شکوه شعله؛ با یاد آیتالله مصطفی ملکی
چکیده :با توجه به تحولات سیاسی و اجتماعی پس از خروج رضاشاه از ایران در شهریور ۱۳۲۰، فضای جامعه به سمت گشایش رفت. نظریات و عقاید اسلامی و مارکسیستی در این میان بیشترین استفاده را از این فرصت کردند. آیتالله طالقانی در ۱۳۲۲ به تجریش آمد. طالقانی شبهای چهارشنبه در مسجد امینالدوله قرآن تفسیر میکرد. مصطفی ملکی در این جلسات شرکت...
عباس ملکی
شب دوم، هیجدهم اردیبهشت ۱۳۹۹
از شب قبل مشخص شد که می خواهیم راجع به یکی از کسانی که به مکتب فکری پیامبر گرامی پیوست و نه تنها بلحاظ ایمانی بلکه بلحاظ رفتاری و سلوکی نیز به آن حضرت وفادار ماند صحبت کنیم.
"چکیده :با توجه به تحولات سیاسی و اجتماعی پس از خروج رضاشاه از ایران در شهریور ۱۳۲۰، فضای جامعه به سمت گشایش رفت"امشب کمی در مورد زندگی این شخص صحبت خواهیم کرد.
مصطفی ملکی در سال ۱۲۹۵ ش در روستای اسدآباد شمیران متولد شد. پدرش، میرزا ابوالقاسم قناد، در بازار تجریش، نزدیک مسجد خان (صاحبالزمان کنونی) دکان قنادی داشت. در اوایل سلطنت رضاشاه که زمینهای اسدآباد به کاخ سعدآباد پیوست، ابوالقاسم قناد و خانوادهاش به خانهای در اطراف تکیۀ پایین تجریش نقل مکان کردند. مصطفی ملکی تحصیلات ابتداییاش را در مدرسهای به نام منتظمی (در ابتدای خیابان نیاوران) سپری کرد.
در سال ۱۳۰۸ ش، او دورۀ سوم متوسطه را تمام کرده بود. در این سال، درس را رها کرد و به کار در دکان قنادی پدر پرداخت.
بعضی از یادداشتهای روزانۀ او حاوی توصیفاتی از این دوره است و، از نظر اجتماعی، اطلاعات قابلتوجهی دارد. بهعلاوه، مدتی در دکان عطاری حاج نورالله رمضانی نیز کار کرد. در این دوران، او پس از فراغت از کار، داوطلبانه در درس مدرّسان علوم اسلامیِ شمیران حاضر میشد. از میان استادانِ او، در این ایام، میتوان به آیتالله آقا شیخ علی نهاوندی، میرزا آقا فرهمند، و آیتالله سید محمود طالقانی اشاره کرد. آیتالله آقا شیخ علی نهاوندی شاگرد ملا محمدکاظم خراسانی بود و در خانۀ محل سکونت خود، در چیذر، فقه و احکام و اصول و اخلاق و فلسفه تدریس میکرد.
"پدرش، میرزا ابوالقاسم قناد، در بازار تجریش، نزدیک مسجد خان (صاحبالزمان کنونی) دکان قنادی داشت"مصطفی ملکی در کلاسهای درس او شرکت میکرد. میرزا آقا فرهمند در مسجد امینالدوله (مسجد همتِ کنونی) و حسینیۀ کشتکار (حسینیۀ سیّدالشهدای کنونی) قرائت قرآن درس میداد.
با توجه به تحولات سیاسی و اجتماعی پس از خروج رضاشاه از ایران در شهریور ۱۳۲۰، فضای جامعه به سمت گشایش رفت. نظریات و عقاید اسلامی و مارکسیستی در این میان بیشترین استفاده را از این فرصت کردند. آیتالله طالقانی در ۱۳۲۲ به تجریش آمد. طالقانی شبهای چهارشنبه در مسجد امینالدوله قرآن تفسیر میکرد.
مصطفی ملکی در این جلسات شرکت میکرد. در همین جلسات بود که او با اندیشههای نوینِ دینی آشنا شد و چند سال بعد، با اینکه هنوز رسماً به کسوت روحانیت درنیامده بود، سخنرانی مذهبی میکرد. سخنرانی در بازگشایی انجمن تبلیغات اسلامی شمیران که در ۴ شهریور ۱۳۲۶ برگزار شد، از جمله سخنرانیهای مشهور او در این ایام است. بهعلاوه، او در این دوره، با مجلهای به نام نور دانش همکاری میکرد.
در ۱۳۲۹ ش، به نهضت ملی ایران پیوست و عضو سازمان ملی جوانانِ جبهۀ ملی ایران شد. پس، او نخستین فعالیتهای سیاسیِ جدّیِ خود را در همین سال آغاز کرد و در تجریش، سخنرانیهایی به نفع نهضت ملی کرد.
"در اوایل سلطنت رضاشاه که زمینهای اسدآباد به کاخ سعدآباد پیوست، ابوالقاسم قناد و خانوادهاش به خانهای در اطراف تکیۀ پایین تجریش نقل مکان کردند"او نمایندۀ دکتر مصدق در شمیران بود. افزون بر آن، به خانۀ آیتالله کاشانی رفتوآمد داشت. فعالیت ملکی در این سازمان بیشتر شد، به طوری که عملاً رهبری نهضت ملی در شمیران بر عهدۀ او بود. او، در این ایام، در تجمعاتی، غالباً سخنرانی و در پایان قطعنامهای قرائت میکرد. قصیدهای که برای کاشانی سروده و نیز قصیدۀ دیگری که پیرامونِ ملی شدن صنعت نفت به نظم درآورده است، به همین سالها مربوط است.
دورۀ پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، ملکی به نهضت مقاومت ملی پیوست و رهبری شعبۀ شمارۀ دو این کمیته در تجریش به او واگذار شد.
افراد این کمیته اعلامیههایی پخش میکردند که امضای مصطفی ملکی پای آنها بود. از این رو، ملکی تحت تعقیب قرار گرفت و در ۲۳ آبانِ همین سال، حکم بازداشت او صادر شد. مدتی در خانۀ عمویش متواری شد و سپس به قم رفت و در منزل آیتالله العظمی حاج آقا حسین بروجردی تحصن کرد. با تلاش آیتالله بروجردی، سرانجام ملکی از تحصن خارج شد اما در قم ماند. در همین ایام بود که او با جدّیت به تحصیل در حوزۀ علمیۀ قم پرداخت.
"مصطفی ملکی تحصیلات ابتداییاش را در مدرسهای به نام منتظمی (در ابتدای خیابان نیاوران) سپری کرد.در سال ۱۳۰۸ ش، او دورۀ سوم متوسطه را تمام کرده بود"دورۀ سطح را نزد آیتالله سید روحالله خمینی، آیتالله سید شهابالدین مرعشی نجفی و چند نفر از دیگر مدرّسانِ حوزه به پایان رساند. همچنین، نزد آیتالله العظمی حاج آقا حسین بروجردی و آیتالله العظمی سیّد محمدرضا گلپایگانی، درس خارج را آموخت. ملکی در این سالها، با بعضی از حوزویان، همچون آیتالله العظمی کاظم شریعتمداری، آیتالله العظمی محمد فاضل لنکرانی، آیتالله شیخ مسلم سلطانی و آیتالله شیخ یوسف صانعی، آشنا و همصحبت شد.
آشنایی مصطفی ملکی با آیتالله العظمی محمد فاضل لنکرانی منجر به پیوندی خانوادگی شد. او در ۱۳۳۳ ش با اعظم موحدی لنکرانی، خواهر این مرجع صاحبنام، ازدواج کرد. سپس، خانهای در کوچۀ منزل آیتالله العظمی بروجردی اجاره کرد و چند سال آنجا سکونت کرد.
مصطفی ملکی در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۳۶، به کسوت روحانیت درآمد؛ به این صورت که در خانۀ مشهدی حسین بلورفروش، در حضور جمعی از علما، عمامه بر سر او نهادند.
بهمرور، تبِ سیاسی پس از کودتای ۲۸ مرداد فروکش کرد و بهتدریج، رفتوآمد آیتالله ملکی به تجریش بیشتر شد؛ به طوری که در ۱۳۳۷ ش، وی بیشترِ شبهای جمعه، در مسجد امینالدوله (همت) به اقامۀ نماز جماعت میپرداخت. در محرم و صفر همین سال، سخنرانیهایی در مسجد برگزار شد که از جملۀ آنها میتوان به سخنرانیهای آیتالله طالقانی در مسجد اشاره کرد.
مصطفی ملکی در سال ۱۳۳۹ ش، فعالیتهای سیاسی خود را ادامه داد. به همراهِ بعضی، همچون دکتر محمد ملکی (اولین رئیس دانشگاه تهران پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷)، عبدالخالق الیاسی، محمدباقر پویانفر و…، مجمع دین و دانش را بنیان نهاد و در ۱۳۴۰ ش، به نهضت آزادی ایران پیوست و به عنوان نامزد این نهضت، در انتخابات مجلس شورای ملی شرکت کرد. گرچه باید اشاره کرد که در این انتخابات، به نفع فریدون امیر ابراهیمی کنار رفت. پس از اعلام نتیجۀ انتخابات، همراه مردم به صف معترضان پیوست.
مصطفی ملکی تا ۱۳۴۷ در قم زندگی کرد.
"بعضی از یادداشتهای روزانۀ او حاوی توصیفاتی از این دوره است و، از نظر اجتماعی، اطلاعات قابلتوجهی دارد"در این سال، محمدباقر پویانفر و هیئت امنای مسجد همت خانهای در محلۀ چهارراه حسابی برای او ساختند و آیتالله ملکی به تجریش بازگشت. در این سالها، ساواک به مناسبتهایی، او را دستگیر کرد؛ از جمله در روز تاجگذاری محمدرضا پهلوی در ۱۳۴۶، در هفتۀ قبل از جشنهای دوهزار و پانصد سالۀ شاهنشاهی در ۱۳۵۰ و در دورۀ پنجاهمین سال شاهنشاهی پهلوی در ۱۳۵۵٫ در سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶ ش، جلساتی با حضور بعضی روحانیان سرشناس، نظیر استاد شهید مرتضی مطهری، شهید سید محمد بهشتی، آیت الله محمدرضا مهدوی کنی، و آیت الله شهید محمد مفتح، در منزل ایشان برگزار میشد. بحث دربارۀ مسائل سیاسی و اجتماعیِ روز موضوع اصلی جلسات بود. هستۀ اصلی جامعۀ روحانیت مبارز در همین جا شکل گرفت. نقش آیتالله ملکی در شکلگیری آن پررنگ بود.
در ماههای پیش از انقلاب، فعالیتهای سیاسی مصطفی ملکی و سخنرانیهای تندِ او علیۀ حکومت پهلوی افزایش یافت.
در ۸ شهریور ۱۳۵۷ دستگیر شد. کسبۀ تجریش به نشانۀ اعتراض، از بازکردن مغازهها خودداری کردند و او همان روز آزاد شد. ساواک چندی برای حضور او در حوزۀ علمیۀ چیذر محدودیتهایی ایجاد کرد. در این ماهها، مسجد همت، با نظارت آیتالله ملکی، یکی از ستادهای مهمِ ساماندهی به راهپیماییها و اعتراضات مردم تجریش بود.
در ۱۵ بهمن ۱۳۵۷، آیتالله ملکی، به دستور امام خمینی، مسئول کمیتۀ انقلاب اسلامی شمیرانات شد. چندی بعد، او کانون فرهنگی شمیران را تشکیل داد تا بر امور فرهنگی کمیته نظارت داشته باشد.
"در این دوران، او پس از فراغت از کار، داوطلبانه در درس مدرّسان علوم اسلامیِ شمیران حاضر میشد"از جمله فعالیتهای این کانون، انتشار نشریهای به نام پیام پاسدار بود.
از دیگر مسئولیتهای مصطفی ملکی در سالهای پس از انقلاب، عضویت در هیئت هفتنفرۀ نظارت و بازرسی عالی انتخابات اولین دورۀ مجلس شورای اسلامی بود. او با فرمان امام خمینی عضو شورای نظارت بر بنیاد مستضعفان شد.
در ۱۳۶۱ ش، آیتالله ملکی به علت بیماری، در بیمارستان قلب تهران بستری شد. بیماری او سرطان خون تشخیص داده شد. با اینکه امام خمینی در پیغامی به او توصیه کرد برای معالجه به خارج از ایران سفر کند، آیتالله ملکی در ایران ماند. او سرانجام در ۳۱ خرداد ۱۳۶۱ درگذشت.
آرامگاهش در مسجد بالاسر در کنار مضجع حضرت فاطمۀ معصومه در شهر قم است.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران