قسمت سی محکوم

پندار - ۲۰ آبان ۱۴۰۱

   

سریال محکوم قسمت سی 30Mahkoom Serial Part ۳۰


فیرات در تونل مشغول کندن دیوار است و قنبر در انبار کشیک می‌دهد. مجاهد به آنجا می‌آید و قنبر سعی دارد حواس او را پرت کند. فیرات به دریچه می‌کوبد تا قنبر آن را باز کند. مجاهد مشکوک می‌شود و دنبال منبع صدا می‌گردد. همان لحظه مدیر زندان با مجاهد تماس می‌گیرد و خبر می‌دهد مادر حاجی فوت شده و از مجاهد می‌خواهد آلاگوز را به اتاقش ببرد.

"   سریال محکوم قسمت سی 30Mahkoom Serial Part ۳۰ فیرات در تونل مشغول کندن دیوار است و قنبر در انبار کشیک می‌دهد"حاجی با شنیدن خبر مرگ مادرش ناراحت می‌شود و از مدیر می‌خواهد برای تشییع جنازه به او مرخصی بدهد.

بوگه و جان در مرکز نگهداری از کودکان بی سرپرست که متعلق به بوگه است، هستند. جان در آنجا نازلی را می‌بیند و به بوگه می‌گوید او را میشناسد و قبلا پدر او را در پارک دیده و پدر نازلی دوست پدر اوست. بوگه پیش نازلی می‌رود و اسم پدرش را می‌پرسد. وقتی نازلی می‌گوید پدرش فیرات بلوت است، بوگه شوکه می‎شود.



بوگه به همراه جان و نازلی به شرکت پیش باریش می‌رود و با باریش بخاطر پنهان کردن زنده بودن نازلی و نگه داشتن آن در پرورشگاه بی خبر از او، بحث می‌کند. باریش می‌گوید مدت‌ها از نازلی خبری نبوده و او برای صلاح نازلی او را به پرورشگاه خودشان برده است.

در زندان، فیرات به همراه پاشا به دریچه می‌رود و از دیوار رد می‌شوند. آن‌ها به دو راهی می‌رسند و هرکدام از یک راه می‌روند. قنبر به آن‌ها علامت می‌دهد و فیرات سریع برمی‌گردد چون مجاهد در حال آمدن به آشپزخانه است. کمی بعد پاشا هم از مسیر دیگری و به آشپزخانه وارد می‌شود و همه متعجب می‌شوند.

"همان لحظه مدیر زندان با مجاهد تماس می‌گیرد و خبر می‌دهد مادر حاجی فوت شده و از مجاهد می‌خواهد آلاگوز را به اتاقش ببرد"بعد از رفتن مجاهد، پاشا به فیرات می‌گوید از مسیری که رفته بود به یک دریچه در یک اتاق رسیده بود.

باریش در شرکت از بوگه می‌خواهد نازلی را به پرورشگاه برگرداند و خودش و جان هم به خانه بروند. بوگه از باریش می‌خواهد که دخالت نکند. سپس همراه بچه‌ها می‌رود. طاهر آن‌ها را در راهرو می‌بیند و از باریش در مورد نازلی سوال می‌کند.

باریش می‌گوید نازلی را در پرورشگاه خودشان نگهداری می‌کنند و مراقب او هستند.

حاجی از تشییع جنازه مادرش برمی‌گردد و با یک سینی حلوا به زندان می‌رود. او حلوا را بین همه پخش می‌کند و بعد پنهانی یک گوشی از زیر حلواها درمی‌آورد. او به همه زندانیان می‌گوید همسر سوم پدرش فوت کرده و برایش اهمیتی نداشته و او به بهانه آوردن گوشی بیرون رفته بود. فیرات خوشحال می‌شود و می‌گوید حالا همه چیز برای فرار مهیا است.

"حاجی با شنیدن خبر مرگ مادرش ناراحت می‌شود و از مدیر می‌خواهد برای تشییع جنازه به او مرخصی بدهد"

مجاهد می‌آید و فیرات را برای دیدن ملاقاتی می‌برد. فیرات در اتاق مدیر زندان با دیدن نازلی شوکه می‌شود و او را بغل می‌کند. بوگه و باریش به اتاق می‌آیند و باریش به فیرات می‌گوید نازلی در مرکز پرورشگاه آن‌ها است و بوگه به او رسیدگی می‌کند. نازلی از فیرات می‌خواهد که همراهش برود. او از نازلی می‌خواهد که تحمل کند و می‌گوید به زودی پیشش خواهد رفت.

بعد از اینکه بوگه نازلی را بیرون می‌برد، باریش با تهدید به فیرات می‌گوید برای سلامتی نازلی باید این راز بین آن‌ها باقی بماند و بکیر هم نباید چیزی در مورد زنده بودن نازلی و چیزهایی که می‌داند به کسی چیزی بگوید. فیرات به شدت عصبانی می‌شود.

در شرکت پرونده فیرات روی میز جمره است و جیدا عکس زینب را توی آن می‌بیند. او می‌گوید این عکس دوست دختر طاهر است و عکس او را در خانه طاهر دیده است. جمره به شدت شوکه می‌شود.

"جان در آنجا نازلی را می‌بیند و به بوگه می‌گوید او را میشناسد و قبلا پدر او را در پارک دیده و پدر نازلی دوست پدر اوست"

شب در خانه باریش، باریش، ساشا و بوگه با استرس منتظر ساعت ۸ هستند و باریش از اینکه نتوانسته گوشی را از گاوصندوق بیرون بیاورد، عصبی و نگران است. جان از اتاق بیرون می‌آید و از باریش می‌خواهد که با هم پیانو بزنند. او پشت پیانو می‌نشیند و وقتی باریش می‌خواهد سیم پیانو را وصل کند، کلیدی را زیر پیانو پیدا می‌کند که جاسازی شده است. او سریع به اتاق می‌رود و گاوصندوق را باز می‌کند و گوشی را برمی‌دارد.

فیرات وارد دریچه می‌شود و در تونل یک فیلم با گوشی از خودش می‌گیرد و در آن می‌گوید برای اثبات بی گناهی‌اش فرار کرده است.



آن مرد راس ساعت ۸ با گوشی تماس می‌گیرد و خودش را رفیع معرفی می‌کند و می‌گوید سینیور به باریش سلام ویژه رسانده و ملاقات بزرگ به زودی برگزار می‌شود.

فیرات در انتهای مسیر تونل به دریچه‌ چاه روبروی زندان می‌رسد و دریچه را باز می‌کند و سرش را بیرون می‌برد.

پایان قسمت ۳۰

دیدگاه‌ها


برای آن‌که از قافله پندار (خبر و سرگرمی) عقب نمانید کلیک کنید و به تلگرام بیایید.
قسمت بعدی - سریال محکوم قسمت سی و یک ۳۱ قسمت قبلی - سریال محکوم قسمت بیست و نه ۲۹ Next Episode - Mahkoom Serial Part ۳۱ Previous Episode - Mahkoom Serial Part ۲۹

منابع خبر
قسمت سی محکوم... - پندار - ۲۰ آبان ۱۴۰۱

اخبار مرتبط

خبرگزاری میزان - ۲۳ اسفند ۱۳۹۹
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
رادیو زمانه - ۲۵ فروردین ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۲۰ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۲۰ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱