رفتار قبیله‌‌ای در سیاست - Gooya News

رفتار قبیله‌‌ای در سیاست - Gooya News
گویا
گویا - ۲۶ اسفند ۱۴۰۱

زیتون - احمد علوی

شیفتگی و گرایش افراد به امواجی را که بر عرصه فضای رسانه ای و سیاسی ظاهر می‌شوند، چگونه می‌توان توضیح داد؟

شیفتگی و دلباختگی- بنا به تعریف- رفتاری انفعالی و روانی است و طبعا به عنوان رفتاری عقلانی سیاسی تعریف نمی‌شود. فرد در چنین وضعیتی که دارای دانش، تجربه سیاسی و تشکیلاتی بلند مدت نیست، واله تصاویری می‌شود که بر اساس روایات افراد گوناگون و رسانه‌ها در ذهن او ساخته می‌شود. این تصاویر طبعا گزینشی است و بازتاب همه یافته و اطلاعات نیست و در نتیجه بازتاب همه رخدادهای گذشته نیست. سیاست- به‌خصوص در جوامعی که هنوز به توسعه سیاسی دست نیافته‌اند- عرصه‌ای بسیار پیچیده، سیال و اغواگر است. به همین دلیل مقتضای عقلانیت سیاسی سازمان‌یافتگی، خویشتن‌داری نظارت، طلب شفافیت، پاسخ‌گویی از کنش‌گران و رهبران سیاسی است و نه بروز احساسات و انفعالات روانی یا پیروی از آنها.

به نظر می‌رسد، الگوی رفتار قبیله‌‌ای سیاسی در حد قابل توجهی این رفتار انفعالی و عاطفی را که در برخی رسانه ها بازتاب می یابد و به‌خصوص در تظاهرات خیابانی خارج از کشور دیده می‌شود- توضیح می‌دهد.

"فرد در چنین وضعیتی که دارای دانش، تجربه سیاسی و تشکیلاتی بلند مدت نیست، واله تصاویری می‌شود که بر اساس روایات افراد گوناگون و رسانه‌ها در ذهن او ساخته می‌شود"الگوی رفتار قبیله‌‌ای سیاسی دارای سرشت و سویه یکسانی نیست. بنابراین می‌تواند جلوه‌های گوناگونی داشته باشد. مثلا واکنش دختر جوانی است که با دیدن این یا آن کنشکر سیاسی او را به آغوش کشیده و اشک شوق‌اش را نثارش می کند. بالا بردن عکس کنشگران سیاسی در پس صحنه گزارش‌گر کانال‌های تلویزیونی و شعارهای جاوید این و زنده باد آن از دیگر جلوهه‌های این رفتار انفعالی و عاطفی -در سطح فردی- است. حال اینکه سیاست به معنای پیشرفته کلمه امری مبتنی بر عقلانیت گروهی و عرصه مطالبه مسئولیت و پاسخگویی از کنشگران سیاسی است نه نثار سرشک شوق شیفتگی به رهبران فرهمند.

رفتار قبیله‌‌ای

گرایش به رفتار قبیله‌‌ای(Herd behavior ، ۱)- که در ادبیات سیاسی ایران گاه رفتار توده‌وار هم خوانده می‌شود- رفتاری عمدتا روانی، عاطفی و تقلیدی و به مقتضای هم‌رنگی با فضا یا جریان غالب یا مسامحتا نوعی پیروی از مد روز است.

چنین رفتاری در عرصه‌های گوناگون اقتصادی، اجتماعی و سیاسی قابل مشاهده است، اما این یادداشت تنها به نوع سیاسی آن می‌پردازد. این نوع رفتار، از آن رو مورد نقد است، چون با معیارهای عقلانیت متعارف و انتقادی که مبتنی بر آزمون شود و ریسک همگانی و بلندمدت، یا سنجش سود و زیان بلندمدت، سازگاری ندارد. نظر به اهمیت موضوع، بررسی‌های گسترده‌ای در خصوص رفتار قبیله‌‌ای اقتصادی در عرصه آکادمیک اقتصاد رفتاری جریان دارد، اما بررسی چنین رفتاری در زمینه سیاسی- به‌خصوص در جوامعی که از نظر سیاسی توسعه‌نیافته تعریف می‌شوند- نیز موضوعیت دارد. توضیح اینکه افراد انسانی از زمان‌های بسیار قدیم به صورت گروهی زیسته‌اند. یکی از دلایل این تمایل به زندگی جمعی - علاوه بر فرهنگ مسلط و عادت و وجود موسساتی که فرد را اجتماعی می‌نموده- این بوده است که بقای زیستی و روانی فرد مشروط به تعلق به گروه یا دسته است.

"این تصاویر طبعا گزینشی است و بازتاب همه یافته و اطلاعات نیست و در نتیجه بازتاب همه رخدادهای گذشته نیست"در جامعه امروزی هم افراد تمایل دارند در فعالیت‌های گروهی مشارکت نمایند چه پذیرش و عضویت گروه‌های اجتماعی به افزایش احساس امنیت- و نه لزوما خود امنیت- کمک می‌کند. چه میان احساس امنیت و امنیت پایدار و همه‌جانبه تفاوت وجود دارد. احساس تعلق به گروه به فرد احساس امنیت می‌دهد. فرد با پیروی از جریان مسلط و یا فضای غالب گروه تلاش می‌کند تا تصمیم‌گیری خود را موجه جلوه داده و باید و نبایدهای خود را توجیه اخلاقی و حتی سیاسی کند. افزون بر این فرد در موارد بسیاری اطلاعات و تصمیم‌گیری گروهی را از آن رو که بر تجربه گروهی استوار است، قابل دفاع‌تر می‌پندارد.

پلامر (۱۹۹۸) ادعا می‌کند تمایل افراد به تعلق داشتن به یک گروه مستلزم آن است که فرد رفتار خود را به گونه‌ای با رفتار متعارف گروه تطبیق دهد که مورد قبول اکثریت باشد. پذیرفته شدن در گروه و جریان اجتماعی غالب می‌تواند علاوه بر احساس امنیت، یا جلوگیری از انزوا یا سرکوفت گروهی، زمینه‌ساز افزایش منزلت اجتماعی فرد یا حتی مشارکت در توزیع قدرت و ثروت هم باشد.

پژوهشگر یاد شده مدعی است، برای اینکه یک فرد بتواند به یک دسته تعلق داشته باشد تحقق سه شرط ضروری است. شرط اول این است که فرد مورد نظر با گروه که مرجع پنداشته می‌شود، هم‌ذات‌پنداری کند و به نوعی نسبت به آن احساس تعلق داشته باشد. دومین شرط پذیرش و پیروی از قواعد و هنجارهای پذیرفته شده گروه است. در غیر این صورت، علیرغم تمایل یک‌جانبه فرد، گروه او را نخواهد پذیرفت.

"سیاست- به‌خصوص در جوامعی که هنوز به توسعه سیاسی دست نیافته‌اند- عرصه‌ای بسیار پیچیده، سیال و اغواگر است"سوم اینکه فرد رهبری گروه را پذیرفته و از هنجارهای آن تقلید کند. بدین ترتیب فردی که اتمیزه شده و تجربه درازآهنگ و منسجمی از مناسبات پرپیچ و خم و سیال سیاسی ندارد، در سودای احساس ثبات و امنیت روانی، ناخواسته، تن به تندباد حوادث سیاسی می‌دهد.

منابع خبر

اخبار مرتبط

رادیو زمانه - ۲۸ فروردین ۱۴۰۰
کلمه - ۹ شهریور ۱۳۹۹
رادیو زمانه - ۲۷ تیر ۱۳۹۹
خبرگزاری مهر - ۲۶ شهریور ۱۴۰۱
رادیو زمانه - ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱
رادیو زمانه - ۲۵ مرداد ۱۴۰۰
رادیو زمانه - ۱۸ دی ۱۴۰۱