خراب رفیقیم تا ته جهنّم!
در این فیلمها آدمهایی که امروز دشمناند، فردا برای زنده ماندن یا نفع بیشتری همراه هم میشوند. شکّاکانه مراقب یکدیگرند و ممکن است هر آن دست به هفتتیر شوند و ماشه را بچکانند. حتّی در بزنگاهی از غفلت و اعتماد هم سوء استفاده (یا بهقول ما نامردی) و سهم همراه/دوست خود را تصاحب میکنند.
سیاستورزی آنان – بهویژه در عرصۀ بینالملل- هم به همین شکل است و خلاصه نزد آنان «در سیاست، منافعِ پایدار وجود دارد، نه دوست و دشمن دائم».
از فریبندگی واژگان غافلیم
«دوست» یک معنا ندارد و در زمانها، اقلیمها و ساحتهای مختلف معانی متفاوتی مییابد. در نتیجه درک آموزۀ پیش گفته برای بسیاری از ما (که یا دوستیم یا دشمن؛ یا عاشق یا فارغ؛ یا مُحب یا مُبغض؛ یا صفر یا یک) دشوار است؛ چرا که ذیل خِرد دیگری زندگی کرده و میکنیم.
"در این فیلمها آدمهایی که امروز دشمناند، فردا برای زنده ماندن یا نفع بیشتری همراه هم میشوند"
ثنویتِ تاریخی بیان شده در سیاست خارجی ما هم دیده میشود؛ واکنشهای عجیب و متفاوت به ماجرای توئیتهای سخنگوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سفیر چین بیانگر همین نگاه دوقطبی است - عجالتاً آمریکا اهریمن و چین اهوراست.
رسانه هم برای ترویج اعتدال، انصاف و واقعبینی (بهجای شعار و احساس) تلاشی نمیکند و در تبیین این ماجرا بر کمکهای پزشکی چین به ایران یا کارشکنی اروپا در انتقال امکانات درمانی به کشور تأکید میکند. ولی نمیگوید که آنچه سخنگوی وزارت بهداشت گفت موضوعی علمی است، نه سیاسی و ربطی هم بین این موضوعهای متفاوت وجود ندارد و از اثبات یکی نمیتوان نتایج کلان دیگری گرفت.
وقتی رسانه از کارشناسان مستقل و نخبگان تهی میشود، چه کسی قرارست به مردم بیاموزد که قطبنمای رفتار خارجی کشورها منافع ملّی آنان است و «پرستیژ» یکی از این منافع است. تمام کشورها بهشدّت مراقب اعتبار، حیثیت و منزلت خود در افکار عمومی جهانیان هستند و این موضوع برای چینِ کُنفُوسیوسی از اهمیت بیشتری برخوردار است.
سیاستورزیِ عاشقانۀ ایرانی
تسرّی عشقورزی به دنیای سیاست نزد ما پُرقدمت است، برای نمونه شاه که نمیتوانست سقوط خود را هضم کند، در تبیین این واقعه از ناجوانمردی! آمریکاییها و خوبیهای خودش در حقّ آنان میگفت و شاید پس از واژگونی حکومتش معنای سیاست و منافع ملّی را عمیقاً فهمید.
این آفتی فرهنگ همچنان با ماست و گاه کشوری در ذهنمای بدل به دوست، مراد، محبوب و معشوقی قابل اتکا و امین میشود. ناگوارتر اینکه باید از تمام کنشهای آنان جانانه دفاع کنیم و برای جور و جفای یار هم توجیه بتراشیم (نسخۀ عامیانهاش میشود خراب رفیق).
یک دهه قبل هم وقتی چین و روسیه [مانند قطعنامههای قبلی شورای امنیت] به یکی از شدیدترین قطعنامههای ضدّ ایرانی تاریخ سازمان ملل (یعنی قطعنامۀ ۱۹۲۹ مصوّب خرداد ۱۳۸۹) رأی موافق دادند، برایمان قابل هضم نبود و حتّی ناباورانه مدّعی شدیم که این رأیِ مثبت «برای دلسوزی به ایران» و جلوگیری از فتنۀ بالاتری بوده است!
نیکبختی جمعی در گرو آن است که عوام واقعبینانه با سیاست آشنا شوند و نخبگان از سیاستورزی عوامانه بپرهیزند. برای تقویت مردمسالاری باید تفکیک عرصههای مختلف را آموخت؛ چراکه درآمیختن سیاست با شعر و اخلاق و مطلقانگاری و اعتمادِ محض در این عرصه شرط خردمندی نیست.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران