، تاثیر بگذارد - این مساله هم از دیدگاه زیستشناختی قابل توجیه است و هم از این نظر اهمیت دارد که هر دوی والدین زنده باشند و با هم فرزند خود را بزرگ کنند.»
قدرت باروری مردان و زنان به طور معمول بعد از ۳۵ سالگی، کاهش مییابد و هر چند زنان توانایی باروری خود را سریعتر از دست میدهند، قابل درک است که انسان به شکلی تکوین یافته باشد که جذب افرادی با سن مشابه خود شود. با این که اطلاعات چندانی در مورد سن در روابط دگرباشها در دسترس نیست، اما میدانیم اختلاف سنی میان زوجهای همجنسگرا رایجتر است و این مساله میتواند نشانگر اهمیت توانایی باروری در نحوه رویکرد ما برای انتخاب شریک زندگی باشد.
با این حال همه چیز به فرزندآوری محدود نمیشود. تحقیقات نشان میدهد، احتمال به سرانجام رسیدن روابط میان زوجهایی که رده سنی مشابه دارند، بیشتر است. کارشناسان میگویند دلیلش این است که آنها معمولا چالشها و مراحل مختلف زندگی را در سنین مشابه پشت سرمیگذارند و در نتیجه میتوانند همچنان وجوه مشترک بیشتر بین خودشان پیدا کنند.
گریس لوردن، استاد علوم رفتاری در مدرسه اقتصاد لندن که روی ارتباط اختلاف سنی و شادی در روابط مطالعه میکند، میگوید: «در ۱۰ سال اول ازدواج، سطح رضایت از زندگی زناشویی در افرادی که شریک زندگی جوانتری نسبت خود دارند، بالاتر است. با این حال با گذر زمان، سطح رضایت از زندگی زناشویی در زوجهای با اختلاف سنی بالا بیشتر از زوجهای همسن و سال کاهش مییابد. علاوه بر این احتمال طلاق میان زوجهایی که رده سنی مشابه دارند، کمتر است.»
اما با این که همه این عوامل ما را به انتخاب شریک زندگی همسن و سال خود تشویق میکند، گاهی اوقات شرایط اجتماعی- اقتصادی میتواند اثری خنثیکننده داشته باشد. میانگین اختلاف سنی زوجها در سال ۱۹۰۰ دو برابر سال ۲۰۰۰ بود. در گذشته احتمال این که افراد ( به خصوص افراد متعلق به طبقات متوسط و بالای جامعه) با شخصی بسیار مسنتر یا جوانتر از خودشان ازدواج کنند، بیشتر بود.
این مساله هم دلیل زیستشناختی داشت و هم دلیل اقتصادی. اگر یک مرد ۵۰ ساله قصد بچهدار شدن داشته باشد، به نفعاش نیست با زنی همسن وسال خود ازدواج کند که احتمالا قدرت باروری چندانی ندارد. در یک جامعه مردسالار که مردان قدرت اقتصادی را در اختیار دارند، گزینه ازدواج با زنان بسیار جوانتر برای چنین فردی احتمالا در دسترستر هم هست.
در قرن ۱۹ و ۲۰ میلادی، بیشتر زنان از نیروی کار کنار گذاشته میشدند، بنابراین کاملا قابل درک بود که ازدواج با فردی که به امنیت اقتصادی رسیده برایشان در اولویت قرار بگیرد. به همین ترتیب طبیعی بود که مردان هم اول به فکر رسیدن به ثبات اقتصادی باشند و دیرتر به ازدواج فکر کنند چون برخورداری از قدرت اجتماعی بیشتر، راه را برای ازدواج با زنان جوانتری که شانس بیشتری برای بچهدار شدن داشتند هموار میکرد.
چه کسانی را قضاوت میکنیم و چرا
اما با افزایش قدرت اقتصادی زنان، جذابیت همسر بسیار مسنتر کاهش یافته و این باعث شده اختلاف سنی در روابط نه تنها به اندازه قبل رایج نباشد بلکه اغلب به چشم تابو به آن نگاه شود.
امروزه، حتی با این که دیدگاهها نسبت به روابط عاشقانه و روشهای بروز آن در بیشتر جوامع روز به روز مدرنتر میشود، زوجهایی که اختلاف سنی بالایی دارند، همچنان مورد قضاوت قرار میگیرند. در مواجهه با چنین زوجهایی، به جای این که فرض بر شادی آنها در کنار یک یکدیگر باشد، معمولا نگرانی نسبت به احتمال عدم توازن قدرت میان آنها شکل میگیرد و رابطهشان به عنوان معاملهای در نظر گرفته میشود که یک طرف میخواهد به واسطه آن به ثروت یا جایگاه اجتماعی بالاتر دست یابد. حتی اصلاحات خاصی هم برای کمک به این قضاوتها وجود دارد؛ به عنوان مثال به مردان مسنتر لقب «شوگر ددی» (sugar daddy به معنای پیرمرد پولدار حمایتگر) داده میشود و به زنان جوان لقب «گلد دگر» (gold-digger، به معنای زن پولپرست) یا قربانی سندروم «مساله با پدر».
این واژگان در سالهای اخیر گسترش یافته و روابطی که در آن زنان به طور چشمگیری مسنتر هستند را هم در برمیگیرد. کلماتی نظیر «cougar» ( در لغت به معنای شیرکوهی و استعاره از زنی است که به دنبال رابطه جنسی با مردان بسیار جوانتر از خود است)، همینطور «توی بوی» (toyboy به معنای مردی که از شریک جنسی خود بسیار جوانتر است) نشانگر افزایش این نوع روابط هستند. طبق آمار و ارقام، در ۱۹۶۳، تنها ۱۵ درصد از عروسها در بریتانیا مسنتر از دامادها بودند. این آمار تا سال ۱۹۹۸ به ۲۶ درصد رسید. یافتههای یک مطالعه در سال ۲۰۱۱ نشان داده تعداد زنان دگرجنسگرایی که شریک زندگیشان ۵ سال یا بیشتر از آنها کوچکتر است، نسبت به دهه ۷۰ میلادی سه برابر شده است.
اما ظاهرا زنانی که با مردان جوانتر از خود رابطه دارند، بسیار بیشتر از مردان در شرایط مشابه مورد قضاوت قرار میگیرند. گریس لوردن میگوید: «ما انسانها اهل قضاوت هستیم و اگر کاری که همسایهمان انجام میدهد در راستای آنچه انتظار داریم نباشد، آن را زیر ذرهبین قرار میدهیم. وقتی بحث تعاریف ما از ازدواج در میان باشد، زنانی که با مردان جوانتر رابطه دارند بیشتر خلاف عرف حرکت میکنند و بنابراین مورد قضاوت بیشتری قرار میگیرند.»
نوع توجه رسانهها به ازدواج امانوئل مکرون، رییسجمهوری فرانسه با زنی ۲۴ سال بزرگتر از خودش، در مقایسه با پوشش داغشان از رابطه کیمکارداشیان چهره تلویزیونی ۴۱ ساله آمریکا با پیت دیویدسون، دوستپسر ۲۸ سالهاش نمایانگر همین موضوع است. با این حال تورونی معتقد است زوجهای متشکل از مردان مسنتر و زنان جوانتر در حال حاضر معمولا بیشتر از زوجهایی که در آن زنان مسنتر هستند و مردان جوانتر، مورد قضاوت قرار میگیرند.
این مساله شاید تا حدی به جنبش «من هم» مرتبط باشد که باعث شد توجهها نسبت به مناسبات قدرت در روابط افزایش یابد. برخی معتقدند اختلاف سنی قابل توجه در کنار قدرت اجتماعی و اقتصادی که مردان در جوامع مردسالار از آن برخوردارند میتواند زنان را در موقعیتی آسیبپذیر قرار دهد. یک مطالعه که کمی پس از شکلگیری جنبش من هم انجام شد، نشان میدهد بسیاری بر این باورند که در روابط با اختلاف سنی بالا، نوعی از استثمار وجود دارد. محققان دریافتند که جوانان به خصوص با روابطی که در آن مردها سن بیشتری دارند، مخالف هستند چون احتمالا آن را رابطهای مبتنی بر مبادله مثلا - مبادله رابطه جنسی با سبک خاصی از زندگی - تصور میکنند.
آیا تابوی اختلاف سنی در رابطه از بین خواهد رفت؟
امروزه شکلهای متفاوت روابط عاشقانه بهتر پذیرفته میشوند - چه این تفاوت در جنسیت یا گرایش جنسی طرفین باشد و چه حتی در تعداد افرادی که با هم در یک رابطه عاشقانه هستند.
تورونی میگوید امیدوار است با عادی شدن انواع بیشتری از رابطه، مردم به انتخاب کسانی که شریک زندگی با اختلاف سنی بالا دارند، احترام بگذارند. او میگوید: «در عصری زندگی میکنیم که آزادی و انعطاف در آن بیشتر است. بنابراین دلم میخواهد فکر کنم که با گذر زمان قضاوت در مورد نوع رابطه دیگران - چه روابطی با اختلاف سنی زیاد میان طرفین و چه هر شکل دیگری از رابطه - به میزان چشمگیری کاهش یابد.»
با همه اینها شواهد چندانی مبنی بر کاهش حساسیت جوامع نسبت به اختلاف سنی بالا در روابط وجود ندارد. روابط عاشقانه سلبریتیها با افرادی که اختلاف سنی زیادی با آنها دارند همچنان به تیتر اصلی خبرها تبدیل میشود و جوانان بیشتر از افراد مسن این نوع روابط را مورد قضاوت قرار میدهند، به ویژه اگر سن مرد از زن بیشتر باشد. با توجه به این که جوانها معمولا در خط مقدم تغییرات اجتماعی قرار دارند، عدم پذیرش آنها به این معناست که تابوی اختلاف سنی در رابطه ممکن است حتی از این هم پررنگتر شود.
لوردن میگوید: «به طور کلی امیدوارم دیگران را کمتر به خاطر انتخابهایشان قضاوت کنیم. اما تعاریف از ویژگیهای یک رابطه 'خوب' به نحوی در جوامع غربی نهادینه شده که بعید است به جایی برسیم که مردم دست از قضاوت افرادی که سبک زندگی متفاوت با این هنجارها در پیش میگیرند - از جمله زوجهای با اختلاف سنی زیاد- بردارند. »