چهارشنبه سوری، جلوه فرهنگ ایرانی+ رسم و رسوم برخی از استان‌ها

مراسمی تحت عنوان چهار شنبه سوری در هرمزگان نداریم
ایسنا
خبرگزاری دانشجو - ۲۳ اسفند ۱۴۰۱



به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو _ فاطمه قدیری؛ جشن سوری، چهارشنبه سوری یا به عبارتی دیگر چارشنبه سوری یکی از آئین‌های سالانه و دیرینه‌ی ایرانیان است که همچنان در میان آن‌ها و با اشکال دیگر در میان باقی بازماندگان اقوام آریائی رواج دارد. ایرانیان آخرین سه شنبه سال خورشیدی را با بر افروختن آتش و پریدن از روی آن به استقبال نوروز می‌روند. چهارشنبه سوری، یک جشن بهاری است که پیش از رسیدن نوروز برگزار می‌شود مردم در این روز برای دفع شر و بلا و برآورده شدن آرزوهایشان مراسمی را برگزار می‌کنند که ریشه آن به قرن‌ها پیش باز می‌گردد که مراسم ویژه آن در شب چهارشنبه صورت می‌گیرد. برای مراسم در گوشه و کنار کوی و برزن نیز بچه‌ها آتش‌های بزرگ می‌افروزند و از روی آن می‌پرند و ترانه (سرخی تو از من، زردی من از تو) را می‌خوانند. این شعر دعایی بوده است که ایرانیان از قدیم برای آتش می‌خواندند و از آن می‌خواستند تا بیماری‌ها و کسالت‌ها و نگرانی‌های سالی که گذشته را از آن‌ها بگیرد تا سال جدید را با شادکامی و سرزندگی شروع کنند.

"ایرانیان آخرین سه شنبه سال خورشیدی را با بر افروختن آتش و پریدن از روی آن به استقبال نوروز می‌روند"چهارشنبه‌سوری و جشن آتش در واقع پیش‌درآمد نوروز است که نویددهنده رسیدن بهار و تازه شدن طبیعت است.


چهارشنبه سوری



"سور” در زبان و ادبیات فارسی و برخی گویش‌های ایرانی به معنای "جشن”، ”مهمانی"و "سرخ” آمده است. جشن سور از زمان‌های بسیار دور در ایران مرسوم بوده است. قبل از ورود اسلام به ایران هر سال ۱۲ ماه، و هر ماه ۳۰ روز بوده که هر کدام از این ۳۰ روز اسمی مشخص داشته است که بعد از ورود اسلام به ایران تقسیمات هفته نیز به آن اضافه شد. در ایران باستان در پایان هر ماه جشن و پایکوبی با نام سور مرسوم بوده است.

قدیمی‌ترین اشاره به چهارشنبه‌سوری در کتاب «تاریخ بخارا» نوشته ابوبکر محمد بن جعفر نرشخی (۲۸۶ تا ۳۵۸ هجری قمری) است، در این متن اشاره‌ای به روز چهارشنبه نیست و «شب سوری» و «عادت قدیم» استفاده شده است که نشان‌دهنده پیشینه این جشن است: "و، چون امیر منصور بن نوح به مُلک بنشست، اندر ماه شوال سال سیصد و پنجاه، به جوی مولیان، فرمود تا آن سرای را دیگر بار عمارت کردند و هر چه هلاک و ضایع شده بود بهتر از آن به حاصل کردند. آن‌گاه امیر به سرای بنشست و هنوز سال تمام نشده بود که، چون «شب سوری» چنان که «عادت قدیم» است، آتشی عظیم افروختند.

پاره‌ای از آن بجست و سقف سرای در گرفت و دیگر باره جمله سرای بسوخت. "

مختار نیز برای مجازات یزید در شهر کوفه که اکثر آنان ایرانی بوده اند از این فرصت استفاده کرده و در زمان همین جشن که مصادف با چهارشنبه بود یزید را قصاص نمود. بعد از گذشت چند سال بعد از ورود اسلام به ایران به آرامی جشن سور در ایران کم رنگ و به آخرین چهارشنبه سال محدود شد. جشن سور از مراسم اصیل ایرانی است و منشا خارجی ندارد. آتش از عناصر چهارگانه است و تنها عنصری است که آلوده نمی‌شود به همین منظور از گذشته‌های بسیار کهن تاکنون این آداب مرسوم بوده است.

ظهور آتش بازی



آتش بازی در شب چهارشنبه سوری در زمان ناصرالدین شاه و به وسیله‌ی فرانسوی‌ها در ایران رواج پیدا کرد.

"برای مراسم در گوشه و کنار کوی و برزن نیز بچه‌ها آتش‌های بزرگ می‌افروزند و از روی آن می‌پرند و ترانه (سرخی تو از من، زردی من از تو) را می‌خوانند"در ابتدا فقط برای سرگرمی شاه این نمایش انجام می‌شد پس از آن مردم هم در این سرگرمی سهیم شدند و دستور نمایش آن در میدان توپ خانه صادر شد و مردم در آن جا به تماشای آتش بازی می‌ایستادند و کم کم به شکلی که امروزه اجرا می‌شود در آمد.


بوته افروزی



از فرم اصلی این جشن بزرگ امروزه فقط بوته افروزی آن مانده است. این کار را عصر سه شنبه‌ی آخر سال که آخرش چهارشنبه است انجام می‌دهند. بدین ترتیب که کوپه‌های هیزم را روی هم می‌گذارند خورشید که غروب کرد هیزم را در حیاط خانه یا در کوچه یا در میدان باز آتش می‌زنند. البته گفته می‌شود گذشتگان نیز پیش از چهارشنبه آخر سال جمع می‌شدند و در کوه و بیابان مشغول جمع آوری هیزم می‌شدند. بعد که هیزم‌ها جمع شدند آن‌ها را در حیاط خانه، کوچه و خیابان به صورت دسته‌های فرد می‌چیدند.

در ایران رسم بود که پیش از پریدن آفتاب، هر خانواده بوته‌های خار و گزنی را که از پیش فراهم کرده اند روی بام یا زمین حیاط خانه و یا در گذرگاه در سه یا پنج یا هفت "گله” کپه کنند.

با غروب آفتاب و نیم تاریک شدن آسمان، زن و مرد و پیر و جوان گرد هم جمع می‌شدند و بوته‌ها را آتش می‌زدند. در این هنگام از بزرگ تا کوچک هر کدام سه بار از روی بوته‌های افروخته می‌پریدند، تا مگر ضعف و زردی ناشی از بیماری و غم و محنت را از خود بزدایند و سلامت و سرخی و شادی را به هستی خود ببخشند. مردم در حال پریدن از روی آتش ترانه‌هایی مانند «زردی من از تو، سرخی تو از من» را می‌خواندند. قدیمی‌ها اعتقاد داشتند خاکستر چهارشنبه سوری، نحس است، زیرا مردم هنگام پریدن از روی آن، زردی و ییماری خود را، از راه جادوی سرایتی، به آتش می‌دهند و در عوض سرخی و شادابی آتش را به خود منتقل می‌کنند. در هر خانه زنی خاکستر را در خاک انداز جمع می‌کند، و آن را از خانه بیرون می‌برد و در سر چهار راه، یا در آب روان می‌ریزد.

"چهارشنبه‌سوری و جشن آتش در واقع پیش‌درآمد نوروز است که نویددهنده رسیدن بهار و تازه شدن طبیعت است"در بازگشت به خانه، در خانه را می‌کوبد و به ساکنان خانه می‌گوید که از عروسی می‌آید و تندرستی و شادی برای خانواده آورده است در این هنگام اهالی خانه در را به رویش می‌گشایند. او بدین گونه همراه خود تندرستی و شادی را برای یک سال به درون خانه خود می‌برد. علاوه بر این کسی نباید آتش فوت می‌کرد و روی آن آب می‌ریخت. برای همین مردم آتش را به حال خود می‌گذاشتند تا آهسته آهسته شعله‌اش آرام بگیرد و خاموش شود.

ایرانیان عقیده دارند که با افروختن آتش و سوزاندن بوته و خار فضای خانه را از موجودات زیانکار می‌پالایند و دیو پلیدی و ناپاکی را از محیط زیست دور و پاک می‌سازند. برای این که آتش آلوده نشود خاکستر آن را در سر چهارراه یا در آب روان می‌ریزند تا باد یا آب آن را با خود ببرد، گرد آوردن بوته، آتش زدن و پریدن از روی آن و گفتن عبارت "زردی من از تو، سرخی تو از من” شاید مهمترین اصل شب چهارشنبه سوری است.


آداب و رسوم



در چهارشنبه سوری رسم بر این است که کوچک‌تر‌ها برای احترام به خانه بزرگ خاندان می‌روند و از کنار هم بودن لذت ببرند.

به همین دلیل مردم به بازار می‌روند تا خرید کنند و آماده پذیرایی از مهمانان شوند. سنت اصلی در آداب و رسوم چهارشنبه سوری شعر خواندن، برپا کردن آتش و پریدن از فراز آن است.


قاشق زنی



قاشق زنی از دیگر آداب و رسوم چهارشنبه سوری است. در این مراسم افراد در سنین مختلف با پوشش مبدل و عموماً با سر کردن چادر به در خانه‌ی ساکنین شهر می‌روند، با قاشق بر پشت کاسه‌های فلزی خود که در دست دارند می‌کوبند و از صاحب‌خانه تقاضای خوراکی‌های مختلف می‌کنند. عموماً انواع شیرینی‌جات، آجیل، میوه و ... به قاشق زن داده می‌شود.


کوزه شکنی



مردم پس از آتش افروزی مقداری زغال به نشانه سیاه بختی، کمی نمک به علامت شور چشمی، و یکی سکه به نشانه تنگدستی در کوزه‌ای سفالین می‌اندازند و هر یک از افراد خانواده یک بار کوزه را دور سر خود می‌چرخاند و آخرین نفر، کوزه را بر سر بام خانه می‌برد و آن را به کوچه پرتاب می‌کند و می‌گوید: “درد و بلای خانه را ریختم به توی کوچه” و باور دارند که با دور افکندن کوزه، تیره بختی، شور بختی و تنگدستی را از خانه و خانواده دور می‌کنند.


فال گوش نشینی



در شب چهار شنبه سوری فال گوش ایستادن و گوش کردن به حرف‌های رهگذران یک رسم است که سرنوشت ما در این شب تشکیل می‌شود البته می‌توانیم بگوییم که این یک اعتقاد است، زیرا فال گوش َایستادن کار خوبی نیست.

"چهارشنبه سوری "سور” در زبان و ادبیات فارسی و برخی گویش‌های ایرانی به معنای "جشن”، ”مهمانی"و "سرخ” آمده است"زنان و دخترانی که شوق شوهر کردن دارند، یا آرزوی زیارت و مسافرت، غروب شب چهارشنبه نیت می‌کنند و از خانه بیرون می‌روند و در سر گذر یا سر چهارسو می‌ایستند و گوش به صحبت رهگذران می‌سپارند و به نیک و بد گفتن و تلخ و شیرین صحبت کردن رهگذران تفال می‌زنند. اگر سخنان دلنشین و شاد از رهگذران بشنوند، برآمدن حاجت و آرزوی خود را برآورده می‌پندارند. ولی اگر سخنان تلخ و اندوه زا بشنوند، رسیدن به مراد و آرزو را در سال نو ممکن نخواهند دانست.


چهارشنبه سوری در گوشه کنار



استان آذربایجان شرقی
تبریزی‌ها در شب چهارشنبه سوری به روی هم آب یا گلاب می‌پاشند و معتقدند آب پاشیدن، زندگی را با سعادت قرین می‌کند. از دیگر رسوم ضروری این شب، فرستادن خُنچه از منزل داماد به منزل عروس است. در این خنچه معمولاً میوه، شیرینی، گلدان‌های پرگل، ماهی و خلعت (پارچه) برای خانواده‌ی عروس و خود عروس گذارده می‌شود.

دختران دم بخت تبریزی هنگام پریدن از روی آتش می‌خوانند:
“بختم آچیل چهارشنبه” یعنی: چهارشنبه! بختم را بازکن.

استان آذربایجان غربی
خانواده‌های ارومیّه‌ای در این شب به خانه‌ی مسن‌ترین فرد فامیل می‌روند و به خوردن آجیل سرگرم می‌شوند. آجیل حتماً باید از هفت نوع خوراکی تهیه شود. این هفت نوع خوراکی می‌تواند از بین خوراکی‌های زیر باشد:
انجیر، کشمش، مویز، خرما، توت خشک، فندق، بادام، گردو، سنجد، نخودچی، آب نبات، تخمه بدون نمک، باسلق، برنجک (برنج بوداده) برگه هلو، برگه زردآلو و گندم برشته. کسی که مرادی و حاجتی دارد، باید تقسیم آجیل را به عهده بگیرد تا مرادش برآورده شود.

استان اردبیل
در مغان، مردم پیش از طلوع آفتاب روز چهارشنبه، دسته جمعی به کنار رودخانه می‌روند، آتشی بر می‌افروزند و جوانان در آنجا به سوارکاری می‌پردازند و هنگام بازگشت، زنان ظرف هایشان را از آب رودخانه پر می‌کنند و به خانه می‌آورند و آب آن را به دور و برخانه می‌پاشند که با این کار، سال جدید، سالی سرشار از روشنی و زلالی و پاکی خواهد بود.

استان بوشهر
بوشهری‌ها پس از آتش افروزی در خانه هایشان و پریدن از روی آن، با قایق از روی آب می‌گذرند و معتقدند با این کار نحسی این شب از بین می‌رود. در ضمن کوزه‌ی نویی را که تا آن زمان استفاده نکرده اند، به دیوار می‌زنند تا شکسته شود تا بلا و بدبختی، مثل کوزه شکسته شود.

استان خراسان
در خراسان مراسم کوزه شکستن به این طریق است که درون کوزه‌های کهنه مقدار نمک که علامت شور بختی است و مقداری ذغال که علامت سیاه بختی است و یک سکه کم ارزش پول می‌ریزند و تمام افراد خانواده آن را به دور سر می‌چرخانند و آخرین نفر کوزه را از پشت بام به کوچه پرت می‌کند و می‌گوید:
“درد و بلام توکوزه راه بیفته بره تو کوچه”
در بعضی از نقاط خراسان در این شب به جای آش، چهار نوع پلو می‌پزند.

"قبل از ورود اسلام به ایران هر سال ۱۲ ماه، و هر ماه ۳۰ روز بوده که هر کدام از این ۳۰ روز اسمی مشخص داشته است که بعد از ورود اسلام به ایران تقسیمات هفته نیز به آن اضافه شد"این پلو‌ها عبارتند از: رشته پلو، عدس پلو، زرشک پلو و ماش پلو که معمولاً به فقرا، نزدیکان و همسایگان می‌دهند. در آجیل خراسانی‌ها مطلقاً نمک وجود ندارد، چون نمک را علامت شوربختی می‌دانند.

استان خوزستان
در اهواز، پس از پریدن از روی آتش، مراسم قاشق زنی انجام می‌گیرد که خانواده ها، خوراکی یا آجیل شور و شیرین در ظرف قاشقزنان می‌ریزند.

استان سیستان و بلوچستان
در سیستان مردم گونی، پتو و نمد کهنه را به صورت گلوله در می‌آورند و آن را در غروب آخرین چهارشنبه سال، آتش می‌زنند و معتقدند که نحوست این شب با این عمل از بین می‌رود.

استان فارس
در شیراز برای گشودن بخت دختران در شب چهارشنبه سوری به سعدیه می‌روند و از آب استخر سعدیه بر سر وروی دختران می‌ریزند. زنان نیز با ریختن این آب به روی خود، معتقدند که مهرشان در دل شوهر بیشتر می‌شود. در این شب زنان برای برآورده شدن حاجاتشان زیر منبر مسجد جامع شهر دعا می‌خوانند و پس از دعا خواندن، حلوا و آش می‌پزند.

استان کردستان
مردم کردستان مخصوصاًروستائیان، دسته جمعی به صحرا و کنار چشمه سار‌ها می‌روند و پس از مدتی که به شادی و پایکوبی و کشتی گرفتن گذراندند، هنگام مراجعت به خانه، هرکسی مقداری سنگریزه جمع می‌کند و بدون آنکه به پشت سرخود نگاه کند، سنگریزه را از روی شانه به عقب پرتاب می‌کند و بدین ترتیب بلا و آفت را از خود دور می‌سازد.
از دیگر مراسم این شب، شال اندازی است که عده‌ای از جوانان بالای پشت بام خانه‌ها و کنار در‌ها و پنجره‌های همسایگان و ثروتمندان می‌روند و ضمن خواندن سرود و تصنیف، از دریچه ای، شال را آویزان می‌کنند. اهل خانه هدیه‌ای را به شال می‌بندند که معمولاً سکه، تخم مرغ، شاخه نبات، کله قند، جوراب یا نخودچی و کشمش است.

استان کرمان
در کرمان مقداری ذغال، نمک، سکه‌ی کم ارزش پول و کمی نان درکوزه خالی می‌ریزند و شب چهار شنبه سوری آن را از بالای بام به کوچه پرتاب می‌کنند تا بلا و کمبود از همه چیز مخصوصاً از آنچه در کوزه است دور شود.

استان گیلان
در روستا‌های اطراف رشت، غروب شب چهارشنبه سوری، در پنج منطقه پوشال برنج را با فاصله کنار هم می‌چینند، سپس آن‌ها را آتش می‌زنند و برای دفع چشم زخم، اسپند در آتش می‌ریزند و افراد هر خانواده از بزرگ به کوچک، سه مرتبه از روی آن می‌پرند و این ترانه را به گویش گیلکی می‌خوانند:
“گل گل چهارشنبه، به حق پنجشنبه، نکبت بی شه، دولت بی یه، زردی بی شه، سرخی بی یه”
یعنی: آتش سرخ چهار شنبه! به حق پنجشنبه نکبت برود، دولت بیاید.

زردی برود، سرخی بیاید.
پس از پریدن از روی آتش ترقه در می‌کنند به این معنی که از نحوست چهارشنبه در امان باشند. در این شب خورشت”ترشه تره” می‌پزند و آن را با کته، ماست و دوغ می‌خورند. صبح فردا (روز چهارشنبه) خاکستر برجای مانده از آتش شبانه را جمع می‌کنند و پای درختان میوه می‌ریزند به این نیّت که درختان بارورشوند و میوه‌ی بیشتری بدهند.

استان لرستان
در این شب در خرم آباد هیزم را به هفت دسته تقسیم می‌کنند و با فاصله‌های معینی در یک ردیف می‌چینند و آتش می‌زنند و با خواندن:
“زردی مه د تو، سرخی تو د مه”
یعنی: زردی من از تو و سرخی تو از من و از روی آن می‌پرند.

استان مازندران
در روستا‌های مازندران در شب چهار شنبه سوری، علاوه بر کشتی گرفتن و اسپند دودکردن، انواع آش‌ها پخته می‌شود از جمله “آش هفت ترشی” که از هفت نوع سبزی و هفت نوع ترشی و هفت نوع حبوبات در آن استفاده می‌شود و نیز “گزنه آش ” که یکی از سبزی‌های مصرفی در آن، گزنه است. اعتقاد براین است که خوردن این آش بسیاری از بیماری‌ها و کسالت‌ها را از بین می‌برد.

استان مرکزی
در این استان، علاوه بر مراسم آتش بازی، برای آمرزش اموات مقداری خرما یا شکر پنیر تهیه می‌کنند و یا حلوا درست می‌کنند و سرگذر می‌ایستند و به عابران تعارف می‌کنند. هر رهگذر وظیفه دارد یک دانه بردارد و قبل از خوردن، برای آمرزش اموات خیرات دهنده، حمد و سوره‌ای بخواند و سپس خوراکی را بخورد.


تحریف آیین چهارشنبه سوری



یافته‌های پژوهشی نشان می‌دهد که تمامی آیین‌ها و یادمان‌هایی که مردم ایران در هنگامه‌های گوناگون بر پا می‌داشتند و بخشی از آن‌ها همچنان در فرهنگ این سرزمین پایدار شده است، با منش، اخلاق و خرد نیاکان ما در آمیخته بود و در همه آنها، اعتقاد به پروردگار، امید به زندگی، نبرد با اهریمنان و بدسگالان و مرگ پرستان، در قالب نمادها، نمایش‌ها و آیین‌های گوناگون نمایشی گنجانده شده بود.

رفتار خشونت آمیز و مغایر با عرف و منش جامعه نظیر آنچه که امروزه تحت نام چهارشنبه سوری شاهد آن هستیم، در هیچ کدام از این آیین‌ها دیده نمی‌شود.

"آن‌گاه امیر به سرای بنشست و هنوز سال تمام نشده بود که، چون «شب سوری» چنان که «عادت قدیم» است، آتشی عظیم افروختند"بهتر است بگوییم، کسانی که با منفجر کردن ترقه و پراکندن آتش سلامتی مردم را هدف می‌گیرند، با تن دادن به رفتاری آمیخته به هرج و مرج روحی، آیین چهارشنبه سوری را تحریف کرده اند. پس امیدوارم دوستان عزیز با خواندن این مطالب، زیبایی این رسم کهن ایرانی را با انجام کار‌های خطرناک و استفاده از وسایل خطرناک آتشبازی خراب نکنند.

منابع خبر

اخبار مرتبط

باشگاه خبرنگاران - ۱ فروردین ۱۴۰۰
خبرگزاری جمهوری اسلامی - ۳۱ خرداد ۱۳۹۹
خبرگزاری جمهوری اسلامی - ۲۹ اسفند ۱۳۹۹
خبرگزاری میزان - ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۹
خبر آنلاین - ۲۶ فروردین ۱۴۰۰
رادیو زمانه - ۱۹ دی ۱۴۰۱
بی بی سی فارسی - ۱۱ مهر ۱۴۰۰
خبر آنلاین - ۱۸ آذر ۱۴۰۱