انتقاد فاضل‌لنکرانی از تغییرات در کتاب‌های درسی حوزه: کار بسیار خطرناکی می‌کنند

آفتاب - ۳ شهریور ۱۴۰۱

آفتاب‌‌نیوز :

آیت الله محمدجواد فاضل لنکرانی در آئین افتتاحیه دروس مجتمع آموزش عالی ائمه اطهار(ع) و مراسم سالروز شهادت امام سجاد با بیان اینکه در کتاب شریف کافی و در کتاب فضل العلم بابی به نام باب استعمال العلم است یعنی علم باید همراه با عمل باشد و عالم نباید بدون عمل باشد، گفت: بزرگان ما هم بر اساس همین روایات تأکید فراوان می‌کنند که ما باید به دنبال علم، عمل داشته باشیم.

وی با اشاره به اینکه هفت روایت در این باب وجود دارد، افزود: روایت اول آن از سلیم بن قیس الهلالی است که می‌گوید «قال سمعت امیرالمؤمنین (ع) یحدث عن النبی (ص) أنه قال فی کلامٍ له اَلْعُلَمَاءُ رَجُلاَنِ رَجُلٌ عَالِمٌ آخِذٌ بِعِلْمِهِ فَهَذَا نَاجٍ وَ رَجُلٌ عَالِمٌ تَارِکٌ لِعِلْمِهِ فَهَذَا هَالِکٌ »، امیرالمؤمنین (ع) از پیامبر اکرم (ص) نقل فرمودند که علما دو دسته هستند عالم با عمل و عالم بی‌عمل، چند نکته از این روایات استفاده می‌شود، اولین نکته آن است که علم بدون عمل انسان را هلاک می‌کند، هم خودش هلاک می‌شود و هم مهلک دیگران خواهد شد و برعکس اگر علم با عمل همراه شد انسان نجات پیدا می‌کند و منجی دیگران هم می‌گردد.

رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) با بیان اینکه با علم تنها، هیچ کسی نه خودش نجات پیدا می‌کند و نه می‌تواند جامعه را نجات بدهد، ابراز کرد: باید علم با عمل همراه باشد، نکته مهم این است ما که گاهی به عنوان یک مطلب اخلاقی مطرح می‌کنیم؛ عالم باید عمل داشته باشد، چرا یک انسان عالم بلا عمل بشود؟ به این معناست که به دنبال علم باید عمل هم بیاید همان‌طور که نمی‌شود گفت ایمان به خدا ممکن است باشد ولی عمل صالح نباشد.

وی ادامه داد: قرآن بیشتر تأکید بر ایمان و عمل صالح می‌کند «الذین آمنوا و عملوا الصالحات»، برداشت عمومی چنین است اما یک برداشت خیلی دقیق‌تری هم از مضمون این روایات استفاده می‌شود که آن اقتران العلم بالعمل است یعنی اصلاً حقیقت علم با عمل گره خورده است.

فاضل لنکرانی با بیان اینکه اگر همراه با علم عمل هم بیاید آن علم می‌ماند و اگر علم مقرون با عمل نشود حتی آن علم هم از بین می‌رود، اظهار کرد: شاید خیلی از ما به این مطلب دوم توجّه نداشته باشیم که اتفاقاً متن مطابقی روایت است، در همین باب در یک روایتی آمده « العِلمُ مَقرونٌ إلَی العَمَلِ ، فمَن عَلِمَ عَمِلَ ، و مَن عَمِلَ عَلِمَ» خیلی عجیب است! یعنی اگر انسان ارزش علم را بداند، آن را به میدان عمل می‌آورد و وقتی به میدان عمل آورد دوباره تولید علم می‌شود و همین‌طور ادامه می‌یابد.

وی با اشاره به اینکه چون یک رابطه‌ی طرفینی بین علم و عمل وجود دارد، « العِلمُ یَهتِفُ بِالعَمَلِ »، علم عمل را می‌خواند و صدا می‌زند، تصریح کرد: علم، هاتف است، یعنی وقتی انسان علم پیدا کرد می‌گوید «أین العمل»؟ عمل طبق این علم را بیاور، «فإن أجابه» اگر انسان به علمش عمل کرد «فبها»، این علم باقی می‌ماند و در انسان ریشه‌دار می‌شود و در عالم برزخ و قیامت هم همراه اوست و در قیامت به عنوان عالم محشور می‌شود.

فاضل لنکرانی افزود: اگر انسان عمل نکرد، کوهی از دانش‌ها در خودش جمع‌آوری نمود، اما عمل نکند، علمش از او جدا می‌شود «والاّ ارتحل عنه» هرچند ممکن است در عالم دنیا از او جدا نشود، اما بعد از فوتش که عالم حقیقت محض است یقیناً ارتحل عنه، یعنی چه بسا بسیاری از افرادی که در این دنیا در زمره علما هستند، اما در قیامت به عنوان عالم محشور نشوند.

وی در ادامه مباحث علم بدون عمل گفت: چه بسا در دنیا به عنوان عالم مشهور و معروفند تا آخر عمرشان، ولی وقتی از دنیا می‌روند چون خدای ناکرده عمل همراهشان نبوده به عنوان عالم محشور نمی‌شوند بلکه به عنوان جاهل یا تعابیر دیگری که در روایات هست محشور می‌شوند. «اذا سمعتم العلم فاستعملوه» وقتی علمی پیدا کردید آن را به میدان عمل درآورید، البته نسبت به اینکه آیا بعد از علم وجوب عمل به آن به عنوان یک حکم فقهی می‌تواند مطرح باشد؟ بعید می‌دانم از این روایات به عنوان حکم فقهی استفاده شود ولی حقیقت علم اگر عمل همراهش نباشد از بین می‌رود حالا یا در این دنیا یا در عالم آخرت، بعد می‌فرماید «اذا سمعتم العلم فاستعملوه واتسع قلوبکم» یعنی وقتی انسان از علمش استفاده کرد، قلبش وسعت پیدا می‌کنند این اتساع همان وسعت علمی است یعنی عمل سبب می‌شود که خود علم گسترش پیدا کند.

وی با اشاره به اینکه یک برداشت این است که بگوئیم انسان چیزی را که می‌داند باید عمل کند، خاطرنشان کرد: حالا یا اخلاقی، یا فقهی، اما این روایت یک حقیقت بالاتر از این را می‌گوید، می‌گوید اگر عمل نکنی علم را از دست خواهید داد اما اگر عمل کردی توسعه پیدا می‌کند.

فاضل لنکرانی با بیان روایتی از امیر المؤمنین(ع) «العلماء رجلان رجلٌ عالمٌ آخذٌ بعلمه فهذا ناجٍ»، ابراز کرد: عالم عامل نجات پیدا می‌کند نه اینکه فقط حسن عاقبت پیدا کند و به عنوان یک مؤمن از دنیا برود، این علم مفید برای او خواهد شد و چون مفید است او را نجات می‌دهد «و عالمٌ تارکٌ لعلمه فهذا هالکٌ»، این تعبیر را در فرمایشات امام خمینی رضوان الله تعالی علیه شنیده‌ایم که هنگام نصیحت طلاب و علما می‌فرمودند اهل جهنم از بوی عالم بدون عمل اذیت می‌شوند و بدترین اهل جهنم از نظر ندامت و پشیمانی، عالمی است که از علمش استفاده نکند.

وی نگاه اجتهادی و فقه الحدیثی به هفت روایت این باب را حاوی نکات بسیار خوبی دانست و اظهار کرد: من این حدیث را مقدّمه این بحث قرار دادم که همه این برنامه‌ها و زحمات و تلاش‌هایی که اساتید و شما فضلا دارید نه برای این است که تمحض در علم و فقه پیدا کرده و به ما بگویند مجتهد، فقیه و از این عنوان هم خیلی خوشحال شویم، در درجه اول باید تلاش کنیم این علم را به میدان عمل بیاوریم امروز هم ملاحظه می‌کنیم که چقدر میدان عمل وسیع است حلال و حرام‌های الهی یک میدان بسیار وسیعی برای عمل ما است.

وی با اشاره به بحث علمی در باب روایات علم همراه عمل بیان کرد: یک نکته‌ای در این روایات «العلم مقرونٌ بالعمل» وجود دارد. من فکر می‌کردم که مراد مطلق علم است، هر علمی که باشد! اما بعد فکر کردم فلسفه چه ارتباطی با عمل دارد؟ ما قائل به اصاله الوجود شویم یا اصاله الماهیه در عمل ما چه اثری دارد؟ ولو اینکه در حکمت متعالی آقایان در جای خودش مطالبی را ذکر می‌کنند ولی خود فلسفه بما هی هی ربطی به عمل ندارد، یک علم محض است و یا ریاضی که یک علم محض است. قرائنی در خود این روایات هست که می‌رساند منظور آن علمی است که موجب سعادت انسان شود. مثل معرفت به خدای تبارک و تعالی.

"انسان اگر خدا را شناخت اگر توحید افعالی را پذیرفت به هنگام مواجهه با بحران‌ها یک آرامشی در وجودش به وجود می‌آید که در عمل او تأثیرگذار می‌شود"انسان اگر خدا را شناخت اگر توحید افعالی را پذیرفت به هنگام مواجهه با بحران‌ها یک آرامشی در وجودش به وجود می‌آید که در عمل او تأثیرگذار می‌شود. در بحران‌ها، حوادث،‌ بلاها، مشکلات و سختی‌ها انسان معتقد به توحید افعالی با انسان بی‌اعتقاد به آن بسیار فرق می‌کند. حال اگر کسی توحید افعالی هم با برهان اثبات کند ولی در مقام عمل اعتقاد به آن نداشته باشد تا خود یا بچه‌اش مریض شود شروع به کفرگویی، شکوه و داد و قال می‌کند.

فاضل لنکرانی با بیان اینکه اصولاً یکی از جهاتی که علم فقه شرافت بر همه علوم دارد و اشرف العلوم است، این است که عمل همراه اوست، تصریح کرد: ما با فقه به میدان عمل می‌آییم، در عبادات در معاملات و در همه چیز، فقه بسیار مهم است ما متعصب نیستیم که چون در مسیر فقاهت هستیم بخواهیم یک ادعای بی‌جهت کنیم، اگر کسی فقیه نباشد بلد نیست عبادت خدا کند، حتی نمی‌تواند ادعای عرفان نظری داشته باشد. عرفان نظری برای آدم عبادت صحیح نمی‌آورد اما فقه برای انسان عبادت صحیح می‌آورد و لذا در روایات باب صلاه هست که فقیه نماز خودش را اعاده نمی‌کند، آن کسی که به محض ورود یک شک یا برخورد با یک مشکلی در نماز، نمازش را به هم می‌زند و دوباره از اول شروع می‌کند فقیه نیست! فقه عبادت بشر را تنظیم می‌کند فقه معاملات بین آحاد جامعه را تنظیم می‌کند، فقه ارتباط بین ملت‌ها و اقوام را تنظیم می‌کند، فقه سلطه و حکومت را تنظیم می‌کند.

وی با اشاره به جمله‌ای از رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب اظهار کرد: ما در سند چشم‌انداز جامعی که برای مرکز فقهی نوشته شده می‌گوییم دنبال تربیت فقهایی هستیم که بتوانند به نیازهای جامعه و مسائل نوپیدا پاسخ بدهند ولی این جمله رهبری خیلی فراتر از این حرفهاست، ایشان می‌فرمایند «کسانی که برای سلطه بر جهان ـ یعنی امروز در دنیا یک عده هستند دنبال سلطه‌ی بر جهان هستند مثل صهیونیست‌ها ـ برای همه ابعاد زندگی بشر فکر و ایده مطرح می‌کنند، جمهوری اسلامی را در همه مسائل فکری، عقیدتی، سیاسی، اجتماعی و اخلاقی هدف قرار داده‌اند که برای مقابله با این هجوم جامعه روحانیت و حوزه‌های علمیه نقش اساسی دارند».

وی افزود: این ارزش روحانیت است، این ارزش فقه است، ایشان به صورت جامع فرمودند نه فقط در خصوص فقه. گاهی برخی فضلاء می‌پرسند ما در مرکز فقهی یا در یک مرکز دیگری به اجتهاد می‌رسیم، بعدش چی؟! وقتی این سؤال مطرح می‌شود من خیلی تعجب می‌کنم چون معنای سؤال این می‌شود که هدف برای من مشخص نیست، باید به این عزیزان گفت امروز عده‌ای در دنیا نشسته‌اند و برای تمام بشر ایده خلق می‌کنند، چه کسی باید این ایده‌ها را بشناسد و چه کسی باید با آن مقابله کند؟

فاضل لنکرانی ادامه داد: آیا اصلاً بدون حکومت می‌شود با این افراد مقابله کرد یا نه؟ یک بحث همین است، آنها با تشکیلات، حکومت، قدرت، پول و ثروت به میدان آمده‌اند، آنگاه اینجا مسلمین دست روی دست بگذارند و بگویند در دین ما خبری از حکومت نیست. اسلام شامل یک سری احکام فردی است.

اگر چنین باشد پس این چه دین جامع و دین باارزشی شد؟ این چه دینی است که «وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ اْلإِسْلامِ دینًا فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ» باشد.

وی با توضیح این نکته که دینی که بتواند در مقابل سلطه‌ها، کفار و مشرکین بایستد و آنها را منهدم کند، نه فقط انهدام فیزیکی، عمده‌اش مقابله فکری است، ابراز کرد: این نمایانگر بساطت و پایین بودن سطح فکر یک طلبه است که بعد از گذشت ۴۰ سال از این انقلاب هنوز بگوید ما را چه به اسرائیل؟ ما را چه به آمریکا؟ ما را چه به سیاست؟ ما همین فقه و اصول یا فلسفه و کلام و تفسیر خودمان را بخوانیم و والسلام، این درست نیست.

وی افزود: از همین روایاتی که می‌گوید العلم مقرونٌ بالعمل اذا سمعتم العلم فاستعملوه، به خوبی استفاده می‌شود که علم باید به میدان عمل درآید و میدان عملش این است که یک فقیه بدعت‌ها را ببیند و در مقابل بدعت‌ها بایستد و این می‌شود عمل او. عمل در هر علمی به مقتضای همان علم است. بعضی از علوم هم عمل ندارد ولی در فقه و اعتقادیات و اخلاقیات که سه محور و سه پایه‌ی دین ما هستند در همه‌اش عمل معنا دارد و در هر یک هم عمل به مقتضای خودش هست.

وی با بیان اینکه علما و فضلا ارزش فقاهت را بدانید، ارزش دین را بدانید، جامعیت دین را باور کنید، خاطرنشان کرد: طلبه‌ای که جامعیت دین را باور نکند انگیزه و نشاط علمی ندارد برخلاف طلبه‌ای که جامعیت دین را باور کند این طلبه نشاط و انگیزه علمی دارد، فقه و اصول و تفسیر و کلام را خیلی دقیق می‌خواند، چون باور به جامعیت دین داشته و هدف برایش مشخص است که می‌خواهد در مقابل ایده پردازی‌هایی که کفار و مشرکین در هر زمانی داشته‌اند و در زمان ما به مراتب قوی‌تر از صدر اسلام است، ایستادگی کند.

وی با اشاره به اینکه امام خمینی رضوان الله تعالی علیه می‌فرماید «روحانیت اصیل یعنی روحانیتی که حافظ دیانت و اسلام است، تصریح کرد: روحانیتی که شغل و مسئولیت انبیاء را پذیرفته، حافظ شریعت، مبلغ رسالت و قوانین وحی است، این دسته از روحانیت سینه خود را برای مقابله با هر تیر زهرآگینی که به طرف اسلام شلیک می‌شود آماده می‌کند و به مسلخ عشق آمده»، این می‌شود علم مقرون به عمل یعنی تا پای جان انسان برای اسلام بایستد و دفاع کند اما چنانچه منافعش به خطر افتد یا ببیند جانش در خطر است بخواهد تسلیم بشود این می‌شود مصداق عالم بلا عمل. آن عالم و فقیهی که به دنبال حفاظت از اسلام نباشد قطعاً مصداق عالم بلا عمل است و تردیدی در آن نیست.

وی با بیان سخنانی از مرحوم حضرت آیت الله فاضل لنکرانی گفت: «طلاب باید سرمایه علمی داشته باشند، تا در برابر بیگانگان خضوع نکنیم! بلکه دیگران در مقابل ما خضوع کنند». مرحوم والد می‌فرمودند مشکل اصلی این است که امروز دنیا از فقه اهل‌بیت خبر ندارد! اگر از این دقت‌ها و این ظرافت‌ها خبر داشته باشد بسیاری از مسائل حقوقی دنیا تغییر پیدا می‌کند.

وی افزود: حوزه باید روز به روز قوی‌تر بشود، اصلاً این انقلاب مولود حوزه است، این انقلاب از دل این حوزه و متون دینی ما برخاسته است، من همیشه گفته‌ام آنچه که سبب شد این انقلاب به وجود بیاید بخاطر آن برداشت جامعی است که امام خمینی از منابع دینی پیدا کرد و اسلام را همان حکومت دانست، حوزه باید روز به روز از جهت علمی قوی‌تر و عمیق‌تر بشود.

آیت الله فاضل لنکرانی با اشاره به اینکه در حوزه علمیه باید مسائل جدید و مستحدثه بیشتر مطرح شود، خاطرنشان کرد: ادعای ما این است و مکرر هم گفته‌ام هیچ مسئله‌ی جدیدی نیست که به حوزه ارائه شود و حوزه بگوید ما نمی‌توانیم حرفی در برابر آن بزنیم، آنچه که مربوط به فقیه و فقه و دین می‌شود، حوزه می‌تواند موضع خودش را خیلی خوب روشن کند و این از افتخارات حوزه ماست.

وی با تشریح این نکته که امروز حوزه علمیه قم به برکت انقلاب اسلامی در بسیاری از میدان‌ها حضور پیدا کرده و موضع و دیدگاه دین را مطرح می‌کند، اذعان کرد: این حوزه باید قوی‌تر و عمیق‌تر از گذشته شود، ما از این طرحی که امسال برای مدارس ابلاغ شده و مکاسب و رسائل شیخ را مثله کرده‌اند، بسیار نگرانیم و من در جلسات خصوصی به حضرات آقایان شورای عالی حوزه عرض کردم که این طرح نتایج غیر معین و بلکه غیر صحیحی به دنبال دارد. امروز محور فقه و اصول ما این سه کتاب مکاسب و رسائل و کفایه است اگر ما اینها را تقطیع کنیم، اولاً وقتی تقطیع شود کسی که بخشی از یک کتابی را می‌خواند بخش دیگر را نخواهد خواند، البته آقایان می‌گویند ما نگفتیم نخوانند، خودشان بخوانند و ما سؤال امتحانی نمی‌دهیم! ثانیاً؛ وقتی تقطیع شد شما چطور روش اجتهادی شیخ انصاری را در می‌آورید، چطور می‌توانید بفهمید روش اجتهادی مرحوم امام و آقای خوئی یا دیگران با شیخ متفاوت است و طلبه تا روش اجتهادی به دستش نیاید نمی‌تواند فقیه بشود.

وی با ابراز نگرانی از تقطیع دروس مکاسب و رسائل اظهار داشت: ارزش بزرگ مکاسب در این است که انسان روش اجتهادی شیخ را به دست می‌آورد و آن را مقایسه با روش اجتهادی شیخ طوسی، شیخ مفید، علامه حلی، مرحوم نراقی، شهیدین می‌کند و یکی را انتخاب می‌کند.

"در بحران‌ها، حوادث،‌ بلاها، مشکلات و سختی‌ها انسان معتقد به توحید افعالی با انسان بی‌اعتقاد به آن بسیار فرق می‌کند"اما اگر تقطیع شد نمی‌شود روش اجتهادی را به دست آورد. ثالثاً اگر تقطیع شد ارتباط طلبه و استاد با تمام این حواشی که در کنار این کتاب‌ها وجود دارد قطع می‌شود و به تعبیر بعضی از اساتید معظم موجب قطع ارتباط با تراث می‌شود.

وی افزود: اشکال اساسی‌تر اینکه شما به‌عنوان مثال در مکاسب محرمه چهار روایت اول که روایت تحف العقول و بقیه روایات است را حذف کرده‌اید. طلبه که این را نمی‌خواند و استاد هم اگر اینها را درس ندهد، جابجا مرحوم شیخ انصاری در صفحه به صفحه مکاسب به فقره‌ای از فقرات این روایات استدلال کرده، حالا مرحوم آقای خوئی سندش را قبول ندارند اما بزرگانی مثل خود شیخ انصاری و مرحوم نائینی و مرحوم یزدی در حاشیه مکاسب به این روایات استدلال کرده‌اند.

فاضل لنکرانی با اشاره به اینکه این طرح باید ابتدا به صورت آزمایشی اجرا شود، عنوان کرد: یادم هست که مرحوم سیدمحمد کاظم می‌گوید ۱۲ قاعده‌ی فقهی از روایت تحف العقول استفاده می‌شود، بعد ما بیاییم این روایت را حذف کنیم بگوییم خود طلبه مطالعه کند! طلبه که مطالعه نمی‌کند، استاد هم وقتی می‌بیند این قسمت را نباید درس بگوید نمی‌فهمد چطور می‌تواند در بقیه‌ی مکاسب این بحث و مباحث را ادامه بدهد، واقعاً ما از آقایان خواهش کردیم و گفتیم این طرح را به‌صورت آزمایشی در بعضی از مدارس اجرا کنید و ثمرش را ملاحظه نمایید. اما نمی‌دانم نظرشان تغییر کرده یا نه؟  ضمن تشکر از تمام این بزرگان و زحماتی که برای حوزه می‌کشند، به عنوان یک وظیفه شرعی عرض می‌کنم که کار بسیار خطرناکی می‌کنند! این کار موجب انهدام فقاهت در حوزه خواهد شد، امسال مکاسب و رسائل را تقطیع می‌کنید، دو سال بعد مکاسب و رسائل هم کنار می‌رود، معالم را کنار زدند، فصول و قوانین را کنار زدند، فکر می‌کنید آنچه که جایش آمد خلأ آنها را پر کرده؟

وی خواستار برنامه دقیق و جامع در رابطه با دروس مکاسب و رسائل در حوزه شد و ابراز داشت: ما باید طلاب را عمیق‌تر کنیم، استدلال‌شان این است که آقایان یک مقداری از مکاسب را می‌خوانند و در آخر سال یک سوم خوانده نمی‌شود، خب برنامه بگذارید و تشویق کنید که طلاب آن قسمت را هم بخوانند، کسی که دو سوم محرمه را بخواند اگر خوب خوانده باشد بقیه را هم می‌خواند و نیازی به استاد هم ندارد، هنوز امیدواریم تجدید نظری در این طرح کنند ان شاء الله

وی افزود: امسال از عزیزان تقاضا کردیم در بحث‌های خارج برنامه تمهیدی اجراء شود که بسیار برنامه‌ی لازمی است، اگر این برنامه تمهیدی قبل از درس و با نظارت مسئولین انجام شود طلبه با یک حضور ذهن قوی سر درس می‌آید و می‌داند سؤالاتش را باید در درس حل کند، استاد هم مجبور می‌شود چند برابر کار کند. من خواهش می‌کنم این درس‌های تمهیدی را جدی بگیرید و اهمیت بدهید تا ان شاء‌الله نتایج بسیار خوبی داشته باشد.

فاضل لنکرانی ادامه داد: از همه اساتید بزرگوار تشکر می‌کنم، چه اساتید درس خارج، چه اساتید سطوح عالی، از مدیر محترم و معاونین مجتمع آموزش عالی نیز تشکر می‌کنم که این عنوان را خود شورای عالی به مرکز داده‌اند، با توجه به رشته‌های مختلفی که اینجا وجود دارد، رشته فقه و اصول و تفسیر و کلام، گفتند عنوان مجتمع را می‌خواهیم به این مجموعه بدهیم لذا تشکیلات مرکز یک مقداری تغییر پیدا کرده است.

وی در پایان از تمرکز مرکز فقهی بر تربیت طلاب قوی و حلال مشکلات و مسائل جامعه عنوان کرد: اگر طلاب و اساتید نقدی دارند مطرح کنید و ما هم استقبال می‌کنیم، ما دنبال این هستیم هر سال برنامه مرکز قوی‌تر و به صورت بسیار جامع باشد، باید تلاش زیادی کنیم، زمان زمانی نیست که ما با بی‌برنامگی کار کنیم و زمانی نیست که کار نکنیم، امیدوارم دعاهای خالصانه امام زمان (عج) و همه ائمه معصومین شمال حال ما شود که ما افتخار داریم تحت نام آن بزرگواران در این مجموعه حضور داریم، ان شاء الله همه آقایان یک رشد بسیار قوی علمی و تقوایی و عملی داشته باشند.

.

منابع خبر

اخبار مرتبط

باشگاه خبرنگاران - ۱۲ مهر ۱۴۰۰
کلمه - ۴ شهریور ۱۳۹۹
خبرگزاری دانشجو - ۱۱ آبان ۱۳۹۹
خبرگزاری مهر - ۷ آذر ۱۳۹۹