قسمت هفتاد و هفت صداقت‌ سیز

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱

   سریال صداقت‌ سیز قسمت هفتاد و هفت 77Sedaghatsiz Serial Part ۷۷

گونول درین را به سمت ماشین می‌برد و از این‌که آبرویشان را د رجشن تولد علی برده عصبانی‌ست. درین با حسرت به صحنۀ آوردن کیک و دورهم بودن علی و ولکان و آسیه نگاه می‌کند و سوار ماشین می‌شود.

ولکان از آسیه می‌پرسد چرا به او در مورد سقط بچه درین نگفته بود؟ آسیه می‌گوید قصد نداشته دخالت کند و حالا هم اگر درین او را اذیت نمی‌کرد چیزی نمی‌گفت. آسیه پیش آسیه خانم می‌رود. آسیه خانم از این‌که باعث دردسر شده عذرخواهی می‌کند و نمی‌گوید نمی‌دانست دعوت‌نامه از طرف او نبوده.

"   سریال صداقت‌ سیز قسمت هفتاد و هفت 77Sedaghatsiz Serial Part ۷۷ گونول درین را به سمت ماشین می‌برد و از این‌که آبرویشان را د رجشن تولد علی برده عصبانی‌ست"آسیه می‌گوید او تقصیری ندارد و مشکل از زن ولکان است. آسیه خانم یک ساعت مچی که مال پدر آسیه بود را به‌عنوان هدیه علی به آسیه می‌دهد.

گونول درین را به خانۀ ولکان می‌برد و از او می‌خواهد وسایلش را جمع کند تا به خانۀ هالوک برود. درین طلب‌کارانه می‌گوید آنجا خانۀ اوست و ولکان هم شوهرش است و هیچ‌کجا نمی‌آید. گونول از کارهای درین کلافه می‌شود.



ولکان در جشن تولد پیش دریا می‌رود و در مورد سقط شدن بچه درین سؤال می‌کند. دریا ماجرا را تعریف می‌کند و می‌گوید درین او را تهدید کرده بود که چیزی به ولکان نگوید. ولکان بخاطر این‌که درین دریا را تحت فشار گذاشته بود از او عذرخواهی می‌کند.

درین به اتاق خواب می‌رود و دراز می‌کشد و در را قفل می‌کند. گونول هرچه او را صدا می‌زند درین در را باز نمی‌کند.

"درین با حسرت به صحنۀ آوردن کیک و دورهم بودن علی و ولکان و آسیه نگاه می‌کند و سوار ماشین می‌شود"بعد از پایان جشن تولد آسیه به خانۀ ولکان می‌رود و از گونول می‌خواهد که درین را صدا بزند. او از درین می‌خواهد همراهش بیاید تا با هم حرف بزنند. آنها سوار ماشین می‌شوند و به راه می‌افتند. گونول فوراً با ولکان تماس می‌گیرد و موضوع را می‌گوید.

آسیه درین را به سمت صخره‌ای می‌برد و خودش از ماشین پیاده می‌شود.

ولکان با درین تماس می‌گیرد و از این‌که آسیه را بیرون برده با او دعوا می‌کند. درین می‌گوید آسیه او را برده و او کاری نکرده. ولکان حرف درین را باور نمی‌کند. درین عصبانی می‌شود و گوشی را خاموش می‌کند و پیاده می‌شود. ولکان با آسیه تماس می‌گیرد ولی گوشی او در ماشین است.

"ولکان از آسیه می‌پرسد چرا به او در مورد سقط بچه درین نگفته بود؟ آسیه می‌گوید قصد نداشته دخالت کند و حالا هم اگر درین او را اذیت نمی‌کرد چیزی نمی‌گفت"

آسیه با درین صحبت می‌کند و می‌گوید تازه متوجه شده که پدرش با مادرش به آسیه خانم خیانت کرده و این وسط تنها کسی‌که آسیب دیده او بوده. آسیه به درین می‌گوید او هم باید مراقب عاقبت زینب باشد تا مثل آسیه نشود. او پرتگاه را به درین نشان می‌دهد و می‌گوید با این کارهایش پایان او مثل پایان مادر آسیه تهِ این دره خواهد بود. آسیه می‌گوید حاضر است به درین کمک کند تا خوب شود و او باید به فکر خودش و بچه‌اش باشد. درین به آسیه می‌گوید می‌خواهد او را به جایی‌که اولین بار با ولکان ملاقات کرد ببرد.



آسیه بخاطر اصرار درین قبول می‌کند. درین از آسیه می‌خواهد سوییچ ماشین را بدهد تا او خودش براند. آسیه قبول نمی‌کند اما درین می‌گوید آدرس دادن برای او سخت است و بهتر است خودش ماشین را براند. آسیه با تردید سوییچ را به او می‌دهد و آنها سوار ماشین می‌شوند.

۵ سال قبل آسیه و ولکان در خانه هستند.

"آسیه خانم از این‌که باعث دردسر شده عذرخواهی می‌کند و نمی‌گوید نمی‌دانست دعوت‌نامه از طرف او نبوده"ولکان قرار است برای یک کنفرانس کاری به شهر ساپانجا برود. شب در لابی هتل ولکان و همکارانش نشسته‌اند و در مورد کار صحبت می‌کنند. درین به‌همراه دوستانش به آنجا آمده و در کافی‌شاپ هتل برای دوستش تولد گرفته و او را سوپرایز می‌کند. ولکان آنجا درین را می‌بیند.

ممنون از این‌که با من همراه بودید، خدانگهدار.

قسمت بعدی - سریال صداقت‌ سیز قسمت هفتاد و هشت ۷۸ قسمت قبلی - سریال صداقت‌ سیز قسمت هفتاد و شش ۷۶ Next Episode - Sedaghatsiz Serial Part ۷۸ Previous Episode - Sedaghatsiz Serial Part ۷۶

منابع خبر

اخبار مرتبط

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۱۹ فروردین ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱