ملاحظات راهبردی در روابط روسیه و آمریکا

خبرگزاری میزان - ۲۲ مرداد ۱۴۰۰

خبرگزاری میزان - با ترسیم نمودار تحول نگرش روسیۀ پساشوروی به ایران، جابه جایی‌هایی با شدت نوسان گسترده قابل مشاهده است که در یک سوی آن، ایران به مثابه «متحدی مطمئن و قابل اتکا در منطقه و جهان» و «متحدی در برابر دشمان مشترک» و در سوی دیگر به عنوان «تهدید جنوبی و به منزله ابزاری برای تنظیم روابط با غرب» مورد شناسایی قرار گرفته است.

یکی از جلوه‌های عملی این نوسان، در ارائه دو رای متفاوت و مهم در شورای امنیت سازمان ملل متحد در قبال ایران مشاهده می‌شود، مخالفت و وتوی قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت در ۲۶ فوریه ۲۰۱۸ و موافقت و رای به قطعنامه ضد ایرانی ۱۹۲۹ در ۹ ژوئن ۲۰۱۰ است.

«ایران در هندسه سیاست خارجی روسیه» عنوان کتابی به قلم محمد شاد است که وی در این اثر کوشیده است تصویری منطبق با واقعیت، از نحوه سیاستگذاری خارجی روسیه در مقابل ایران و عناصر دخیل در شکل‌گیری این سیاست‌ها ارائه دهد. خبرگزاری میزان در نظر دارد هر روز برشی از این کتاب را با خوانندگان خود به اشتراک بگذارد.

 ملاحظات راهبردی در روابط روسیه و  آمریکا
بدون در نظر گرفتن ملاحظات راهبردی در روابط روسیه و آمریکا و با تکیه صرف بر ابعاد اقتصادی_سیاسی (سطوح تاکتیکی و تکنیکی) نمی‌توان به تحلیل دقیق و جامع الاطرافی در خصوص روند‌های حاکم بر محیط سیاست‌گذاری خارجی روسیه در قبال آمریکا و در نتیجه، جایگاه ایران در تقاطع با آن دست یافت.
برخی تحلیلگران بدون در نظر گرفتن ملاحظات راهبردی، به‌ای جمع‌بندی می‌رسند که روسیه در مسئله ایران در نهایت با غرب همراه است و این همراهی منافع سیاسی_اقتصادی بیشتری را نصیب روسیه می‌سازد؛   از این‌رو، می‌کوشد در مسئله ایران همواره در کنار غرب قرار گیرد، در این سطح تحلیل و از منظر اقتصادی، تصاعد بحران در روابط ایران_آمریکا و همراهی روسیه با غرب، باعث امنیتی‌شدن فضای اقتصاد ایران، افزایش قیمت حامل‌های انرژی در بازار جهانی و کاهش قدرت بازاریابی جهانی ایران برای فروش محصولات نفتی و گازی در نقش رقیب برای روسیه می‌شود؛ ضمن اینکه یکی از محصولات جانبی افزایش تقابل آمریکا و اروپا با ایران افزایش نیاز دفاعی این کشور به خرید تسلیحات و متقابلاً تقویت انحصار روسیه در فروش تسلیحات به بازار ایران خواهد بود.   در این سطح تحلیل از منظر سیاسی نیز افزایش فشار غرب بر ایران باعث خواهد شد از طرفی، از میزان اهتمام و توجه غرب به مناطق پیرامونی روسیه تمرکززدایی شود و از طرف دیگر، روسیه با «مدیریت نیاز طرفین» قدرت مانور بیشتری پیدا کند؛ زیرا در این وضعیت، آمریکا و ایران هر دو به صو رت همزمان به روسیه نیاز خواهند داشت. آمریکا برای معتبرسازی پروژه فشار بر ایران و متقاعد ساختن روسیه به عدم ایجاد اختلال در این فرایند، و ایران برای متوازن‌سازی و تعدیل فشار غرب و جلب نظر روسیه، به این کشور نیاز دارند.

"خبرگزاری میزان در نظر دارد هر روز برشی از این کتاب را با خوانندگان خود به اشتراک بگذارد"
در این سطحِ تحلیل، بدون در نظر گرفتن دلالت‌های راهبردی همگرایی و واگرایی روسیه با غرب، شرایط موجود بررسی می‌شود؛ در صورتی که بدون در نظر گرفتن این دلالت‌هاف تحلیل‌ها صرفاً به گمانه‌زنی‌هایی خارج از واقعیات حاکم بر سیاست خارجی روسیه تبدیل می‌شود که همواره دچار نوعی سرگشتگی، و در تحیل شرایط، گرفتار فراتخمین با فروتخمین است؛ زیرا منافع بلندمدت و راهبردی لزوماً در انطباق با منافع کوتاه‌مدت و میان مدت اقتصادی یا سیاسی نیست.
اما همگرای و واگرایی در روابط روسیه با غرب چه دلالت‌های راهبردی‌ای دارد و از چه الزاماتی تبعیت می‌کند؟ آیا روسیه و غرب قالب پایداری برای همکاری یا تقابل دارند؟ در نظر گرفتن ملاحظات راهبردی در روابط روسیه و غرب چه تأثیری بر روابط ایران خواهد گذاشت؟
در پاسخ باید گفت یکی از اصلی‌ترین عللِ تلاش روسیه پساشوروی برای همکاری با غرب حفظ ثبات و موازنه راهبردی د پرتو تحدید تسلیحات تهاجمی راهبردی و تعدیل بودجه‌های لازم برای صرف در این حوزه است.
مهم‌ترین علت اضمحلال اتحاد جماهیر شوروی، تشدید شکاف‌های ساختاری در عرصه اقتصاد و سپس سیاست داخلی بود_ که عواملی درون‌زا محسوب می‌شوند و به همین سبب نیز از لفظ «فروپاشی» برای توصیف این شکست استفاده می‌شود. تشدید مرحله به مرحله رقابت‌ها در تولید تسلیحات تهاجمی برای حفظ «موازنه و ثبات راهبردی» و عدم تغییر موازنه به سود طرف مقابل، پیگیری عملیاتی‌سازی پروژه‌های مختلفی نظیر ابتکار دفاع راهبردی از ناحیه ایالات متحده و غیره، شوروی را وامی‌داشت که حجم قابل توجهی از پتانسیل درونی خود را به تأمین مالی و اقتصادی این بخش برای جلوگیری از تغییر موازنه و ثبات راهبردی معطوف کند، و همین عامل باعث افزایش نارسایی در بخش‌های اقتصادی و فراگستری آن به سایر اندام‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن و در نهایت، منجر به فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی شد.   همگانی، و تمام مؤلفه‌های مؤثر بر ثبات راهبردی جهانی بر اساس اصول حقوقی و بین‌المللی واحد و منصفانه در نظر گرفته شوند».

  انتهای پیام/ 

 

منابع خبر

اخبار مرتبط