گرفتار «جنگ روایتها و روحیه تکبر» شدهاید
به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام خسروپناه، معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی طی یادداشتی، به سخنان اخیر حجتالاسلام حسین انصاریراد پاسخ داده است. که در این یادداشت آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
«ثُمَّ کانَ عاقِبَةَ الَّذِینَ أَساؤُا السُّوای أَنْ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ وَ کانُوا بِها یَسْتَهْزِؤُن»
جناب حاج شیخ حسین انصاری راد سلام علیکم؛
نامه سرگشاده شما به رهبر معظم انقلاب را مطالعه کردم و از تحلیل یک روحانی فعال در عرصه سیاست متعجب شدم. بی مقدمه چند پرسش مهم از شما میپرسم تا هم نسبت به چگونگی کسب علوم حوزوی خویش بیاندیشی و هم مردم عزیز، مغالطات شما را دریابند.
پرسش اول: انجام اداره اقتصاد و فرهنگ و سیاست را به فاجعه کشور توصیف کردی. آیا جنابعالی که سیاستمدار قبیله اصلاحطلبان هستی، با پذیر مسئولیتهای متعدد و نمایندگی مجلس در سه دوره، در این فاجعه ادعایی، هیچ تقصیری نداشتی؟ تا کی میخواهید بعد از عمری حکومتداری نقش اپوزیسیون را در این مملکت، بازی کنید؟
پرسش دوم: آیا واقعاً یک نوع فکر و عقیده و سیاست و اقتصاد بر کشور حاکم است؟ اگر پاسخ مثبت است؛ که بیشک مثبت نیست؛ آیا آن یک نوع ایدئولوژی حاکم بر کشور، ایدئولوژی شبه لیبرالیستی قبیله شما است یا ایدئولوژِی اسلامی؟ رؤسای جمهوری که شما حامی آنها بودید چگونه مدیریت کردند و با در اختیار داشتن بیش از ۹۰ درصد بودجه کشور چه اختاپوسهای اقتصادی بر مردم تحمیل کردند؟ آیا توصیههای رهبری در اقتصاد مقاومتی را خود شما و دوستانتان یک بار جدی گرفتید؟ چرا نسبت به این سید مظلوم حکیم و فقیه ایران اسلامی اینقدر ظلم میکنید؟ این شخصیت فرزانه که حتی دوستان مدعی ولایت مداری از اندیشه حکیمانه او فاصله دارند.
پرسش سوم: نوشتی: «محصول اعلام جنگ و دشمنی با غرب و آمریکا و اسرائیل، فقر و فساد است». پرسش بنده این است که چرا گرفتار جنگ روایتها شدی و واقعیت را معکوس روایت و جلوه میکنی؟ آیا کودتای ۲۸ مرداد و جنگ جهانی سوم هشت ساله علیه ایران و تحریمهای حداکثری جهان استکبار را آمریکا و اسرائیل و انگلیس و شوروی بر ضد ایران اسلامی قرار نداد؟ آری ما ایرانیان با آمریکا و انگلیس دشمن هستیم ولی این دشمنی زاییده قرنها جنایت این جانیان بوده است.
پرسش چهارم: کشور، مال همه ایرانیان است؛ ولی با چه جرأت و مجوزی خود را نماینده همه ایرانیان میشماری و مخالفت با نظر خود را حکومت زور و ارعاب و طاغوت میخوانی؟ آیا این روحیه نوعی زورگویی و تکبر نیست؟ طاغوت، خروج از ولایت الهی و پذیرش ولایت شیطان و استکبار است که متأسفانه شما با این سخنانتان و افرادی که نام بردید؛ گرفتار آن شدید.
«اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُماتِ أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُون»
حال چگونه با دفاع از شیطان بزرگ آمریکای جنایتکار، خود را پیرو مکتب امام خمینی میدانی؟ اعتراف کنید که در جبهه روح الله نیستید.
پرسش پنجم: سیاست تزاری شرق را گوشزد کردی و رابطه با روسیه و چین را در تضاد با آزادی و دموکراسی خواندی؛ اما علیرغم ادعای خود هنوز جنایات آمریکا در ویتنام و ایران و جهان را نفهمیدی و کشورهای اروپایی را دمکراتیک و طرفدار آزادی و حقوق بشر دانستی.
"به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام خسروپناه، معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی طی یادداشتی، به سخنان اخیر حجتالاسلام حسین انصاریراد پاسخ داده است"این همه دفاع از غرب جنایتکار از کدام معرفت و بصیرت تو نشأت گرفته است؟ قدری هم وضعیت اعتراضات مردمی در کشورهای غربی از جمله فرانسه را بنگر؛ آنگاه از آزادی غرب دم بزن.
پرسش ششم: نام اغتشاش و کشتار مردم بیگناه را تظاهراتی دانستی که ۸۵ درصد مردم آن را حمایت کردند. آیا واقعاً این ادعای خود را باورمندانه نوشتهای؟ اغتشاشی که ۸۵% مردم از آن حمایت کنند آیا در طی چند روز جمع میشود؟ اینجا هم متکبرانه رأی مرعوبانه خود از استکبار جهانی را رأی مردم خواندی.
پرسش هفتم: نسبت به ادعای اعدام و شکنجه و سرکوب، پرسش دیگری می پرسم: اولاً آیا اگر اراذل به بیت شما حمله کنند شما تماشا میکنی؟ ثانیاً حکم جزایی محارب را که نص قرآن است قبول نداری؟ معلوم است همچون شبه روشنفکران، وحی قرآنی را رؤیای پیامبر میدانی و منکر وحی الهی شدهای که از منحرفان دینی دفاع میکنی.
پرسش هشتم: اگر نظارت استصوابی را مخالف انتخاب آزاد میدانی؛ پس چگونه سه دوره نمایندگی مجلس را بر عهده گرفتی و چرا وارد بازی انتخاباتی شدی که آن را مشروع نمیدانی؟
پرسش نهم: شما از صلح حدیبیه و فتح مکه و دادن امتیازات یک طرفه پیامبر اعظم به قریش شاهد آوردی تا توجیه کنی باید همه امتیازات انقلاب را به آمریکا و اروپا داد؛ اما متأسفانه درک درستی از اقتدار پیامبر در آن مقطع نداری و متوجه نشدی نبی گرامی اسلام با اقتدار، امتیازاتی داد تا نزاع اسلام و قریش کاهش یابد؛ حال سوال بنده این است که اگر نظام جمهوری اسلامی به آمریکا امتیازات ادعایی را بدهد و موشک و فعالیت هستهای و پهپاد و سپاه و شورای نگهبان را تعطیل کند؛ آیا اطمینان داری که بلایی که بر سر لیبی آوردند بر سر ایران نیاورند و ایران را به چند کشور تجزیه نکنند؟ آیا یقین داری که طرح تجزیه ایران که از زمان قبل از انقلاب برای حاکمیت یافتن استکبار بر انرژی منطقه مطرح بود؛ دوباره جریان نیابد؟
چرا نمیخواهید بپذیرید که انقلاب خمینی کبیر به دست مردم جهادگر و استمرار منظومه فکری امام با مدیریت جهادی خامنهای حکیم، این کشور را از تجزیه حتمی نجات داد؟
پرسش دهم: منشأ شرق ستیزی و غرب زدگی شما چیست؟ این دیدگاه هم ناشی از درک نادرست شما از تحولات بینالمللی اخیر است و هنوز همانند شبه روشنفکران عصر قاجار و پهلوی دنیای شرق را در عصر استالین میبینی.
در پایان سخن، این را بدان در این چهار دهه انقلاب، هر کجا پیشرفت در علم و فناوری و پزشکی و نانو و هستهای و … بوده، معلول گفتمان انقلابی امام خمینی (ره) بوده و هر کجا مشکلات اقتصادی و فرهنگی در کشور پدید آمد، معلول گفتمان غربزدگی امثال شما بوده است. یادتان که نرفته با چه ذلتی زیر بار برجام آمریکایی رفتید و آن همه امتیاز دادید و بدون گرفتن حتی یک امتیاز، آخر الامر با خفت کنارتان زدند.
جناب انصاریراد این پرسشها را از باب رقیب شکنی نگفتم که بنده نه رقیب سیاسی شما هستم و نه علاقه دارم در نهادهای سیاسی ورود کنم یا سیاست باز قبیلهای گردم، بلکه از باب عاقبت به خیری شما در دوران کهولت پرسیدم تا بر خود و گفتارت بیاندیشی و نسبت به ایثار شهیدان، بصیرت یابی و در زمین دشمن بازی نکنی که فردای قیامت با همان کسان محشور خواهی شد که ولایت آنها را پذیرفتی.
آیا اندیشیدی که چرا داعشیان و جریان نفاق داخلی و خارجی و سلطنت طلبان سارق اموال مردم و استکبار جهانی در اغتشاشات اخیر هم نوا شدند و زن فاسد و جنایتکاری را رئیسجمهور ایران معرفی کردند و جانیان دیروز و امروز، مدعی زن و زندگی و آزادی در ایران شدند؛ اما نسبت به منع تحصیل زنان توسط طالبان در افغانستان و مطالبات مردم فرانسه، لال گشتند؟
بی شک کشور به اصلاحات جدی نیاز دارد؛ اما راه اصلاح آن نیست که نوشتی و بدان که اسلام آمریکایی و غرب زدگی، کشور را به نابودی و تجزیه میکشاند. باید اصلاح کشور را با حکمرانی حکیمانه در عرصه فرهنگی و اقتصادی و سیاسی دنبال کرد.
امثال شما در قبیله اصلاحطلبی و اصولگرایی، عمرشان را با حکومتداری میگذرانند؛ اما وقتی حکومتداریشان کاهش یافت یا نقش اپوزیسیون به خود میگیرند و یا به پناهگاه غرب روی میآورند و در نهایت از گفتمان فکری امام خمینی دور میشوند؛ اما هیچ گاه نمیپذیرند و نمیفهمند که برای آبادانی کشور و رفع مشکلات مردم مظلوم و نجیب ایران اسلامی، حکمرانی حکیمانه لازم است؛ نه حکومتداری قبیلهای.
والسلام علی من اتبع الهدی
عبدالحسین خسروپناه
طلبه حوزه علمیه قم
شنبه سوم دی ماه ۱۴۰۱ مصادف با صدمین روز شروع اعتراضات سراسری ایران، مردم در میان برف و باران در برخی از شهرهای ایران از جمله تهران، کرج، اصفهان و مشهد دست به راهپیمایی زده اند تا جنبشی که با سرکوب گسترده و فوقالعاده خشن حکومت روبرو شده را زنده نگاه دارند.
کشته شدن مهسا امینی در روز ۲۵ شهریور نقطه آغاز اعتراضاتی با شعار «زن، زندگی، آزادی» بود که معترضان در جریان آن خواستار تغییرات اساسی در شرایط زندگی خود و نظام حکومتی کشورشان شدهاند.
زنان، جوانان و دانشجویان در خط مقدم این حرکت قرار داشتهاند.
ایران در واقع در این سه ماه شاهد گستردهترین و طولانیترین تظاهرات علیه جمهوری اسلامی بوده است. این اعتراضات از حمایت وسیع ایرانیان خارج از کشور و همبستگی دولتها و شخصیتهای برجسته سیاسی، اجتماعی، علمی و هنری سراسر جهان برخوردار شده است.
همزمان نهادهای نزدیک به حکومت به تهدید معترضان ادامه می دهند، اما منتقدان می گویند که اگر حکومت به خواستههای عمومی تن ندهد باید منتظر «انفجار عظیمی» باشد.
در جریان برخورد خشونتآمیز نیروهای مسلح دولتی با معترضان، چند صد نفر کشته و چندین هزار نفر بازداشت و زندانی شدهاند. این برخوردها در سیستان و بلوچستان و نواحی کردنشین مرگبارتر از سایر مناطق ایران بوده است.
حکومت سعی کرده است مخالفان را به تجزیه طلبی متهم کند و در مقابل با شعارهایی که حاکی از همبستگی ملی است روبرو شده؛ شعارهایی مثل «از کردستان تا تهران جانم فدای ایران».
اقدامات حکومت ایران در این سه ماه محکومیت و اقدامات مجامع بینالمللی را در پی داشته؛ نشست ویژه شورای امنیت سازمان ملل، تشکیل هیئت حقیقت یاب شورای حقوق بشر سازمان ملل برای بررسی نقض حقوق معترضان و لغو عضویت جمهوری اسلامی ایران از کمیسیون مقام زن سازمان ملل از جمله اینهاست.
در این مدت، ارتباط اینترنتی در بسیاری از نقاط ضعیف و در مواردی قطع بوده است.
اعتراضات تازه
روز شنبه معترضان در چند شهر از جمله کرج، مشهد، تهران، اصفهان و سنندج شعارهایی علیه رهبر و سایر نهادهای جمهوری اسلامی سردادند.
تصاویری از مشهد در شبکههای اجتماعی منتشر شده که نشان میدهد معترضان به خیابانها رفته و شعارهای اعتراضی سرمیدهند. فردی که روی ویدیو صحبت میکند، به «صدمین روز خیزش مردمی» اشاره دارد. در این ویدیوها شعارهای در حمایت از مجید رهنورد، معترضی که اعدام شد سرداده میشود.
در مهرشهر کرج معترضان با شعار «مرگ بر دیکتاتور» اعتراض خود را نشان دادند و در نارمک تهران گروهی در حال راهپیمایی حین سردادن شعارهایی مثل «مرگ بر دیکتاتور» دیده شدند.
در هفت حوض تهران و اصفهان هم شهروندان راهپیمایی سکوت برگزار کردند.
پیشتر ویدئوهایی از نصب پردهای در خیابانهای تهران منتشر شده بود که بر رویش نوشته شده بود: «۳ دی، ۱۰۰ روزگی انقلاب».
یکی از تحولات مهم این صد روز اعتراضات گسترده دانش آموزی - علاوه بر تظاهرات وسیع دانشجویی - بود که همچنان ادمه دارد.
روز شنبه ویدیویی از اعتراض دانش آموزان در یکی از مدارس تهرانپارس در شبکههای اجتماعی منتشر شد که در آن گروهی از دانش آموزان علیه حکومت و رهبر جمهوری اسلامی شعارهایی میدهند.
همزمان حمایت چهره های برجسته از معترضان ادامه دارد.
عبدالرضا کاهانی از کارگردانان سرشناس سینمای ایران در این روز در توییتی نوشت: «به احترام تمام کسانی که در صد روز گذشته قدمی برای پیروزی برداشتهاند و با درود به نام ماندگار #مهسا_امینی ، راهمان را ادامه میدهیم.»
اعتراضهای اخیر در پی آن آغاز شد که مهسا امینی در روز ۲۵ شهریورماه (۱۶ سپتامبر) در حالی که در بازداشت گشت ارشاد بود کشته شد. در آن روز تجمع برخی از معترضان در برابر بیمارستانی که مهسا امنیتی در آن جان سپرد با برخورد شدید نیروی انتظامی روبهرو شد.
اما از روز ۲۶ شهریور ماه و به هنگام خاکسپاری او در سقز، بسیاری از معترضان با سردادن شعار مخالفت خود را با جمهوری اسلامی نشان دادند. در همان روز اعتراضهایی در شهر سنندج نیز برپا شد.
این اعتراضها به سرعت به شهرهای مختلف کشور سرایت کرد.
در این مدت در بیش از ۱۶۰ شهر، نزدیک به ۶۰۰ تظاهرات برپا شده، کشته شدن نزدیک به ۵۰۰ نفر تایید شده و برآورد میشود که نزدیک به ۲۰ هزار نفر نیز دستگیر شدهاند.
شبکه سی بی سی کانادا روز جمعه گزارش داد که حداقل ۹۰ فرد بازداشت شده در جریان اعتراضات با خطر بالای اعدام روبرو هستند. براساس این گزارش تاکنون حداقل ۱۹ نفر به مرگ محکوم شده اند.
حکومت ایران در هفته های اخیر محسن شکاری و مجیدرضا رهنورد، دو جوانی که در جریان اعتراضات دستگیر شده بودند، را اعدام کرده است.
هشدار به معترضان؛ هشدار به حکومت
روز شنبه «مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه» با صدور بیانیهای خواستار «تداوم جدیتر اجرای قانونی حکم بازدارنده اعدام برای محاربین و مفسدین باغی» شد و روحانیون مخالف اعدام را «ورشکسته سیاسی» خطاب کرد.
هفته پیش هم مسعود ستایشی، سخنگوی قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران، با دفاع از احکام صادر و اجرا شده اعدام معترضان گفته بود که «سزای کسانی که در زمین ظلم میکنند، جز دار نیست».
علاوه بر محکومیت های گسترده داخلی و خارجی اعدامها، مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم در روز ۲۱ آذر در بیانیه ای گفته بود «صرف نظر از اشکالات فقهی و حقوقی که در روند دادرسی، صدور و اجرای ناگهانی این حکم وجود داشته، اساساً اعدام راهکاری درست برای تأمین امنیت و کاستن از التهاب نیست؛ زیرا این کار به خشم و کینه جامعه میافزاید» و روحانیون برجستهای مانند مصطفی محقق داماد و محمدتقی فاضل میبدی از صدور احکام اعدام انتقاد کردند.
اما منتقدان هشدار می دهند که حکومت با اعمال خشونت قادر به مهار این جنبش عمیق اجتماعی نخواهد بود.
حسین انصاریراد، نماینده سه دوره مجلس و سیاستمدار اصلاحطلب، در نامه ای به آیتالله خامنهای با بیان اینکه «انفجار عظیمی رخ خواهد داد»، نوشت «جمهوری اسلامی در تمام بخشهای حیات اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و سلوک فردی شکست خورده است» و از او خواست که به سیاست سرکوب پایان دهد، خواستههای معترضان را بشنود و تن به اصلاحات بدهد.
مصطفی دانشگر تحلیلگر مسائل سیاسی ایران میگوید که حکومت در این سه ماه همچنان بر نسخه پیشین یعنی «انکار و بعد سرکوب» پافشاری می کند.
او در گفت و گویی با تلویزیون بی بی سی فارسی گفت: «در یک ماه نخست به خصوص رهبر جمهوری اسلامی چند سخنرانی انجام داد که در آنها صحبت از انکار و صحبت از تحقیر بود... و از انکار رسیدند به جمع کردن بنابراین فکر نمی کنم تغییر بنیادینی در نگاه حکومت اتفاق افتاده باشد.»
او می گوید تغییر موازنه قوا در نهایت در خیابان رقم خواهد خورد، و نیروهای سیاسی که «در داخل کشور» هستند بعد از برهم خوردن موازنه قوا «نقش تعیین کننده ای در پساخیابان خواهند داشت.»
امید معماریان روزنامه نگار درباره این اعتراضات به تلویزیون بیبیسی گفت: «یکی از مسائلی که اعتراضات اخیر را متمایز میکند این است که معترضان از سیستان و بلوچستان گرفته تا مشهد، از تهران گرفته تا تبریز، از خوزستان تا ایذه و جاهای دیگر کشور، یک خواست و یک شعار مشترک داشته و آن مرگ بر خامنه و مرگ بر جمهوری اسلامی است.»
او می گوید همه اینها درحالی است که هیچ برنامهریزی و سازمان دهی مشترکی وجود نداشته است.
او یکی از بزرگترین دستاوردهای معترضان را اقدام روزهای اخیر آلمان برای معلق کردن کمک به تشویق تجارت با ایران می داند. این علاوه بر تحریم های متعددی است که کشورهای غربی در ارتباط با نقض حقوق بشر در این سه ماه علیه مقام ها و نهادهای جمهوری اسلامی اعمال کرده اند.
عمار ملکی، از فعالان مدنی و استاد علوم سیاسی در هلند، روز شنبه در توییتی با اشاره به ۱۰۰ روزگی کشته شدن مهسا امینی نوشت: «انقلاب ایران در اذهان مردم پیروز شده و دور نیست روزی که پیروزیاش را در خیابان جشن بگیرد.»
آقای ملکی نوشته است: «در ۱۰۰ روز گذشته، خیزش #زن_زندگی_آزادی در ایران تغییراتی را رقم زد که اصلاحطلبان می گفتند شاید در ۱۰۰ سال آینده بتوان به آن رسید؛ خیزشی که جهان به احترامش بلند شد.»
شنبه سوم دی ماه ۱۴۰۱ مصادف با صدمین روز شروع اعتراضات سراسری ایران، مردم در میان برف و باران در برخی از شهرهای ایران از جمله تهران، کرج، اصفهان و مشهد دست به راهپیمایی زده اند تا جنبشی که با سرکوب گسترده و فوقالعاده خشن حکومت روبرو شده را زنده نگاه دارند.
کشته شدن مهسا امینی در روز ۲۵ شهریور نقطه آغاز اعتراضاتی با شعار «زن، زندگی، آزادی» بود که معترضان در جریان آن خواستار تغییرات اساسی در شرایط زندگی خود و نظام حکومتی کشورشان شدهاند.
زنان، جوانان و دانشجویان در خط مقدم این حرکت قرار داشتهاند.
ایران در واقع در این سه ماه شاهد گستردهترین و طولانیترین تظاهرات علیه جمهوری اسلامی بوده است. این اعتراضات از حمایت وسیع ایرانیان خارج از کشور و همبستگی دولتها و شخصیتهای برجسته سیاسی، اجتماعی، علمی و هنری سراسر جهان برخوردار شده است.
همزمان نهادهای نزدیک به حکومت به تهدید معترضان ادامه می دهند، اما منتقدان می گویند که اگر حکومت به خواستههای عمومی تن ندهد باید منتظر «انفجار عظیمی» باشد.
در جریان برخورد خشونتآمیز نیروهای مسلح دولتی با معترضان، چند صد نفر کشته و چندین هزار نفر بازداشت و زندانی شدهاند. این برخوردها در سیستان و بلوچستان و نواحی کردنشین مرگبارتر از سایر مناطق ایران بوده است.
حکومت سعی کرده است مخالفان را به تجزیه طلبی متهم کند و در مقابل با شعارهایی که حاکی از همبستگی ملی است روبرو شده؛ شعارهایی مثل «از کردستان تا تهران جانم فدای ایران».
اقدامات حکومت ایران در این سه ماه محکومیت و اقدامات مجامع بینالمللی را در پی داشته؛ نشست ویژه شورای امنیت سازمان ملل، تشکیل هیئت حقیقت یاب شورای حقوق بشر سازمان ملل برای بررسی نقض حقوق معترضان و لغو عضویت جمهوری اسلامی ایران از کمیسیون مقام زن سازمان ملل از جمله اینهاست.
در این مدت، ارتباط اینترنتی در بسیاری از نقاط ضعیف و در مواردی قطع بوده است.
اعتراضات تازه
روز شنبه معترضان در چند شهر از جمله کرج، مشهد، تهران، اصفهان و سنندج شعارهایی علیه رهبر و سایر نهادهای جمهوری اسلامی سردادند.
تصاویری از مشهد در شبکههای اجتماعی منتشر شده که نشان میدهد معترضان به خیابانها رفته و شعارهای اعتراضی سرمیدهند. فردی که روی ویدیو صحبت میکند، به «صدمین روز خیزش مردمی» اشاره دارد. در این ویدیوها شعارهای در حمایت از مجید رهنورد، معترضی که اعدام شد سرداده میشود.
در مهرشهر کرج معترضان با شعار «مرگ بر دیکتاتور» اعتراض خود را نشان دادند و در نارمک تهران گروهی در حال راهپیمایی حین سردادن شعارهایی مثل «مرگ بر دیکتاتور» دیده شدند.
در هفت حوض تهران و اصفهان هم شهروندان راهپیمایی سکوت برگزار کردند.
پیشتر ویدئوهایی از نصب پردهای در خیابانهای تهران منتشر شده بود که بر رویش نوشته شده بود: «۳ دی، ۱۰۰ روزگی انقلاب».
یکی از تحولات مهم این صد روز اعتراضات گسترده دانش آموزی - علاوه بر تظاهرات وسیع دانشجویی - بود که همچنان ادمه دارد.
روز شنبه ویدیویی از اعتراض دانش آموزان در یکی از مدارس تهرانپارس در شبکههای اجتماعی منتشر شد که در آن گروهی از دانش آموزان علیه حکومت و رهبر جمهوری اسلامی شعارهایی میدهند.
همزمان حمایت چهره های برجسته از معترضان ادامه دارد.
عبدالرضا کاهانی از کارگردانان سرشناس سینمای ایران در این روز در توییتی نوشت: «به احترام تمام کسانی که در صد روز گذشته قدمی برای پیروزی برداشتهاند و با درود به نام ماندگار #مهسا_امینی ، راهمان را ادامه میدهیم.»
اعتراضهای اخیر در پی آن آغاز شد که مهسا امینی در روز ۲۵ شهریورماه (۱۶ سپتامبر) در حالی که در بازداشت گشت ارشاد بود کشته شد. در آن روز تجمع برخی از معترضان در برابر بیمارستانی که مهسا امنیتی در آن جان سپرد با برخورد شدید نیروی انتظامی روبهرو شد.
اما از روز ۲۶ شهریور ماه و به هنگام خاکسپاری او در سقز، بسیاری از معترضان با سردادن شعار مخالفت خود را با جمهوری اسلامی نشان دادند. در همان روز اعتراضهایی در شهر سنندج نیز برپا شد.
این اعتراضها به سرعت به شهرهای مختلف کشور سرایت کرد.
در این مدت در بیش از ۱۶۰ شهر، نزدیک به ۶۰۰ تظاهرات برپا شده، کشته شدن نزدیک به ۵۰۰ نفر تایید شده و برآورد میشود که نزدیک به ۲۰ هزار نفر نیز دستگیر شدهاند.
شبکه سی بی سی کانادا روز جمعه گزارش داد که حداقل ۹۰ فرد بازداشت شده در جریان اعتراضات با خطر بالای اعدام روبرو هستند. براساس این گزارش تاکنون حداقل ۱۹ نفر به مرگ محکوم شده اند.
حکومت ایران در هفته های اخیر محسن شکاری و مجیدرضا رهنورد، دو جوانی که در جریان اعتراضات دستگیر شده بودند، را اعدام کرده است.
هشدار به معترضان؛ هشدار به حکومت
روز شنبه «مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه» با صدور بیانیهای خواستار «تداوم جدیتر اجرای قانونی حکم بازدارنده اعدام برای محاربین و مفسدین باغی» شد و روحانیون مخالف اعدام را «ورشکسته سیاسی» خطاب کرد.
هفته پیش هم مسعود ستایشی، سخنگوی قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران، با دفاع از احکام صادر و اجرا شده اعدام معترضان گفته بود که «سزای کسانی که در زمین ظلم میکنند، جز دار نیست».
علاوه بر محکومیت های گسترده داخلی و خارجی اعدامها، مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم در روز ۲۱ آذر در بیانیه ای گفته بود «صرف نظر از اشکالات فقهی و حقوقی که در روند دادرسی، صدور و اجرای ناگهانی این حکم وجود داشته، اساساً اعدام راهکاری درست برای تأمین امنیت و کاستن از التهاب نیست؛ زیرا این کار به خشم و کینه جامعه میافزاید» و روحانیون برجستهای مانند مصطفی محقق داماد و محمدتقی فاضل میبدی از صدور احکام اعدام انتقاد کردند.
اما منتقدان هشدار می دهند که حکومت با اعمال خشونت قادر به مهار این جنبش عمیق اجتماعی نخواهد بود.
حسین انصاریراد، نماینده سه دوره مجلس و سیاستمدار اصلاحطلب، در نامه ای به آیتالله خامنهای با بیان اینکه «انفجار عظیمی رخ خواهد داد»، نوشت «جمهوری اسلامی در تمام بخشهای حیات اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و سلوک فردی شکست خورده است» و از او خواست که به سیاست سرکوب پایان دهد، خواستههای معترضان را بشنود و تن به اصلاحات بدهد.
مصطفی دانشگر تحلیلگر مسائل سیاسی ایران میگوید که حکومت در این سه ماه همچنان بر نسخه پیشین یعنی «انکار و بعد سرکوب» پافشاری می کند.
او در گفت و گویی با تلویزیون بی بی سی فارسی گفت: «در یک ماه نخست به خصوص رهبر جمهوری اسلامی چند سخنرانی انجام داد که در آنها صحبت از انکار و صحبت از تحقیر بود... و از انکار رسیدند به جمع کردن بنابراین فکر نمی کنم تغییر بنیادینی در نگاه حکومت اتفاق افتاده باشد.»
او می گوید تغییر موازنه قوا در نهایت در خیابان رقم خواهد خورد، و نیروهای سیاسی که «در داخل کشور» هستند بعد از برهم خوردن موازنه قوا «نقش تعیین کننده ای در پساخیابان خواهند داشت.»
امید معماریان روزنامه نگار درباره این اعتراضات به تلویزیون بیبیسی گفت: «یکی از مسائلی که اعتراضات اخیر را متمایز میکند این است که معترضان از سیستان و بلوچستان گرفته تا مشهد، از تهران گرفته تا تبریز، از خوزستان تا ایذه و جاهای دیگر کشور، یک خواست و یک شعار مشترک داشته و آن مرگ بر خامنه و مرگ بر جمهوری اسلامی است.»
او می گوید همه اینها درحالی است که هیچ برنامهریزی و سازمان دهی مشترکی وجود نداشته است.
او یکی از بزرگترین دستاوردهای معترضان را اقدام روزهای اخیر آلمان برای معلق کردن کمک به تشویق تجارت با ایران می داند. این علاوه بر تحریم های متعددی است که کشورهای غربی در ارتباط با نقض حقوق بشر در این سه ماه علیه مقام ها و نهادهای جمهوری اسلامی اعمال کرده اند.
عمار ملکی، از فعالان مدنی و استاد علوم سیاسی در هلند، روز شنبه در توییتی با اشاره به ۱۰۰ روزگی کشته شدن مهسا امینی نوشت: «انقلاب ایران در اذهان مردم پیروز شده و دور نیست روزی که پیروزیاش را در خیابان جشن بگیرد.»
آقای ملکی نوشته است: «در ۱۰۰ روز گذشته، خیزش #زن_زندگی_آزادی در ایران تغییراتی را رقم زد که اصلاحطلبان می گفتند شاید در ۱۰۰ سال آینده بتوان به آن رسید؛ خیزشی که جهان به احترامش بلند شد.»