از ناوهای هواپیمابر تا قابلمه‌های خالی

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو: بیش از صد سال است که مردم ایالات متحده هر آنچه را رسانه های آن کشور گفتند، باور کردند و تنها قشر نخبه و منتقد در جست و جوی حقیقت بودند، اما تحولات اخیر آمریکا نشان داد حنای این رسانه ها دیگر رنگی ندارد. اما چرا و این دگرگونی فرهنگی چه مزیتی برای ما خواهد داشت؟

آشوب های امریکا گرچه با اعتراض به قتل عمد یک سیاه پوست به دست پلیس امریکا انجام شد اما زمینه ای شد تا اعتراض به بی عدالتی همگانی در آن کشور به سرعت فراگیر شود. مردم عادی به خیابان ها هجوم بردند و جهان را شگفت زده کردند. مردمی که تا چند ماه قبل هرگز تصور نمی شد به خیابان ها بریزند و از تظاهرات تا شورش مسلحانه پیش روند.

مردم بیکار شده، تحقیر شده و سرکوب شده  دانستند دولت آمریکا و نهاد های حاکمیتی مانند پلیس نه تنها مسئول خدمت رسانی به آنها نیستند بلکه فقط وظیفه دارند تا همین روندی را که به سود قشر برخوردار است، حفظ کنند و در این میان مردم عادی فقط باید بهره کشی شوند.

شرایط زندگی مردم امریکا نه تنها بهتر نمی شود بلکه برای اکثریت جمعیت آن کشور روزگار بسیاری سخت تری در پیش است. وضعیتی که به دلیل مدیریت هیات حاکمه آمریکا در کنگره و کاخ سفید ایجاد شده است.

"به مردم امریکا گفته می شود اگر مشکلی هست به دلیل یکی دو مسئول فاسد یا ناکارآمد است و الا کل سیستم حکومتی آمریکا درست عمل می کند فقط کافیست تا انتخابات کنگره یا ریاست جمهوری صبر کنید"آنها شاید بتوانند با اعتراض خود وضعیت را برای همه جهان بهتر کنند چرا که نه تنها زندگی مردم امریکا سخت شده بلکه به دلیل سیاست های تحریمی و جنگ افروزی های کاخ سفید زندگی در بسیاری از کشورها مانند سوریه، ونزوئلا، یمن، کوبا، لبنان، بولیوی و ... که توسط دولت ایالات متحده تحریم شده اند هم دشوار است.

با این حال یک مشکل بزرگ وجود دارد

نه همه جمعیت ساکن آمریکا بلکه فقط بخشی از مردم توانسته اند خود را از فریفته شدن توسط رسانه های ایالات متحده برهانند و در جستجوی رسانه های حقیقت گوی غیر امریکایی هستند. بقیه جمعیت بازهم به وسیله رسانه های آمریکا با اطلاعات غلط بمباران می شوند. به مردم امریکا گفته می شود اگر مشکلی هست به دلیل یکی دو مسئول فاسد یا ناکارآمد است و الا کل سیستم حکومتی آمریکا درست عمل می کند فقط کافیست تا انتخابات کنگره یا ریاست جمهوری صبر کنید. به زودی شخصی که مشکلات را حل می کند خواهد آمد.

اما این هم یک فریب دیگر است.  

در دهه های گذشته چنین نیرنگ هایی توسط رسانه های امریکایی تاثیرگذار بود اما در شرایط حال حاضر که در همه ایالت های آمریکا به مدت چند ماه آشوب و تظاهرات دیده می شود وضعیت دیگری وجود دارد. مردم نمی توانند آرام شوند؛ تفاوت امروز با سال قبل در این است که مرز میان اعتماد به رسانه ها با حقایق موجود جامعه به شدت در حال افزایش است.

بحران اقتصادی امریکا که ناشی از کاهش میزان تولید و نیز کاهش ارزش دلار است موجب شده تا بسیاری شغل خود را از دست دهند که پیامد آن بی خانمانی، ناتوانی در تامین هزینه زندگی فرزندان و ... است. علاوه بر اینکه به دلیل اقتصاد لیبرالیسی در آمریکا، هیچ نظارتی بر هزینه های مسکن، درمان و ...

" در دهه های گذشته چنین نیرنگ هایی توسط رسانه های امریکایی تاثیرگذار بود اما در شرایط حال حاضر که در همه ایالت های آمریکا به مدت چند ماه آشوب و تظاهرات دیده می شود وضعیت دیگری وجود دارد"نمی شود. این وضعیت در کنار لغو بیمه همگانی به دستور ترامپ  موجب شده هر روز اعتراض های مردم ایالات متحده به بی عدالتی افزایش یابد. این نابرابری شدید در بهره مندی است که عامل مشکلات بوده اما هنوز هم همه از آن آگاه نیستند.

بخش خوب ماجرا این است که مردم امریکا در جستجوی رسانه های دگر اندیش می توانند به شبکه هایی مانند پرس تی وی برسند که یک دهه است حقایق تلخ جامعه آمریکا را بازنمایی می کرد اما فقط قشر نخبه و منتقد به آن توجه داشتند نه اکثریت جامعه.

صنعت زندان، تبعیض نژادی سازمان یافته در نهادهای امنیتی آمریکا به ویژه پلیس، خرید و فروش زنان و کودکان، بانکداری بهره کشی در امریکا و .. از جمله سرفصل هایی بوده که در مدت یک دهه اخیر به زبان مردم آمریکا برای آنها گفته شده ولی در گذشته مردم عادی نیاز جدی برای توجه به رسانه های دگراندیش نداشتند. حالا این نیاز وجود دارد.

مردم با روندی فزاینده می خواهند بدانند در کشورشان چه خبر است و چرا با سرعتی شتابان به سمت جهنمی از گرسنگی و ناامنی و شورش سقوط می کنند.

مگر آمریکا همان ابرقدرت جهان شمول نبود که بر همه کشورها سیطره داشت و غیر از چند ملت کم جمعیت، همه دولت ها قدرت برتر آن را به رسمیت می شناختند پس ناگهان این بیکاری فزاینده و افلاس وسیع از کجا آمد؟

آشوب های آمریکا و فرصت رسانه ای برای ایران

تصاویری که هنوز هم رسانه های آمریکا به مردم کشورشان نشان می دهند قدرت بی نظیر ارتش و فناوری برتر صنایع این کشور است که در حال نبرد با تروریست ها و دیکتاتورها به منظور تامین امنیت آمریکا هستند اما مخاطب امریکایی دیگر می داند همه این قدرت یا نبرد خیالی آمریکا با دشمنان فرضی یک توهم رسانه ای بیش نیست.

شبکه های دگراندیش مانند پرس تی وی نشان می دهند که دشمن مردم آمریکا نه در غرب آسیا یا کره شمالی بلکه قشر ثروتمند و بانکدار آمریکاست.

مخاطبان یکی بعد از دیگری اخطار تخلیه خانه های خود را توسط پلیس دریافت می کنند که اقساط وام بانک آن را نمی توانند پرداخت کنند، هزینه های زندگی بالا می رود و مشاغل هم با همان سرعت آب می شوند. این تقصیر ایران یا ونزوئلا نیست.

در این شرایط است که توجه به شبکه های جایگزین و مستقل مانند پرس تی وی می تواند مردم ایالات متحده را به پاسخ همه پرسش های خود برساند. هر چه مشکلات آمریکا بیشتر می شود مردم بیشتر از رسانه های امریکایی گریزان می شوند و به قول مرحوم روژه گارودی از خواب دایناسورهای هالیوود بیدار می شوند و رسانه های آزاداندیش را مطالبه می کنند.

اکنون زمانی است که باید پرس تی وی تقویت شود تا هر چه بیشتر مخاطبان آن افزایش یابند تا مردم آمریکا را به جنگ طبقه ثروتمند بانکداری گسیل کنند که مردم جهان از جمله آمریکا را بدبخت کرده اند. پرس تی وی این سوال را در فکر امریکاییان متجسم می سازد که چه کسی عامل بیکاری و بی خانمانی شماست؟  نه مسلمانان غرب آسیا و هیولاهای خیالی هالیوود یا سیستم سیاسی آمریکا.

اگر مردم آمریکا از حقیقت آگاهی یابند شاید بتوانند شرایط را به شکلی تغییر دهند که بشریت سرنوشت بهتری داشته باشد.

آمریکای امروز در شرایط بحرانی یا نقطه عطف حیات خود قرار دارد و دقیقا به جای آنکه پرس تی وی تقویت شود تا با بودجه ای بیشتر و مستقل توان بالاتری بیابد متاسفانه مورد بی مهری نهادهای موثر خارج از صداوسیما  واقع شده و به دلایل مالی و بودجه ای حتی یک خبرنگار نیز در سراسر ایالات متحده ندارد.

تقویت بودجه شبکه ای آزاداندیش مانند پرس تی وی که بیش از یک دهه برای آن زحمت و هزینه صرف شده و اکنون باید میوه دهد به اندازه تقویت تقوان دفاعی کشور در یک جنگ نظامی مهم است.