قسمت هشت آنتن
سریال آنتن قسمت هشت 8Anten Serial Part ۸
ماجرا با آمپولی که باید دانشجوها به هم بزنند شروع میشود. سر و صدا میشود و یک دانشجوی دیگر میرسد و به حمایت از مجید، در گوش دیگری میزند. آقای خادمی در دانشکده پزشکی گرفتار شده . دختر به او میگوید که دوربینها را فعال کردهام و به روح تکتک امواتم تا سه نسل قبل، اگر بیایم و ببینم جزوه چندرنگ مینویسی یا با آن دختر رابطه برقرار میکنی خودم اقدام میکنم. دختر زنگ میزند به آقای کریمی که بچهها در موقعیت قرار بگیرند.
" سریال آنتن قسمت هشت 8Anten Serial Part ۸ ماجرا با آمپولی که باید دانشجوها به هم بزنند شروع میشود"پسر شروع میکند به عملیات. با کامپیوتر. سرایدار سر میرسد موقع رفتن دختری که مخفیانه با پسر دیدار کرده بود گوهر و دوستانش سر میرسند و فضولی میکنند. استادها مشغول تصحیح ورقهها هستند که در یکی از ورقهها باران احمدی را میخواند. یکی از دانشجوها میگوید پلنی چیدهام که مادربزرگت اخراج شوی.
در این نقشه هم باید کتک بخوری. استاد در کلاس میگوید من برای وقتم ارزش قائلم. مادربزرگ را تهدید میکند که باید درس را حذف کند. در طی نقشهای که برگزار میشود گوهر در دردسر میافتد. اینکه در کیف او دستِ مرده پیدا میکنند… کار در نهایت به بیمارستان میکشد.
"دختر به او میگوید که دوربینها را فعال کردهام و به روح تکتک امواتم تا سه نسل قبل، اگر بیایم و ببینم جزوه چندرنگ مینویسی یا با آن دختر رابطه برقرار میکنی خودم اقدام میکنم"
دیدگاهها
برای آنکه از قافله پندار (خبر و سرگرمی) عقب نمانید کلیک کنید و به تلگرام بیایید.
قسمت بعدی - سریال آنتن قسمت هشت ۸ قسمت قبلی - سریال آنتن قسمت هفت ۷ Next Episode - Anten Serial Part ۸ Previous Episode - Anten Serial Part ۷
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران